هدایت شده از روضه دفتری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#روضه روز یازدهم محرم
#روضه امام حسین (ع)
بسم الله الرحمن الرحیم
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم
ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَین
⬅️آجر و مزده شما برادران و خواهران عزاداران با بی بی دوعالم فاطمه (س)انشاالله آبروی ابا عبدالله در هر گوشه ای از این مجلس ومحفل نشسته آید حاجت روا بشیدروز یازدهم محرم است
عزیزان عزادار محرم تمام شد تا سال آینده ویک محرم دیگر معلوم نیست زنده باشیم یا نه بگید خدایا شاکرم که توانستم خوب برای ابا عبدالله عزاداری کنیم روضه برات بخونم همه اموات فیض ببرند
♦️این دل تنگم هوای کربلا دارد حسین
♦️ مرغ جانم میل دیدار ترا دارد حسین
♦️سالها دم از تو و کربلایت می زنم
♦️ گر شود قسمت مرا صد بار جادارد حسین
♦️گر که هستم رو سیاه اما بود مویم سپید
♦️ این سپیدی با تو بودن را ندا دارد حسین
♦️گر چه هنگام نماز کعبه باشد پیش رو
♦️ قبله ای جز کربلا دل در کجا دارد حسین
♦️هر چه بشکست از بها افتاد غیر از دل که دل
♦️ چون شکست از داغ تو قدر و بها دارد حسین
♦️می شود آیا که مژگانم کند جارو کشی
♦️خاک پاک زائرت را چون شفا دارد حسین
♦️ کی شود گوشه قبرت را ببرگیرم چو جان
♦️ در میان قتلگاه مردن صفا دارد حسین
⬅️روز یازدهم محرم است ، روز عزا ست ، امروز امام زمان عزادار است برای عمه اش زینب گریه می کند
همون بانویی که با تن خسته و دلی پر از داغ و دلتنگی حسینش،
همه
زن و بچه ها را سوار کرد ، اما کسی نیست خود زینب را سوار کند یک وقت دیدند
زینب سرش را برگرداند ، طرف گودال قتلگاه صدا زد : حسین جان پاشو زینبت را
سوار کن ، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره برادر،(یاد امام ، شهدا ،
اموات فیض ببرند ) . صدا زد : (داداش!
حسین جان
🔸اگر کشتند چرا خاکت نکردند
🔸کفن بر جسم صدچاکت نکردند
🔻خواهرت بمیره حسین جان!
🔻با لب تشنه شهیدت کردند
🔸اگر کشتند چرا آبت ندادند
🔸چرا زان در نایابت ندادند
روزیازدهم برسر نعش پاک برادر با بدن پر از جای تازیانه و دلی سوخته جوری گریه نمیکرد و مرثیه نمیخواند که دشمن هم با او به گریه بیفتد. مگر چه کردند با اولاد پیغمبر؟ هم حرمت حسین را شکستند. جسارت کردند و بدنش بی کفن و عریان ... لگدکوب سم اسب ... بر جنازه های خودشون نمازخوندند اما شهدای حسینی و بدن حسین روی خاک ... حرمت اهل بیتش را هم شکستند... جسارتها کردند .
وقتی از قتلگاه عبورشون دادند) زینب صدامیزد برادرجان حسین جان
چرا انگشت و انگشتر نداری چرا عَمّامه بر سر نداری
چرا این حنجرت خشک است و بی آب مگر عباس آب آور نداری
زبان بگشوده زخم سینه تو مگر ای کشته تو مادر نداری
یک وقت دختر امام حسین از تو محمل صدا زد : بابا پاشو ببین دارند عمه ام را تازیانه می زنند .
حسین آرام جانم..حسین روح وروانم
الا لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون
احمد بهزادی
التماس دعا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی محمد علی رضایی
#کربلایی_محمد_علی_رضایی
#زمینه
#شب_دوازدهم
#امام_سجاد_ع
ذکر رو لب رضا بقضائک
روی نی سر بدیدم یکایک
شد عدو انگشترت رو
بابا مالک
نبودی شاه بی کفن
شمر بد دهن
با تازیونه
نبودی پاره پاره تن
عمه رو زدن
با تازیونه
مانده ای با هزاران جراحت
مانده ام ناخوش و با کسالت
مانده ام با داغ ناموس و اسارت
تورو کشتن برا ثواب
خارجی خطاب
کردن ماهارو
چه جرمی گشتن ارتکاب
بابا با طناب
بستن ماهارو
خیمه ی سوخته جای رقیه ت
دامنش سوخته بابا رقیه ت
همسفر شد با حرامی ها رقیه ت
کسی نیست پا کنه رکاب
واسه ی رباب
برای زینب
از این غم دق کنم کمه
ابر اشکمه
برای زینب
@mohamadalirezaie
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی محمد علی رضایی
197.3K
هدایت شده از سبک و شعر کربلایی محمد علی رضایی
200.1K
#نوحه_زمزمه_سینه_زنی
#شهادت_امام_سجاد_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:خوش اومدی تو از سفر بابا...
ســــیّد ساجــــدین ، ســــلام آقا
زینـــــت عابــــدین ، ســـلام آقا
کشــــته زهــــرکین ، ســــلام آقا
(امام سجاد)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غریـــب آقــام وای[۲]
فـــــدای غـــربــــت مـــــزار تو
شمع و چـراغــی نیست کنار تو
مدیـــنه گشـــته غصــــه دار تو
(امام سجاد)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غــریب آقـــام وای[۲]
راوی روضـــــه های عاشــــورا
حــــامی و یار زینــــب کبــــرا
می خوندی خطـــبه های بی پروا
(میون اعدا)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غریب آقام وای[۲]
خــــاطره ی غنچـــــه پرپر رو
سه شعبــه و حنجــــر اصغــــر رو
پیکـــــر ِ غــــرقِ خـــونِ اکبر رو
(نبردی از یاد)
غریب آقـــام غریب آقام ای وای(۳)
غـــریب آقــام وای[۲]
روزه بودی تمــــوم مــاه و سال
آب که می دیدی می شدی بی حال
زنده می شــــد خاطــــره گودال
(غریبی آقا)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غریب آقـــام وای[۲]
وقتی آتیش به خیمـــه ها افتاد
هـمهمه بیـــن بچــــــه ها افتاد
عمـــــه بــه خاطــرت زِ پا افتاد
(غریبی آقا)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غـــــریب آقـــام وای[۲]
بیمــــار دشــــت کــــربلا بودی
اســــــیـر زنجـــیـــر بلا بودی
بـــه روی ناقــــه ها رهـــا بودی
(عزیز زینب)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غـــریــب آقام وای[۲]
ناله زدیــــم زِ غصــــه های تو
فــــدای آه و گـــــریه های تو
عـــــزا گـــرفتــه ایــم برای تو
(امام سجاد)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غریــب آقــــام وای[۲]
صـحـیفــه گشــــتـه یادگار تو
حـاصــــل قلــب بـی قــــرار تو
ذکــر و دعـــا همیـشـــــه یار تو
(امام سجاد)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غریب آقـــــام وای[۲]
امان زِ شــام و مـــردمانی خوار
جســــارتی که شــــد ســرِ بازار
رحمـی نشــــد و به این تن بیمار
(غریبی آقا)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غــــریب آقـــام وای[۲]
یه عمری سر کـردی ، با این غمها
به یاد مظلومیت بابا
می خوندی روضــه های عاشورا
(غریب حســـین جان)
غریب آقام غریب آقام ای وای(۳)
غریب آقام وای[۲]
شعر:رقیه سعیدی(کیمیا)
➖➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
به نام خدا
#شب_دوازدهم_محرم
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:سلام آقا،که الان روبروتونم
~~~~
سلام آقا ، پناه عالم و آدم
سلام آقا ، عزیز حضرت خاتم
(بیا مهدی بیا مهدی)
بیا آقا ، که تو درمان هر دردی
چی میشه که ، همین جمعه تو برگردی
(بیا مهدی بیا مهدی)
دوباره جمعه و دلتنگ دلدارم
به غیر از تو ، بگو آقا کیو دارم
(بیا مهدی بیا مهدی)
گل نرگس، غریب و خسته و تنها
عزادارِ شهید روز عاشورا
(گل نرگس گل طاها)
اباصالح ، قرار بی قرارانی
کویرم من ، ولی تو عین بارانی
(اباصالح اباصالح)
ببار بارون ، که چشمام رنگ غم داره
به یاد جَدّ عطشان تو می باره
(حسین جانم حسین جانم)
~~~~
رقیه سعیدی کیمیا
➖➖➖➖➖➖
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
194.1K
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شب_دوازدهم_محرم
#زمزمه
🎤کربلایی یاسین قنبری
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
بسم رب الحسین(۱۲)
#نوحه_زمزمه
#شب_دوازدهم_محرم
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
#سبک:به سمت گودال از خیمه دویدم من...
─═༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═─
دوباره چشمــای گریونِ یک خــواهر
به سمتِ گوداله به سمت یک پیکــر
میگـــه خــداحــافـــظ بـــرادرِ زینب
ســرت شــده داداش، همسفـر زینب
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
کجا برم بی تو که تکیه گاهم نیست
قافله سالار و پشت و پناهم نیست
تنت رو تا دیدم رو خاک این صحرا
ناله کشیـــدم باز به آه و واویــلا
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
سرت به نِیْ دیدم از نفــس افتـادم
شکستــه قلبـــم رو ، صدای فریادم
پاشو ببین داداش رخت اسارت رو
صورت نیلی رو زخــم جسـارت رو
گریه طفــلان بر، ناقـهٔ بی محمل
نالــه و افغــان دختـر خونیــن دل
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
نگاهی کرد سمت علقمه با حسرت
صدا زد ای کوه عشق و وفا،غیرت
میون نامحـرم بی کس و بی یارم
پاشـو ابوفاضــل پاشـو علمــدارم
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
از این همـه غربت آه و فغان دارم
همسفـری مثل شمــر وسنان دارم
خنـــدهٔ نامحــرم می دهـــد آزارم
می کُشـــد از الان غصــــهٔ بازارم
غــریب خـواهـر وای (۴)
𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═══•••─
رقیه سعیدی(کیمیا)
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
سر داشته ای؟
آن روز که وقت ذبح گردنها بود
یادت که نرفته زینبت تنها بود
یادت که نرفته رفتی و جا ماندم
ناموس تو بین کوی و برزن ها بود
آن روز که روی خاک جان می دادی
کشتی تو مرا سر به #سنان می دادی؟
می خواست که جان من در آید وقتی
سر را به سر نیزه نشان می دادی
می گردم و از گل خبری نیست که نیست
حتی ز گلابش اثری نیست که نیست
ناگاه بدیدم که من از با غ گلم
جا مانده بجز مشت پری نیست که نیست
دیدم که لباس را تو برداشته ای
دیدم به زمین لاله ی خون کاشته ای
آنگونه بریده اند سر از تن تو
انگار نه انگار که سر داشته ای
گفتم که بگو برادرم هستی تو
با من تو بگو تاج سرم هستی تو
هنگام وداع پیکرت خسته نبود
آیا که #حسین (ع) مادرم هستی تو
گفتم که بگو مادر تو #زهرا (س) نیست؟
آیا که پدربزرگ تو طه (ص) نیست؟
ای زینت دوش #مصطفی بر خاکی؟
برخیز که جایگاه تو اینجا نیست
من می روم و همره من می آیی
ای سر به روی نی چقَدَر زیبایی
باید که سرت بلند و بالا باشد
باید که بدانند که تو آقایی
#جواد_محمودآبادی
کانال روضه دفتری👇
روضه های آماده و کامل از ابتدا تا انتها
استفاده از جملات عامیانه و کاربردی
متن مداحی به همراه صوت (نوحه، سینه زنی، مولودی) با توجه به مناسبت های پیش رو
@roze_daftari
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از کانال سخنرانی وحدیث مجمع الذاکرین ع ایتا
#امام_سجاد_علیه_السلام
#مصیبت_دفن_اجساد_مطهر
🩸آمدن إمام سجاد علیهالسلام برای دفن پیکر مطهر سیدالشهداء علیهالسلام و شهدای کربلا... | خاک و خورشید، چه بر سر پیکر مطهر شهدای کربلا آورده بود...
در نقلها آمده است:
🥀 بعد از که گذشت سه روز از عاشورا وقتی که بنی اسد، بر بالای بدن پاک و مطهر سیدالشهدا علیهالسلام رسیدند، او از روی نشانه های امامت و نوری که از او ساطع میشد، شناختند. دور پیکر امام علیهالسلام را گرفتند و شروع به گریه و زاری در اطراف او کردند.
📋 و حٰاوَلوا تَحريكَ عضوٍ من أعضائه، فلَم يَتمكّنوا.
▪️سعی کردند یکی از اعضای او را جابجا کنند، اما نتوانستند.
🥀 یکی از آنها گفت: چگونه ما می توانیم این بدنها را دفن کنیم؟! ما از کجا میدانیم که هر جسد از آن کیست؟!
📋 و هُم كما تَرونَ جُثثٌ بلا رؤوس، قد غَيّرتْ مَعالمَهُم الشّمسُ و التّرابُ
▪️خودتان هم میبینید که اینها اجسادی هستند بدون سر؛ خاک و خورشید، وضعشان پریشان کرده است.
🥀 در همین حینی که مشغول صحبت باهم بودند، سواری را مشاهده کردند که نزدیک آن ها می آمد و نقاب بر صورت زده بود. آن ها _به گمان اینکه این سوار از بنی امیه است _ از اجساد فاصله گرفتند و دیدند که آن مرد از اسب پیاده شد و در حالی که کمرش، منحنی شده، آرام آرام از کنار اجساد، رد میشد؛
📋 حتّى إذا وَقعَ نَظرَهُ على جسدِ الحسين رَمَى بِنَفسِه عليه، و احتَضَنه، و جعلَ يَشمّه تارةً، و يُقبّله أخرى، و هو يَبكي و قد بَلّ لِثامُه مِن دموع عينيه،
▪️تا اینکه که چشمش به بدن امام حسین علیهالسلام افتاد ، پیش آمد و خود را بر آن انداخت ، آن را در آغوش گرفت و شروع کرد به گریه کردن.گاهی آن ها را می بوسید و گاهی آن را می بویید. آن قدر گریه کرد تا نقاب چهره اش، خیس از اشک شد و می فرمود:
📋 «يا أبتاه بِقَتلك قَرّتْ عيونُ الشّامتين، يا أبتاه بِقتلك فَرِحت بنو أميّة، يا أبتاه بعدك طالَ حُزنُنا، يا أبتاه بعدك طالَ كَربُنا»
▪️پدرجان! با کشتن تو، چشم های مردم کوفه و شام، روشن شد. پدرجان! با کشتن تو، بنی امیه خوشحال شدند. پدرجان بعد از تو اندوه ما طولانی است و غصه هایمان تمامی ندارد.
🥀 سپس رو به بنی اسد کردند و به آنها فرمودند: چرا دور و بر این اجساد ایستادهاید؟ گفتند: ما آمدیم آن را تماشا کنیم.حضرت فرمود: قصد شما چه بود؟ آنها گفتند: بدان ، ای برادر ، اکنون ما آنچه را در دل خود داریم در مورد آن جنازه ها به تو می گوییم.
🥀 ما آمدهایم تا جسد امام حسین علیهالسلام و اصحاب او را به خاک بسپاریم و مشغول این کار بودیم که تو از دور نمایان شدی و ما به گمان اینکه تو از اصحاب بنی امیه هستی، دست از کار کشیدیم.
🥀 سپس امام علیه السلام ، خطی را روی زمین کشیدند و رو به بنی اسد کرده و فرمودند: اینجا را حفر کنید. بنی اسد مشغول حفر شدند. سپس حضرت دستور دادند که هفده جسد را در آن حفره به خاک بسپارند. سپس کمی آن طرف تر خطی را روی زمین کشیدند و دستور دادند تا آن جا را حفر کنند و باقی جسدها را در آن به خاک بسپارند به جز یک جسد را...
📚مقتل الحسین علیهالسلام، بحرالعلوم ص۴۶۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شب_دوازدهم_محرم_به_روایتی🏴
#شهادت_امام_سجاد_علیهالسلام🏴
⚫آسمون اشکامو دیده
⚫نالههام به عرش رسیده
◾آبرو گرفته دین از
◾خونی که از سلسله چکیده
▪ 🥀یا حضرت سجاد ع
▪🖤سلام برآقایی که
▪🥀آب می دیــــــد
▪🖤به فکر فرو میرفت
▪🥀نوزاد می دیـــــد
▪🖤اشک می ریخـــت
▪🥀طفلان و کودکان را
▪🖤می دید ناله می کرد.
▪🥀شهادت جانسوز امام
▪🖤سجاد(ع) به پیشگاه امام زمان عج وشما اعضای محترم
#ابر_گروه_مجمع_الذاکرین_اهلبیت_ع وکانال های مربوطه
تسلیت باد🖤
🌱⃟🌸๛
=====🍃🌺🍃=====
🖤الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَجْ🖤
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
غزل مدح و مرثیه امام سجّاد علیه السلام
تو خطبه خواندی و ملائک پَر درآوردند
بر منبرِ کـوفه مـگـر پـیغمبـر آوردند!!!
یک عمر مولا گفت در کوچه چه شد آخر...
در شهرِکـوفه دسـتبسته حیدر آوردند
آغاز شد خطبه پس از نام رسولُ اللّه
پس سر درآوردند که با خود سر آوردند
لحنِ علیِّ ابنِ حسینِ ابنِ علی این است
افتادهاند از پا اگـر چه لشکـر آوردند
بر دست و پایِ تو غـُل و زنجیرهایی بود
که دستشان با هـر دعـای تو بَر آوردند
دیدنـد مثـل مـادرت ساکـت نخواهی شد
بر روی نیـزه پیشِ رویِ تو سر آوردند
عالَـم فدای گریههایـت حضرتِ سجـّاد
در چشـمهایت ندبه را با کـوثر آوردند
#شهادت #کوفه #غزل #یا_زین_العابدین #امام_سجاد_علیه_السلام #مدح_مرثیه
#حسین_ایمانی
#روضه_حضرت_زینب_س
#دوزادهم_محرم
🏴السلام علیک یا اباعبدالله
▪️زینب آمد سنگ ها را زد کنار
▪️باغ گل را کرد پیدا زیر خار
▪️باغ گل نه،صفحه ای زآیات نور
▪️نقطه نقطه گشته از سُم ستور
▪️دید زینب ،آن صحیفه دیدنیست
▪️یک به یک آیات آن بوسیدنیست
▪️خواست بوسد جای بوسیدن نداشت
▪️لعل لب بر حنجرِ خونین گذاشت
بدن رو زیر تلی ازسنگ،تیر ،شمشیر ،نیزه شکسته ها دفن کرده بودند
امروز ازصبح تا غروب کار زینب همین بود
کوس رهیل رو که امروز صبح زدند
گفتن اسرا سوار بشند از کربلا بریم،
اما همه ی ارباب مقاتل نوشتند ،
غروب بود از کربلا رفتند
یعنی ازصبح تا غروب زینب داره این بدن رو زیارت میکنه
یه نگاه کرد دید اصلا این بدن قابل بغل کردن نیست
دست میبره زیر بدن
هرنقطه ای رو که بالا میبره
یه نقطه ی دیگه زمین میفته
یعنی بدن کاملا متلاشی شده
فَوَجَدَتهُم مَکبُوبََا عَلَی وَجهِه ...
دید یه بدنی به رو روی سینه ،
روی خاک گرم کربلا افتاده
وَ هُوَ جُثَّتُه بِلا رَأس...سر نداره
یــــاصاحب الزمان
عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتند حتی اسب های لشگر دشمن هم برای زینب گریه کردند
حسیـــــــن....
حَتَّی تَسیر دُموعَ الخُیُول عَلَی هَوافِرِها....
اشک هاشون میریخت روی سُمّشون
اما ی عده ایستاده بودند و میخندیدند
شروع کرد با این بدن حرف زدن،
آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین امروزه
اربعین هم برگشت تربت رو زیارت کرد
لذا امروز آخرین زیارت حسینه
چون یک سال ونیم بعد هم دیگه کربلا نیومد از داغ حسینش دق کرد و جان داد
لذا میخواد حقش رو ادا کنه
گفت داداش
▪️ای زِ دور خردسالی یاورم
▪️یاد داری در کنار مادرم
▪️ماه رخسارت زِ من دل می ربود
▪️تا برد خوابم نگاهم بر تو بود
▪️یاد داری شامگاهی باحسن
▪️راه پیمودید دوشادوش من
▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی
▪️تا نباشد گرد من نامحرمی
حسیـــــــن..
داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن، وقتی میخواستید من رو ببرید حرم پیغمبر
چجوری میبردید
بابام علی جلو میرفت شما دوطرف من حلقه میزدید
به قنبر میگفت قنبر
برو چراغ های حرم پیغمبر رو هم کم کن
شبانه من رو میبردید
یه روز داداشم حسن پرسید بابا
چرا ما زیارت میریم روز میریم ،
خواهرم شب میره
با این تشریفات میره
فرمود حسن جان همه این کارها برا اینه مبادا نامحرمی قدو قامت زینب رو ببینه
یــــــاصاحب الزمــــــــان...
حالا امروز همین زینب میخواد از کربلا بره
گفت داداش
▪️غافل از،خواهر نَگردیدی دَمی ،
▪️تا مباشد گرد من نامحرمی
▪️حال بین نامحرمان گرد مَنَند
▪️خنده بر زخم درونم میزنند
حسیـــــن .....
▪️نیست عباس وعلی اکبرت
▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت...
حالا میخواد سوار بشه
ان شاءالله گریه هامون با گریه ی شامگاهی مهدی زهرا س عجین بشه
سنان ابن اَنس میگه
عمر سعد من رو مأمور کرد
سربازات رو بردار دور این زن وبچه حلقه بزن
حالا خانم میخواد اهل بیت رو سوار کنه
یه نگاه به من کرد
یه نگاه ب عمر سعد
فرمود
اَما تَستَحیُونَ مِن الله وَرَسُوله ..
شما حیا نمیکنید
نَحنُ بَناتُ الرَّسول...
ما بچه های پبغمبریم ،
نگاه کردن نداره
با این تشر زینبی ،
من سربازام رو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم
اما خودم داشتم میدیدم واقعه رو...
دونه دونه همه رو سوار کرد
نوبت رسید به زین العابدین
زیر بغل امام زمانش رو گرفت
حضرت فرمود عمه جان من وظیفمه عمه تو رو سوار کنم
امام سجاد زانو زد
یاصاحب الزمان
سنانمیگه من داشتم میدیدم تا زینب پاشو گذاشت رو زانوی زین العابدین ،امام سجاد نتونست تحمل کنه
پاهاش لرزید
چنان با صورت به زمین خورد...
حسیـــــــــــن.....
==================
Rozeh.Shab 12.Beytozahra97.mp3
10.12M
#روضه_حضرت_زینب_س
دوازدهم محرم
🎤حجتالاسلام والمسلمین میرزامحمدی
.
#واحد
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
(زبانحال خواهربه برادر!)👇
مـیروم و نمیرود از سر کوی تـو دلم
زنده به ظاهرم ولی داغ تـو گشته قاتلم
من به میان مقتل و تو بـه کنـار محملم
نعش تو روی سینهام رأس تو در مقابلم
دوش فقط تو بودهای حرف دل شکستهام
شـاهد گفتـهام بــوَد نافلـة نشستهام
****
سینه، ریاض زخم تن، دل شده کربلای تو
روی به هر طرف کنم، میدوم از قفای تو
اشک روان مـن شده مرهم زخمهای تو
خندة دشمنان بـه مـن گریة من برای تو
حال که رفتم از برت باش به یاد خواهرت
از ره دور میزنم بوسه به زخم حنجرت
ای به لبان خشک من، جانِ به لب رسیدهات
مانـده نشـانِ بوسـهام بـر گلوی بــریدهات
رفتم و مانده در برم جسم به خون کشیدهات
نیست رفیق نیمـه ره خواهـر داغدیـدهات
به دوریات رضا شوم؟- نه، به خدا نمیشوم
من کـه بـه اختیار خود از تو جدا نمیشوم
****
زبانحال برادر به خواهر!👇
خواهـر داغدیدهام دست خدا به همرهت
بـار بـلا کشیدهام دست خدا بـه همرهت
زخم زبان شنیدهام دست خدا به همرهت
سرو ز غم خمیدهام دست خدا به همرهت
یگانـه دختـر عـلی حسین دیـگر علی
محمل تو در این سفر هماره سنگـر علی
****
تـو طایران خستـه را ز آشیانـه میبـری
هـزار کـوه ابتـلا بـه روی شانـه میبـری
در این سفر ز کعب نی به تن نشانه میبری
بـار امـانت مـرا بــه تازیانــه میبـری
لحظهبهلحظه خون به دل بهر اسارتتکنم
منتظرم کـه بـاز هم کوفـه زیارتت کنم
تو کوفه را مُسَخَّر از منطق جانفزا کنی
به ذوالفقار نطق خود مُعْجِز مرتضا کنی
تو بعد از این حسین را فاتح کربلا کنی
تـو در نمـاز نافلـه حسین را دعا کنی
دمی که ظلمِ خصم را نطق تو بر ملا کند
سـر بریدهام تـو را بـر سر نی دعا کند
✍️غلامرضاسازگار
👇
#امام_زمان_عج_مناجات_شهادت_امام_سجاد_ع
#امام_سجاد_ع_مصائب
این نسخه را عمل کن و آویزه کن به گوش
جز در رضای حضرت صاحب زمان نکوش
چشمی به هم زدی و جوانی تمام شد
ای دل بگیر عبرت از آن مرد یخ فروش
لوح سیاه قلب مرا دید و دم نزد
شرمنده ام من از رخ مولای پرده پوش
گویید با امام زمان از غم فراق
دیگر برای گریه کنانش نمانده هوش
گریه نکرد آن که به جد مطهرش
والله هست معرفتش کمتر از وحوش
بار گناه و معصیتش ریخت بر زمین
هر کس کشید بار غمش را به روی دوش
**
جانم فدای داغ امامی که بین تب
می سوخت بین خیمه و داغش نشد خموش
مقتل نوشته است که زین العباد را
بستند بین سلسله بر مرکبی چموش
لعنت به شمر، حضرت سجاد هرچه گفت:
از خیمه دور باش، حرامی نکرد گوش
تبدار بود و روضه ی ناموس را چشید
آمد میان سلسله خون در رگش به جوش
شاعر: #محمدجواد_شیرازی