eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⬅️آبش ندید میمیره،آبشم بدید میمیره ⬅️تیر و کمون لازم نیست، از تب شدید میمیره 🔻 💢دوسه روزه بیقرار، رو دست مادرش، ربابه 💢اگه هلهله بزاره شاید،لحظه ای بخوابه ✅** باید بین وسیله ی بُرنده و مذبوح، مطابقت باشه یعنی اگه یه پرنده ی کوچیکو میخوای سر ببری، چاقویی که انتخاب میشه باید کوچیک باشه ☑️داغ دلم بدتر شد،غنچه ی رباب پرپر شد ☑️این حنجر صدپاره،مثل پیکر اکبر شد 😔رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده 😭یه وقت دستاش گرم شده، یه نگاه کرد فذبح الطفل من الاذن الی الاذن تیر 3شعبه، گوش تا گوش علی اصغر رو بریده ♦️رنگ حسین پریده، گوش تا گوشت بریده با عبا حالا که قنداقه ات رو مخفی کرده بابا ♦️یه قدم به خیمه یک قدم باز برمیگرده بابا 🔷قنداقه رو گرفت. فرمود اگه به زعم شما من گنهکارم، تو هیچ دین و مذهبی بچه ی شیرخواره گنهکار به حساب نمیاد 👌اصلا خودتون ببرید سیرابش کنید. 🔷لشکر به هیاهو افتاد، همه میگن حسین راست میگه ما با حسین جنگ داریم، با این طفل شیرخواره که جنگ نداریم 😡تو این هیاهو صدا زد حرمله چرا بیکار نشستی؟؟ ✔️ظالم ترین آدم ها،شقی ترین آدم ها میگه دلم برا حسین سوخت 😔علی اکبر افتاد، خندیدم 😔قاسم افتاد،هلهله کردم 😔ابالفضل افتاد،خندیدم اما اینجا دلم سوخت 🔆دیدم حسین چند قدم میره سمت خیمه، دوباره... گفت دیدم مادرش رباب،دم خیمه منتظره 🌱اشکام سرازیر میشه،زانوهام زمین گیر میشه 🌱باید که زود خاکت کرد،چاره نیست داره دیر میشه 🔥حسین داره میگه من چجوری عزیزم خاک روی تو بریزم هنوز چشماش بازه... ☄غیر بدن ابالفضل ، همه بدن هارو نزدیک خیمه ها آورد حسین هیچکدوم از شهدای کربلارو حسین دفن نکرد ⚡️بدن علی امبر،قاسم،عون،جعفر... غیر بدن ابالفضل که نمیتونست بدن رو برگردونه یاریم نداره حسین که کمکش کنه 🍁همه ی بدن هارو آورد تو خیمه ی دار الحرب، ولی بدن علی اصغرو دفن کرد 🍂شاید بپرسی چرا بدن علی اصغرو دفن کرد؟؟ شاید میدونست قراره اسب ها بر بدن ها بتازن این بدن کوچیکه، طاقت نداره شاید میدونست قراره سرهارو به نیزه بزنن این سر کوچیکه، طاقت نیزه هارو نداره 🍀شایدم برا این باشه،مادرش فاطمه میاد گودال ... 🍀شایدم برا این باشه مادرش میاد کربلا،چشمش به قنداقه ی خونیه علی اصغر نیفته چرا؟؟ داغ محسن شش ماهش براش تازه نشه 😭😭😭😭 آخه یه شش ماهه ام بین در و دیوار... 😭😭😭😭 🥀یقینا علی اصغر با عموجانش محسن،چشم تو چشم میشه یقیناً یه حرفایی میزنن ❇️تورا با تیر آتشبار کشتند ❇️مرا بین در و دیوار کشتند ❇️چه میشد حلقه بر آن در نمیزد ❇️لگد بر پهلوی مادر نمیزد ❇️نبودی ماه شد همرنگ نیلی ❇️نبودی مادر من خورد سیلی 😭😭
واحد شب هفتم آقا علی الاصغر کیه توجمع دلبرا دلبره یک سرموش از همه عالم سره چیزی که برپا می کنه محشرو یک نظره علیُّ الاصغره وقتی که تو آغوش مادرشه آسمون وزمین زیرسرشه حضرت جبریل امین از عرش دخیل قنداق مطهرشه به قامت اگر چه صغیره امیر صغیر وکبیره علی علی اصغر یاعلی علی اصغر ____________________ اونکه بایک غمزه دل رومی بره دلبر دلبرا علی اصغره کوچیک این خونم بزرگه به خدا اگرچه اصغره ولی اکبره نهایت ملاحت ونمکه قبله ی جنو انسه وملکه حیدرقنداقه نشین حسین هدیّه ی حسین از فلکه تموم قرار ربابه توگهواره وقتی می خوابه علی علی اصغر یاعلی علی اصغر ______________________ طلوع کرده توی آغوش رباب غصه شده دیگه فراموش رباب انگاری کعبه رو دارن می پوشونن وقتی تنش لباس می پوشه رباب تموم هست ونیست مادرشه برا ارباب امید آخرشه یه روزی قدمیکشه مثل حسین تاسایه ی رباب روسرشه ولی حیف که اینا خیاله میگه حرمله که محاله علی علی اصغر یاعلی علی اصغر سعید پیغمبری
امشب برات کرب و بلا را طلب کنید از کودک رباب، که "باب الحوائج" است...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدی چشمای گریونمو زخماتو دادی نشونمو روی تل گرفتی جونمو وای حسین دیدم افتادی از صدر زین دیدم میلرزه عرش برین میکوبی پا رو خاک زمین وای حسین از عطش رفتی چند دفعه از حال زیر و رو شد بدنت ته این گودال از خدا دیگه مرگمو میخوام پا رو صورتت گذاشتن جلوی چشمام ای حسین من نصف روز بی‌چاره‌م کردنو دزدیدن زندگیه منو عبا عمّامه پیراهنو وای حسین بردن از گوشا گوشواره رو آواره کردن یک مادرو غارت کردن تا گهواره رو وای حسین بی‌کفن موندی تن صد پاره دنبال سر رو نی شدم آواره طعنه و دشنام دلمو آزرد دشمنت خواهرتو به اسارت برد وای زینب... 〰〰〰〰〰〰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ ای طفل صغیر من(ای نوگل من اصغر)۲ شرر زده داغ تو(بر حاصل من اصغر)۲ غنچه ی پرپرم یا علی اصغر سوزاندی جگرم یا علی اصغر واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای کودک عطشانم(عالم ز تو شد حیران)۲ در راه خدا گشتی(ای نور دلم قربان)۲ تو گل سرسبد آل اللهی سرباز آخرین ثار اللهی واویلا واویلا آه و واویلا۲ گردیده علی جانم(رنج عطشت چاره)۲ با تیر عدوی دین(شد حنجر تو پاره)۲ حرمله با تیرش زد بر گلویت خون گلوی تو شد آبرویت واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای کودک خاموشم(شد سنگر تو دوشم)۲ با تیر ستم بابا(خفتی تو در آغوشم)۲ دشمنان دین را شرمنده کردی هم دست و پا زدی هم خنده کردی واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای کودک دلبندم(شش ماهه گلم اصغر)۲ قنداقه ی خونینت(سوزانده دلم اصغر)۲ دل من از داغ تو خون گردیده قنداقه از خونت گلگون گردیده واویلا واویلا آه و واویلا۲ ای نور دل بابا(ای کودک بی شیرم)۲ کرده گل بستانم(سوز غم تو پیرم)۲ چه گویم من جواب مادر تو اگر که بیند پاره حنجر تو واویلا واویلا آه و واویلا۲
هدایت شده از روضه دفتری
AUD-20220726-WA0027.mp3
4.78M
دشتی حضرت علی اصغر(ع) 📝 👤 🎺 الا ای کودک شیرین زبونُم الا مادر مو داغِت را نبینُم لالایی کن ندارُم بهر تو شیر شدم از ناله های تو زمین گیر خدایا سهم او چند قطره آب است دلُم بهر علی اصغر کباب است گلوی نازکش شده پاره پاره بگوئید آسمون دیگر نباره بخواب آروم گُلِ ناخورده شیرُم من آخر از غمِ داغت میمیرُم لالا لالا گُلِ سرخ و سفیدُم شدی پرپر مو خیرت را ندیدُم الهی مادرت اصغر بمیره تنِ خونین تو در بر نگیره زِ بعدِ اصغرم آزاد شد آب ولی گهواره ی خالی دهم تاب بگو(هستی)که قلبم گشته صدچاک بخواند(پرویزی)با چشم نمناک
📄| شعر روضه حضرت (ع) تَرَكِ روى لبت آيه قرآنِ رباب مثلِ قرصِ قمرى زينتِ دامانِ رباب چه كنم ؟ تا كه کمى تر بشود لبهايت مى چكد روى لبت اشكِ دو چشمان رباب سينه ام شير ندارد پسرم چنگ نزن آه ، بازى مكن اينقدر تو با جانِ رباب بر ضريح لب خشكيده ءتو جا انداخت لبِ عطشانِ حسين و لبِ عطشانِ رباب پا برهنه پسرم خيمه به خيمه گشتم قطره اى آب نبود ، اى گل ريحان رباب رفتي و پشت تو "يا رادَّ يوسف" خواندم كاش سيراب بيايى تو به كنعان رباب پدر تو به سپاهى سَرِ تو رو زده است تا خجالت نكشد از دل سوزان رباب تير خوردى وسط خيمه زمين خوردم من بعد از اين گريه شود روزى چشمان رباب عاقبت بر جگرم حرمله زهرش را ريخت واى بر حالِ دلِ بى سر و سامان رباب اين زمين خوردن من دست خودم نيست على سَرِ تو خورده زمين زانوى لرزان رباب سَرِ هر كوچه به لالايى من خنديدند كودكى نيست دگر بر روى دستانِ رباب
السلام علی الرضیع الحسین زهر تکانِ لبت هر چه آب ،شرمنده زتشنگیِ تو قلب کباب ، شرمنده فقط به مادر تو عرض می کنم که نشد نشد که آب بنوشد رباب ، شرمنده کسی ندیده که یک مرد پیشِ همسرِ خود شود به صورت ِ از خون خضاب شرمنده سپاهِ کوفه ببین روی من زمین انداخت شد عاقبت پسرِ بوتراب ، شرمنده شتابِ تیرزیاد وگلوی تو نازک به چوبِ تیر، گلو خورده تاب ،.. شرمنده پسر ببین پدرت را هنوز می لرزد به پشتِ خیمه روم با شتاب ، شرمنده اگر مراسمِ دفنت سریع گشته ببخش شدم ز غصه ای در اضطراب ، شرمنده اگر که قبر تو پیدا کنند من چه کنم؟ به زیرِ خاک همینجا بخواب ، شرمنده تنِ تو ، پهنیِ نیزه؟! خدا به خیر کند اگر به نیزه تنت شد عذاب ، شرمنده عزیز ِ غیرتی ام ،دیده بسته ای، نشوی زمحملی که شده بی حجاب ، شرمنده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5904498576414740272.mp3
999K
دلم شد مضطر گلم شد پرپر رو دستم جون داد علیِ اصغر پاره پاره کردن حنجرشو بستن اون چشمای مضطرشو قول داده بودم سیرابش کنم چی بدم جواب مادرشو؟ وای با لب خشکیده اصغرم خوابیده حرمله با یک تیر حلقشو بوسیده (وای، ای وای ای وای...) تموم شد دنیام به روی دستام بخواب ای مادر لالایی بالام گهواره تو دارم تکون میدم سر تو روی نی نشون میدم پای نیزه‌َت هی میخورم زمین من دارم ذره ذره جون میدم وای آه چقد نامردن قلبمو خون کردن رأستو رو نیزه با طناب میبندن (وای، ای وای ای وای...) لالایی اصغر بخواب ای بی سر به یک مو بنده سرت ای مادر برنگشته عموت از علقمه میبینی قلب من پر از غمه جلو چشمای خیس من دارن واسه نبش قبرت میان همه وای دردمو میدونی روی نی مهمونی پیش محسن رفتی با گلوی خونی (وای، ای وای ای وای...) چه خشکه لبهات می باره چشمات به روی دستام می لرزه دستات پسرم چشماتو به روم نبند جون من بازم پاشو و بخند عاقبت پیش چشمای بابا روی نیزه شدی تو سر بلند وای پر زدی خیلی زود حرمله شد خشنود پیر شدم تا دیدم گهواره‌ ت خالی بود (وای، ای وای ای وای...) @majmaozakerine
◼️ خونی که قطره‌ای از آن هم بر روی زمین نریخت... ⚡️اثرات خون به ناحق ریخته شش ماهه آل الله در عوالم وجود... در نقلی آمده است: وقتی که حرمله ملعون تیر سه شعبه را برگلوی آن طفل زد، در آن وقت حضرت آن تیر را از گلوی آن طفل صغیر کشیدند وخون مانند ناودان از گلوی آن طفل جاری شد. سیدالشهدا علیه السلام با دستان مبارکش، خون را می گرفتند وبر آسمان می پاشیدندو می‌فرمودند: هَوّنَ ما نَزَلَ بی أنَّهُ بِعَینِ الله ▪️آسان است بر من این بلاهایی که می‌کشم چرا که خدای متعال ناظر است. 🔻 در روایتی إمام باقر علیه‌السلام فرمودند: فَلَمْ یَسْقُطْ مِنْ ذَلِکَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَی الْأَرْضِ ▪️از خون علی اصغر علیه‌السلام قطره‌ای هم به زمین نریخت. 📚لهوف،ص۱۰۳ 🔻در نقلی آمده است: إمام باقر علیه‌السلام در بیان علت این عمل سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام، فرمودند: اگر قطره اي از خون علي اصغر «سلام اللّه علیه» بر زمين مي‌ريخت عذاب الهي نازل مي‌شد و دیگر گیاهی در زمین نمی‌رویید. 🔻در نقلی دیگر نیز آمده است: انقراض بنی امیه به جهت شهادت حضرت علی اصغر «صلوات اللّه علیه» بود. 📚مقتل حزن الأئمه علیهم‌السلام،ص۸۶ 📚مُبکی العیون ص٣٠۶ 📚بحرالمصایب ج۴ ص۳۴۷
دل بیچاره ما درتب وتاب است بیا دوری از روی تو والله عذاب است بیا چه کنم باغم هجران تو یابن الزهرا بی تو یعقوب دلم خانه خراب است بیا ما فقیریم و نداریم پناهی جز تو سرکشی از فقرا عین ثواب است بیا چشم بر راه قدوم تو نشستیم آقا نوکر تو همه در پا به رکاب است بیا شب هفتم دل ما ناله دوچندان دارد روضه امشب ما قحطی آب است بیا مادری نغمه لالا علی اصغر دارد چقدر دلهره در قلب رباب است بیا ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️