هدایت شده از کتیبه و پرچم باب الحرم
4_5888638533500938304.mp3
723.8K
#اسارت_شور
#شام_شور
#شور
آه و واویلا ۲
زینب رسیده شهر شام آه و واویلا
راس بریده
بر روی نیزه ریزد اشکش از دودیده
واویلتا به شهر شام
چی به سر حرم اومد
دختر زهرا و علی
میون نامحرم اومد
واویلتا واویلتا
بند۲
آه و واویلا ۲
دروازه ساعات رسیده دخت زهرا
کاش بود علمدار۲
زینب کجا و طعنه و کوچه و بازار
به اشک آل فاطمه
با هلهله میخندید
دور سرای بریده
زنای شام میرقصیدند
واویلتا واویلتا
بند۳
رقیه دیده۲
افتاده از رو نیزه ها راس بریده
ای داد بیداد۲
راس حسین بن علی از نیزه افتاد
یه عده ای به صورتا
ز خون سر رنگ میزدند
محله یهودیا
سرارو با سنگ میزدن
بند۴
مادر خمیده۲
رو نیزه راس شیش ماه هیچکی ندیده
دلها میلرزه۲
ای وای اگر اصغر بیوفته از رو نیزه
دیده سر شیرخواره اشو
یه مادری که کرده غش
به اشک دیده رباب
حرمله میخنده همش
واویلتا واویلتا
بند۵
میسوزه دلها۲
زینب کجا بزم شراب آه و واویلا
آه و واویلا
شد وارد بزم حرامی آل طاها
وسط مجلس شراب
خون دل هر عزیزی شد
جلوی دختر علی
صحبت ِ از کنیزی شد
بند۶
مادر میدیده۲
جام می و طشت طلا راس بریده
در پیش زهرا
لعل حسینو خیزرون میزد واویلا
وسط اون طشت طلا
چی به سر حسین اومد
به پیش فاطمه یزید
هی لباشو با چوب میزد
واویلتا واویلتا
#عبدالزهرا
#اسارت_شور
#شام_شور
#شور
نامحرمان و دختر حیدر امان از شام
بزم حرام و آل پیمبر امان از شام
خون گریه می کند چشم ابوتراب
شد جای اهلبیت در مجلس شراب
وای از شام ۲ وای از شام بلا
زینب کجا و این همه آزار امان از شام
زینب کجا و کوچه و بازار امان از شام
این شامیان همه دشنام می دهند
بر آل فاطمه دشنام می دهند
وای از شام...
آتش به قلب خواهرت افتاد حسین من۲
از روی نیزه ها سرت افتاد حسین من۲
از خون به صورتت هی رنگ می زنند
بر نی سر تورا با سنگ می زنند
وای از شام...
اشک از دو دیده ی ترت افتاد حسین من
از روی ناقه دخترت افتاد حسین من
دیدی که قاتلت در پای نیزه ها
پیش نگاه تو می زد رقیه را
وای از شام...
#عبدالزهرا
#اسارت_شور
#شام_شور
#شور
نامحرمان و دختر حیدر امان از شام
بزم حرام و آل پیمبر امان از شام
خون گریه می کند چشم ابوتراب
شد جای اهلبیت در مجلس شراب
وای از شام ۲ وای از شام بلا
زینب کجا و این همه آزار امان از شام
زینب کجا و کوچه و بازار امان از شام
این شامیان همه دشنام می دهند
بر آل فاطمه دشنام می دهند
وای از شام...
آتش به قلب خواهرت افتاد حسین من۲
از روی نیزه ها سرت افتاد حسین من۲
از خون به صورتت هی رنگ می زنند
بر نی سر تورا با سنگ می زنند
وای از شام...
اشک از دو دیده ی ترت افتاد حسین من
از روی ناقه دخترت افتاد حسین من
دیدی که قاتلت در پای نیزه ها
پیش نگاه تو می زد رقیه را
وای از شام...
#عبدالزهرا