#عبدالله_بن_الحسن (ع)
پسر شیر کارزارم من
می دهم دست خود عمو را نه
عمه جان، لا افارق عمی
می دهم جان خویش، او را نه
کاسه ی دست من فدای سبو
لیک بشکستن سبو را نه
جنگ را گر توان تحمل کرد
خنجر و دشنه و گلو را نه
بنشستی به #تل_زینبیه
بنشینی به روبرو را نه
بر عدو جنگ و تاختن آری
در اسارت بگو مگو را نه
طاقت پیکر پر از زخمش
هست، شمر درنده خو را نه
تا نفس می کشی عمو هستم
ته گودال، جستجو را نه
باشم و دشمنی تو را بکشد؟
دست خود دادم آبرو را نه
هر بلایی که دیده ام کافیست
آتش و پنجه ها و مو را نه
یا چپاولگران پیکر تو
با طفیلان سودجو را نه
غرق خون دیدن محاسن تو
با نجاسات، شستشو را نه
#جواد_محمودآبادی
1403/04/20
#والله_لا_افارق_عمی