eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
📖 🔊 حکایت شنیدنی پیرمرد کشاورز و امام رضا علیه السلام * لَنگون لَنگون اومد تو حرم، کشاورز،تا حالا هم حرم نیومده بود، هر سال میزد بیاد پولش جور نمیشد،آخر بار این پول رو جمع کرد، به زنش گفت: بریم حرم.... وارد حرم شد کِیف میکرد،هی با خودش می گفت: کاش زودتر می اومدم...اما بلد کار نبود،حرم کجاست؟ضریح کجاست؟چی به چیِ؟ یه جا دید چهار پنج تا لباس یه رنگِ، فهمید مال اونجان، سلام کرد، سلامش رو جواب دادن،گفت: حرم کجاست؟ یه نگاهی کردن،فهمیدن غریب ِ و ساده اس، گفتند:تا حالا نیومدی؟ گفت: نه بار اوّلمِ، کجا باید برم؟ گفت: اون در و می بینی،پله هارو بگیر برو بالا، اوناها اون گنبد اتاق امام رضاست...دستت درد نکنه لَنگون لَنگون حرکت کرد، اومدم آقا....در رو باز کرد، هی میگفت: امام رو دیدم چی بگم؟...پاشو گذاشت رو پله ی اول،از اون بالا صدای بلندی شنید: نیا! نیا من اومدم، مگه پات درد نمیکنه؟ آقاش اومد روبروش، خوش اومدی... یه حال و احوالی،یه عشقی کرد، بغلش کرد،حرفاشو زد، راشو گرفت بره، امام رضا فرمود: دفعه بعد خواستی صِدام کن خودم میام.... اومد بیرون اون سه چهارتا خادم رو دید، تا دیدنش گفتن: رفتی بالا یا نه؟ آقاتو دیدی؟ گفت: آره دستت درد نکنه.گفتن دیدی؟ گفت: آره،آقام بغلمم کرد، صورتم رو هم بوسید،گفت: دفعه بعد خودم میام تو نیا.... 🎤 حاج حيدر خمسه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
4_5832623836314469079.mp3
1.04M
🔊 حکایت شنیدنی پیرمرد کشاورز و امام رضا علیه السلام 🔘 هیئت احرارالحسین علیه السلام 🔷 🎤 حاج حيدر خمسه @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅اللهّمَ صَلّ عَلي عَلي بنْ موسَي الرّضا المرتَضي الامامِ التّقي النّقي  و حُجَّّتكَ عَلي مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثري الصّدّيق الشَّهيد صَلَوةَ كثيرَةً تامَةً زاكيَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَه كافْضَلِ ما صَلّيَتَ عَلي اَحَدٍ مِنْ اولیائک
◾️ زمینه حضرت رقیه(س) 🎤 با اجرای حاج سیدمهدی میرداماد 📝 شعر و سبک از حمید رمی تنهای تنها بودم تنها با غم ها بودم تو روی نیزه بودی من روی خاکا بودم نمیدونم چطور گذشت فصل عذاب نمیدونم چطور گذشت روز رباب نمیدونم چطور گذشت بزم شراب با اینکه صدات کردم با اینکه نگام کردی از پا دیگه افتادم با اینهمه نامردی ..................................................... آخر این فراقه اما رو قلبم داغه بابا دشمن بی رحم انداختم از رو ناقه نمیدونم چطور گذشت با ساربان نمیدونم چطور گذشت زخم زبان نمیدونم چطور گذشت دست سنان فدا سرت این زخما بابا تو جبران کردی همینو من میخواستم که پیش من برگردی ...................................................... دختر تنهای تو مونده بابا پای تو چادر نمازم خاکی شد مثل موهای تو نمیدونم چطور گذشت روز و شبا نمیدونم چطور گذشت فاصله ها نمیدونم چطور گذشت شام بلا همش با وضو بودم همش دعاگو بودم همش توو بازار شام به فکر عمو بودم
زمان زمان عجيبي ست، امتحان سخت است طي زمانه ي بي صاحب الزمان سخت است ببخش عزيز خدا! جان ندادم از هجرت چقدر منتظرت جانعزيز و جانسخت است "و لا تُري و أري الخلق" اين چه تقديري ست تو را نديدن و ديدار اين و آن سخت است گريستم كه مشرف شوم به پابوست بدون گريه رسيدن به آسمان سخت است رسيده است شب اكبر و زمان نماز براي من چقدر لحظه اذان سخت است و روضه را پدر يك شهيد مي فهمد چقدر غصه ي دل كندن از جوان سخت است تو را قسم به غم بعدك العفا ي حسين بيابيا و خودت روضه را بخوان سخت است مرا زيارت پايين پا مبر امشب چرا كه پيش پدر خواندن از جوان سخت است ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
نوبت رزم شیرِ مردان شد از سرِ خیمه‌ها پناهی رفت رو به میدانِ جنگ با هیبت پسرِ شاه مثل شاهی رفت باد، تابی به زلف او انداخت دست در گردنِ عمو انداخت بغض غم، پنجه در گلو انداخت پیش چشمانِ ماه، ماهی رفت ای به قربان روی زیبایت اندکی صبر کن که بابایت خیره مانده به قدّ و بالایت پدرش تا کشید آهی، رفت اشبَهُ النِّاس به پیمبر گفت رو به ده‌ها هزار لشگر گفت نعره‌ای زد أنَا ابنُ حیدر گفت رنگ از صورت سپاهی رفت دست پرورده‌ی یلی هستم خسته و تشنه‌ام ولی هستم من علی وارث علی هستم هر کس از ترس سمت راهی رفت رقص شمشیر او تماشایی ساخت از خونِ کشته دریایی می‌رود مثل باد هر جایی گه یمین و یسار گاهی می‌رفت با هر آنچه که می‌رسید زدند چون علی بود پس ندید زدند بر سرش ضربه‌ای شدید زدند چشم‌های علی سیاهی رفت از آنچه ضربه با وی کرد اسب را سمت خیمه‌ها هِی کرد قسمتی از مسیر را طی کرد اسب در راهِ اشتباهی رفت گَلّه‌ای گرگ‌ها به دنبالش گفتنی نیست حال و احوالش غرق خون است یال و کوپالش یوسف این‌بار در چه چاهی رفت؟ نیزه‌داران چه زود می‌آیند عدّه‌ای با عمود می‌آیند تیغ‌ها هِی فرود می‌آیند نوبت سنگ و چوب‌ها هم شد وایِ من ولوله است دور و برش جنگ یا هروله است دور و برش چقدر حرمله است دور و برش غرق در تیر، سبط خاتم شد کربلا دشت‌های قمصر بود پُرِ گلبرگ‌های پَرپَر بود آسمان و زمین معطّر بود ارباً‌اربا ذبیحِ اعظم شد آمده بر سرت پسر، بابا سر نهاده به روی سر، بابا (می‌کشد آه از جگر،بابا)2 عمّه‌اش دید و وقت ماتم شد ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
الموت اولی من رکوب العاری مردن بهتر از ذلت است و خواری از ما نداری غیر از این انتظاری   مثل شهید بی گناه کربلا  سازش با اهل ستم نمیکنیم   پیش کسی به جز خدا و اهل بیت تا به ابد سر را خم نمیکنیم   ای که شده از غمت ناله مادر بلند از سر بر نیزه ات شیعه شده سربلند ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
(ولوله شد تو حرم حسین تا صدا زد برو علی اکبرم) 2 میگه جوونه لیلا الوداع الوداع جون از تن حسین داره میره خدا الوداع الوداع داغ جوون چقدر سخته واسه بابا الوداع الوداع (فَبَکا بُکاءً عالیا)2 (چه خبر شده تو کربلا؟)2 ای خدا، ای خدا، ای خدا از این دنیا، دیگه سیر شد (همه گفتند: حسین پیر شد)3 حسین پیر شد.... (گرد و غبارا نشست حسین بالا سرِ جوون لیلا نشست) 2 فساء صبر مرعا ولدی ولدی ولدی باباتو کشتی با دست و پا زدن‌ها ولدی ولدی می‌خنده لشگری به اشک‌های بابا ولدی ولدی (فَبَکا بُکاءً عالیا) 2 (تنشو می‌ذاره تو عبا)2 ای خدا، ای خدا، ای خدا جوون مردا، بیاید دیر شد جوون دارا، حسین پیر شد حسین پیر شد.... ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
ازحرم پیغمبر آمد یا علی اکبر آمد اهل شام و کوفه گفتند حیدر آمد پشت راهش قلب خیمه در تب و تاب است این جوان که روی او چون قرص مهتاب است جان ارباب است ذکر بین خیمه ها یا علی جان فانی ذات خدا یاعلی جان حیدر کربو بلا یاعلی جان ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
قبل از اینکه ما سلام کنیم شما به ما سلام میکنی برا تو خوب و بد نداره همه رو احترام میکنی سلام حسین تویی همونی که میخوام حسین فدای تو بشم امام حسین آقام حسین سلام حسین عشقه به تو رزق بی اندازه است همین رزقو میخوام آقا روزی کربلام تو دستاته عنایت کن بیام آقا روبرو گنبد طلای تو بلند میگم سلام آقا **** باب القبله ی تو مبدأِ رسیدنه به آغوشته همه ی عشق من به خدا پای ضریح شیش گوشته سلام حسین میذاری پیشِ تو بیام حسین دنیارو بی تو نمیخوام حسین آقام حسین سلام حسین دنیا مگه بی تو چیزی داره نه واللهِ نه واللهِ راهی که عاقبت به خیریمه بجز این راه کدوم راهه ماهی که ماه نوکریمونه همین ماهه همین ماهه ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
چقدر پشت سرت نغمه یارب کردم روزها به تماشای قدت شب کردم به قد و قامت و قدقامت زیبات قسم عده ای را به اذان تو مقرب کردم هر زمانی که سوار آمدی از راه علی من تماشای نبی در روی مرکب کردم حرم از طرز وداع تو اسارت فهمید گریه ها بود که بر غربت زیب کردند حرم از لرزه وداع تو اسارت فهمید گریه ها بود که بر غربت زینب کردم هرچه کردم دگر انگار پیامبر نشدی درباره جسم تورا هرچه مرتب کردم ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
به قد و بالای علی اکبر لیلا ماشاالله به سرو رعنای علی اکبر لیلا ماشاالله به روی زیبای علی اکبر لیلا ماشاالله ماشاالله به این عظمت ماشاالله به این وجنات ماشاالله به این همه عشق ماشاالله به این همه سکنات علی اکبر یا علی اکبر **** به حُسن دلجوی علی اکبر لیلا ماشاالله به تیغ ابروی علی اکبر لیلا ماشاالله به زور بازوی علی اکبر لیلا ماشاالله ماشاالله به این همه حُسن ماشاالله به این همه نور ماشاالله به رزم علی ماشاالله به این همه شور علی اکبر یا علی اکبر **** به عزت و جلال شهزاده ی لیلا ماشاالله به جلوه ی جمال شهزاده ی لیلا ماشاالله به این همه کمال شهزاده ی لیلا ماشاالله ماشاالله به این جبروت ماشاالله به این حرکات ماشاالله به صوت علی ماشاالله به این حسنات علی اکبر یا علی اکبر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️