#امیرالمومنین علیه السلام
#شهادت_امیرالمؤمنین علیه السلام
#مرثیه_شهادت_امیرالمؤمنین علیه السلام
⚫️مثنوی شهادت امیر المومنین علیه السلام (دشتی)
امشب زمین وآسمان را غم گرفته
با نالة محزون زینب دم گرفته
بابای ِ ما حاجت روا می گردی امشب
از داغِ سی ساله رها می گردی امشب
از خونِ سر بر رخ حنا می بندی امشب
چشمانِ خود بستی ولی می خندی امشب
امشب دگر وا می شود دستانِ بسته
چشمِ انتظارت مادرم پهلوشکسته
باید که امشب زخم، چون مادر بِبَندم
باچادرِ زهرا سرِ حیدر بِبَندم
باآهِ خود آتش کشیدی آسمان را
دورِ دهانِ خود بچرخانی زبان را
اِذنم دهی بایاد کوچه ای عزیزم
خاکِ تمام ِ کوفه را بر سر بریم
من خاطراتی تلخ از بیمار دارم
لبهایِ خود را رویِ زخمت می گذارم
با پاکشیدن بر زمین ،تو در بَرِ خود
بازی نکن با گیسوانِ دخترِ خود
بارِ دگر بر زخمِ ما مَرهَم نیامد
چون پهلویِ مادر سرِ تو هم نیامد
من نذر کردم مثلِ پیشانیت بابا
درشهرِ کوفه بشکند دشمن سرم را
با بودنِ تو حرمت من حفظ گردد
ای کاش دیگر زینب اینجا برنگردد
اصلا بَدَم می آید از این شهرِ ویران
ای کاش بعد از تو بمیرم من پدرجان
در نیزه سازی جمله قهّارند اینان
وقتِ غنیمت گُرگِ بازارند اینان
پرتابِ سنگِ کوفه مشهور است بابا
حتی هدف بر نیزه ای دور است بابا
ترسم غرورِ دخترِ تو لطمه بیند
راسُ حسینم روی خاکستر نشیند
چشمِ حرامی ها ببندد دست و پایم
بوسیدنِ او دردِ سر گردد برایم
می دانم آخر قبلة سیار گردم
آواره بین کوچه و بازار گردم
جز سفره تو دست بر نانی نبُردم
یک تکه حتی نانِ خیراتی نخوردم
می ترسم اینجا کوفیان فکر چه چیزند
درپیش پایم نان و خرمایی بریزند
#قاسم_نعمتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با یه درد سی ساله
***
با یه درد سی ساله
دل به این سفر بسته
.
شال زردشو
باز به دور سر بسته
.
با یه دنیا دلتنگی
چشماشو به در دوخته
.
سر میذاره آروم
رو چادر سوخته
.
بی بهونه پر از تلاطمه
توی فکر بهشت و هیزمه
هیزمی که تو دست مردمه
ای وای
.
دونه دونه درای بسته رو
یادش اومد نگاه خسته رو
روضه های در شکسته رو
ای وای
.
ای وای ای وای ای وای
.
چشماشو که می بنده
محسنش رو می بینه
.
می کشه همه ش
آه حسرت از سینه
.
دستای حسن تویِ
دستایی که می شد سرد
.
راه خونه رو مثل زهرا
گم می کرد
.
توی کوچه هوای فاطمه
توی خونه صدای فاطمه
باز می خونه برای فاطمه
ای وای
.
توی کوچه عزیزشو زدن
یادش اومد تو خونه ش اومدن
گریه می کرد با گریه ی حسن
ای وای
.
ای وای ای وای ای وای
.
جایی رو نمی بینه
خیلی خون ازش رفته
.
چشمایی که تا
روضه ی عطش رفته
.
غصه می خوره زینب
رفته طاقتش دیگه
.
با زبون روزه
حسین حسین میگه
.
بی قراره عقیله العرب
فکر یاره تموم روز و شب
روضه داره حسین تشنه لب
ای وای
.
کربلا و شهید بی کفن
خیمه گاه و دویدن یه زن
قتلگاه و یه تیکه پیرهن
ای وای
ای وای ای وای ای وای
➖➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین