eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.8هزار دنبال‌کننده
8هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
جلسه اول آماده سازی ذهن مردم برای دعای کمیل قبل از شروع دعای کمیل مناسب است نسبت به اهمیت این دعا یا اهمیت شب جمعه که رسم است در آن دعای کمیل بخوانند، ذهن مردم را آماده کنیم . گفتن چند روایت قبل از شروع مجلس بشکل حرف زدن عادی یا با لحن مداحی می تواند به آماده سازی مجلس کمک کند به عنوان مثال : اهمیت دعا خوانی خدا در سوره بقره آيه 182 مى فرمايد: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ (186) اى پيغمبر! هرگاه بندگان من از من سؤ ال كنند پس به تحقيق كه من نزديكم اجابت مى كنم دعاى دعا كننده را اهمیت دعای کمیل : کمیل می‌گوید: «وقتی که حضرت به منزل خود رفتند، وقت شب به خدمت آن بزرگوار رسیدم. حضرت فرمودند برای چه کاری آمدی؟ عرض کردم به طلب دعای خضر آمده‌ام. امیرالمومنین فرمود:‌ای کمیل، اگر این دعا را حفظ کردی هر شب جمعه یا در هر ماه و یا سالی یکبار و یا لااقل در تمام عمر یک مرتبه بخوان تا امور تو کفایت شود. خداوند تو را یاری می‌کند، روزی تو زیاد می‌شود و البته از مغفرت هم محروم نخواهی شد. ای کمیل، مدتی که تو با ما مصاحب هستی، موجب شده که تو را به چنین نعمت و کرامتی سرافراز گردانم.‌ ای کمیل بنویس: اللهم انی اسئلک برحمتک...» اهمیت شب جمعه از حضرت باقر عليه السّلام روايت شده: حضرت حق فرشته اى را در هر شب جمعه فرمان می دهد كه از اول شب تا آخر شب از جانب پروردگار از بالاى عرش ندا كند: آ يا بنده مؤمنى هست كه پيش از طلوع صبح براى هر دو جهانش مرا بخواند، تا من درخواستش را اجابت كنم؟ آيا بنده مؤمنى هست كه از گناهش توبه كند تا توبه اش را بپذيرم؟ آيا بنده مومنى هست كه ازمن بخواهد كه روزى اش را فزونى بخشم ؟ آيا بنده مؤمن بيمارى هست که از من بخواهد شفايش دهم تا به او تندرستى ارزانى كنم؟ آيا بنده مؤمن غمگين در بندی هست كه من بخواهد او را از بند برهانم و اندوهش را برطرف سازم ؟ ... با جستجو در کتب و سایت های معتبر می توانید مطالب بیشتری را پیدا کنید. یادتان باشد آماده سازی ذهن و دل مخاطب در ابتدای جلسه بسیار مهم است. شروع خوب می تواند سطح مجلستان را بسیار متفاوت کند. اگر توانستید در همان ابتدای مجلس که مخاطب در اوج آمادگی و گیرایی است، ارتباط موثر را برقرار کنید کارتان در ادامه بسیار راحت تر خواهد شد. جلسه دوم زمان بندی دعای کمیل بطور معمول خواندن متن دعای کمیل نیم ساعت طول می کشد. یعنی اگر برای یک برنامه، یکساعت زمان در اختیار شماست می توانید: ده دقیقه برای آماده سازی مجلس و روضه ی اولیه وقت بگذارید 5 تا 8 دقیقه برای روضه ی پایانی و حدود 12 تا 15 دقیقه برای گریز ها و سایر تکنیک های ارتباطی همانطور که در دوره دعا خوانی پیش از این نیز توضیح داده شد، قبل از هر کاری باید به آماده سازی متن بپردازید. به امید اینکه در جای دعوت شده یک مفاتیح وجود دارد و دعای کمیل را از روی آن می خوانید، به مجلس نروید. حتما کتابچه و نوع دستخطی را که با آن راحت هستید را از بازار پیدا کنید و روی آن کار کنید. سپس بر روی کتابچه تهیه شده و متن مورد نظر زمان بندی را علامت گذاری کنید. مثلا اگر دعای کمیل شما از صفحه ی 23 تا 48 کتابچه است . یعنی باید در طول یک ساعت 25 صفحه را بخوانید. من یک شکل خاص از زمانبندی را به شما پیشنهاد می کنم ولی شما به هر روشی که دوست دارید می توانید علامت گذاری کنید. همانطور که گفتیم ده دقیقه اول به آماده سازی و روضه سپری می شود پس ابتدای شروع دعا یعنی صفحه 23 بالای صفحه بنویسید : دقیقه ی 10 در 50 دقیقه باقیمانده باید 25 صفحه بخوانید. پس در 5 صفحه بعد تر یعنی صفحه 28 بنویسید: دقیقه ی 20 در 5 صفحه بعد تر بنویسید دقیقه 30 و الی آخر این علامت گذاری به شما کمک می کند بفهمید کجا از زمان بندی عقب افتاده اید و روضه و حاشیه زدنتان را کمتر کنید. همچنین می توانید بجای نوشتن دقیقه در بالای صفحه از درصد استفاده کنید. مثلا بنویسید 50٪ و از این علامت بفهمید که تا الان نصف دعا را خوانده اید. آیا بیش از نصف زمانتان سپری شده یا کمتر ؟ و بر اساس ان سرعت را تند یا کند کنید. فکر می کنم مطلب واضح است و نیازی به مثال بیشتر ندارد. مهم این است که با هر روشی که راحت هستید علامت هایی بگذارید که به شما کمک کند زمان بندی دعا را از دست ندهید. طوری نشود که در یک مجلس یک ساعته ، 50 دقیقه اش بگذرد و ببینید فقط نصف دعا را با کلی روضه خوانده اید. دعای کمیل . http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
شب جمعه 🌷🌹🌷 گریزهای مداحی مناجاتی ـ دعای کمیل،مناجات با امام زمان(عج) (اللهم اغفر ذنوب التی تغیرالنعم….)گاهی نعمت و رحمتی برایمان مقرر میشود؛ولی ما با گناهانمان ان را تغییر میدهیم یا موجب به تاخیر افتادنش میشویم. خدایا ! ان گناهانی راکه موجب تغییر نعمتهایمان میشوند بیامرز!خدایا! ان گناهانی راکه موجب تاخیر ظهور میشوند ،بر ما ببخش!فرمود :(انچه که موجب جدایی ما ودوستانمان گردیده وانان را از دیدار ما محروم کرده است ،گناهان وخطاهای انان نسبت به احکام اللهی است).  اقا جان امشب هم شرمنده و پشیمان امدم.امشب هم دلم از گناهانم گرفته است و امده ام با شما حرف بزنم و درد دل کنم. صورتت را برمگردان امدم جبران کنم.نگو از صدایت بیزارم  ونمی خواهم صدایت را بشنوم که با صدها امید امده ام ومیدانم ناامید کردن امیدوار از شیوه ی کریمان نیست.امشب هم لطفی کن و به درد دلهایم گوش کن.مولای من !من دیگر از این چشم هایم خسته شدم . من نمیخواهم ان دیده را که به هر چه هست میافتد وبرهر دیدنی می ماند.همه را میبیند همه را می یابد،جز یک نادیدنی دیدنی.یک دیدنی نادیدنی.چنین چشمی کور باشد بهتر است.به من چشم مهدی بین عطاکن.مولای من ! من این گوشها را نمی خواهم .گوشهایی که به نواها وصداهای حرام عادت کرده است،به درد من نمی خورد .گوشهایی که همه ی صداها ،غیبتها،تهمتها را میشنود،جز صدای دل نشین مهدی فاطمه (عج)به کار من نمی اید.مولای من!دستهایم را هم نمی خواهم.دستی که به دامن قبای مهدی زهرا (عج)نرسد،قطع باشد ،بهتر است. اقای من این پای را چه کنم؟پایی را که نتوان در رکاب تو گذاشت و بدانچه تو می خواهی گماشت چه باید کرد ؟پایی که برای مجالس لهو و لعب چهار نعل میتازد و برای خدمت به مهدی فاطمه (عج)لنگ است به درد نمی خورد.این پا زمین گیر باشد بهتر است. مولای من ان سر را که جولان گاه غیر توست نباشد بهتر است.سر را چه باید کرد اگر به پای تو نتوان انداخت؟ سری که دران فکر همه کس و همه چیز هست،جز فکر مهدی فاطمه ومساله ی ظهور او ، به کار نمی اید.سر را نمی خواهم اگر پیشکش راه تو نباشد.اقاجان !اصلا من اعضا و جوارحی که مهدوی نباشد نمی خواهم.اعضا و جوارح مهدوی عنایت کن؛(قو علی خدمتک جوارحی واشدد علی العزیمه جوانحی)   ای دوست مدد، خادم دربار تو باشم با دست تهی در صف انصار تو باشم یک برکت جانانه به جان و نفسم ده تا با نفسم مجری افکار تو باشم اخر چه شده روزی من این همه کم شد محروم ز یک لحظه ی دیدار تو باشم ترسم بود اینبار به منزل نرسانم در وقت سفر در صف اغیار تو باشم از امدن و رفتن خود حاجتم این است حتی به میان کفنم یار تو باشم شاید که دگر میکده را درک نکردم ساقی بده جامی که گرفتار تو باشم   منبع:کتاب گریزهای مداحی،نویسنده: محمد هادی میهن دوست،انتشارات: صبح امید . http://eitaa.com/joinchat/4240572439Cf0699ea22b
. جلسه سوم قبل از شروع دعای کمیل با توجه به اینکه دعای کمیل شب جمعه خوانده می شود، برای آماده سازی مجلس می توان توسلی به حضرت اباعبدالله داشت. اشعار مناجاتی با خدا یا اشعار مناجاتی با امام زمان، و سپس خواندن روضه امام حسین یا توسل به یکی از شهدای کربلا از جمله محتواهایی است که می توان برای شروع مجلس از آن استفاده کرد. اما به این نکته باید توجه داشت که طرحواره اصلی دعای کمیل مناجات و استغفار است. لذا در مراحل خواندن روضه می توانید به احادیثی که اشاره بر بخشش گناهان براثر گریه ی برای امام حسین دارد، اشاره کنید. مثال : بعد از خواندن اشعار مناجاتی ... آماده ی اشک ریختن هستی؟ می خواهم برایت روضه بخوانم . دل ها را در شب زیارتی امام حسین روانه ی کربلا کن . امشب آمدیم دعای کمیل بخوانیم. استغفار کنیم. اگر می خواهی خدا یک نگاهی بیندازد، اگر فکر می کنی مثل من آبرویی نداری، بیاید بریم در خانه ی آبرو دار عالم . این آقا واسطه شود . مگر نفرمود همه چشمها در روز قيامت گريانند اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلى مُصابِ الْحُسَینِ . هر چشمی برای حسین اشک بریزه روز قیامت ضاحِكَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ است. دلت آماده شد؟ روضه بخوانم ؟ ای دل تنگم عقده ها دارد گوییا میل کربلا دارد می روم بینیم در کجا زینب شکوه از شمر بی حیا دارد و ادامه روضه .... البته روایات زیبایی در باب گریه برای امام حسین (ع) وبخشش گناهان به واسطه ارادت به اهل بیت دارد که می توانید برای گره زدن روضه به مناجات و استغفار در بین توسل اولیه قبل از شروع دعای کمیل ، از آن استفاده کنید. مداحی جلسه چهارم شروع دعای کمیل اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي لاَ يَقُومُ لَهَا شَيْ ءٌ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِسُلْطَانِكَ الَّذِي عَلاَ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِوَجْهِكَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ (غَلَبَتْ) أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَيْ ءٍ همانگونه که در دوره دعا خوانی هم اشاره شد تکرار بعضی از فرازهای کلیدی مخاطب را با شما همراه می کند. همه با هم : يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ، يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ امشب روضه خواندیم، اشک ریختیم حالا از خدا می خواهی که ببخشد. این دست ها به حالت دعا. وقتی من می خوانم تو هم زمزمه کن . بگو خدایا گناهام رو ببخش اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ... اشاره به اهمیت مکان و زمان می تواند در تحریک عواطف مخاطب مفید باشد. به عنوان مثال : امشب امدی مسجد جمکران، امشب خدا یک طور دیگر نگاهت می کند. همه با هم . اللهم اغفر... یا امشب آمدی مسجد خانه خدا، مهمان خانه ی خدایی. میزبان حرف صاحبخانه را زمین نمی زند . همه با هم اللهم اغفر... یا امشب امدیم کنار مزار شهدا، خدایا ما که آبرویی نداریم . آمدیم کنار مزار شهدا به آبروی این ها به ما یک نظری کنی . همه با هم اللهم اغفر... . @majmaozakerine
. جلسه پنجم در جاهای مختلف دعای کمیل، گریزهایی را که می توان زد برای شما می نویسم . اما همانطور که قبلا اشاره کردم قرار نیست شما از تمام گریزها و حاشیه ها استفاده کنید. بلکه بسته به زمان و حال مخاطب در بعضی از قسمت ها مکث نموده و ارتباط لازم را با مخاطب برقرار کنید. ...اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ أَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدَائِدِ حَاجَتَهُ وَ عَظُمَ فِيمَا عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ اللَّهُمَّ عَظُمَ سُلْطَانُكَ وَ عَلاَ مَكَانُكَ وَ خَفِيَ مَكْرُكَ وَ ظَهَرَ أَمْرُكَ وَ غَلَبَ قَهْرُكَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُكَ وَ لاَ يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ نمی دانم تا حالا دیده ای بچه ای را که پدرش او را کتک می زند؟! اما بچه به جای اینکه فرار کند با همان حالت گریه و ناله خودش را درون آغوش بابایش می اندازد. از کتک پدر به آغوش پدر پناه می برد. چون جای دیگری را ندارد. خدایا! ما هم به غیر از تو پناهی نداریم، اگر ما را عذاب کنی، مجبوریم باز هم به سوی تو فرار کنیم. آخر نجات دهنده ای به غیر از خودت نمی شناسیم. وَ لاَ يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ ... جلسه ششم اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِي سَاتِراً وَ لاَ لِشَيْ ءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي وَ سَكَنْتُ إِلَى قَدِيمِ ذِكْرِكَ لِي وَ مَنِّكَ عَلَيَ اللَّهُمَّ مَوْلاَيَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ (أَمَلْتَهُ) وَ كَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ خدایا! چقدر من خواستم گناه بکنم اما تو نگذاشتی . توهوای من را داشتی . تازه من از دست تو ناراحت شدم که چرا بساط خوشگذرانی من فراهم نشد. خدایا ممنون دار تو ام وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ چه خوبی هایی که از من سر زبان ها انداختی و من اهلش نبودم . یک بار آمدم حرم ، یک بار آمدم جمکران ، یک بار کار خیر کردم ... در همه ی دهان ها انداختی که من با ایمانم ، با خدا هستم . اما ده ها بار گناه کردم ، ده ها بار غفلت کردم و تو برای من آبرو داری کردی . فقط خوبی هایم را به گوش بقیه رساندی . اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِي وَ أَفْرَطَ بِي سُوءُ حَالِي وَ قَصُرَتْ (قَصَّرَتْ) بِي أَعْمَالِي وَ قَعَدَتْ بِي أَغْلاَلِي وَ حَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ أَمَلِي (آمَالِي) وَ خَدَعَتْنِي الدُّنْيَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِي بِجِنَايَتِهَا (بِخِيَانَتِهَا) وَ مِطَالِي يَا سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لاَ يَحْجُبَ عَنْكَ دُعَائِي سُوءُ عَمَلِي خدایا به عزتت قسمت می دهم . نکند گناهان من باعث شود که صدایم را نشنوی ، دعایم را اجابت نکنی . خدایا خودت در قرآن فرمودی « وَ أَمَّا السائِلَ فَلا تَنهَر » یعنی سائل و گدا را مَرانید. خدایا من هم سائلم . اگر گدایی در خانه ی من بیاید نمی پرسم گناهکاری یا نه . امشب من هم آمدم در خانه تو . خدایا نکند دست خالی من را رد کنی ! جلسه هفتم اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِي وَ أَفْرَطَ بِي سُوءُ حَالِي وَ قَصُرَتْ (قَصَّرَتْ) بِي أَعْمَالِي وَ قَعَدَتْ بِي أَغْلاَلِي وَ حَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ أَمَلِي (آمَالِي) وَ خَدَعَتْنِي الدُّنْيَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِي بِجِنَايَتِهَا (بِخِيَانَتِهَا) وَ مِطَالِي يَا سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لاَ يَحْجُبَ عَنْكَ دُعَائِي سُوءُ عَمَلِي وَ فِعَالِي وَ لاَ تَفْضَحْنِي بِخَفِيِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّي خدایا ! توکه از اسرار نهانی من، از رفتار پنهانی من با خبری. ممنون که مرا رسوا نکردی امیر المومنین علیه السلام فرمود : لَو تَکاشَقتَم ما تَدافَنتُم . آی مردم اگر گناهانی که کردید، اگر پرده ها کنار رود،‌ کسی دفنتان نمی کند. خدایا! این گناهانی که من کردم ، اگر دور و بری هایم بفهمند حتی حاضر نمی شوند جنازه ام را خاک کنند. با آبروی رفته به میهمانی آمدم هربار آبروی مرا یار می خرد یک لحظه ام کنار نزد پرده ی مرا با احترام حضرت ستار می خرد یک تضمین به تو بدهم که امشب خدا آبرویت را بخرد؟ آماده ی دو بیت بخوانم . فقط می خواهم با شعر اشاره کنم . آماده اشک ریختن هستی؟ می خواهم حرف از دو باب الحوائج بزنم . امشب واسطه ی آبروی من و تو باشند... هرکس که مویش از غم زینب سپید شد او را یقین کنید که علمدار می خرد پیش رباب حرمله فریاد زد کسی گهواره ی شکسته شیرخوار می خرد‌ ؟ آی ناله بزن حسین...! سلسله گریز های حجةالاسلام طباطبایی . @majmaozakerine
جلسه هشتم وَ لاَ تُعَاجِلْنِي بِالْعُقُوبَةِ عَلَى مَا عَمِلْتُهُ فِي خَلَوَاتِي مِنْ سُوءِ فِعْلِي وَ إِسَاءَتِي وَ دَوَامِ تَفْرِيطِي وَ جَهَالَتِي وَ كَثْرَةِ شَهَوَاتِي وَ غَفْلَتِي وَ كُنِ، اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِّ الْأَحْوَالِ (فِي الْأَحْوَالِ كُلِّهَا) رَءُوفاً وَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي، وَ لاَ حُجَّةَ لِي فِيمَا جَرَى عَلَيَّ فِيهِ قَضَاؤُكَ وَ أَلْزَمَنِي حُكْمُكَ وَ بَلاَؤُكَ وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً معمولا این فراز را با همراهی مردم می خوانند . مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً حضرت خدیجه از پیغمبر ص سوال کرد ! چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: از وسعت رحمت خدا در روز قیامت! چون بنده را نزد خدا حاضر می‌کنند، خطاب می‌شود: ای بنده‌ی من! اطلاع داری که فلان روز و شب چه کردی؟ عرض می‌کند: خداوندا! می‌دانم. پس یک یک گناه ها را اقرار می کند تا جاییکه به یک مرتبه از خجالت سر به زیر می اندازد و عرق بر صورت او جاری شود. خداوند می‌فرماید: ای بنده‌ی من! چرا جواب نمی‌گویی؟ بنده عرض می‌کند: الهی! شرمسارم، نمی‌توانم جواب بدهم. خطاب می‌رسد: ای بنده! تو با این همه، پستی و گناه کردنت، شرم می کنی! من با کریمی خود چگونه شرم نکنم از تو. پس خداوند به کرم خود بنده را می‌آمرزد و داخل بهشت می‌کند. خدایا من هم امشب معتذرا نادما آمده ام . منم با یه دنیا خجالت و پشیمانی آمدم . جلسه نهم لاَ أَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا كَانَ مِنِّي وَ لاَ مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَيْهِ فِي أَمْرِي غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرِي وَ إِدْخَالِكَ إِيَّايَ فِي سَعَةِ (سَعَةٍ مِنْ) رَحْمَتِكَ اللَّهُمَّ (إِلَهِي) فَاقْبَلْ عُذْرِي وَ ارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِي وَ رِقَّةَ جِلْدِي وَ دِقَّةَ عَظْمِي... یک گوشه از دستم می سوزد، به عالم و آدم بد و بیراه می گویم . یک وقتی پایم به جایی می خورد، زمین می افتم ، یک سردرد ، یک اتفاق کوچک . تحمل ندارم . لب به هزار شکایت باز می کنم که چرا برای من اینطور شد. خدایا من ضعیفم . من به پیش بارگاه تو قدرتی ندارم . امیر المومنین به من یاد داده اینطور با تو مناجات کنم . فرمود یا مَوْلایَ اَنْتَ الْقَوِیُّ وَاَ نَا الضَّعیفُ وَهَلْ یَرْحَمُ الضَّعیفَ اِلا الْقَوِیُّ. تو که قدرت عالم در دست توست، اگر تو به من رحم نکنی بیچاره می شوم . روزی مادری سوال کرد: یا رسول الله! خدا ما را چقدر دوست دارد؟ رسول خدا فرمود: از هفتاد پدر و مادر مهربان، مهربانتر است. زن گفت: یا رسول الله! این فرزند من هر قدر بد باشد حاضر نیستم او را در آتش ببینم؛ چطور خدا مرا در آتش می اندازد؟! پیغمبر گریه کرد و فرمود: بله، تا لیاقت باشد کسی را در آتش نمی اندازد؛ مگر اینکه توبه نکند و زیر پرچم شیطان بماند . آنقدر در مقابل خدا بماند تا بمیرد. والا خدا همه را می آمرزد ، هرکه باشد و هرچه باشد. خدایا به من رحم کن . @majmaozakerine
. جلسه ی دوازدهم فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ (الْآلِمِينَ) وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ بخدا اگر اینطور شود، در آن دنیا ناله می زنم، داد می زنم، گریه می کنم و صدات می زنم أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ کجایی ای سرپرست مومنان ، بیاید همین الان اصلا صدا بزنیم ، هر کس مثل من فکر می کند که بین خود و خدایش فاصله افتاده است صدا بزند، هر کس فکر می کند درجهنم نفسش گیر کرده است فریاد بزند. امشب صدایت را می شوند . چطور خدا را صدا کنیم؟ آماده ای ؟ همه دست هایشان را بالا آورده اند؟ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ .... يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ (این فراز ها آنقدر زیباست که بهتر است بجای گریز و نقل مطلب خاصی، خود متن دعا به بیانی تاثیر گذار ترجمه شود. أَ فَتُرَاكَ سُبْحَانَكَ يَا إِلَهِي وَ بِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فِيهَا صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ (يُسْجَنُ) فِيهَا بِمُخَالَفَتِهِ وَ ذَاقَ طَعْمَ عَذَابِهَا بِمَعْصِيَتِهِ وَ حُبِسَ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا بِجُرْمِهِ وَ جَرِيرَتِهِ وَ هُوَ يَضِجُّ إِلَيْكَ ضَجِيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ وَ يُنَادِيكَ بِلِسَانِ أَهْلِ تَوْحِيدِكَ وَ يَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّتِكَ يَا مَوْلاَيَ فَكَيْفَ يَبْقَى فِي الْعَذَابِ وَ هُوَ يَرْجُو مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ أَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَ هُوَ يَأْمُلُ فَضْلَكَ وَ رَحْمَتَكَ... خدایا من خیلی به فضل و رحمت تو امیدوارم . یک وقتی در حج حسن بصری گفت: «اَلْعَجَبْ کُلُّ الْعَجَبْ مِمَّنْ نَجی کَیْفَ نَجی» شگفت است با این همه دامِ ابلیس از کسی که نجات یابد. این جمله را نزد حضرت زین‌العابدین علیه السلام نقل کردند، امام فرمود: «اَلْعَجَبْ کُلُّ الْعَجَبْ مِمَّنْ هَلَکْ کَیْفَ هَلَکْ» شگفت است با این همه رحمت و فضل الهی آن بدبختی که هلاک شود و حال آن که رحمت واسعه‌ی حق همه‌ی اشیا را گرفته است، چرا کسی از این رحمت محروم گردد؟! جوششِ عفوِ کریم و نظر لطف رحیم آنقدر هست که بر ما هم عطا شد الحمد رحمت و مغفرت از لطف خدا می بارد حاجت عبد خطا کار روا شد الحمد هر کس به رحمت خدا ایمان دارد بلند ناله بزند الهی العفو @majmaozakerine
. جلسه دهم يَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِي وَ ذِكْرِي وَ تَرْبِيَتِي وَ بِرِّي وَ تَغْذِيَتِي هَبْنِي لاِبْتِدَاءِ كَرَمِكَ وَ سَالِفِ بِرِّكَ بِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ رَبِّي أَ تُرَاكَ مُعَذِّبِي بِنَارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ ، یعنی با اینکه من به یگانگی تو ایمان آوردم مرا عذاب می کنی ؟ وَ بَعْدَ مَا انْطَوَى عَلَيْهِ قَلْبِي مِنْ مَعْرِفَتِكَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِي مِنْ ذِكْرِكَ وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِيرِي مِنْ حُبِّكَ وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِي وَ دُعَائِي خَاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ تو خیلی مهربان تر از آنی هستی که بنده ات را ضایع کنی ....بِاسْتِغْفَارِكَ مُذْعِنَةً مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ وَ لاَ أُخْبِرْنَا بِفَضْلِكَ عَنْكَ يَا كَرِيمُ يَا رَب همه صدایش بزنند يَا كَرِيمُ يَا رَب، يَا كَرِيمُ يَا رَب این که اینطور خدا را صدا می زنی حکمتی دارد. دیدید وقتی از کسی چیزی می خواهیم به او می گوییم . تو که مهربان هستی , تو که از دستت بر می آید به من کمک کن. امشب به خدا بگو , تو که کریمی من را ببخش از آب هم مضایقه گردند کوفیان خوش داشتند حرمت مهمان کربلا از امام سجاد (ع) نقل شده که فرمود: مردم کوفه نزد امیر المؤمنین علی (ع) آمدند. از نیامدن باران شکایت کردند و گفتند: از خدا برای ما باران بخواه. امیرالمؤمنین (ع) به امام حسین (ع) فرمود: بر خیز و از خدا طلب باران کن، امام حسین (ع) هنوز دعای بارانش تمام نشده بود که ناگهان خداوند باران (سیل آسا) فرستاد. عربی بادیه نشین از برخی نواحی کوفه آمد و گفت: دره ها و تپه ها را پشت سر گذاشتم، در حالی که آب یکی در دیگری (از فراونی) پیچ و تاب می خورد. اما یا علی(ع)! عجب مردم کوفه تلافی کردند! فرزندت حسین (ع) را به مهمانی دعوت کردند، اما آب را بر روی امام حسین (ع) و اصحاب بستند. حسینت را بین دو نهر آب با لب عطشان شهید کردند. حتی به بچه های شیر خواره هم رحم نکردند. بلند ناله بزن یا حسین ... خدایا ! صدای ناله این مردم را می شنوی ؟ یعنی ما را با محبت حسین می خواهی عذاب کنی ؟ من که باورم نمی شود... جلسه یازدهم وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِي عَنْ قَلِيلٍ مِنْ بَلاَءِ الدُّنْيَا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا يَجْرِي فِيهَا مِنَ الْمَكَارِهِ عَلَى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذَلِكَ بَلاَءٌ وَ مَكْرُوهٌ، قَلِيلٌ مَكْثُهُ، يَسِيرٌ بَقَاؤُهُ، قَصِيرٌ مُدَّتُهُ خدایا من تحمل کوچکترین سختی های این دنیا را ندارم . یک زخم کوچک روی دستم می افتد به زمین و زمان بد و بیراه می گویم. با اینکه بلاهای دنیایی کم و کوتاه است. فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ پس چطور می توانم نسبت به بلاء آخرت تحمل داشته باشم . وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي (بِي) وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ يَا إِلَهِي وَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ لِأَيِّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو اى خداى من براى كداميك از دردهايم شكوه كنم وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْكِي لِأَلِيمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلاَءِ وَ مُدَّتِهِ برای درناکی عذاب و سختی اش ؟ یا برای طولانی شدن بلا و مدتش ؟ فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَهْلِ بَلاَئِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ این ها همه به کنار . من یک عمر در این مجالس با خوبان تو دمخور بودم . با اهل مسجد، با اهل نماز، با اهل روضه رفت و آمد داشتم . نکند بین من و بنده های خوبت فاصله بندازی . فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ وَ هَبْنِي (يَا إِلَهِي) صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ گیرم که بتوانم بر عذاب تو صبر کنم . اما چگونه تحمل کنم که نظر کریمانه و مهربانت را از من برگردانی! @majmaozakerine
جلسه ی سیزدهم أَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهِيبُهَا وَ أَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرَى مَكَانَهُ أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ أَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبَانِيَتُهَا وَ هُوَ يُنَادِيكَ يَا رَبَّهْ أَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فِي عِتْقِهِ مِنْهَا فَتَتْرُكُهُ (فَتَتْرُكَهُ) فِيهَا هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ . تو خیلی مهربان تر از آنی هستی که من را عذاب کنی . آی اهل مناجات و توبه . می خواهی این خدا را بشناسی ؟ هوا آنقدر گرم بود، بچه از داغی زمین گریه می کرد. وقتی مادر گریه بچه را دید، او را در آغوش گرفت و خودش روی ریگ های سوزان بیابان خوابید و بچه را روی سینه گرفت تا این گرما کمتر بچه را اذیت کند . این مادر بچه را بغل گرفته بود و مرتب گریه می کرد: ای وای بچه ام، ای وای عزیز دلم ! منظره به قدری جانسوز بود که هر که می دید اشکش جاری می شد. اصحاب قصه مادر و فرزند را برای رسول خدا(ص) نقل کردند. پیامبر(ص) وقتی داستان محبت این مادر را شنید خوشحال شد. و بعد فرمود: آیا شما از محبت و مهر شدید این مادر نسبت به فرزندش، تعجب می‌کنید؟ اصحاب عرضه داشتند چطور تعجب نکنیم؟ حضرت فرمود: اما بدانید خدای متعال به همه‌ی شما از این مادر نسبت به فرزندش مهربان‌تر است! ای مهربان به این دل من هم نگاه کن اوضاعِ عاشقی مرا، رو به راه کن بخشندگیت، دست مرا در حنا گذاشت! فکری به حالِ متهم بی گناه کن منبع اصلی داستان ذکر شده: یکصد موضوع پانصد داستان، ج 2، ص 535 به نقل از محجةالبیضاء، ج 7، ص 254. . @majmaozakerine
. جلسه ی نوزدهم وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدآئى ،يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ اِلا الدُّعاَّءَ.... قحطی شد. مردم خدمت حضرت موسی علیه‌السلام آمدند برای ما دعای باران بخوان ، حضرت دستور داد همه در صحرایی جمع شوند. خطاب رسید ای موسی، هر چه دعا کنید فایده ای نداره، در میان شما یک نفر است که چهل سال مرا معصیت می‌کرد به او بگو بلند شود تا دعای شما را مستجاب کنم. حضرت موسی صدا زد ای کسی که چهل سال است معصیت خدا را می‌کنی برخیز از میان ما بیرون رو، زیرا خدا به‌خاطر شومی تو ، باران رحمتش را از ما قطع کرده. گنهکار، یک نگاه به اطراف کرد، خدایا چه کنم ؟ اگر برخیزم از میان مردم بروم، آبرویم می رود، اگر نروم خدا باران را نازل نمی‌کند. همان‌جا نشست خدایا غلط کردم، توبه می کنم . آبرویم را نبر! یک مرتبه دیدند ابرهای باران زا ، چنان بارانی آمد که همه سیراب شدند. حضرت موسی علیه‌السلام عرض کرد: خدایا کسی‌ که از میان ما بیرون نرفت، چه‌طور شد که باران آمد. ندا آمد این بنده ی گنهکار با ما آشتی کرد. حضرت موسی علیه‌السلام عرضه داشت خدایا می‌شود این بنده به من نشان دهی؟! خطاب شد ای موسی آن وقتی‌که مرا معصیت می‌کرد رسوایش نکردم حالا که توبه کرده او را رسوا کنم؟ حالا دیدی اگر دلت بشکند و از روی اخلاص بخواهی ببخشد این خدا چقدر زود راضی می شود ؟ همه ناله بزنند يا سَريعَ الرِّضا يا سَريعَ الرِّضا يا سَريعَ الرِّضا ثمرات الحیاة، ج۳ قصص الله یا داستان هایی از خدا، تالیف، احمد و قاسم میرخلف زاده ص 87 برای پیدای کردن مطالب قبلی دعای کمیل هشتک جستجو نمایید. پایان گریزهای . @majmaozakerine
. ‍ ‍⚜مناجات ودعا جانسوز_فرازهایی از دعای کمیل_گریز روضه حضرت اباعبدالله(ع)_ویژه شب جمعه_حجت الاسلام میرزامحمدی⚜ إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ"اینجوری که داری ناله میزنی معناش اینه:تو هم داری با زبان زمزمه باخدات میگی"خدایا به حق خودت قسم من کسی رو غیر خودت ندارم"أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي"مگه نفرمودی: "وَأَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ؟!"،انا سَّائِلَ"ما رو دست خالی از درخونت ردنکن"من تو رو اینجوری شناختم"اَللّهُمَّ لااَجِدُ لِذُنُوبي غافِراوَلا لِقَبائِحي ساتِراً،وَلا لِشَيءمِنْ عَمَلِي الْقَبيح بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ"من تو رو اینجوری شناختم"هم گناهامو میامرزی هم بدی هامو میپوشونی،هم به جای بدی هام،تو نامه ی عملم نیکی می نویسی" لا اِلـهَ إلاّ اَنْتَ*این فقط کار خودته* سُبْحانَكَ وَبِحَمْدِكَ*این تویی"حالا می خوام خودمومعرفی کنم:ظَلَمْتُ نَفْسِي(اگه مشتری عفو و رحمتشی بگو)ظَلَمْتُ نَفْسِي وَتَجَرَّأْتُ بِجَهْلي وَسَكَنْتُ لَى قَدِیمِ ذِکْرِکَ لِی وَ مَنِّکَ إِلَى قَدِیمِ ذِکْرِکَ لِی وَمَنِّکَ عَلَیَ*یعنی من گدای یه شبه و دوشبه ی تو نیستم،از بچگی نشونه ی خونتو به من دادن بزرگترامون به مااینجوری یاد داده بودن،هر جارفتیم شبا جمعه بیایم در خونت"شبا جمعه در خونت خبراییه"ای خدایی که از بنده هات زود راضی میشی"يا سَريعَ الرِّضا"معطلمون نکن"به آبروی امام رضا راضی بشو ازهممون" اِغْفِرْلِمَنْ لايَمْلِكُ إلاّالدُّعاءَ"من که چیزی ندارم در خونت بیارم،اما یه گوهری خودت به من دادی،در خونت میارم خوب قیمت گذاری می کنی "مرحوم علامه ی فشارکی تو عنوان الکلام این روایت رو میارن، میفرمایند: نزد قدما و مشایخ ما این حدیث مشهوره،قیامت میارن یه بنده ی گنهکاری رو،بهش میگن نامه ی عملت رو بخون"اقْرَأْ کِتابَکَ کَفي بِنَفْسِکَ الْيَوْمَ عَلَيْکَ حَسيبا"نامه ی عملشو که میخونه،سر به زیر،راشو به سمت دوزخ کج میکنه"یه مرتبه ندا میاد،نگهش دارید،خدایاخودشم نامشوخونده اعتراضی نداره،ندا میاد این نزد من یه امانتی داره،من اینجا میخوام امانتیش رو بهش برگردونم ؛الله اکبر؛امانتیش یه گوهره؛اینو بهش میدن،ندا میاد برو تو محشر به همه ی انبیاء نشون بده اینا برات قیمت گذاری کنن؛تک تک انبیاء اظهار عجزمیکنن"خدایااین گوهر چیه ما نمی تونیم قیمت گذاری کنیم؟ندا میاد این قطره یاشک بر حسین ..."همه که اظهار عجز میکنن یه وقت می بینن یه آقای بی سر،از وسط محشر ندا میده صاحب این گوهر منم"قیمت گذاریشم با منه"حسین جان قیمت این گوهر چیه؟فرمود:آمرزش خودش و پدر مادرشه" الله اکبر،قربون مهربونیت برم آقا" لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین حالا بی مقدمه برم کربلا،فرمودکربلا که زائر میاد اینجوری بیاد شعِثاً، غْبَرّاً، جَائِعاً،عَطْشَانا،حَزِیناً مَکْرُوباً*پرسید از امام صادق چرا زائرباید گرسنه بره؟تشنه بره؟گردو خاکی بره؟غمگین ونالان بره؟فرمود:آخه جد ما را همین جوری کشتن" هم گرسنه بود،هم تشنه بود،هم گردو خاکی شده بود،هم غمگین و نالان بود" من فقط یه گوشش رو میگمو دعات میکنم"گریه هاتم کردی همه رو دعا کن اون برو بچه هایی که الان مدافع حرم زینبی هستن"اونام خیلی دلشون میخواد اونجا آزادانه ضجه بزنن"شیعیان مظلوم یمنم خیلی دلشون میخواد اینجوری جلسات توسل برگذارکنن،نمی تونن"به نیابت ازهمشون توناله بزن" گرسنگی وتشنگی رو شنیدید"اما من فقط میخوام گوشه ی آخرو بگم؛غصه دار کشتنش"مگه چه غمی تودلش بود؟! چشمی به چشم قاتلو چشمی به خیمه ها *وقتی نانجیب نشست رو سینه ی ارباب ما،ابی عبدالله نگرانه* چشمی به چشم قاتلو چشمی به خیمه ها همراه کاروان خود ای کاش زن نداشت اونقده نگران زن وبچه بود که بعد حسین بااونا چه می کنن،من میخوام بگم خوب شدندیدی آقا،یه دونه خیمه رو سالم نزاشتن گوشی نمانده بود که پاره نگشته بود حسین ... ازدست ها مپرس که باگوش ها چه کرد ازگوش ها بپرس که بی گوشواره ماند *خودفاطمه ی بنت الحسین که توکربلا صغیره بود بعدها براآقازادش داره روایت میکنه"روایت تو امالی شیخ صدوقه،فرمود پسرم: أنَاجاریَةٌ صَغیرَةٌ من کوچیک بودم وقتی به خیمه هاحمله کردن یه خلخالی تو پای من بود،انقده باشدت وحدت اینواز پام کشیدن که پاهام زخمی شد"بابااز شما می پرسم یه بچه ی سه چهارساله اگه بخواد بدوه سرعت وشتاب دویدنش چقدره؟دیگه لازم نیست بااسب اونو دنبال کنن،فریاد بزنن بچه می ترسه، دیگه لازم نیست با نیزه بزننش" آی حسین ... کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469 ✨✨✨✨✨✨