eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎼 همیشه خوبیِ مرا .. |⇦• مناجات با امام زمان روحی له الفدا اجرا شده ایام رحلت حضرت اُم کلثوم سلام الله علیها به نفسِ کربلایی سید رضا نریمانی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجهُم لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ نِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ أسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِي لاَ إلَهَ إلاَّ هُو عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ العَزیزُ الحَکیمُ الغَفُورُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدِيعُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ باالحسینِ الهی العفو .. دلم گرفته حاجت مرا روا نمیکنی؟ در این دلِ شکسته‌ام برو بیا نمیکنی؟ بهار آمده ولی خزان‌تر از خزان شدم حقیقتِ بهارها نظر به ما نمیکنی؟ امیرِ بی‌قرینه‌ام ، نشسته غم به سینه‌ام غم فراق را بگو چرا دوا نمیکنی؟ *نمی خوای نگاهی به ما کنی ؟.. عبدت داره پیر میشه .. موهام داره سفید میشه ، سنم داره بالاتر میره حس میکنم دارم از تو دور میشم ..* همیشه خوبیِ مرا بزرگ جلوه می‌دهی بدیِ این خراب را تو بر ملا نمیکنی *خدا سایه تُ از سرِ منه بیچاره کم نکنه .. خدا تا عمر دارم سایۀ تو رو بالاسرِ من نگه داره .. این یه بیتُ گوش کن خودمُ میگم کاری به شما خوبا ندارم .. شاید امشب آقا یه نگاهی به کنه .. شاید امشب آقا بیاد شونه هایِ منه بیچاره رو تکون بده ..* زِ رویِ تو شدم خجل ، نشسته کشتی‌ام به گل مرا برایِ بندگی چرا جدا نمیکنی؟ .. اگر چه بنده‌ای بدم ، ولی نمیکنی ردم اگر تو را رها کنم مرا رها نمیکنی مرا برون ز خانه‌ات نکرده‌ای عجیب نیست عجیب این‌که بنده را عزیزِ خانه میکنی به عبد روسیاهِ خود همیشه لطف میکنی اگر به‌تو جفا کنم به‌من جفا نمیکنی منم گدایِ مادرت ، سرم فدایِ مادرت به‌خاطر همین مرا زِ خود جدا نمیکنی پس از گناه کردنم همیشه گفته‌ام به خود: کمی ز رویِ حجت خدا حیا نمیکنی؟ طبیبِ من حبیبِ من ، مسافرِ غریبِ من فدایِ غربتت که گریۀ شبانه میکنی کنم به‌ناله زمزمه ، اغثنی یابن فاطمه به حقِ شاهِ علقمه ، مرا دعا نمیکنی؟ من آشنایِ زینبم ، "متی ترانا" به لبم دلم گرفته حاجت مرا روا نمیکنی؟ شاعر : •┄┅══༻○༺══┅┄• .@majmaozakerine
بسم ‌الله الرحمن الرحیم حجت الاسلام ▶️ با آتش خیمه، تن اهل حرم سوخت بابا کجا بودی، نبودی معجرم سوخت از داغ هجرانت، چهل منزل، شب و روز آن قدر گریه کرده ام، پلک ترم سوخت دیدی حمیده، دختر هم بازی من در زیر سم اسب ها، پشت حرم سوخت هر بار نامت را به لب با گریه گفتم با ضرب سیلی، عمه جانم در برم سوخت دیگر توان پر گشودن هم ندارم از بس مرا زجر حرامی زد، پرم سوخت جوری لگد زد، خاطرات هر سه سالم آتش گرفت و آیه های کوثرم سوخت ضرب لگد، سیلی و سنگ و خار و آتش بعد از عمو عباس، کلّ پیکرم سوخت دارم خبر، در خانه ی خولی سرت سوخت داری خبر از آتش خیمه سرم سوخت؟ وقتی سرت را بر درختی بسته دیدم آتش گرفتم آن چنان خاکسترم سوخت بر ما اشاره کرد مرد سرخ مویی خیلی اهانت کرد، قلب خواهرم سوخت بالشت من سنگ است وقتی دامنت نیست دنیا دلش بر وضع زار بسترم سوخت از سوز سرمای شب و گرمای روزش کنج خرابه، استخوان لاغرم سوخت بس که گرسنه مانده ام، سرگیجه دارم از بس نخوردم آب، زخم حنجرم سوخت شعر وصال من... رگ خشک گلویت بوسیدم آن گونه که بیت آخرم سوخت
روضۀ جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ حاج حیدر خمسه ↯ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برگَشته ام به کرببلا یا أخی الغریب بی تو دِگر فِتادم از پا أخی الغریب قدم ز غصه هایِ تو تا شد أخی الغریب بعد از تو نیست خیر به دنیا أخی الغریب یک اربعین پس از تو بلا دید خواهرت رفتی و بعد تو چه ها دید خواهرت باید این شبا تو کمک بدی ، خیلی از رفیقامون نرفتن گفتن بمونیم روضه ها خالی نشه .. از صبح این ور اون ور دارم داد میزنم، به اربابم هر چی دادن میزارم وسط، هرچی هم تو این چند روز دلت سوخت بزار وسط ، من میگم، یه ثواب اونی که رفته میبره ده تا ثواب توی نرفته ، وقتی تَقَلّا برا رفتن میکنی بی بی میگه جانم .. چند تا تون به این و اون رو زدید نشد .. رفیق میشناسم، به صاحب کارش گفته حقوق یه ماهَ مو نده، سه روز برم بیام ... هواست به ما هست یا نه؟ میدونم سرت شلوغه اما منم دل دارم .. میخوام این دوسه تا بند و با من بیای ها، @majmaozakerine آورده ام کنار مزارت سر تو را از ساربان گرفته ام انگشتر تو را دق داده اند بی صفتان مادر تو را از بس زدن در همه جا خواهر تو را یک دم نظر نما که تن من شده کبود رفتم به شام در بر من محرمی نبود رسیدن کربلا ، زنایِ بنی اسد غوغا کردن، چند جا زنا خیلی به آل الله خدمت کردن .. یکی اینجا بود ، زنا بنی اسد رفتن به مرداشون گفتن نمیرید ما میریم .. تن بچه هایِ زهرا رو زمینِ .. دور تا دور قبرا آماده ، الآن صاحبایِ قبرا میان نگاه کردن دیدن از دور، دونه دونه، مثل برگ خزان .. از بالا مرکبا، با صورت میان پایین .. دویدن زنا ... رسیدن به اولی خانم پاشو، اینجا که قبری نیست ، قبرا جلوست، صدا زد برو کنار، کجا بودی ظهر عاشورا .. قاسمم همین جا تیکه تیکه شد .. دیدن اینا آروم نمیشه رفتن جلو تر ، خانم پاشو .. قبرا جلوست، گفت برو کنار .. کجا بودی برادرم علی اکبر رو همین جا عربا عربا ... دیدن نه، کار جمع نمیشه، بریم سراغ بزرگتر اومدن بالا سر زینب، خانم شما بزرگید ، پاشو قبر جلوست، خانم جیغ کشید .. برید کنار .. کجا بودید صبح یازدهم .. اسباشونو نعل تازه ... اینقدر رو تنش دُوُندَن ... همه صحرا بوی حسین .. آه ... بالاخره اومد بالای قبرا .. از دوریت حسین گریبان دریده ام رفتی و بعد تو، چه بلایی، کشیده ام من ناسزا ز دشمن زهرا شنیده ام دشمن تر از یهود به حیدر ندیده ام از آتش یهود به سرها نشانه است ... دم دروازۀ شام، اومد گفت یا شمر، من از تو تاحالا چیزی خواستم، نه والله" یه خواهش دارم، بگو مارو از شلوغی نبرن، بازار نبرن، یه بار بحرف خانم گوش کرد، تا مسیر عوض شد، خانم دوید، بگو از بازار ببرن .. اونجا نه ، محلۀ یهود ... از آتش یهود، به سرها ، نشانه است بر گونه هایمان اثرِ تازیانه است عرض روضه ام یه جمله است. همه رو آروم کردن، دو نفر آروم نمیشدن .. یکی ربابه .. هر چی دست رو سرش، خانم آروم، بچم کجاست؟.. هر کی یه قبری رو بغل، بچم کجاست؟.. امام سجاد اومد آرومش کرد، خودم گذاشتم رو سینه ش نگران نباش جاش خوبه .. رباب آروم شد، اما سکینه آروم نمیگرفت .. هی میگفت وینَ عمی .. یه ظرف آب برداشت رفت سمت علقمه عمو پاشو .. پاشو .. آب برات آوردم .. عمو آب فرات ... اِی سایۀ بلند تو بر سر بلند شو جانم شود فدات برادر بلند شو پس داده اند چادر مادر بلند شو زخم جبین من شده بهتر بلند شو بنگر چگونه از غم تو سال خورده ام برخیز تا کنار مزارت نمرده ام ... یادم نمیرود که چه دیدم ز روی تل من نالۀ بُنَیَّ شنیده ام زِ روی تل فریاد یا حسین کشیده ام زِ روی تل بر سینه ات نشستُ دویدم ز روی تل آن نانجیب خنجر خود را بُرون کشید رأس تو را مقابل من از قفا برید ... شاعر: بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی ... @majmaozakerine
روضۀ جانسوز _ ویژۀ ایام اربعین _ حاج حیدر خمسه ↯ ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️ برگَشته ام به کرببلا یا أخی الغریب بی تو دِگر فِتادم از پا أخی الغریب قدم ز غصه هایِ تو تا شد أخی الغریب بعد از تو نیست خیر به دنیا أخی الغریب یک اربعین پس از تو بلا دید خواهرت رفتی و بعد تو چه ها دید خواهرت باید این شبا تو کمک بدی ، خیلی از رفیقامون نرفتن گفتن بمونیم روضه ها خالی نشه .. از صبح این ور اون ور دارم داد میزنم، به اربابم هر چی دادن میزارم وسط، هرچی هم تو این چند روز دلت سوخت بزار وسط ، من میگم، یه ثواب اونی که رفته میبره ده تا ثواب توی نرفته ، وقتی تَقَلّا برا رفتن میکنی بی بی میگه جانم .. چند تا تون به این و اون رو زدید نشد .. رفیق میشناسم، به صاحب کارش گفته حقوق یه ماهَ مو نده، سه روز برم بیام ... هواست به ما هست یا نه؟ میدونم سرت شلوغه اما منم دل دارم .. میخوام این دوسه تا بند و با من بیای ها، آورده ام کنار مزارت سر تو را از ساربان گرفته ام انگشتر تو را دق داده اند بی صفتان مادر تو را از بس زدن در همه جا خواهر تو را یک دم نظر نما که تن من شده کبود رفتم به شام در بر من محرمی نبود رسیدن کربلا ، زنایِ بنی اسد غوغا کردن، چند جا زنا خیلی به آل الله خدمت کردن .. یکی اینجا بود ، زنا بنی اسد رفتن به مرداشون گفتن نمیرید ما میریم .. تن بچه هایِ زهرا رو زمینِ .. دور تا دور قبرا آماده ، الآن صاحبایِ قبرا میان نگاه کردن دیدن از دور، دونه دونه، مثل برگ خزان .. از بالا مرکبا، با صورت میان پایین .. دویدن زنا ... رسیدن به اولی خانم پاشو، اینجا که قبری نیست ، قبرا جلوست، صدا زد برو کنار، کجا بودی ظهر عاشورا .. قاسمم همین جا تیکه تیکه شد .. دیدن اینا آروم نمیشه رفتن جلو تر ، خانم پاشو .. قبرا جلوست، گفت برو کنار .. کجا بودی برادرم علی اکبر رو همین جا عربا عربا ... دیدن نه، کار جمع نمیشه، بریم سراغ بزرگتر اومدن بالا سر زینب، خانم شما بزرگید ، پاشو قبر جلوست، خانم جیغ کشید .. برید کنار .. کجا بودید صبح یازدهم .. اسباشونو نعل تازه ... اینقدر رو تنش دُوُندَن ... همه صحرا بوی حسین .. آه ... بالاخره اومد بالای قبرا .. از دوریت حسین گریبان دریده ام رفتی و بعد تو، چه بلایی، کشیده ام من ناسزا ز دشمن زهرا شنیده ام دشمن تر از یهود به حیدر ندیده ام از آتش یهود به سرها نشانه است ... دم دروازۀ شام، اومد گفت یا شمر، من از تو تاحالا چیزی خواستم، نه والله" یه خواهش دارم، بگو مارو از شلوغی نبرن، بازار نبرن، یه بار بحرف خانم گوش کرد، تا مسیر عوض شد، خانم دوید، بگو از بازار ببرن .. اونجا نه ، محلۀ یهود ... از آتش یهود، به سرها ، نشانه است بر گونه هایمان اثرِ تازیانه است عرض روضه ام یه جمله است. همه رو آروم کردن، دو نفر آروم نمیشدن .. یکی ربابه .. هر چی دست رو سرش، خانم آروم، بچم کجاست؟.. هر کی یه قبری رو بغل، بچم کجاست؟.. امام سجاد اومد آرومش کرد، خودم گذاشتم رو سینه ش نگران نباش جاش خوبه .. رباب آروم شد، اما سکینه آروم نمیگرفت .. هی میگفت وینَ عمی .. یه ظرف آب برداشت رفت سمت علقمه عمو پاشو .. پاشو .. آب برات آوردم .. عمو آب فرات ... اِی سایۀ بلند تو بر سر بلند شو جانم شود فدات برادر بلند شو پس داده اند چادر مادر بلند شو زخم جبین من شده بهتر بلند شو بنگر چگونه از غم تو سال خورده ام برخیز تا کنار مزارت نمرده ام ... یادم نمیرود که چه دیدم ز روی تل من نالۀ بُنَیَّ شنیده ام زِ روی تل فریاد یا حسین کشیده ام زِ روی تل بر سینه ات نشستُ دویدم ز روی تل آن نانجیب خنجر خود را بُرون کشید رأس تو را مقابل من از قفا برید ... شاعر: بگو چه کار کنم تا که دست و پا نزنی ... @majmaozakerine
|⇦•مادرم در گوشِ من.. تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس کربلایی حسین طاهری •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ 【توجه】: جهت استفاده ، متون حتماً به همراه صوت در اختیار دیگران قرار گیرد. ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ مادرم در گوشِ من خواندست یا اُم البنین ذکر من تا روز محشر هست یا اُم البنین هر کسی که توبه اش در محضر ربّ شد قبول قبل از آن در زیر لب گفته است یا اُم البنین مستجاب الدعوه شد هرکس که در این روزگار بر گدایان درت پیوست یا اُم البنین ما همیشه محضر تو عرض حاجت کرده ایم هر کجا خوردیم بر بن بست یا اُم البنین هفت پشتم را نظر کردم تماماً بوده اند نوکرِ عباس تو دربست یا اُم البنین در حمایت از غریبِ کربلا ، عباس تو دست داده تا بگیرد دست یا اُم البنین فرق او را با عمودی تا دم اَبرو شکافت آن "حکیم بن طُفِیلِ" پست یا اُم البنین خون چکید از چشم هایش روی نیزه تا که دید دست زینب را کسی می بست یا اُم البنین بعد عباست برای غارت اهل حرم حرمله با شمر شد همدست یا اُم البنین گرچه قدّت تا شده از غصه ی زینب ولی حرمتت با کعب نی نشکست یا اُم البنین شاعر : ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
سرداری دنیاوعقبا با خدیجه‌ست آنکه‌شفاعت‌میکند‌ازماخدیجه‌ست کوری چشمان دو فرزند سقیفه درعالم‌ام‌المومنین‌تنها‌خدیجه‌ست