eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
لب مي زند كه مادر خود ذرا صدا كند  يا حق واژه ي جگرم را ادا كند او ناله مي زند جگرم سوخت؛ هيچ كس.... ... گويا قرار نيست به او اعتنا كند مي خندد ام فضل به همراه عده اي تا خون به قلب حضرت ابن الرضا كند يك ظرف آب ريخت روي زمين پيش او  نگذاشت تا كسي به لبش آشنا كند در حجره دست و پا زدنش يك بهانه بود تا روضه اي براي خودش دست و پا كند مي خواست با خيال غم جد بي كفن آن حجره ي ستم زده را كربلا كند واي از دقايقي كه به گودال يك نفر  بالاي سر رسيد كه سر را جدا كند بايد عقيله بعد برادر در آن ميان فكري به حال سوختن بچه ها كند حالا غروب يك نفس افتاد به خواهري لب مي زند كه مادر خود را صدا كند  
آبروی کرم زمین خورده مرهم درد و غم زمین خورده به چه جرمی تنش کبود شده حضرت محترم زمین خورده نفسش بند آمدِ گفته ای جوان مادرم زمین خورده با زمین خوردنش قیامت شد وای من هر قدم زمین خورده جگرش از دهن به بیرون ریخت با تنی پر ورم زمین خورده دست خود روی صورت افکنده بسکه هی پشت هم زمین خورده خاک و خون تنش یکی شده و پشت در دم به دم زمین خورده
سلام ما به تو ای عالمی فتاده به پایت جوان آل علی جان شیخ و شاب فدایت تمام عرش غلامت ، تمام فرش گدایت نرفت دست تهی کس ز خوان لطف و عطایت گدای کوی تو هستیم یا جواد الائمه ز جام جود تو مستیم یا جواد الائمه تویی که جانی و جانی به جان شاه خراسان طبیب زاده ای و دردها شود ز تو درمان خوشا هر آنکه به شوق تو گشته است مسلمان دعا نما که به راهت سرم رود ، بدهم جان جوادی و حرم تو مطاف ارض و سما شد برات صحن و سرایت به دست خط رضا شد شب عزای تو بر دل نشسته داغ عجیبی که آشنای همه هستی و بدون شکیبی میان خانه ی خود هم بدون یار و حبیبی تو هم شبیه عمویت حسن غریب غریبی غم تو داغ جوان است آه و زمزمه دارم میان روضه تان روضه های فاطمه دارم بهار عمر سر آمد رسید فصل خزانت شرار زهر چو آتش نشسته بود به جانت ز سوز زهر فتادی و رفت تاب و توانت و خنده بر لب قاتل میان آه و فغانت به خاک هجره نفسهات یاد کرببلا بود به سوز تشنگی ات ذکر یا حسین تو را بود
روی خاک حجره افتاده سر ابن الرضا آه ، آه از لحظه های آخرِ ابن الرضا جای جای خانه را پر کرده اند از هلهله تا نیاید ذکر مادر مادر ِابن الرضا بر جوانیش بریزد چشم ِ پیری ، اشک خون گشته دیگر زندگی ، درد سر ابن الرضا بی کسی شد قسمت آن که کس هر بی کس است ای اجل تنها تو هستی یاور ابن الرضا بس کن ای ملعونه این بی حرمتی ها را که نیست جای این رقاصه ها در محضر ابن الرضا هم شهیدش کرده ، هم خندد به خشکی لبش جعده و شمر است با هم ، همسر ابن الرضا هر چه هم آمد سرش شکر خدا دیگر نبود نیزه و سنگ و عصا دور و بر ابن الرضا گرچه او مانند جدش دفن شد بعد از سه روز کس ندیده جای پا بر پیکر ابن الرضا شکر حق جان بر لب بابا نیاورده است با کاکل ِ خونین ، علی ِ اکبرِ ابن الرضا * هر چه در بغداد شد ، شکر خدا دیگر نگشت چادر خاکی نصیب دختر ابن الرضا
نسیمِ عشقِ عطرآگینِ بابا حسرتِ جانت ربوده از کفَت صبر و قرار از جانِ جانانت درونِ حجره در خونت به خود از درد می پیچی برونِ حجره پاکوبان و دست افشان و خندانت سیاهی می رود چشمت به زردی چهره ی ماهت که خونابِ جگر را شسته اشکِ چشمِ گریانت نمیدانیم با آن زن چگونه عمر سر کردی نمک از سفره ات خورد و شکست امّا نمکدانت زنی که باید آرامِ دلِ غمدیده ات باشد ولی با زهرِ کین انداخت آتش در گلستانت پدر در جنتِ طوس و پسر در غربتِ بغداد نداری محرمی دستی کشد بر زخمِ پنهانت به آتش می کشد دل را دمادم آهِ جانسوزت به گوشِ جان چو می آید صدای صوتِ قرآنت دلم امشب ز داغت بی نهایت روضه میخواهد تو غرقِ زهرِ جانکاه و من امّا دردِ هجرانت از آن وقتی که زهرِ کین به جانت کارگر گشته به سمتِ مشهدِ بابا تو بستی پلکِ چشمانت دریغا! در کنارِ تو نبوده یار و غمخواری به گوشت می رسد هر دم فقط شادیِ عدوانت اَباالهادی! تو هم ای کاش چون اکبر به بالینت پدر می زد گلِ بوسه بر آن زخمِ فراوانت غریب و بی کس و تنها میانِ حجره می نالی نپرسیده کسی آخر از احوالِ پریشانت به یادِ کربلا جانت یقیناً مثلِ زهرا سوخت صدای درد می آید چنان از بیت الاحزانت خدا را شکر باز آقا! تو را غسل و کفن کردند چو جدت زیرِ سُمِ کین، نداده کس به جولانت دِگر اکبر به خاک و خون دِگر اصغر در آغوشت رقیه در پیِ راست نرفته شامِ ویرانت اگر مثلِ حسن جدت تو را هم زهرِ کین دادند ندیده لااقل خواهر که خون پُر گشته دامانت علی موسیَ الرضا آقا! تویی صاحب عزا امشب که شورِ روضه بر پا گشت از سمتِ خراسانت به روزِ حشر چون دلها همه در بُهت و حیرانند ببخشا عاشقانت را از آن دریای احسانت!
🏴 خاکِ این حُجره کُجا و تَهِ گودال کُجا به تَنَم نِیزِه نَخُورده است وجُدانیست سَرَم
. 1⃣ارادت امام جواد(علیه_السلام) به حضرت فاطمه(سلام الله علیها)👇 ✅امام جواد(ع) علاقه و تعصب ویژه ای نسبت به حضرت فاطمه(س) داشت. عبدالله بن رزين می گوید : 📋«كُنْتُ مُجَاوِراً بِالْمَدِينَةِ مَدِينَةِ اَلرَّسُولِ(ص) وَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) يَجِيءُ فِي كُلِّ يَوْمٍ مَعَ اَلزَّوَالِ إِلَى اَلْمَسْجِدِ فَيَنْزِلُ عَلَى اَلصَّخْرَةِ وَ يَسِيرُ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ يُسَلِّمُ عَلَيْهِ وَ يَرْجِعُ إِلَى بَيْتِ فَاطِمَةَ(س) وَ يَخْلَعُ نَعْلَهُ فَيَقُومُ فَيُصَلِّي» ♦️من مجاور مدینه الرسول(ع) بودم، و امام جواد(ع) را می دیدم که، هر روز ظهر به مسجد می آمد و در صحن پیاده می شد و به طرف قبر رسول خدا(ص) می رفت و بر او سلام می کرد و بعد به محل خانه حضرت فاطمه زهرا(س) بر می گشت و کفشهایش را بیرون می آورد و می ایستاد و نماز می خواند.(۱) 👤زكریا بن آدم می گوید : 📋«إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا(ع) إِذْ جِی‏ءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ(ع) وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ» ♦️خدمت‏ امام رضا(ع) نشسته ‏بودم كه امام جواد(ع) را پیش او آوردند. پس آن حضرت(ع) از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(ع) دست هایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان ‏بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت. امام رضا(ع) به ایشان فرمود : 📋«بِنَفْسِی! فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ» ♦️جانم ‏فدایت! چرا در فكرى؟ امام جواد(ع) عرض کرد : 📋«فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی‏ فَاطِمَةَ(س) أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً» ♦️به آن چه درباره مادرم، فاطمه زهرا(ع) انجام شد، مى ‏اندیشم. به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه ‏اگر دستم به آن ها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم و ریشه‏ شان را بركَنم. 📋«فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ : بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ» ♦️در این هنگام، امام رضا(ع) او را در آغوش ‏كشید و میان دو چشمش را بوسید و فرمود : پدر و مادرم فدایت! به ‏راستى كه تو لایق امامت‏ شیعه هستى!(۲) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۹۵ ۲)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۴۰ .
. 1⃣ارادت امام جواد(علیه_السلام) به حضرت فاطمه(سلام الله علیها)👇 ✅امام جواد(ع) علاقه و تعصب ویژه ای نسبت به حضرت فاطمه(س) داشت. عبدالله بن رزين می گوید : 📋«كُنْتُ مُجَاوِراً بِالْمَدِينَةِ مَدِينَةِ اَلرَّسُولِ(ص) وَ كَانَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع) يَجِيءُ فِي كُلِّ يَوْمٍ مَعَ اَلزَّوَالِ إِلَى اَلْمَسْجِدِ فَيَنْزِلُ عَلَى اَلصَّخْرَةِ وَ يَسِيرُ إِلَى رَسُولِ اَللَّهِ(ص) وَ يُسَلِّمُ عَلَيْهِ وَ يَرْجِعُ إِلَى بَيْتِ فَاطِمَةَ(س) وَ يَخْلَعُ نَعْلَهُ فَيَقُومُ فَيُصَلِّي» ♦️من مجاور مدینه الرسول(ع) بودم، و امام جواد(ع) را می دیدم که، هر روز ظهر به مسجد می آمد و در صحن پیاده می شد و به طرف قبر رسول خدا(ص) می رفت و بر او سلام می کرد و بعد به محل خانه حضرت فاطمه زهرا(س) بر می گشت و کفشهایش را بیرون می آورد و می ایستاد و نماز می خواند.(۱) 👤زكریا بن آدم می گوید : 📋«إِنِّی لَعِنْدَ الرِّضَا(ع) إِذْ جِی‏ءَ بِأَبِی جَعْفَرٍ(ع) وَ سِنُّهُ أَقَلُّ مِنْ أَرْبَعِ سِنِینَ فَضَرَبَ بِیَدِهِ إِلَى الْأَرْضِ وَ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ فَأَطَالَ الْفِكْرَ» ♦️خدمت‏ امام رضا(ع) نشسته ‏بودم كه امام جواد(ع) را پیش او آوردند. پس آن حضرت(ع) از چهار سال كمتر بود. حضرت جواد(ع) دست هایش را بر زمین نهاد، سرش را به طرف آسمان ‏بلند كرد و در فكرى عمیق فرو رفت. امام رضا(ع) به ایشان فرمود : 📋«بِنَفْسِی! فَلِمَ طَالَ فِكْرُكَ» ♦️جانم ‏فدایت! چرا در فكرى؟ امام جواد(ع) عرض کرد : 📋«فِیمَا صُنِعَ بِأُمِّی‏ فَاطِمَةَ(س) أَمَا وَ اللَّهِ لَأُخْرِجَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُحْرِقَنَّهُمَا ثُمَّ لَأُذْرِیَنَّهُمَا ثُمَّ لَأَنْسِفَنَّهُمَا فِی الْیَمِّ نَسْفاً» ♦️به آن چه درباره مادرم، فاطمه زهرا(ع) انجام شد، مى ‏اندیشم. به خدا سوگند، حق قاتلانش آن است كه ‏اگر دستم به آن ها برسد، آنان را سوزانده، تكه تكه كنم و ریشه‏ شان را بركَنم. 📋«فَاسْتَدْنَاهُ وَ قَبَّلَ بَیْنَ عَیْنَیْهِ ثُمَّ قَالَ : بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی أَنْتَ لَهَا یَعْنِی الْإِمَامَةَ» ♦️در این هنگام، امام رضا(ع) او را در آغوش ‏كشید و میان دو چشمش را بوسید و فرمود : پدر و مادرم فدایت! به ‏راستى كه تو لایق امامت‏ شیعه هستى!(۲) 📚منابع : ۱)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۹۵ ۲)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۴۰ .
مرا دلبر و دلدار دلم میسوزد همچنان شمعِ شب تار دلم میسوزد غربت به گلو بسته خدا آهم را پشت این آهِ شرربار دلم میسوزد گرفته جگرم از ستمِ همسر خود من ز بی مهریِ این یار دلم میسوزد نیرنگ پیِ یاری اُمُّ الفضل است زآتشِ زهر ستمکار دلم میسوزد عمرم از او زخم زبان میخوردم یارب از اینهمه آزار دلم میسوزد بیداد چونان روزِ مرا شب کرده که چه در خواب و چه بیدار دلم میسوزد تا دور تنم هلهله دارد دشمن همچنان زینب از این کار دلم میسوزد لبِ تشنه مرا بُرد به گودالِ عطش از غم قافله سالار دلم میسوزد من روضۀ طفلان حرم میخواند مثل چشمان علمدار دلم میسوزد علقمه و بوی گل یاس علی یادِ آن مادر بیمار دلم میسوزد ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
مرا دلبر و دلدار دلم میسوزد همچنان شمعِ شب تار دلم میسوزد غربت به گلو بسته خدا آهم را پشت این آهِ شرربار دلم میسوزد گرفته جگرم از ستمِ همسر خود من ز بی مهریِ این یار دلم میسوزد نیرنگ پیِ یاری اُمُّ الفضل است زآتشِ زهر ستمکار دلم میسوزد عمرم از او زخم زبان میخوردم یارب از اینهمه آزار دلم میسوزد بیداد چونان روزِ مرا شب کرده که چه در خواب و چه بیدار دلم میسوزد تا دور تنم هلهله دارد دشمن همچنان زینب از این کار دلم میسوزد لبِ تشنه مرا بُرد به گودالِ عطش از غم قافله سالار دلم میسوزد من روضۀ طفلان حرم میخواند مثل چشمان علمدار دلم میسوزد علقمه و بوی گل یاس علی یادِ آن مادر بیمار دلم میسوزد ﷽🍁🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
مرا دلبر و دلدار دلم میسوزد همچنان شمعِ شب تار دلم میسوزد غربت به گلو بسته خدا آهم را پشت این آهِ شرربار دلم میسوزد گرفته جگرم از ستمِ همسر خود من ز بی مهریِ این یار دلم میسوزد نیرنگ پیِ یاری اُمُّ الفضل است زآتشِ زهر ستمکار دلم میسوزد عمرم از او زخم زبان میخوردم یارب از اینهمه آزار دلم میسوزد بیداد چونان روزِ مرا شب کرده که چه در خواب و چه بیدار دلم میسوزد تا دور تنم هلهله دارد دشمن همچنان زینب از این کار دلم میسوزد لبِ تشنه مرا بُرد به گودالِ عطش از غم قافله سالار دلم میسوزد من روضۀ طفلان حرم میخواند مثل چشمان علمدار دلم میسوزد علقمه و بوی گل یاس علی یادِ آن مادر بیمار دلم میسوزد ﷽🍁🍁 ✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨💫
4_5996916681962686763.m4a
467.6K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم دودمه شهادت امام جواد علیه السلام زهرِ همسر قاتلِ جانم شده مثلِ حسن ۲ یاحسینُ یاحسن ۲ می‌زنم من دست‌وپا امّا به تن دارم کفن ۲ یاحسینُ یاحسن ۲
◼️ پدر و مادرم به فدای شهیدی که زمین و آسمان برایش گریه می کنند.. وقتی امام جواد علیه السلام به دنیا آمد، ابوالحسن (امام رضا علیه السلام) به یارانش فرمود: در این شب برای من فرزندی شبیه موسی بن عمران به دنیا آمد که شکافنده دریاهاست، و شبیه عیسی بن مریم مادرش مقدس است و پاک و پاکیزه خلق شد سپس امام رضا علیه السلام فرمودند : بابی و امی شهیدٌ یَبکی علیه اهلُ السماء یُقتل غیظا و یَغضب الله علی قاتله فلا یلبث الّا یسیرا حتی یعجل الله به الی عذابه الالیم و عقابه الشدید؛ ▪️پدر و مادرم به فدای شهیدی که اهل آسمان بر او می‌گریند. از روی خشم کشته می‌شود و خدا بر قاتل او خشم می‌گیرد؛ پس [قاتل او] نمی ماند مگر اندکی تا اینکه خدا عذاب دردناک و عقاب شدید را به سوی او می‌فرستد. » 📚اثبات الوصیة، ص ۲۱۰ 📚عیون المعجزات، ص ۱۱۸
◼️ العیاذ بالله، از تهمت هایی که به امام جواد علیه السلام زدند... فضای تنگ و خفقان آلود حاکم بر جامعه چنان امام جواد علیه السلام و یارانش را در تنگنا قرار داده بود که گاه افراد وابسته به طاغوت به آن حضرت توهینهای سنگینی می‌کردند و امام تنها به شکوه به درگاه الهی بسنده می‌کرد. از جمله، "عمر" از خاندان"فرَج" که با چپاول و رشوه و دزدی ثروت زیادی فراهم آورده بود و در حکومت بنی عباس نفوذ داشت، مدتی فرماندار مدینه شد و در همان زمان نسبت به خاندان نبوت خشونت به خرج می‌داد و کار را به جایی رساند که یک روز به امام جواد علیه السلام(العیاذ بالله) گفت: *أَظُنُّکَ سَکْرَانَ* 🔸به گمانم تو مست هستی! امام جواد علیه السلام در مقابل این گستاخی تنها به درگاه الهی پناه برد و فرمود: اللَّهُمَّ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنِّی أَمْسَیْتُ لَکَ صَائِماً فَأَذِقْهُ طَعْمَ الْحَرْبِ وَ ذُلَّ الْأَسْرِ 🔹 خدایا! چنانچه تو می‌دانی امروز برای تو روزه بودم، پس طعم غارت شدن و خواری اسارت را به او بچشان. » طولی نکشید که در سال ۲۳۳ ه. ق متوکل بر او غضب کرد و دستور داد ۱۲۰ هزار دینار به عنوان مالیات و ۱۵۰ هزار دینار از برادرش بگیرند. او بار دیگر به عمر غضب کرد و دستور داد هر چه می‌توانند بر گردنش ضربه بزنند و ۶هزار ضربه زدند و بار سوم کشان کشان به بغداد بردند و همان جا در اسارت مرد. واقعه توهین به امام جواد علیه السلام چنان سنگین بود و دل امام هادی علیه السلام را به درد آورده بود که وقتی خبر مرگ عمر را برای امام هادی علیه السلام آوردند،راوی گوید : شمردم که آن حضرت ۲۴ مرتبه فرمود «الحمد لله » 📚 بحارالانوار ج۵٠ص۶٢ ◼️یا جوادالائمه! همینکه تهمت نوشیدن شراب (العیاذ بالله) به شما می زنند، قلب ما آتش می گیرد... امّا ٱقاجان چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعتی که مقاتل نوشته اند : إنّ يزيد شَربَ الخَمر و صبّ منها على رّأس الحسین... ◼️یزید پَست لعین، شراب می خورد و تَه مانده آن را بر روی سر مطهر سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام می ریخت... 📚 نفس المهموم ص ۴۳۹ 📚معالي السّبطين،ج ۲/ ص۵۸؛
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل مدح امام رضا و امام جواد علیهم‌السلام نگیر از گدا این لباسِ ارادت قبولم کُن آقا به جانِ جوادت بپوشان گناه و نگاهم کن امشب بخر آبرو را به جانِ جوادت دلم مُرده اِحیاگرِ آسمان‌ها .... بِدَم اِی مسیحا به جانِ جوادت رئوفی... رحیمی... رضایی... کریمی... تصدَّق علَیناٰ به جانِ جوادت حسینی‌اَم و عاشقِ کاظمینم براتم کن امضا به جانِ جوادت در این بزمِ روضه تو صاحب‌عزایی بیا بینِ ماها به جانِ جوادت بده حاجتِ گریه‌کن‌هایِ روضه تو هستی مداوا به جانِ جوادت مبادا از این کاروان جا بمانیم نجف... کربلا... ما... به جانِ جوادت خودت حاضرم کن برای ظهورِ.... علمدارِ طاها به جانِ جوادت
زهر کینه .mp3
4.01M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور شهادت امام جواد علیه السلام سبکِ اشکِ غربت تو چشمایِ من..... زهرِ کینه به جسم و جونم می‌شینه می‌شینه خداحافظ ای روضه‌هایِ مدینه مدینه می‌پیچم اگه تویِ بسترم‌ از شدّتِ درد به یادِ مادرم هستم و اون مردمِ نامرد وای مادرم بود و مدینه شعله‌یِ آتیش و کینه لگد و مسمار و سینه وای مادرم ای وای مادرم /۳/ سرتاپام از کینه‌یِ همسر می‌سوزه می‌سوزه سینهَ‌م مثلِ سینه‌یِ مادر می‌سوزه می‌سوزه تو حجره غریبونه جون می‌دم من تک‌ و تنها شکسته دلم از غم مثِه پهلویِ تو زهرا وای این دمِ آخر به بَرَم بیا ای هادی پسرم داره می‌سوزه جیگرم وای مادرم ای وای مادرم /۳/ هر روزِ من به یادِ کوچه شد تیره شد تیره یادِ دستی که رویِ پهلو می‌گیره می‌گیره تو غربت تک و تنها روضه‌یِ کوچه می‌خونم به یادت رویِ خاکا بدنم رو می‌کشونم وای آسمونِ دیده ببار برایِ اون چشمایِ تار صورتی که خورد به دیوار وای مادرم ای وای مادرم /۳/ از غم امشب میونِ هیأت بی‌تابم بی‌تابم مثلِ زینب همیشه یادِ اربابم اربابم دلایِ عاشق امشب مسافرِ کاظمینه که راهِ کاظمین از کویِ بین‌الحرمینه وای به یادِ بین‌الحرمین مثلِ مظلومِ کاظمین شده ذکرِ من یاحسین یا ..... اباعبداللّه الحسین /۳/
وقتی به ذکر .mp3
836.1K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه ( شور ) شهادت امام جواد علیه السلام وقتی به ذکرِ یا جواد لبایِ عاشق وا میشه گریه‌کن و سینه‌زنِ‌..... مجلس امام رضا میشه امام رضائیا کجان ؟! امام رضا جوادیه امشب با ذکرِ یاجواد حواله‌ها امضا میشه راهِ بقیع و کربلا نجف و طوس و سامرا با روضه‌هایِ کاظمین با اشکِ عاشق وا میشه روضه‌خونِ فاطمیه وقتی تویِ تب می‌سوزه ذکرِ لبِ فاطمیون ناله‌یِ یازهرا میشه سایه‌بونِ تنِ امام بال و پرِ کبوتراست اینجوری معرفت واسِه ما عاشقا معنا میشه یه ذرّه از معرفتِ ..... کبوترایِ کاظمین اگه به این سینه‌زنا‌ خدا بده غوغا میشه یکی از این کبوترا‌ تو سرزمینِ کربلا سایه‌بونِ جنازه‌یِ .... برهنه‌یِ صحرا میشه ؟! اینجا امام تشنه بود ُو.... اونجا یه طفلِ شیرخواره مگه غریب‌تر از حسین دیگه کسی پیدا میشه؟! اگه آقام نظر کنه امام رضا یاری بده بازم محرّم لبامون‌ با ذکرِ ارباب وا میشه ذکرِ حسینِ فاطمه دوایِ دردایِ منه‌ آبروداره هر کی با ..... ذکرِ حسین رسوا میشه تو مجلسِ روضه‌خونِ.... فاطمه میرم علقمه هر جایی حرفِ فاطمه‌َست صحبتی از سقّا میشه ذکرِ اباالفضل می‌گیرم اُمُّ‌البنین نظر کنه اسمِ منم تو عرفه‌ از عرفاتیا‌ میشه
آي کبوترايي که بالاتونو بهم داديد رو تن پاک جواد من يه سايبون زديد سايه اي شديد براي نعش گل به روي بام تا نسوزونه تن عزيزشو از صبح تا شام کربلا کجا بوديد تا که بيايد بال بزنيد که با هم پر بزنيد يه سر به گودال بزنيد تا که سايه اي بشيد براي پاره ي تنم زير آفتاب نمونه يوسف بي پيرهنم رو تن جواد من پر کبوتراست اما نعل تازه سينه ي حسينمو شکست آسمون گريه کن پيکر هر دو لاله بود کار حوري و ملک کنار هر دو ناله بود من کنار هر دو گل زدم به سينه و سرم اومدم ناله زدم گفتم غريب مادرم
زهر کینه .mp3
4.01M
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور شهادت امام جواد علیه السلام سبکِ اشکِ غربت تو چشمایِ من..... زهرِ کینه به جسم و جونم می‌شینه می‌شینه خداحافظ ای روضه‌هایِ مدینه مدینه می‌پیچم اگه تویِ بسترم‌ از شدّتِ درد به یادِ مادرم هستم و اون مردمِ نامرد وای مادرم بود و مدینه شعله‌یِ آتیش و کینه لگد و مسمار و سینه وای مادرم ای وای مادرم /۳/ سرتاپام از کینه‌یِ همسر می‌سوزه می‌سوزه سینهَ‌م مثلِ سینه‌یِ مادر می‌سوزه می‌سوزه تو حجره غریبونه جون می‌دم من تک‌ و تنها شکسته دلم از غم مثِه پهلویِ تو زهرا وای این دمِ آخر به بَرَم بیا ای هادی پسرم داره می‌سوزه جیگرم وای مادرم ای وای مادرم /۳/ هر روزِ من به یادِ کوچه شد تیره شد تیره یادِ دستی که رویِ پهلو می‌گیره می‌گیره تو غربت تک و تنها روضه‌یِ کوچه می‌خونم به یادت رویِ خاکا بدنم رو می‌کشونم وای آسمونِ دیده ببار برایِ اون چشمایِ تار صورتی که خورد به دیوار وای مادرم ای وای مادرم /۳/ از غم امشب میونِ هیأت بی‌تابم بی‌تابم مثلِ زینب همیشه یادِ اربابم اربابم دلایِ عاشق امشب مسافرِ کاظمینه که راهِ کاظمین از کویِ بین‌الحرمینه وای به یادِ بین‌الحرمین مثلِ مظلومِ کاظمین شده ذکرِ من یاحسین یا ..... اباعبداللّه الحسین /۳/