4_5881828154183517600.mp3
907.2K
زمینه یا شور وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
شب عزای مادره
مادری که دلاوره
همونی که برا علی
مونس و یار و دلبره
🌹🌹
ام بنین تو ثانی فاطمه ای
ام بنین تو کامل و عالمه ای
ام بنین به معرفت خاتمه ای
🌹🌹
مهر عصمت خورده بر نام تو
شکر حق افتادم در دام تو
عمریه مجنونم از جام تو
مولاتی مولاتی ام البنین
زن دلاوره عرب
معنی عفت و ادب
اسوه ی پاکی و حیا
به حیدری تو منتسب
🌹🌹
ام بنین تو مظهر احساسی
ام بنین تو از تبار یاسی
ام بنین تو مادر عباسی
🌹🌹
تفسیر زهرایی ای باوقار
در سوگ تو قلبم شد بی قرار
جسم عباس تو چون نیزه زار
مولاتی مولاتی ام البنین
تا که خبر بهت رسید
تو کربلا شده شهید
عباس ساقی حرم
آخ که دلت چیا کشید
🌹🌹
گفتی فقط بگو حسینم چه خبر
غریبه و نداره مادری به سر
این همه غم زده به قلب تو شرر
🌹🌹
جای زهرا کردی تو مادری
در رتبه از زنها بالاتری
تو همسر مولایم حیدری
مولاتی مولاتی ام البنین
@majmaozakerine
روضه ام البنین س
🍀
توسل جانسوز_وفات حضرت ام البنین علیه السلام _حاج مهدی سلحشور
او غرور ِ عرب را دلیل است
این چنین زن که می گویم از او
در عرب، در عجم بی بدیل است
این چنین زن زمینی نباشد
چادرش از پر جبرئیل است
پیش اُم البنین،پیر سالک
مانده در راه و اِبن السبیل است
بسته در زیر چادر حمائل
او که خود یک تنه یک قبیل است
او که چهار آسمان در زمین داشت
نام زیبای اُم البنین داشت
* اُم البنین برا زمانی است که چهارپسر داشت،مگر نه بعداً اصرار داشت،می گفت: دیگر مرا اُم البنین نخوانید *
آفریده بهشت برین را
تا که روشن کند سرزمین را
من چه باید بگویم خدایا
شیر زن را زنی این چنین را
اَحسنُ الخالقین هم به مدحش
می نشاند به لب آفرین را
رودهای جهان هم نَبُردند
بی وضو نام اُم البنین را
چهار دفعه چه زیبا نشانده
در رکاب حسینی نگین را
نام اُم البنین شد خلاصه
در شجاعت،صلابت،حماسه
گشته از داغ کوچه فسرده
*روضه هایی که اُم البنین شنید از فاطمه ی زهرا، از زینب شنید،از امام حسن شنید، تصور کن این خانم دو زانو مؤدب می نشست،می گفت : حسن جان! روضه ی فاطمه رو بخون. مادر می گفتند به اُم البنین. گفت: مادر جان! یه چیزی بهت بگم تا حالا نگفتم،یه چیزی بهت بگم، هیچ کی ندیده*
گشته از داغ کوچه فسرده
بس که او روضه ها را شمرده
*یکی یکی روضه هارو براش میخوندن*
فاطمه تر از او ما ندیدیم
بارها از غم کوچه مرده
دل به مولا علی داده اما
جان خود را به زهرا سپرده
دست ها را به سینه گرفته
با خودش تا به معراج برده
جانم اُم البنین،آب و نان هم
قبل فرزند زهرا نخورده
* وقتی می خواست وارد خونه ی امیرالمؤمنین بشه،گفت: همه عقب بایستید،همراهان این عروس عقب ایستادند،خانم اومد جلو در،گفت: بچه های فاطمه رو بگین بیان جلو در، یه عده حرف مفت زنا گفتن:غرور رو ببین، می گه:بچه ها بیان به استقبالم،اما دیدن زینبین اومدن جلو در،تا پای زینب رسید به آستانه ی در،اُم البنین افتاد رو زمین، گفت: زینب جان! من نیومدم برا شما مادری کنم، من مگه میتونم جای خالی مادر،یه لحظه اش رو،پر کنم؟من اومدم کنیز شما بچه ها باشم،کنیزی اومدم منو قبولم می کنید یا نه؟
اما همون لحظات اول که دم در ایستاده بود،دیدن حسنین نیومدن،گفت:بچه هام حسن و حسین کجا هستن؟گفتند:بیمارند،در بستر بیماری هستن،حسن که مریض میشد،حسین هم مریض میشد، حسین که بیمار میشد،حسن هم بیمار میشد، دو تا برادر با هم مریض شدن تو بستر افتادن،اُم البنین اومد شروع کرد دور بستر چرخیدن، حق دارید مریض بشید،مادر ندارید،دیگه یه کنیز اومده دورتون داره می چرخه،نمیذاره شما بیمار بشید*
گفت:آری به زینب عزیزم
من در این خانه تنها کنیزم
تو نبودی و یک کربلا درد
از عطش رنگ آلاله ها زرد
کودکان تشنه بودند اما
آسمان هم به رویش نیاورد
*تصور کن دو جا حضرت زینب سلام الله علیها برای اُم البنین روضه خون شد،یکی در بدو ورود اُم البنین شروع کرد روضه ی در و دیوار و کوچه رو برای ام البنین خوندن، یکی هم وقتی از کربلا برگشتن، گفت:اُم البنین بشین من روضه ی حسین رو برات بخونم،گریه کنی،اُم البنین!..*
دیدن خیمه ی مشک ها هم
کودک تشنه را تشنه تر کرد
*اُم البنین این بچه ها دامن عربی رو بالا زده بودن،شکم ها رو روی زمین نمناک قرار داده بودن، هی میگفتن:العطش،....*
دیدن خیمه ی مشک ها هم
کودک تشنه را تشنه تر کرد
این طرف یک نفر بود تنها
آن طرف لشکری ناجوانمرد
آه از آن زمانی که دشمن
پیش عباس اَمان نامه آورد
من بمیرم برایت اباالفضل
جان عالم فدایت اباالفضل
رنگ از روی ماهت پریده
مانده با دو دست بریده
تو نبودی به دامان بگیریش
جای تو مادری قد خمیده
درد خیلی کشید است اما
او بیشتر خجالت کشیده
تا کنار برادر ،برادر
خویشتن را به زانو کشیده
او نفس میزد اما نفسهاش
مثل جسمش بریده بریده
*تمام غم اباالفضل توی این بیت اومده*
دید از روی نیزه غم را لبالب
ریسمان را به دستان زینب
* یه بزرگی این رو میگفت: وقتی قافله به سمت شام حرکت کرد،این زن و بچه ها روی ناقه های عریان،سرها رو بین محمل ها تقسیم کردن،برای اینکه این دل بچه هارو بیشتر بسوزونن،کنار محمل نجمه سر قاسم،کنار محمل رباب....،اما اُم البنین که کربلا نیومده،سر عباس کنار محمل زینب،اُم لیلا که کربلا نیومده،سر علی اکبر هم کنار محمل زینب، سر حسین هم کنار محمل زینب، سر دو تا بچه هاشم کنار محمل زینب، این نازدانه،ده ساله ی
@majmaozakerine
الا اى مادر باب الحوائج
تويى تاج سر باب الحوائج
تويى سرچشمه جود و سخاوت
كه هستى مصدر باب الحوائج
تو هستى ريشه اين نخل پر بار
بقاى كوثر باب الحوائج
بيا امشب كه چشمت گشتهروشن
ببر ما را بر باب الحوائج
بخوان ما را در اين ميلاد عباس
غلام و نوكر باب الحوائج
بگو از اين عزيز آل حيدر
بگو در مقدمش از حال حيدر
على بار دگر زيور گرفته
عطا از حضرت داور گرفته
به مقصودش رسيده شكر گويد
دو چشمش بويى از كوثر گرفته
ببوسد دستهاى نازنينش
چو اين نوزاد را در بر گرفته
اگرچه نيست زهرا هست زينب
برادر را بغل خواهر گرفته
حسين و مجتبى مدهوش اويند
كه دل از هر دل و دلبر گرفته
كريمى حسن دردستهايش
كه او را ذوالكرم كرده خدايش
كسى همپايه آن باوفا نيست
كسى مانند او اهل دعا نيست
به پيشانى نشان سجده دارد
دلى چون او گرفتار خدا نيست
به كامش ريخته علم لدنى
اگر چه اوج علمش بر ملا نيست
بدون نام او سوگند بر عشق
كه نامى از حسين و كربلا نيست
ز بس از خود نشان داده كرامت
دلم باور ندارد او خدا نيست
خدايى خدا در دست عباس
تمام ماسوى سرمست عباس
مقامش در سما بابالحسين است
براى انبياء باب الحسين است
تمام اختيار عشق با اوست
كه از سوى خدا بابالحسين است
اگر از حضرت زهرا بپرسى
بگويد پور ما بابالحسين است
براى هركه اشك ديده دارد
شه مشكل گشا بابالحسين است
ز خاك علقمه گرديده معلوم
كه او در كربلا بابالحسين است
چو سقّا بود اما تشنه آب
«بنفسى انت» بر او گفته ارباب
حماسه آفرين كربلا اوست
امير دومين لافتى اوست
نشد شمشير در دستش بگيرد
عيان سازد همان شير خدا اوست
حريم علقمه در ياد دارد
عزيز حضرت خيرالنساء اوست
بگويد مشك پاره پاره با ما
عطش گويد به عالم باوفا اوست
چه لبهايى به دست او نشسته
تقرب آفرين اوليا اوست
به وصفش اين كلام آخر بياناست
عموى حضرت صاحبزمان است
@majmaozakerine
درد فراق
شاعر رسول چهارمحالی(ساقی)
-----------------------------
با درد فراق ات آشنایم کردی
بر حسرت خویش مبتلایم کردی
مجنون تو بودم و تویی لیلایم
بر عشق وجود خود گدایم کردی
افسوس بر این فراق درد آورمان
ای چرخ فلک چرا جدایم کردی
از دیده سرشک اشک بارید اما
ای مرگ نظر غرق عزایم کردی
خالیست درون خانه جایت حالا
با عشق درون سینه جایم کردی
از دوری تو خون جگر خورده منم
بر حکم خدای خود رضایم کردی
از خاک به افلاک مسافر شده ای
حالاکه سفر سوی خدایم کردی
ساقی همگان عازم این راه شوند
ممنون توأم که رهنمایم کردی
-----------------------------------
شاعر و مداح اهل بیت کربلایی رسول چهارمحالی(ساقی عطشان)
@majmaozakerine
taheri-hazrat-omolbanin-004.mp3
2.66M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
♨️ نوحه زمینه
✍ من غلام قمرم
🎤🎤 حسین طاهری
🌺 #حضرت_ام_البنین
@majmaozakerine
taheri-hazrat-omolbanin-003.mp3
8.54M
🔳 #وفات_حضرت_ام_البنین(س)
♨️ نوحه زمینه
✍ جای خالی تو این روزها احساس میشه
🎤🎤 طاهری
🌺 #حضرت_ام_البنین
@majmaozakerine
.
#اشعار
#حضرت_ام_البنین
#حاج_رضا_یعقوبیان
گل گلزار دین ام البنینی
مه بیت امیرالمومنینی
توبر زهرا و حیدر نور عینی
پس از زهرا امید زینبینی
اگرچه گفته بر زهرا کنیزی
تو جان زینب استی و عزیزی
تمام عمر خود در شور و شینی
به یاد کربلا، داغ حسینی
شنیدی کربلا خون گشته دلها
ندیدی العطش از آل طاها
شنیدی کشته گشته پور لیلا
ندیدی پیکرش شد اربا اربا
شنیدی که حسین غرق محن شد
ندیدی غرق خون ابن الحسن شد
شنیدی پیکری نقش زمین شد
ندیدی خونجگر مولای دین شد
شنیدی جان عباست فدا شد
ندیدی هر دو دست او جدا شد
شنیدی غنچه ای گردیده پرپر
ندیدی غرق در خون حلق اصغر
شنیدی شمر بر سینه نشسته
ندیدی استخوانهایش شکسته
شنیدی که تنی در خون تپیده
ندیدی که سرش از تن بریده
شنیدی پیکری در خون شناور
ندیدی پیکری عریان و بی سر
شنیدی میزدند آتش به خیمه
ندیدی غرق خون سر روی نیزه
شنیدی غربت زنها و زینب
ندیدی جان او گردیده برلب
شنیدی ماتم نور دوعینش
ندیدی ناله های واحسینش
شنیدی زخم زینب را نمک زد
ندیدی بر همه طفلان کتک زد
شنیدی آتش کین زد زبانه
ندیدی کودکان و تازیانه
شنیدی کودکان با روی نیلی
ندیدی تویتیم و ضرب سیلی
شنیدی طفل شد بی گوشواره
ندیدی گوش او گردیده پاره
شنیدی شد بدن تشییع جنازه
به زیر سم اسب و نعل تازه
شنیدی غربت ماه مدینه
ندیدی ناله و اشک سکینه
مدینه از غمت ماتم سرا شد
به پا در سوگ تو بزم عزا شد
بود پنهان زما قدر رفیعت
بهشت شیعیان خاک بقیعت
(رضا) باشد گدای کوی عباس
دعا کن تا بگیرد بوی عباس
#رحلت_حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها_
@majmaozakerine
#زمینه
زبانحال امیرالمومنین بعد از شهادت حضرت زهرا
#حسین نوری
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بند اول
سر مزارت بی تابم
میلرزه از گریه شونم
با اشکای چشمام واست
نماز و قران میخونم
دیدی چجوری آخرش
خوشیمونو به همزدن
چقد بلا سرت اومد
درست جلو چشای من
وقتی که سر قبر تو میشینم
انگاری همون روزا رو میبینم
تو کوچه شدی نقش رو زمینو
از اونروز دیگه با غمهمنشینم
یازهرا بدون تو میمیرم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بنددوم
سرمزارتانگاری
با اشک حسرت جون میدم
میدونی که توی عالم
تو بودی تنها امیدم
شدم غریب روزگار
کجایی ذوالفقار من
حالا دیگه بدون تو
خزون شده بهار من
بعد تو به درد و غصه دچارم
بعد تو چجوری طاقت بیارم
بعد تو تموم داره میشه کارم
وقتی که میبینم نیستی کنارم
یا زهرا بدون تو میمیرم کمترم
➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بندسوم
ببینکه بعد از تو زهرا
رسید به اینجا کار من
چیه ازاین دردبالاتر
که پیشنماز باشه دشمن
یه حرفی چن روزه روی
زبون اینو اون شده
پیچیده توی شهرمون
مغیره پهلوون شده
هر وقت که میبینم همسایه هارو
میافته یادم اون ثانیه هارو
آثارت هنوز باقی مونده زهرا
میبینم رد خونِ رو دیوارو
〰〰〰〰〰〰〰〰
@majmaozakerine
Ramzani-Vafate Hazrate Omolbanin1397-003.mp3
6.18M
#حاج_مجتبی_رمضانی
🎵 درون سینه دارد جا ابالفضل
شب #وفات حضرت ام البنین (س)
#واحدجدید۳۰بهمن۹۷
#وفات_حضرت_ام_البنین_س
@majmaozakerine