متن روضه وداع امام حسین علیه السلام ـ متن روضه روز عاشورا ـ حاج منصور ارضی
دیگه به زانو شد حضرت،به عنوان یک انسان،تشنگی دیگه غلبه کرد،چون زخم ها زیاده،عددش بالاست،حضرت به زانو شد،ولی رو زانو قامت داشت،همین باعث شد،تیر سه شعبه تو قلبش خورد،روایت مقتل این طوریه،میگه هر کاری کرد،چون عمیق فرو رفته بود،نتوانست حضرت،از جلو تیر رو بیرون بیاره،اینجاست مادرش داد میزنه،آی….میفرماید: دست برد،عقب سر،تیر و بیرون آورد،مثل فواره خون میزد بیرون،خونها رو گرفت:رو صورتش مالید،فرمود: بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی مله رسول الله،یه وقت دیدن حضرت صورتش رو گذاشت رو خاک،تا حضرت صورتش و گذاشت رو خاک، ریختن همه، یکی انگشت جدا میکرد، روایت میگه:برای اینکه حضرت دیگه نتونه از خودش دفاع کنه، دستاشو از مچ بریدند.حسین…..
بهانه دارد این دلم
به کربلا سفر کند
بر آن ضریح محترم
به چشم تر نظر کند
میکُشی مرا حسین
فدای خاک کربلا
حریم قتلگاه تو
همان مکان که بوده است
به خیمه ها نگاه تو
از اون جا به خیمه ها نگاه میکرد
جان مادرت حسین
جان خواهرت حسین
کن به من عطا حسین
میکُشی مرا حسین
فدای تشنگی تو
که سوخته گلوی تو
فدای زخم خنجری
که مانده است به روی تو
قاری بریده سر
روی نیزه در به در
کشته ی خدا حسین
حسین……..
یه شب اومدی برای یه سالت روضه خوندم برو، وقتی زینب سلام الله علیها بهش میگه، مُرَمل بالدماء،مقطع الاعضاء، اون بچه هایی که از تو خیمه اومدن بیرون،دیدن همه چیزو چیکار میخواستن بکنند ؟بیخود نبود فرمود:عمه جان،زینب جان، بگو همشون ، علیکم بالفرار،بگو فرار کنند،این نامردها رحم نمی کنند،آی آی
*****************************#
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
متن کوتاه
روضه امام حسین علیه السلام
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
وقتی که حضرت سید الشهداء از بالای اسب روی زمین قرار گرفت ذوالجناح (اسب حضرت) چند لحظه ای اطراف حضرت می گردید و دشمنان را از حضرت دور می کرد
ثُمَّ تَمَرَّغَ فی دَمِ الحُسَینِ علیه السلام وَ قَصَدَ نَحوَ الخَیمَهِ وَ لَهُ صُهَیلٌ عالٍ وَ یَضرِبُ بِیَدِهِ الاَرضَ
یعنی سپس خود را به خون امام حسین علیه السلام آغشته نمود و به سمت خیمه ها حرکت نمود و با صدای بلند صیحه می زد و دستش را به زمین می کوبید، و با زبان خود می گفت:
اَلظَّلیمَه اَلظَّلیمَه مِن اُمَّهٍ قَتَلَت اِبنِ بِنتِ نَبیِّها
یعنی فریاد از ظلم فریاد از ظلم امتی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند
وقتی به نزدیک خیمه ها رسید صدای او را اهل حرم شنیدنداز روزنه خیام نگاه نمودند، ذو الجناح را بی صاحب، با لجام رها شده و زین وازگون و یال غرق به خون دیدند که گاهی صیحه می زند گاهی شیون می کندو گاهی سر بر زمین می کوبد و گاهی سم بر زمین می ساید در حالیکه در حالیکه بدنش پر از خون و تیر است. ناگاه اهل حرم از خیمه بیرون دویدند و در میانشان ولوله افتاد لطمه به صورت می زدند، گریبان می دریدند گریان و اشک ریزان وا اماما، وا سیدا، وا ابتا، وا رسول الله ، وا علیا و وازهرا گویان گرد ذو الجناح حلقه زدند و از احوال ابا عبد الله می پرسیدند. بعضی رکابش را می بوسیدند و بعضی تیر از بدنش در می آوردند و بعضی دست به یال خونی ذو الجناح می کشیدند (که به خون ابا عبد الله آغشته شده بود) و به سر و صورت خود می مالیدند.
ام کلثوم دستها را بر سر نهاده بود و از سوز دل فریاد می زد:
وا محمداه، وا جَدَّاه، وا نَبیّاه، وا اَبا القاسِماه، وا عَلیاه، وا جَعفَراه، وا حَمزَتاه، وا حَسَناه، هذا حُسینٌ بِالعَراء، صَریعٌ بِکَربَلا
یا محمد، یا جدا، ای پیامبر، ای اباالقاسم، یا علی ،یا جعفر، یا حمزه، ای امام حسن این حسین توست که در معرکه افتاده و در کربلا کشته شده
ام کلثوم بعد از این جملات غش کرد
حضرت سکینه سلام الله علیها فریاد می زد: ای وای که فخر اولاد آدم کشته شد، ای مرگ چرا مرا نمی بری؟ من زندگی بی پدر را نمی خواهم.
و نیز دختر کوچک حضرت (رقیه) خود را بر روی دستهای ذو الجناح انداخت و پرسید:
یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً
ای اسب پدرم آیا به پدرم آب دادند یا او را لب تشنه شهید کردند؟ ای اسب باوفای پدرم چرا پدرم را نیاوردی؟ ذو الجناح آنقدر صیحه زد و سر به زمین کوبید تا جان داد.
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
-735437053_-1323218409.mp3
10.37M
#مداحی حجاب
#
#چادر
#عفت
با پرچم اسلام در قلب میدانیم
دلداده راه سرخ شهیدانیم
ما دین و قرآن را هستیم همه یاور
با امر بر معروف با نهی از منکر
هرکس ز عفت توشهای داراست
او وارث صدیقه کبراست
نه بر همه بی بند و باریها
آری حجاب ارثیه زهراست
لبیک یا زهرا، لبیک یا زهرا
دست خدا هر دم، پشت و پناه ماست
حب الحسین هرجا، فانوس راه ماست
با حضرت زینب، احد وفا بستیم
چشم انتظاران، مولایمان هستیم
برقامت خمیده بر نالههای زینب کبری
بر سوز قلب شیعیان سوگند یاابن الحسن بیا بیا یا مولا
لبیک یا مهدی لبیک مهدی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
@majmaozakerine
▪️🎤«وصیّت»(ویژه فاطمیه)
➖محلی مازنی
🖤🥀🖤🥀🖤
علی اگه مه جا دارنی رضایت_غریبه ته زهرا
ته جا که ممنونمه بی نهایت
مره حلال هاکن علیِ عزیز
که آخر رفتنی بَـیّه ته مریض
دیگه دنیا مره جواب هاکرده
مه وچونِ دلّه کباب هاکرده
اگر چه علی جان نصف جونمه
اَتا اَمشو فقط ته مهمونمه
دیگه ته خنه مه جا بونه خالی
مبادا وچونِ پَلی بنالی
دیگه درمه شومه دل دارمه پرخون
علی، جانِ ته و جان مه وچون
اَتا صحنه علی مره بکوشته
بَدیمه که حسین شه سر ره روشته
علی برمه نکن وچونِ پَلی
بَوین حسین بَهـیّه برمه گَلی
حسینِ برمه ره زینب اِشنه
زینب ونسّه شه خدّه کشنه
از اَمشو مه وچون بوننه بی مار
علی مه یتیمونِ هوا ره دار
شو نصف شو اِنی مه قبر کنار
مه یتیمون ره هم شه همرا بیار
مه مظلومی ره «شاهد» کنه فریاد
محالِ که وره بَورم از یاد
علی اکبراسفندیار«شاهد»
🖤🥀🖤🥀🖤
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
▪️🎤زبانحال حضرت زهرا(س) با مولا علی(ع)
محلی مازنی(فاطمیه ۹۷)
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
علی جان خسه تن دارمه خدایی
مه گوش انه علی صوت جدایی
خوامبه بورم مه دل ته بی قراره
مه دل مه وچونسه هسه پاره
علی مره خله. غم هاکرده دور
شه مره غسل هاده تیناری بشور
تجا خوامبه مره شو بوری گور
مه قوره سره جا آقا نواش دور
ته مه بالِ ویندی خله کبوده
مه پهلوره ویندی. چتی بسوته
ته مه دیمه ویندی بهیه نیلی
ته خاطری. مره بزّونه سیلی
علی ته دل ضایع. بونه شورابون
ویندی مه تن بَیه پوست و اِستِخون
دمه آخر. علی یاره مهربون
بیار ته مه. کنار. مه رزه وچون
بیار مره وشون. بوینن خار خار
بل اتا کم. مره ونگ هادن مار مار
نَوِسّه انده زود بَون داغدار
مه بسوته سینه بعیره قرار
علی جانه تو امه نوره دوعین
نِل غم دل. بیره مه جانه حسین
حاج حسین خداپرست.
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
❣#سلام_امام_زمانم ❣
📖 السَّلاَمُ عَلَى حُجَّةِ الْمَعْبُودِ وَ كَلِمَةِ الْمَحْمُودِ...
🌱سلام بر آن مولایی که آینه ی تمام نمای خداست.
سلام بر او و بر روزی که تمام خلق در آینه وجود او، خدا را به تماشا خواهند نشست...
📚 مفاتیح الجنان، زیارت امام زمان سلام الله علیه به نقل از سید بن طاووس.
#اللهمعجللولیکالفرج
#امام_زمان