eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
۱۱ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) بر زمین فتاده عموی من هست من عمه جان رها کن ز مرحمت دست من شد شکسته جبین شده نقش زمین عمه زینب۲ بنگر خون چکد از بدنش عمه جان پر ز تیر و سنان گشته تنش عمه جان گشته ام بی شکیب عمو مانده غریب عمه زینب۲ بر زمین فتاده ذکر لبش یا رب است جان من از غم غربت تو بر لب است بر عمو چشم تر می شوم من سپر عمه زینب٢ بنگر بین مقتل که چه غوغا شده در کنار عمو لبریز اعدا شده شمر دون پلید سوی مقتل دوید عمه زینب۲ می روم تا کنم جان به فدای عمو خون من می شود رمز بقای عمو می شوم جانفدا دستم از تن جدا عمه زینب۲ بین دشمن روم تا عمه جولان دهم به ره عموی غریب خود جان دهم می شوم روسپید در ره او شهید عمه زینب۲
۱۱ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) بر زمین فتاده عموی من هست من عمه جان رها کن ز مرحمت دست من شد شکسته جبین شده نقش زمین عمه زینب۲ بنگر خون چکد از بدنش عمه جان پر ز تیر و سنان گشته تنش عمه جان گشته ام بی شکیب عمو مانده غریب عمه زینب۲ بر زمین فتاده ذکر لبش یا رب است جان من از غم غربت تو بر لب است بر عمو چشم تر می شوم من سپر عمه زینب٢ بنگر بین مقتل که چه غوغا شده در کنار عمو لبریز اعدا شده شمر دون پلید سوی مقتل دوید عمه زینب۲ می روم تا کنم جان به فدای عمو خون من می شود رمز بقای عمو می شوم جانفدا دستم از تن جدا عمه زینب۲ بین دشمن روم تا عمه جولان دهم به ره عموی غریب خود جان دهم می شوم روسپید در ره او شهید عمه زینب۲
۱۱ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) بر زمین فتاده عموی من هست من عمه جان رها کن ز مرحمت دست من شد شکسته جبین شده نقش زمین عمه زینب۲ بنگر خون چکد از بدنش عمه جان پر ز تیر و سنان گشته تنش عمه جان گشته ام بی شکیب عمو مانده غریب عمه زینب۲ بر زمین فتاده ذکر لبش یا رب است جان من از غم غربت تو بر لب است بر عمو چشم تر می شوم من سپر عمه زینب٢ بنگر بین مقتل که چه غوغا شده در کنار عمو لبریز اعدا شده شمر دون پلید سوی مقتل دوید عمه زینب۲ می روم تا کنم جان به فدای عمو خون من می شود رمز بقای عمو می شوم جانفدا دستم از تن جدا عمه زینب۲ بین دشمن روم تا عمه جولان دهم به ره عموی غریب خود جان دهم می شوم روسپید در ره او شهید عمه زینب۲
۲۵ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) دخت شاه اولیا عمه دستم کن رها روم کنم یاری،عموی تنها را غرقه به خون بینم،یوسف زهرا را مظلوم عموجانم۲ می روم سوی عمو تا بگیرم آبرو عمو بود هستم،دل به عمو بستم تا بهر یاری اش،جدا شود دستم مظلوم عموجانم۲ کن نگه از خیمه گه عمه جان بر قتلگه از این مصیبت ها،صحرا شده غمناک حسین گل زهرا،افتاده روی خاک مظلوم عموجانم۲ خون چکد از پیکرش شمر بی دین در برش با خنجر بران،در برش استاده عموی مظلومم،بر زمین افتاده مظلوم عموجانم۲ دشمن آل عبا کن عمویم را رها من آمدم تا که،او را کنم یاری تا در ره مولی،خونم شود جاری مظلوم عموجانم۲ من در آغوش عمو کرده کسب آبرو در راه عشق او،من جانفدا هستم فدای او گردم،افتد ز تن دستم مظلوم عموجانم۲ در رهش جان می دهم جان به جانان می دهم بسته دو چشم او،با نگه من شد آغوش عمویم،قتلگه من شد مظلوم عموجانم۲
۲۳ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) عمه زینب ببین عموی من شده تنها اسیر رنج و درد و محنت ها میان قتلگه شده غوغا گرچه کوچکم هستم همچو شیر بر من باشد عمو حسین امیر بهر یاری پور فاطمه رهایم کن دست مرا بگیر عبد اللهم یتیم مجتبی۴ عمه زینب غریبی عمو شده معنا افتاده بر زمین گل زهرا کرده عمو به قتلگه مأوا جز خدا را صدا نمی کنم خود را از حق جدا نمی کنم گر جان عبد الله فدا شود عمو را من رها نمی کنم عبد اللهم یتیم مجتبی۴ عمه زینب ظلم عدوی دین شده افزون دلم شده از این مصیبت خون آمده بهر کشتنش ملعون عمو را کن دشمن دون رها شرمی کن از پیغمبر خدا جای حسین فاطمه بیا دست من را کن از بدن جدا عبد اللهم یتیم مجتبی۴ عمه زینب بنما نگه به اشک و آه او به خیمه ها بود نگاه او لبریز خون شد قتلگاه او کشته ی دست اشقیا شوم از درد و رنج و غم رها شوم با تیر حرمله ی بی حیا در آغوش عمو فدا شوم عبد اللهم یتیم مجتبی۴
۳ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) عمه نگهی بنما(گردیده عمو تنها)۲ در مقتل خون دارد(با خالق خود نجوا)۲ عمه ی مظلومه دستم رها کن بهر یاری او بر من دعا کن عمه جانم زینب داد از غریبی۲ از نسل دلیران و(کودک ولی چون شیرم)۲ ای عمه ی مظلومه(بر قلب عدو تیرم)۲ گرچه بر مجتبی نور دو عینم در راه دین فدایی حسینم عمه جانم زینب داد از غریبی۲ از بس که غریب است او(خواهم ز حی سبحان)۲ در راه عمو عمه(جانم بشود قربان)۲ عمه جان بنگر عمو غریب است در موج خون تنها و بی شکیب است عمه جانم زینب داد از غریبی۲ در حال مناجات و(افتاده روی خاک است)۲ زین داغ و مصیبت ها(خون دیده ی افلاک است)۲ آید به گوش من هل من معینش خون ریزد از پیکر و از جبینش عمه جانم زینب داد از غریبی۲ بنگر بدنش در خون(بر روی زمین افتاد)۲ با خنجر کین دشمن(بالای سرش استاد)۲ بنگر ای عمه قامتم خمیده شمر با خنجر خود از ره رسیده عمه جانم زینب داد از غریبی۲ این گل که شده پرپر(باشد به علی کوکب)۲ دشمن تو مکن شادی(با اشک غم زینب)۲ دشمن دست عمویم را رها کن به جای او دست مرا جدا کن عمه جانم زینب داد از غریبی۲ ای دشمن بی پروا(بگذشته ام از جانم)۲ در مقتل خون چون او(شد عرصه ی جولانم)۲ دل برده از من عمو با نگاهش جان خود می کنم فدا به راهش عمه جانم زینب داد از غریبی۲
۱۲ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) عمه ببین عمویم،تنها شده به مقتل مگر که او نباشد،فرزند ختم مرسل مظلوم عمو عموجان۲ عمه نما رهایم،دیگر مکن صدایم خواهم روم برایش،جان را فدا نمایم مظلوم عمو عموجان۲ در غیرتم عجیبم،عمو بود حبیبم عمو به قتلگاه است،زین درد بی شکیبم مظلوم عمو عموجان۲ رنگ از رخم پریده،ریزد سرشک دیده صدای غربتش را،تنها خدا شنیده مظلوم عمو عموجان۲ عمه ببین به میدان،عموی من غریب است میان جمع دشمن،تنها و بی شکیب است مظلوم عمو عموجان۲ من از کنار عمه،تا غربتش شنیدم از روی آن بلندی،سوی عمو دویدم مظلوم عمو عموجان۲ من غنچه ی شکفته،در گلشن ولایم فرزند خردسال،امام مجتبایم مظلوم عمو عموجان۲ فرزند مجتبایم،از نسل مصطفایم در راه دین و قرآن،آماده جانفدایم مظلوم عمو عموجان۲ دشمن بدان چو بابا،با قدر و با جلالم در قتلگاه این دشت،شد موسم وصالم مظلوم عمو عموجان۲ دشمن بدان که هستم،از نسل اشجع الناس بهر دفاع از دین،رزمنده ام چو عباس مظلوم عمو عموجان۲ دیدم عموی مظلوم،در موج خون تپیده آمدم و به راهش،دستم شده بریده مظلوم عمو عموجان۲ بوده ز روز اول،شهادت آرزویم جان می دهم به راهش،در بغل عمویم مظلوم عمو عموجان۲
۱۶ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) ای یتیم حسن،شمع هر انجمن کربلا بوده ای،غرق رنج و محن دیده ای شمر از ستم و کینه بنشست با خنجر روی سینه ای عموجانم۴ عمه جان از دلم،رفته تاب و توان افتاده بر زمین،عموی مهربان عمه ی مظلومه رهایم کن بهر جانبازی تو دعایم کن ای عموجانم۴ از چه تنها شدی،ای عموی غریب زین همه ظلم و کین،شده ام بی شکیب کی بود این زخم ها سزای تو آمدم گردم به فدای تو ای عموجانم۴ یوسف فاطمه،از تو شرمنده ام مرو از پیش ما،من هنوز زنده ام گشته از داغت دلغمین عمو از چه گشتی نقش زمین عمو ای عموجانم۴ خون پیکر من،عمو جاری شود نخل دین نبی،آبیاری شود من که هستم چون قاسم آزاده دست من در راه تو افتاده ای عموجانم۴ گشته پابست تو،ای همه هست من در رهت ای عمو،شد جدا دست من یا عمو گشته وقت جولانم بگذرم از دست و سر و جانم ای عموجانم۴ زین همه غربتت،جگرم خون شده بنگر از غمت،عمه محزون شده ای عمو بشکسته پر و بالم زیر تیغ دشمن به تو نالم ای عموجانم۴
۴۸ (حضرت عبد الله ابن الحسن ع) من که عبد اللهم،یتیم مجتبی آمدم جان دهم،بهر خون خدا ای عموجان عمو۲ بنگر عمه جان،عمو تنها شده خونجگر غرق خون،بین اعدا شده ای عموجان عمو۲ عمه جان از کرم،دست من کن رها می روم سوی او،بهر من کن دعا ای عموجان عمو۲ عمویم عمه جان،شده نقش زمین عمو با سنگ کین،شد شکسته جبین ای عموجان عمو۲ بر غریبی او،دیده گریان منم بر گل فاطمه،دل پریشان منم ای عموجان عمو۲ دشمن بی حیا،دست من را برید بر عموی غریب،منم آخر شهید ای عموجان عمو۲ با عموی غریب،گشته ام رو به رو بی حیا حرمله،تیر زد بر گلو ای عموجان عمو۲ شد گل فاطمه،جان من پر شرر بهر یاری او،دست من شد سپر ای عموجان عمو۲