eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
❤️روضه یازدهم محرم❤️ بسوی شام وکوفه دل شکسته می برند ببین که زینب تو را غریب وخسته می برند همان وجود نازنین خدای صبر در زمین تمام رکن قامتش زهم گسسته می برند زیارت تو آمدم سرت نبود یا حسین مرا برای دیدن سر شکسته می برند تمام زن وبچه ها رو سوار به مرکب کرد زینب اما کسی نبود زینب کمک کنه، غصه هایش بیشتر شد این خواهر داغ دیده🌼امروز با ناله هات زینب ویاری کن🌼 یادش اومد اون روزی که وارد کربلا شد دور ناقش وگرفتند، عباس زانویش را خم کرد،علی اکبر زیر بغل عمه رو گرفت عون جعفر اومدن قاسم اومددست عمه رو گرفت با چه عزت وجلالی عقیله ی بنی هاشم وپیاده کردند حالا کسی رو نداره،غریب وتنهاست،جا داشت نگاه کنه به علقمه صدا بزنه برادر بیا کمکم کن،عباسم ببین زینب غریب و بی کس مونده. برادر جان تواینجا باش آرام خدا حافظ که من رفتم سوی شام تو بااین نوخطان نو رسیده من واین مادران داغدیده فراق واین ره دور ودرازم برادر با یتیمانت چه سازم حسین آرام جانم،حسین روح وروانم، حسین سالار زینب حسین قرآن زینب،حسینم وای حسینم..... 🍁صل الله علیک یا اباعبدالله🍁 🍂التماس دعا🍂 @majmaozakerine
هدایت شده از روضه دفتری
عصر روز یازدهم ، کاروان میخواست حرکت کنه ... امیرقافله زینبه... گفتن :کاروانتو آماده کن ...ناقه های عریان آوردن... زینب تنها...به هربدبختی بود ، تنها دونه دونه این بچه هاروسوار کرد...بعضیاشون از شتر می افتادن... بعضیاشون بدن های برهنه رو ازبالای بلندی می دیدن ،خودشونو پرت می کردن پایین... کار زینب زیادمی شد... دوباره همه رو سوار کرد...سواربرناقه های عریان کرد... زین العابدین رو سوار کرد...حالاخودش می خواد سوار شه، یاد روز دوم می افته...هیچکسی نیست زینبو کمک کنه ...رکاب بگیره براش ، یاریش کنه ... "یامجیب المضطر...بحق المضطر...اجب المضطر ونحوالمضطرون ... امن یجیب المضطراذا دعاه ..." حالا بالاخره کاروان راه افتاد ...کاروان راه افتاد...  یه وقت زینب نگاه کرد ، دید زین العابدین الان قالب تهی میکنه ...خیره خیره به این بدن پاک نگاه میکنه ...صدا زد... "یاحجة الباقین و یا ثِمال الماضین! مالی اَراک تَجودُ بِنَفسِک...؟!"  ای یادگار گذشته ها ... ای امید آینده ها ... چرا داری باجون خودت بازی می کنی ؟! توحجت خدایی ... یه وقت نگاه کرد به عمه،فرمود:عمه مگراین بدن حجت خدانیست ؟! @roze_daftari
روضه کوتاه روز یازدهم محرم ⏫⏫⏫⏫
. نوای واولدا صدای رازونیازی زطورمی آید نوای گریه زجانی صبورمی آید سری به کنج تنوراست وموسی عمران برای دیدن او سوی طورمی آید فرشتگان همه نزدیک این سرند ولی صدای گریه و زاری زدور می آید طنین بال ملائک رسد، مگرجبریل به سوی آیۀ الله ونور می آید قیامتی شده برپا ازاین همه اندوه که بیم خاستن نفخ صور می آید سرحسین به دامان مادرش زهراست نوای واولدا از تنور می آید دلی شکست زپهلو شکسته ای کاین سان صدای ریزش جام بلور می آید برای عرض ارادت «وفایی» از ره دور به آستان سلیمان چومور می آید ✍ # @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده چشمات رو هم بزاری عموت با آب بر میگرده کسی نمونده تویی دنیا مرامشو ندیده باشه فرات از اینجا دور نیست الان باید رسیده باشه الان دیگه تو آب رفته مشکشو زیر آب برده عموت میشناسی که مادر مطمعنم که آب نخورده الان شده سوار اسبش راهی خیمه های شامه بزار ببینم تو خیمه چشم همه حرم به آبه آب خنک شبیه بارون مهمون میاره برا مهمون بخواب که انتظار کم بشه تا وقتی که بیاد عموجون عامو با مشک خالی رفته کار عمو نشد نداره گریبونه نهرو میتونه بگیر تا حرم بیاره وایی اگر آب نخورده باشه جون به تنش نمونده باشه وایی اگر رو زمین بیفته از رو زمین نتونه پاشه کنار القمه شلوغه حسین تنها بین لشکر رو دامنش گرفته ارباب سر شکسته ی برادر نوحه لالایی رباب این شد بخواب مادر دورت بگرده @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❗️ابلیس هم گریه کرد . . .❗️ 🔹 پدر آیت الله سید محمدتقی مدرسی نقل می کند: عصر عاشورای سال ۶۱ هجری ، شیطانک ها دیدند که ابلیس سرکرده ی آنان، به سر و صورت می زند و می گرید. 🤔گفتند: امروز که تو باید خوشحال باشی از چه رو پریشانی و گریان؟ 🔹گفت: اشتباه بزرگی کردم که این جماعت را واداشتم که حسین را بکشند. 🔸گفتند:چطور؟ مگر تو نمی خواستی این جمع به ظاهر مسلمان ، راهی جهنم شوند؟ و مگر نشدند؟ 🔹گفت:چرا چنین شد ولی از این نکته غفلت کرده بودم که با این کار ، باب رحمت الهی به روی مردم باز می شود 👈هرکس به نحوی خود را در دستگاه حسین علیه السلام جای می دهد و از شفاعت او بهره مند می گردد. 📚منبع: داستانهای روح افزا صفحه ۱۲۷ 🙏 السلام علیک یا ابا عبدالله (ع) یا باب رحمه الله الواسعه @majmaozakerine
متن شعرامام حسين سوم شهادت دشتي سه روزه ڪه زينب قلبش.شڪسته سه روزه ڪه دستهايش گشته بسته سه روزه رقيه باباندارد به سرآن سايه ي زيباندارد سه روزه ڪه رباب درشوروشين است به ياداصغروبابش حسين است سه روزه ليلاگشته دلشڪسته زداغه اڪبرش درغم نشسته سه روزه ڪه قاسم.گرديده پرپر ڪه نجمه ميزندبرسينه.وسر سه روزه قلب شيعه بيقراره هواي هاي و.هاي،گريه داره دلمان هواي ڪرب وبلاڪرد هواي علقمه.صحن وسراڪرد
کوچ از کربلا او گوزل گوزیله بیر باخ بیزه گاه گاه قارداش که سنق دله صفادور او گوزل نگاه قارداش بو بلالی کاروانین گوگل اضطرابی چوخدور هاموسی شکسته دلدور اورک التهابی چوخدور بو سنق اورکلری آل، بولوسن ثوابی چوخدور که اولار سنق اورکده یارادان اله قارداش گور اسیر ایدوبدی دشمن نجه آل بوترابی اُپوری نجه یدا... الینی جفا طنابی قولی باغلی خسته دلده یوخودی قرار و تابی بالاوی سالوب ایاقدان ستم سپاه قارداش او شکسته دلدی لطف ایت او سنق دله صاف ویر هامی اهل کائناته خط شیوه ی وفا ویر اونا باخ محبّتیله او مریضیوه شِفا ویر که مرض توان و تابین ایلیوب تباه قارداش بیزه رافتون آزالموش سنون ای روان رافت او گوزل گوزیله گه گه باخوب ایتموسن محبّت گوزیمون و یا کسوبدور قاباقین سرشک حسرت گوره بولمورم جمالون واریم اشتباه قارداش او وفا که شرحی چوخدور او وفا کتابی سنسن فلک محبّتین هم ایشیق آفتابی سنسن دل شبده کاروانین همی ماهتابی سنسن باشیم اوسته گون گونوزده، گجه وقتی ماه قارداش بیله روبهان شامی سانوری که دستگیرم بونی بولموری که شیرِ حق آتامدی، منده شیرم منی کس اسیر ایدنمز سنون عشقیوه اسیرم آپارار منی هایاندا قورا خیمه گاه قارداش بولورم محبّت اهلی یارالی دوشر بلایه او دوزر محبّت اوسته هامی رنج و ابتلایه دوزرم سنون یولوندا اودی منده هر بلایه اولی کوه کوه غملر نظریمده کاه قارداش من او عاشقم که واردور سنون عشقیوه نیازیم سن او روح عشقسن که سنه عشقیدور ملازم بو جهان محبّت اولسا آدون اولماسا نه لازم که وفا و مهر سنسیز اولی روسیاه قارداش ره عشقیده دایانّام غم اگرچه ایللر اولسون یورولوب دایانمارام من یول اگر اوزاق تر اولسون بیله شرطیله که باشون بو یول اوسته رهبر اولسون منه خوش گلر نه قدری اولا رنج راه قارداش ندی عالم محبّت او اودیله یانماسام من ندی معنی محبّت غمی سهل سانماسام من قولی باغلی گر دالنجا باشیوین دولانماسام من یازولار وفا خطینده آدیما گناه قارداش منی ترک ایدوب گیدندن داخی قیدیمه قالان یوخ منی سن سالالی گوزدن داخی یادینه سالان یوخ غمیله دولوبدی قلبیم، غم و دردیمی آلان یوخ اودی چاره سیز آپارّام غمیمه پناه قارداش فلکه نوا گیدنده او نوالی نینوادن خیم اود دوتوب یاناندا او گون آتش جفادن آلوب اود یانان اورکلر او لهیبِ کربلادن اودی اود توکور چکنده بالا قیزلار آه قارداش او وفالیسان وفانین اوزی سنده دور یارالی او صفالیسان صفانین سوزی سنده دور یارالی بو وفالی کاروانین گوزی سنده دور یاارلی گوزیوی گوتورمه احسان ایله گاه گاه قارداش او وفالیم وفانین یولون ای وفالی بولّم دیمه من بو لوح دلدن رقم وفالی سیلّم دوشرم باشون دالنجا گیده هر دیاره گلّم اولونا ولو خرابه منه خوابگاه قارداش بو دوگولماقی ویروبدور منه درس ازلده زهرا ره دینیده دوگولماق منه چوخ گلور گوارا بیله ادّعایه اثبات اوز الیمده وار مهیّا بو کبود پیکریمدور سوزیمه گواه قارداش سنه فخردور مرامون، سنه فخردور شهادت بو عظیم نهضتونده منه فخردور اسارت منه بسدی بیله عزّت، سنه بسدی بو جلالت تاپوب هانسی باجی قارداش بیله عزّ و جاه قارداش او گوزل محاسنوندن گذر صبا دوشنده گوتورور اوزیله باهم گوزل عطریوی گیدنده سپر عنبر حسینی هامی دشت و هر دمنده آلوری او عطریدن جان هامی گل گیاه قارداش سوزی «تائبا» یازاندا یازاسان حقیقتیله اوز آقان باخار یقیناً سنه چوخ عنایتیله گینه یاز، بیله بویورموش خانمیم فصاحتیله او گوزل گوزیله بیر باخ بیزه گاه گاه قارداش شعراز؛مرحوم تائب تبریزی التماس دعا؛محمد حسینی ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ تک ضرب زنجیرزنی.سبک{همایون}.