eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
367 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5985403712888112415.mp3
3.79M
🎵 نوکرتم فداییِ مادرتم (زمینه) پای منبر اباعبدالله ٫ پابه‌پای نوکرا میشینم  وقتی که ذکر حسین میگیرم ٫ خودمو تو کربلا میبینم اونقدر میگم حسین تا آخر ٫ با خصائصِ حسین آشنا شم کاشکی با امام زمانم روزی ٫ توی بین‌الحرمین آشنا شم یاحسین میگم، بمیرم تو روضه‌هاش خدا کنه یاحسین میگم، فاطمه برای من دعا کنه یاحسین میگم، روزیِ منم یه کربلا کنه "نوکرتم نوکرتم، فدایی مادرتم" آقاجون تو در خودت جمع کردی ٫ همه خوبیا رو به تنهایی کمه هر روز اگه شاکر باشم ٫ خدا رو به این همه زیبایی هرچی که تو بگی پاش میمونم ٫ کم نمیشه دیگه صبرم با تو سختی راه سعادت با من ٫ سختی فشار قبرم با تو با تو ترسی از، وحشت روز قیامت ندارم من کنارتم، بیا قول بده بمونی کنارم وقت مردنم، سرمو به روی زانوت بذارم یاحسین میگم، بمیرم تو روضه‌هاش خدا کنه یاحسین میگم، فاطمه برای من دعا کنه یاحسین میگم، روزیِ منم یه کربلا کنه "نوکرتم نوکرتم، فدایی مادرتم" دست مادرا رو باید بوسید ٫ ما رو به حسینیه آوردن تا که ما گُل بکنیم تو هیئت ٫ خودشونو پای ما پژمردن چقدر خوبه که آقا مارو ٫ ز اضافه‌ی گِلِ تو ساختن سربلندن اون گداهایی که ٫ خودشونو پای تو انداختن منِ سر به زیر، سرفرازم به مقام نوکری دستمو بگیر، من که رو نمیزنم به هر دری مثه اکبرت، واسه من هم بکن آقا پدری یاحسین میگم، بمیرم تو روضه‌هاش خدا کنه یاحسین میگم، فاطمه برای من دعا کنه یاحسین میگم، روزیِ منم یه کربلا کنه "نوکرتم نوکرتم، فدایی مادرتم
4_5985403712888112414.mp3
6.79M
🎵 برگرد داره میباره اشکِ دخترت (زمینه)   🥀🥀🥀🥀🥀 فاطمه ببین گریونم روضه ی تو رو می خونم بی تو من چطور آروم بمونم برگرد داره می باره اشک ِ دخترت برگرد به جون این شهیدِ بی سرت برگرد تا که خونه بازم صفا بگیره برگرد نبودنت دلم رو میشکنه برگرد غمت آتیش به جونم میزنه برگرد با دیدنت دلم جلا بگیره رفتی زدستای علی، وای در پیشِ چشمای علی، وای برگرد زهرایِ علی، وای... باز دارن میدن آزارت  🥀🥀🥀🥀 بچه هات سیاه پوشیدن گریه کردن ورنجیدن چندشبی میشه که نخوابیدن برگردنباشی کی اشکاموپاک کنه برگردخداجای تومن روخاک کنه برگردتااینکه بچه هات آروم بگیرن برگردنزارکه من بیفتم از نفس برگردخونه شده عین قفس برگرداگه نباشی بچه هات میگیرن تو جون دادی پای علی پرپرشدی جای علی برگردزهرای علی 🙏 شادی روح حاج قاسم سلیمانی
مداحی آنلاین - داستان اعجاز - استاد عالی.mp3
3.12M
ایام_فاطمیه داستان اعجاز سخنرانی بسیار شنیدنی حجت الاسلام عالی حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
مداحی آنلاین - سه خصلت حضرت زهرا - استاد رفیعی.mp3
2.08M
🏴 ♨️سه خصلت حضرت زهرا(س) 👌 بسیار شنیدنی 🎤حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
🔴 مرحوم شیخ رجبعلی خیاط: 🔵 امام زمان علیه السلام دنبال رفیق میگرده، خوب شو؛ خودش میاد و پیدات میکنه. ─┅─═🍃🌹🍃═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحة حضرت زهرا سلام الله علیها بانویِ – دوعالمی – تکیه گهِ شیر خدا دست ما – به دامنت – شفیعة روز ِ جزا ای اولین مدافع حرم شبیه تو فدایِ رهبرم تمام فخر من همین شده هردو جهان توئی تو مادرم پشت و پناهِ مرتضی - سیدتی یازهرا پشت در – صدا زدی – به چشم تر – فضه بیا ای بانو– به راهِ دین – محسن تو –گشته فدا ز بسکه با تو وعلی بدند برای کشتن تو آمدند شکسته شد غرور شوهرت میان خانه تا تورا زدند چه آمده سرِ شما – سیدتی یازهرا حورایِ بهشتی و شدی اسیرِ شعله ها مانده بر صورت تو نشانه ای ز ضربه ها چه شد سفارشات مصطفی به چادر تو مانده جای پا شکسته بازوی تو باغلاف شدی چگونه از علی جدا افتادی دگر زپا – سیدتی یازهرا
غزل بعد از شهادت همسايه ها ، مَردُم ، دگر راحت بخوابيد زهراي من رفته سفر راحت بخوابيد آن دختري كه باعث آزارتان بود مهمان شده نزد پدر راحت بخوابيد با دست خود هستي خود را دفن كردم شد پير خيبر بي سپر راحت بخوابيد ديگر نمي آيد صداي آه آهش از درد پهلو تا سحر راحت بخوابيد فكر خبر بوديد از بيمار بدحال جان داد زهرا بي خبر راحت بخوابيد بانوي من با سينة مجروح رفت و ... من ماندم و اين ميخِ در راحت بخوابيد حورية انسيه كه سيلي نمي خواست كشتند او را در گذر راحت بخوابيد باخنده هستيِ مرا آتش كشيدند دامان زهرا شعله ور راحت بخوابيد دل تنگم و ديدار يارم مي روم من هر نيمه شب با چشم تر راحت بخوابيد
یازهراسلام الله علیها سر تا سر وجود مرا غم فرا گرفت آتش کشید شعله و دور مرا گرفت شکر خدا که دود به داد علی رسید امکان دیدن رخم از مرتضی گرفت تا آمدم به خویش در افتاد و میخ در از بین دنده در وسط سینه جا گرفت چون سرخ گشته بود نیامد ز جا برون تا پــــــــــــــــاشدم زجا بغلم را خدا گرفت برخواستم زجا به هواخواهی علی برروی چادرم اثراز جای پا گرفت نفرین به این زمانه ی بی معرفت چه زود ضرب قلاف جای لب مصطفی گرفت تادید بین کوچه علی نیست همرهم راه عبور تنگ مرا بی حیا گرفت یک ضربه زد دو لاله گوشم شکاف خورد نور دو دیدگان مرا بی هوا گرفت این ضرب دست آمد و پنجاه سال بعد معجر ز موی دختر من کربلا گرفت
یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم مانند علی بی کسم اَحباب ندارم پیغام مرا زود به حیدر برسانید: جز گوشه ی اَبروی تو محراب ندارم باید که بپوشانم از او چهره ی خود را با زخم و کبودی رخ مهتاب ندارم طِفلی حسنم دیده که نامرد مرا زد با گریه بمن گفت: دگر خواب ندارم فِضّه بگمانم که حسینم زده فریاد: مادر شده ام تشنه ولی آب ندارم دیدم که علی خیره به در مانده و با خود می گوید از این پس گل نایاب ندارم پنهانی و شب دفن کنید این تن من را یک دلخوشی از این دو سه اَصحاب ندارم پهلو و سر و صورت و بازو، در و مِسمار یا فِضّه خُذینی که دگر تاب ندارم 🔸شاعر: ___________ 🔹
‍ 🏴سلام.زمزمه و توسل بسیار جانسوز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیهاویژه فاطمیه 🏴 ◀️مجمع مداحان اهلبیت علیه السلام قم ▶️ ▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️▫️▪️ (سکوت خونه رو شکست صدای پای همهمه هیزم آوردن دم در (کیا؟!) همسایه های فاطمه) ۲ آتیش آوردن واسه یه در ، اونم یه عالمه (غربت مرد خونه رو ببین مادر خونه رفته پشت در) ۲ به حرمتش کسی نگاه نکرد چند نفر آخه به یک نفر به روی خاک کوچه ها یه مادری نشسته بود غرور مردِ خونه رو ضربه ی در شکسته بود صبوری و وفا و عهد دست علی رو بسته بود مادر خونه بین کوچه ها تا اشک چشمای علی رو دید میگفت جدا نمیشم از علی حتی اگه دستمو بشکنید وای مادرم ... وای مادرم *(همه زمزمه کنند ... باید یاد بگیرید ... عزادار مادر هستیدا ...) اینجا کجاست اینهمه چشم تر آمده *بدون برای چی اومدی ... خیلیا هنوز به گوششون نخورده ... گوششون زنگش به صدا درنیومده ... دلشون ولوله نشده ... فاطمیه هست ... مادر ما داره از دست میره ...* اینجا کجاست اینهمه چشم تر آمده اینجا کجاست اینهمه بی مادر آمده گر همه باشید خصم جان او من به جان باشم بلاگردان او فاطمه تنها طرفدار علیست در هجوم دشمنان یار علیست دیده پوشیدم ز جان خویشتن ای مغیره ، هرچه میخواهی بزن این در کاشانه ، این پهلوی من این غلاف تیغ ، این بازوی من من به جان زخم علی را میخرم گو چهل نامرد ریزند بر سرم گر برآید شعله از کاشانه ام ... یا که گردد قتلگاهم خانه ام ... گر شود پرپر ز جور قاتلم ... غنچه نشکفته در باغ دلم ... گر رود از ضرب سیلی هوش من ... گوشوار بشکند در گوش من ... گر شوم با کوه آتش روبه رو ... یا رود مسمار در قلبم فرو ... گر رسد در پشت در جان بر لبم ... افتم از پا پیش پای زینبم ... گر شود در لحظهٔ سقط جنین ... (یا الله یا الله) از جفای دشمنان نقش زمین ... باز میگویم به آوای جلی یاعلی و یاعلی و یاعلی ▫️کربلایی حنیف طاهری ▪️روضه حضرت زهراسلام الله علیها ▪️روضه میرالمومنین
پایانِ حیاتِ من و تو ختم به خیر است این خاصیتِ دوستیِ حضرت زهراست ... 💔
. «باز این چه شورش است که در خلق عالم است» ماه عزای فاطمه روح مُحرم است خون گریه کن ز غم،که عقیق یمن شوی رخصت دهد خدا که تو هم سینه زن شوی در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم همراه با امام زمان گریه می کنیم در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود آتش فشان غیرت ما شعله ور شود شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود وقتی که حرف کوچه و دیوار می شود لعنت به آنکه پایگذار سقیفه شد لعنت به هر کسی که به ناحق خلیفه شد لعنت بر آنکه برتن اسلام خرقه کرد این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست هر کس محب فاطمه شد،قوم وخویش ماست ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم راضی به ترک و نهی تبرا نمی شویم قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است هر کس جدا ز این دو شود،اهل بدعت است ما همکلام منکر حیدر نمی شویم «با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم» ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب کرد روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم از اما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم از جمعه ای بترس که روز سوارهاست پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست از جمعه ای بترس،که دنیا به کام ماست فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست از جمعه ای بترس،که پولاد می شویم از هرم عشق مالک ومقداد می شویم وحید قاسمی . 👉
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(به ما یاد دادن برا حضرت بلند بلند گریه کنیم...) فاطمیه السلام علیک یا فاطمه الزهرا (سلام الله علیها)
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
بند1⃣ هزار دفه زمین خوردم تا که به خونه رسیدم دنیا پیش چشمام تار شد تا چشماتو بسته دیدم نمونده واسه من راه چاره اشک چشمام تمومی نداره چی میشه از جا پاشی دوباره زهرای‌من چی میشه که وا کنی چشاتو چی میشه باز بشنوم صداتو پاشو و بغل کن بچه‌ها تو زهرای‌من پاشو همدم و یار علی پاشو دار و ندار علی پاشو ای قرار دل من پاشو که بیقراره علی جون حسن نرو نرو زهرا بی من نرو نرو بند2⃣ بچه‌ها دارن جون میدن حالشونو تماشا کن با همون صدای خستت علی رو بازم دعا کن تو بری علی تنها می‌مونه تو دنیای بی زهرا می‌مونه تنها تو موج غمها می‌مونه زهرای‌من بعد تو کی اشکامو میگیره بعد تو حیدر از دنیا سیره آرزوشه که زودتر بمیره زهرای‌من پاشو قوت زانوی من پاشو قدرت بازوی من پاشو یاس کبود علی پاشو ای گل خوشبوی من جون حسن نرو نرو زهرا بی من نرو نرو بند3⃣ زینب زانو بغل کرده یه گوشه با چشم گریون امشب از بس گریه کرده چشماش شده کاسه‌ی خون دست لرزونش به آسمونه زیر لب میگه مادر می‌مونه میزنه بازم موهامو شونه زهرای‌من پاشو ببین حال و روز مارو بغض شکسته‌ی بچه‌ها رو پاشو روشن کن این شام تارو زهرای‌من بمون امید خونه بمون دلخوشی نمی‌مونه بمون واسه داغ شهادت تو علی خیلی جوونه بمون جون حسن نرو نرو زهرا بی من نرو نرو شعر‌ و سبک: محمدجواد ابوتراب‌زاد ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ @
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
در، در خونه ی فاطمه مرز بین بهشت و جهنمِ جنگ، جنگِ بین حق و باطلِ در برای ما خط مقدمِ این طرف، توی سپاه حیدر و اون طرف، توی سپاه دشمنی میرسه، هنوز صدای فاطمه: سینه زن، با دشمنی یا با منی؟ میتونی انتخاب کنی همیشه با ولی باشی یه خورده پاتو کج بذاری دشمن علی باشی وای از این اختیار اگه تو این بازی روزگار بشیم ما هیزم کش جهنم و نشیم هم سنگر ذوالفقار (آه امان امان امان امان امان۴) شاعر: محسن عربخالقی 📢حاج مهدی رسولی 🔶در، در خونه ی فاطمه... ویژه مراسم شهادت حضرت زهرا(س) ۱۴۴۱
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
‍ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن *اگر میتونی براش گریه کنی بگو خدایا شکر...اگر میتونی براش بسوزی بگو:الحمدلله...اما اگه مثل من شدی بگو:چی کار کردی نمیتونم گریه کنم...امشب به چشمات التماس کن...بگو:یه عمری من به حرف تو گوش دادم امشب تو بیا به حرف من گوش بده....* چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد تابوت عشق خود را... *آخه میدونید که:این آخریا نمیخندید....تنها باری که دیدند میخنده اون موقعی بود که دید تابوت براش درست کردند....من بگم این حرفا رو یا نه؟! باید یه معامله ای بکنم....بگم:یا صاحب الزمان! من به اینا کاری ندارم؛مجلس مادرته...هر جا مجلس مادر باشه،پسر دم در می ایسته....همه بهش تسلیت میگن...سرسلامتی میدن...مستمع روضه تو باش وگرنه این حرفا رو نباید زد....* چیزی نمانده اسماء... تا پرکشیدن من تا گریه های حیدر... تا خنده های دشمن چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بسازد تابوت عشق خود را... تا خم کند به گریه...این دفعه میخ ها را تا پهلویم مبادا... (آه از غم غریبی) * چیزی نمانده اسماء... تا لحظه‌ای که آن دم آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید آثار درب و دیوار با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد از دورِ زخمِ مسمار (آه از غم غریبی) *شما شنیدید کتاب صحیح بخاری مهم ترین کتاب اهل سنته...یه جمله ای داره... "و کان لعلی من الناس وجه حیاة فاطمه" تا فاطمه زنده بود علی در بین مردم یه آبرویی داشت...* (آه از غم غریبی) چیزی نمانده اسماء... تا لحظه‌ای که آن دم آب روان بریزی... بر چهره ی کبودم چیزی نمانده اسماء...تا مرتضی بشوید آثار درب و دیوار با چشم خون فشانش، خون لخته ها بگیرد از دورِ زخمِ مسمار (آه از غم غریبی) * چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب *من همیشه با خودم میگم اون شبایی که بچه ها رو با هزار و یک زحمت میخوابوند امیرالمومنین؛نیمه های شب بلند میشد آروم آروم میرفت کنار قبر عزیزش.وقتی برمیگشت شاید بچه هاش بیدار بودند،همه یه گوشه ی خونه سر به دیوار گذاشتند. شاید امام حسن وقتی بابا از کنار قبر مادر برمیگشت،امیرالمومنین میدید هِی امام حسن مشت به دیوار میزنه.چرا؟زهرا جان!...* این کودکت چه دیده که هی زار میزند هی دست مشت کرده به دیوار میزند خودم دیدم که دشمن مادرم را....* چیزی نمانده اسماء...تا نیمه های یک شب یک سو حسن به گریه...یک سو حسین و زینب چیزی نمانده اسماء... تا مرتضی بگیرد تابوت من به شانه تا شرمگین سپارد ... امانت پدر را به دست او شبانه ... *مثل فرداشبی وقتی میخواست بی بی رو دفن کنه،امالی طوسی،امالی شیخ مفید هر دو روایت کردند.میگه"فَلَمّا نَفَدَ یَدَهُ مِن تُرابِ القَبْر" همچین که کار دفن تمام شد دست ها را به هم زد،خاک ها را به هم افشاند..."هاجَ بِهِ الحُزن..."غم و اندوه به قلبش هجوم آورد..." و اَرسَلَ دُموعَهُ عَلی خَدَّیه..." علی شروع کرد باز هم های های گریه کردن. بعد شروع کرد با پیغمبر حرف زدن؛ امیرالمومنین به پیامبر عرضه داشت:" لَقَد استُرجِعَتِ الوَدیعه..." یا رسول الله امانت برگردونده شد. نگفت:من امانت رو برگردوندم...شنیدید نوحه خونا میگن...جا داشت پیغمبر بگه اون دختری که من شب زفاف دست های مبارکش رو در دستان تو گذاشتم.گفتم:"یا علی! هذه ودیعةالله و ودیعة رسولِه" علی! این دختر، امانت خدا و پیغمبره. "فَاحفَظنی، وَاحْفَظِ الله فیها..." علی مراقب امانتم باش. پیغمبر که نمیگه این حرفو به علی.... ولی جا داشت اینو بگه به علی که علی! امانت من صورتش کبود بود ؟! حالا دست راستتو بلند کن به نشانه لبیک،ده مرتبه "یا زهرا..." ✍سیدمهدی سرخان بانوای گرم حاج میثم مطیعی