به چشمای ترم آقا
ببر من رو حرم آقا
دل آشوبم از این دوری
بده بال و پرم آقا
من از دنیا کیو دارم
تویی آقا کس و کارم
ببین بی تو یه بیچارم
میگم خیلی دوسِت دارم
بده آقا تو سامونم
حسین جونم ، حسین جونم
... حسین جونم ، حسین جونم ...
خودت فکری به حالم کن
با این اشکام تو پاکم کن
تورو جون ابوفاضل
بدی کردم حلالم کن
چقدر خوبه تو آقایی
دلیل هر نفس هامی
همش هرجا تو همرامی
شدم مجنون تو لیلامی
بدون تو یه ویرونم
حسین جونم ، حسین جونم
... حسین جونم ، حسین جونم ...
صدات کردم صدام کردی
اسیر روضه هام کردی
من هر جایی زمین خوردم
خودت آقا دعام کردی
به دل اسمِ تو میشینه
مثه قنده چه شیرینه
برات آقا شدم نوکر
تموم دلخوشیم اینه
میخونم از دل و جونم
حسین جونم ، حسین جونم
... حسین جونم ، حسین جونم ...
شاعر : #سیدحسن_میرصادقی
#امام_حسین
#زمینه
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
از کودکی مِهرت با دل گره خورده
خوشبخته هرکس که اسم تورو بُرده
ای روح امیدم ، ای قبله ی دلها
کاش قسمتم باشه اینبار حرم آقا
تصویر رویایی ، تصویر شیش گوشت
کاش مرگ من باشه آخر توی روضت
... جانم حسین جانم ، جانم حسین جان ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
وقتی ازت دورم دنیا چه دلگیره
قطعاً همین دوری جونم رو میگیره
اشکای توو چشمام بارونِ پاییزه
عمق وجودم از عشقِ تو لبریزه
اسم تورو هرجا بر لب نوا دارم
میخوام بگم آقا خیلی دوسِت دارم
... جانم حسین جانم ، جانم حسین جان ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خورشیدِ عالمتاب ، دریای زیبایی
روزی دِهِ عالم ذکر مسیحایی
تو شاهی و من هم بر درگهت سائل
هستم سگ کویت مولا ابوفاضل
ای جلوه ی احساس ، ای بابِ حاجاتم
قابل بدونی از خیلِ مریداتم
... جانم ابوفاضل ، جانم ابوفاضل ...
شاعر : #سیدحسن_میرصادقی
#واحد
#امام_حسین
#حضرت_اباالفضل
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
برگرد بریم نذار چشام تر شِه
دلواپست نگاه خواهر شِه
برگرد بریم داداش نذار زینب
داغ دیده ی شیش تا برادر شِه
برگرد بریم که روضه ها اینجاست
انگار ته قصه ی ما اینجاست
کاشکی مثه رهگذرا رد شیم
خیمه نزن کرب و بلا اینجاست
میرسه انگار بوی حسرت و جدایی
قافله سالار شده امشب کربلایی
آخر رسیدیم کربلا با چشم گریون
سایه ی غربت دل زینبو نسوزون
برگرد بریم دل نگرونم
برگرد بریم داداشی جونم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
گریه نکن مقابل زینب
پاره میشه بند دل زینب
دست روی دست میزنی مظلومم
خیره شدی به محمل زینب
جاری نکن اشک لبالب رو
با بغض نگو ناله ی یا ربّ رو
میوزه باد مخالف و میگه
محکم بزن خیمه ی زینب رو
بعدِ تو داداش اگه زینبت بمونه
چی سر خیمش میارن خدا میدونه
ترس من اینه که دلت رو غم بگیره
تنها بمونم شمر تورو ازم بگیره
برگرد بریم دل نگرونم
برگرد بریم داداشی جونم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
حرف جدا شدن نزن داداش
بند نمیاد اشکای من داداش
مونده هنوز تا روز عاشورا
از من چرا میخوای کفن داداش
دیدم خودم کم اومدش آخر
دیگه کفن نداشت بده مادر
دستم فقط یه پیرهن داده
وقت وداع تنت کنه خواهر
کاشکی بمیرم تا نبینم این روزا رو
بعد اباالفضل به کیا میسپاری مارو
چیز زیادی تا اسارتم نمونده
فکر اسیری خوابو از چشام پرونده
برگرد بریم دل نگرونم
برگرد بریم داداشی جونم
#زمینه
#حضرت_زینب
#ورود_کاروان_کربلا
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
توی طبق با روی پوشونده
امشب شدی مهمون ناخونده
حالا که با سر اومدی پیشم
بابا بگو تنت کجا مونده
گوش کن باهات درد و دلا دارم
اینجا کسی ندید عزادارم
پاشو بریم به دخترای شام
میخوام بگم منم بابا دارم
مسخره کردن منو با عروسکاشون
بازی ندادن منو توی بازیاشون
خنده میکردن تا صدامو دربیارن
لَنگ میزدن هی که ادامو دربیارن
... بابا حسین بابایی جونم ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
دنیا سرم شده خراب بابا
کی به سرت داده عذاب بابا
خسته ی راه شدی بیا امشب
توو بغلم یه کم بخواب بابا
جامو میخوام پیش تو بندازم
صحبت کنم تو هم کنی نازم
یاد شبا که خونمون بودیم
بابا برام قصه بگو بازم
لک زده قلبم که باهام بخندی بابا
گوشواره هامو تو برام ببندی بابا
کاشکی میشد که تا ابد پیشم بمونی
هر شب بیای و لالایی برام بخونی
... بابا حسین بابایی جونم ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
بابا ببین که از خودم سیرم
من آخر از غم تو میمیرم
روضه برات میگم ولی بابا
با دستم این گوشاتو میگیرم
جای غذا سیلی و چک خوردم
از حرمله چوب فلک خوردم
تنها شدم توو کوچه های شام
از دختر یزید کتک خوردم
هر کسی اومد دستشو برام بلند کرد
زجرو نگم که منو از موهام بلند کرد
انگشت نمای دست مردم شده بودم
توی بیابون چند دفعه گم شده بودم
... بابا حسین بابایی جونم ...
#زمینه
#حضرت_رقیه
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
غلامم اینه اولین کلام و آخرین کلامم
غیر این خونه اگه برم باشه حرامم
خروده خادم رقیه از ازل به نامم
من روزی بگیر دستای رقیه ام
من خاکِ دقیقاً پاهای رقیه ام
هر دفعه که میرم اربعین مشایه
مهمون یه دونه امضای رقیه ام
با رقیه زندگیم سر میشه
رزق اشکام چند برابر میشه
حال و روزم خیلی بهتر میشه
... یا رقیه ، جان رقیه بی بی ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
محاله دست خالی رد کنه کسی رو این سه ساله
جون بدی براش اگه توو روضه ها حلاله
خدا هم به این ستاره ی حسین میباله
صد آسیه مریم مجذوب حجابش
صد حوا و هاجر مخدوم رکابش
تنها نَه ملائک تحت اختیارش
خم کرده ابوفاضل سر بر جنابش
با رقیه سرتو بالا کن
شب و روز دنیاتو زیبا کن
رزقتو با ابجدش پیدا کن
... یا رقیه ، جان رقیه بی بی ...
#شور
#حضرت_رقیه
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
ای به قربون تو شهزاده ی سلطان
اسمتو باید گذاشت حضرت جانان
هر کسی که عاشق کوی تو باشه
اگه جونم بده حق داره به قرآن
یه قدم رنجه بکن امشبو بی بی اینطرف
مگه میشه اسمتو آورد و قربونت نرفت
عمریه از تو دارم سایه ی روی سرمو
میخوام عاشق تو تربیت کنم دخترمو
گیرم به نخ شاله
بی بی سه ساله
مستیم حلاله بانو
دل بنده به مسیرت
قلبم اسیرت
میشم حبیبت بانو
سرمنشأ کرامت
امضات کفایت
واسه قیامت بانو
... رقیه جان شَه بانو ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
اسم تو لالایی بچگیامه
مستی جز توو روضه هات شرعاً حرامه
اگه محشرم بیام بین خلایق
أنا مجنون الرقیه رو لبامه
دوس دارم اسم تورو جار بزنم جار علنی
تا همه دنیا بدونن عمریه عشق منی
تو یه لشکر داری که از دل و جون مخصلتن
دیگه برن به جهنم اونا که منکرتن
ای بانوی جلیله
عشق قبیله
هستیِ عقیله بی بی
مستت جبرئیله
بی شیله پیله
بدخوات ذلیله بی بی
عالم بهت دخیله
نسبت اصیله
عباس کفیلِ بی بی
... رقیه جان شَه بانو ...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
قربون کسی برم تو اولیشی
چادرت رو سر کنی فاطمه میشی
یه خطابه کافیه عین علی شی
یه عمو داری که کل زندگیشی
موهاتو ناز میکنه وقتی توو چشماش خیره ای
همه میدونن تو عشق قمرالعشیره ای
صاحب افلاکی و اینجا سکونت میکنی
میری رو دوش اباالفضل و حکومت میکنی
فرمانده ی سه ساله
صاحب کماله
معنیِ جلاله بانو
لطفت بی مثاله
نیکو خصاله
صاحب رساله بانو
عشقت مثه مداله
حالم رواله
مستیم حلاله بانو
... رقیه جان شَه بانو ...
شاعر : #محمدرضا_محمدزاده
#شور
#حضرت_رقیه
زمزمه. امام زمان (عج)
آقا جون امشب یه دعایی کن 😭😭😭😭😭
سبک همه جا بروم به بهانه تو
السلام علیک مهدی فاطمه
یا باب الحوائج منجی ما همه
همه جا هستم پی دلدارم2
تنگه دل مولا بیا غمخوارم2
العجل مولا ،ای گل زهرا۳
دل من میتپه به هوای شما
هرچی دارم آقا به فدای شما
بیا دلدارم ،ای کس و کارم
ازغم دوریت زار وبیمارم2
العجل مولا،ای گل زهرا3
همه جوونیم قربون یه نگات
میدونی آقا جون که میمیرم برات
آقا جون امشب یه دعایی کن
منو هم آقا کربلایی کن2
یا اباصالح،ای گل زهرا3
حسرت دیدنت میسوزونه دلم
شده از عشقتون خونجگر حاصلم
نظری آقا به دلم بنما 2
وعده دیدار بده ای مولا2
یااباصالح ای گل زهرا3
دربه در،شهربه شهر
عاشقت چشم به در
منتظر موندم تا تو برگردی2
ای که داروی همه دردی 2
بیا دلدارم ،یار وغمخوارم
میدونی بی تو بیکس و کارم
مددی مولا،ای گل زهرا3
شاعر مریم صالحی مرزیجرانی
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
🏴🏴🏴👆👆👆 بارگذاری مجلس شب دوم محرم ۱۴۰۲ #حاج_محمد_رضا_بذری #التماس _دعا ⬇️⬇️⬇️⬇️
🏴🏴🏴👆👆👆
بارگذاری مجلس شب سوم
محرم ۱۴۰۲
#حاج_محمد_رضا_بذری
#التماس _دعا
⬇️⬇️⬇️⬇️
دل دلداده را دلبستهی دلبر تصور کن
کمال عشق را عشق پدر دختر تصور کن
دم صبح از سفر برگشتهای بابای عطشانم
نَمِ چشمِ مرا سر چشمهی کوثر تصور کن
بیا جای طبق سر روی پای دخترت بگذار
لباس پارهام را بالشی از پر تصور کن
شبیه پیرزنها خم شدم از بس لگد خوردم
بیا این درد پهلو دیده را مادر تصور کن
رسید هر که دستش تاری از زلف مرا کنده
خودت این مختصر را جای موی سر تصور کن
ببین رد کبود گونهام را زجر بد میزد
شب و روز مرا اینگونه زجرآور تصور کن
نگو آن گوشواری که خریدی کو کشید و بُرد
همین خون لختهی گوش مرا زیور تصور کن
ادای لکنتم را دختر شامی در آورده
زمان ترس از این بدتر تصور کن
شراره پشت بام خانهای روی سرم می ریخت
کبوتر را درون دود و خاکستر تصور کن
میان ازدهام کوچه صدها بار افتادم
گُلی را زیر دست و پای یک لشگر تصور کن
حجاب عمهام زینب عمو عباس من را کشت
برایش آستین پاره را معجر تصور کن
چهها دیدند در بزمِ شرابِ شام دخترهات
میان مستها بابا خودت دیگر تصور کن
****
نفسم میبُره تو گلو
منو میکِشَن از سَرِ مو
منو میکشه میگه نگاه
این داداش علیِ این عمو
بزنم میری سمت کدوم
نمیگفتی مگه کو عموم
مثلا بزنم چی میشه
بسه گریه و زاری تموم
بشکنه دستت که معجر بر نداری
مطمئنم تو یکی دختر نداری
بزنم تو صورتم هیجا نمیگم
ولی فکر نکنی بابا نمیگم
صورتم با ورم چی میشه
بابا کار حرم چی میشه
نیزهای که زدند به عمو
بِزَنَن تو سرم چی میشه
آخه بال و پرم چی میشه
با لگد کمرم چی میشه
میگه زجر اگه گوشوارتو
مثلا ببرم چی میشه
ببین گونم که میریزه ازش درد
سنان زد، حرمله از خنده غش کرد
حولم میداد جلو لشگر بیارم
ببین بابا ...
رو تنم پر زخمه و خون
دارم از یه محله نشون
خدا نگذره از اونی که
شده دلقک مجلسشون
اینو من در گوشی میگم
چیه برده فروشی میگم
دل عمهی ما رو شکست
حالا که روبروشی میگم
خدا ناموس حیدر بد نبینه
خدا صبرت بده خواهر سکینه
ما پرده نشینان حرم را چه به بازار
از دست ابالفضل عمویم گله دارم
****
چقدر خوبه حالم پدر
چقدر خوش گذشت این سفر
رو پر قو میخوابم شبا تا سحر
توی این شهریهودی نیست
این کبودی، کبودی نیست
صورتم گل انداخته، هوای شام بهم ساخته
اگه تو زیر دست و پا نبودی، خوب منم نبودم
اگه میون آتیشا نبودی، خوب منم نبودم
اگه جایی با اضطراب نرفتی، خوب منم نرفتم
اگه توی بزم شراب نبودی، خوب منم نرفتم
آروم آروم از طبق بیا کنارم
سر رو سرِت بزارم
حرفای تازه باهات دارم
چند شبه بابا یه ذره نون نخوردم
اسمت رو که میبردم
همش کتک میخوردم
آه دیگه از دست خودم کلافهام
زحمت و باید کم کنم اضافهام
دختر خوشقیافه بودم حالا
هیشکی خوشش...
عمه بِکِشَم سورمه چشام ناز می شه، مگه نه
عمه بابایی میاد دلم باز میشه، مگه نه
دوباره زندگیم آغاز میشه، مگه نه
نامرتب نیستم، من فقط النگوهام دستم نیست
تو ندیدی بابا، زیر معجر گل سر بستم، نیست
بابا، دندونم که افتاده در میاد، مگه نه
بابا، تو عروسیم داداش اکبر میاد، مگه نه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه
من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه
نبین الآن گرسنمه عالم روزی خورمه
دختر شامی من ملک مراقب چادرمه
دستی به جز اباالفضل سه سال آزگاره
رخصت شونه کردن موی منو نداره
اما آتیش خیمه دور دید چشم عمومو
غروب روز عاشورا اگر سوزونده مومو
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین میخوابم رو زمین رو پر قو بوده سرم
هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم
نبین زبونم میگیره اون روزا رو میدیدی کاش
شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت
یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم
اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم
اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن
وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن
کجا بودی غم این قافله نداشت
کجا بودی پاهام آبله نداشت
روی دستام جای سلسله نداشت
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
نبین گوشم پاره شده بدون گوشواره نبود
یادش به خیر ام البنین گوشوارمو خریده بود
چشمام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم
تو روبروم نشستی و اما تو رو تار میبینم
یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقه ام
از قافله جا مونده بودم زجر اومد سراغم
بسه دیگه نیمخواهم یادم بیفته اون شب
منم برم داره صدام میزنه عمه زینب
برو دختر خوش باشی روز و شبات
برو دختر بازی کن با رفقات
نگه داره باباتو خدا برات
کجا بودی مو داشتم تا کمرم
کجا بودی دستش بود زیر سرم
مثل پروانه ها میگشت دور و برم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
غلامم اینه اولین کلام و آخرین کلامم
غیر این خونه جایی برم باشه حرامم
خورده خادم رقیه از ازل به نامم
من روزی بگیر دستای رقیهام
من خاکم به زیر پاهای رقیهام
هر دفعه که میرم اربعین زیارت
مدیون نگاه و امضای رقیهام
با رقیه، زندگیم سر میشه
رزق اشکام، چند برابر میشه
حال و روزم، خیلی بهتر میشه
یا رقیه، مددی بیبی جان...
محاله، دست خالی رد کنه کسی رو این سه ساله
جون بدم براش اگه تو روضهها حلاله
خدا هم به این ستارهی حسین میباله
صد هاجر و مریم مجذوب حجابش
صد حوا و ساره مخدوم رکابش
تنها نَه ملائک تحت اختیارش
خم کرده ابوفاضل سر بر جنابش
با رقیه، سرتو بالا کن
شب و روز، دنیاتو زیبا کن
رزقتو تو، روضههاش پیدا کن
یا رقیه، مددی بیبی جان...
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین