4_6021325569516374113.mp3
1.49M
#زمینه_اربعین_حسینی
#سبک_ریان_بن_شبیب
#سلام_عریان_بدن
🔘🔘9⃣2⃣7⃣🔘🔘
☑️بنداول
سلام عریان بدن مظلوم بی کفن
ای برادر
سلام ای سر جدا ای پاره پاره تن
ای برادر
بعد تو صد بار
حسین مردم «۳»
چشم تو روشن
کتک خوردم «۳»
عزیز خواهر
غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بنددوم
چل روزه که هردم با اشک دمادم
زینب سر کرد
چِل روز با بچه هات با ناله و ماتم
زینب سر کرد
....
شدم زمین گیر
تواین چل روز«3»
از زندگی سیر
تواین چل روز«3»
عزیز خواهر
غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندسوم
رسیدم از سفر اما بی بال و پر
داداش حسین
دیدم بی حرمتی تو هرکوی و گذر
داداش حسین
دائم شنیدم
حسین دشنام «۳»
میونِ کوفه
میونِ شام «۳»
عزیز خواهر
غریب مادر
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
☑️بندچهارم
فرار بچه ها غارت خیمه ها
یادمه من
با تنه غرق خون افتادی زیر پا
یادمه من
بر دن برادر
من و هر جا
با شمر خولی
شدم هم پا
عزیز خواهر
غریب مادر
💠💠💠9⃣2⃣7⃣💠💠💠
┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•
#شعرای_ایینی
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_مجیدمرادزاده
⛈ 🦋
13.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحی جدید باسم کربلایی برای اربعین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به رقیه میگم از جاموندن😭 💔
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
Rohollah Rahimian - Emsal Arbaein.mp3
7.37M
📖امسال اربعین کجا برم
کربلایی #روحالله_رحیمیان
#اربعین
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
السلام علیک یا اباعبدالله الحسین
😭زبانحال زائر امام حسین(ع)😭
😭😭😭نوحه سنتی....
🏴🏴🏴🏴🏴
بار خود بستم به سوی کربلایت یا حسین
تا شوم پروانه ی صحن و سرایت یا حسین
یابن الزهرا آمدم تـا زائر کویت شوم
دست منِ بر دامن لطف وعطایت یا حسین
جان زهرا مادرت، بیمار و زار و خسته ام
درد آوردم در این دارالشفایت یا حسین
از گناه حُر گذشتی ای جهان قربان تو
غرق عصیان آمدم در نینوایت یا حسین
از همان روز تولد سینه زن بودم تو را
جان ارض و آسمان باشد فدایت یا حسین
تو پذیرفتی مرا تا زائر کویت شدم
ای جهان قربان ایوان طلایت یا حسین
یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)
◾السلام علی الخد التریب◾
گودال بود و اضطراب و خواهر تو
شمشیر بود و نیزه بود و پیکر تو
دیدم زبالای بلندی دشمن دون
با هر سلاحی آمده دور و برِ تو
جان از تنم بیرون شد آنجایی که دیدی
غلتیده روی خاک سَروِ اکبر تو
آمد پیام تسلیت از عرش اعلا
از ماتم جانسوز داغ اصغر تو
در علقمه ماهی به روی خاک افتاد
سقا و سردارِ رشید لشکر تو
دیدم به هر جا لشکری آورده دشمن
خواهر بمیرد بر سپاه کمتر تو
رفتی شدم من بی برادر بین صحرا
فهمیدم این را از وداع آخر تو
عرش خدا لرزید در آنجا که دیدم
شمشیرها میریخت چون بال و پرِ تو
آن لحظه ای که شمر روی سینه ات بود
می دید آنجا ناله میزد مادر تو
حالا میان این هیاهوها حسینم
باید بگردم من به دنبال سر تو
از ساربان بی حیا قلبم گرفته
غارت نمود انگشت وهم انگشتر تو
بیزارم از از سُم ستور و نعل تازه
آندم جسارت شد به جسم اطهر تو
در قتلگه نامردمان با تازیانه
از تو جدا کردند آنجا دخترتو
یک جای سالم در تنت پیدا نکردم
بوسیدم آخر من بریده حنجر تو
((حجت اله رجب زاده جرجافکی ))
🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا ابا عبدالله
نام زیبای تو پیوسته امان است حسین
خیمه ات امن ترین جای جهان است حسین
بارگاه تو بوَد آئینه ی عرش خدا
صحن وایوان تو چون باغ جنان است حسین
لحظه ها می گذرد عشق تو در سینه ی من
کربلا و حرمت نبض زمان است حسین
روضه ات راهگشای همه ی عشاقت
لطف بی حد تو بسیار عیان است حسین
من به این زمزمه ی عاشقی عادت کردم
ذکر تو روز وشبم ورد زبان است حسین
کل ارضِِ کربلا هر روز عاشورا بوَد
خون پاکت همه جا در جریان است حسین
آسمان اشک عزا ریخت به پای غم تو
داغ شش ماهه ی تو سخت وگران است حسین
لعن الله به قومی که دلت را خون کرد
حرف افتادن آن سرو جوان است حسین
تا رسیدی به حرم از طرف علقمه تو
چه شد آنجا که قدت همچو کمان است حسین
می روی چون که به میدان بلا زود بیا
خواهرت دیده به راه و نگران است حسین
خون پاک تو به ناحق به زمین ریخت اگر
پرچم سرخ حریم تو نشان است حسین
(( حجت اله رجب زاده جرجافکی ))
🏴🏴🏴🏴🏴
صلی الله علیک یا اباعبدالله
🏴🏴🏴🏴🏴
اربعین آمد و شد باز عزای تو حسين
خواهرت آمده در کرببلای تو حسين
خیزوبنگرکه رباب آمده با حال خراب
آمده گریه کند سیر برای تو حسين
از غم و محنت بسیار شد آزرده دلم
آمدم تازه کنم جان به هوای تو حسين
یادِ روزی که به میدان تو ز پیشم رفتی
منِ خسته چو رسیدم ز قفای تو حسين
بوسه ای نذر گلوی تو نمودم آنجا
قلبم آرام شد آنگه زدعای تو حسين
من به دروازه ی کوفه چه کشیدم زغمت
چون شنیدم سخن حق زنوای تو حسين
که چه مظلوم وغریبانه سرت بر نیزه
کاش میمُردم و می شد که به جای تو حسين
سرِ تو همسفرم بود چهل منزل ومن
جگرم سوخت از آن راس جدایِ تو حسين
من چه گویم ز رقیه که به ویرانه شام
جانِ خود کرد شبی چون به فدای تو حسين
قلب فرزند تو شد آب همانجا که شنید
می رسداز دلِ آن طشت صدای تو حسين
((حجت آله رجب زاده جرجافکی))
🏴🏴🏴🏴🏴
▪️صلی الله علیک یا اباعبدالله▪️
ای مُنتهای آرزو و عشق ما حسین
در قلب ما و ساکن کرببلا حسین
یک عمر پای روضه هایت گریه کرده ایم
ای روضه ات درمان درد بی دوا
حسین
دستِ تمام عالم و دامان پر مهرت
ای کشتی نجات ومصباح هدا حسین
دادی تمام هستی ات در راه دین و حق
آمد ندایی شد خدایت خونبها حسین
ما از همان اول حسینی گشته ایم چون
برداشتند با تربت تو کام ما حسین
خلقِ جهان در ماتمت محزون ونوحه گر
گریان برایت قدسیان وانبیا حسین
ای پیکرت زیر سُم اسبان لگد مال
ای که سرت رفته به روی نیزه ها حسین
سقای تو با کام عطشان جان فدایت کرد
آموخته در مکتبت درس وفا حسین
بر روی دستت اصغرت لب تشنه پرپر شد
حلقوم طفلت پاره از تیر جفا حسین
چهل جا سرت بالای نی همراه خواهربود
از کربلا تا کوفه و شام بلا حسین
کُنج خرابه دخترت شد روضه خوانِ تو
زد ناله ی یا ابتا یا ابتا حسین
بیچاره ایم از درگهت ما را نرانی تو
ای که تویی آقای ما در دو سرا حسین
(( حجت اله رجب زاده جرجافکی ))
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا مُعِزّالمؤمنین
با زبان گریه ها واشک ها گفتم حسن
هر کجا ماندم میان غصهها گفتم حسن
دل سپردم من به دریای کریم اهل بیت
عاشقانه لحظه ی سبز دعا گفتم حسن
حرف تیر ونیزه وشمشیر شد گفتم حسین
هرکجا شد صحبت زهر جفا گفتم حسن
یاد کردم از مدینه ،قبر خاموش بقیع
زیر نور گنبد کرببلا گفتم حسن
هم به یاد غربت و مظلومیِ آن بی حرم
در شلوغی های هر صحن رضا گفتم حسن
آنقدر مهر حسن در سینه دارم وین عجب
در نجف هم رو به ایوان طلا گفتم حسن
رنج کوچه، غصه ی مادر حسن را پیر کرد
من به یاد مادر و این ماجرا گفتم حسن
کوچه ای که تنگ بود و صورتی چون برگ گل
از غم سیلیِ سخت و بی هوا گفتم حسن
دیده آنجا مادرش نقش زمین افتاده است
همنوا با ناله ی ارض و سما گفتم حسن
تا شوم من شامل لطف و عطای مادرش
در بساط روضه و در هر کجا گفتم حسن
مادرم حرز حسن انداخته بر گردنم
تا نمانم من از این آقا جدا گفتم حسن
(( حجت اله رجب زاده جرجافکی ))
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا ابا محمد یا حسن ابن علی
بین بستر قمرت ریخت بهم میدانم
زَهر بود وجگرت ریخت بهم می دانم
گفته بودند که این زَهر تو را خواهد کشت
زین سخن بس پسرت ریخت بهم می دانم
پیش رویت همه جا تیره وتار است یقین
روشنیِ بصرت ریخت بهم میدانم
رنگ رخسار تو از سِرّ درون می گوید
که همه بال وپرت ریخت بهم میدانم
زهر ملعونه چنان بود جگر سوز و قوی
که ز پا تا به سرت ریخت بهم میدانم
به جنان فاطمه از غصه ی تو محزون شد
به نجف هم پدرت ریخت بهم میدانم
گفته بودی به کنار تو بیاید زینب
خواهر از این خبرت ریخت بهم میدانم
گریه ها کرد برای تو حسینت اما
غربتش بیشترت ریخت بهم میدانم
عرش لرزید در آندم که طلب کردی طشت
ناگهان دور و بَرت ریخت بهم میدانم
(( حجت اله رجب زاده جرجافکی ))
🏴🏴🏴🏴🏴🏴