#سبکوشعر
#واحد
#امامرضا
#امامحسن
بکشی دست به سر خسته ی نوکر چی می شه!؟
مثه آهو بزارم سر روی زانوت چی می شه!؟
چی می شه منم بیام زیارت تو آقا جون
بگیرم ضریح تو منم توی دست چی می شه!؟
چی می شه من
من نوکر
بشه قسمت برسم محضر دلبر
رو به گنبد
یه سلامی
بدمو بیاد به گوشم یه جوابی
بگی ای نوکر من
به حرم خوش اومدی
من خجالت بکشم، منو در آغوش بکشی
بگی این برای تو
برات کرب بلاست
هرسال اربعینمون، به برکت امام رضاست
(یا علی موسی الرضا)
میام از باب الجواد و دست رو سینه می زارم
کفشمو درمیارم اذن دخولُ می خونم
تا که چشمامُ به گنبدِ طلاتون می دوزم
یاد قبرِ خاکیِ امامِ دوم می کنم
نه چراغی
نه یه گنبد
نه یه سایبون داره به روی قبه اش
به مزارش
یه کبوتر
بالشو باز می کنه تا بشه سایه اش
تا که یادت می کنم
یاد مادر می کنم
دلمو کبوترِ، صحن و مزارش می کنم
مثل زهرا می مونی
تو غریبُ بی حرم
با ظهور مهدی می سازیم براتون یه حرم
(حسن، آقای بی حرم)
#شَمع
#سیدامیرحسینهمراه
#زمینه
#فاطمیه
#احساسی
#حضرتزهراسلاماللهعلیها
چای روضه مادرت دم می کنه
دونه دونه ما رو دعوت می کنه
تو روضه میاد
گوشه هیئت می شینه
نوکرا رو می بینه
دستی، می کشه رو سره همه
گریه، هدیه می ده فاطمه
مادر، چادرِ تو پناهمه
((فاطمه، مادرم یا فاطمه))
~~
هیجده ساله ولی قدش کمونه
تو فصل بهار مثل برگ خزونه
با قد کمون
دست به پهلو می گیره
از علی رو می گیره
زهرا، بیا جون علی بمون
زینب، نداره برا غم تَوون
اشک، حسنت رو ببین بمون
((فاطمه، بیا جون علی بمون))
#شَمع
#سیدامیرحسینهمراه
ارسالی از شاعر محترم کانال