میونِ شلوغی شهر
تا دلی دوباره گم شد
یادش افتاد که تو هستی
پا شد و راهی قم شد
رو به روی گنبد تو
قلبامون میشن کبوتر
تشنه ي یه جرعه نوریم
دخترِ موسی بن جعفر
سلام ای خواهرِ خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونی هات
دوباره اومده مهمون
چه غریبونه یه عاشق
پیش تو رضا، رضا کرد
گره هاشو دستای تو
چقد عاشقونه وا کرد
حالا که مدینه دوره
تو بیا و مادری کن
با نگات ملیکه قم
این دِلا رو کوثری کن
از حرم تا جمکرانم
جاده ای چشم انتظاره
تا همین روزا رو خاکش
آقامون قدم بذاره
سلام ای خواهر خورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونی هات
دوباره اومده مهمون
گنبدِ طلایی تو
به دل همه نشسته
با چه امیدی رسیدن
زائرایِ دل شکسته
سلام ای خواهرخورشید
سلام ای حضرت بارون
به شوق مهربونی هات
دوباره اومده مهمون
دخترِ امامم، خواهرِ امامم، عمۀ امامم
با گل اومدن مردم قم به احترامم
کجایی ای ماه شب های تارم
تو بی خبر نیستی از حال زارم
یه نامه از تو روی سینم دارم
آه از فراغ و دوری و درده جدایی
ای آسمونِ من شده وقته رهایی
من دارم از دنیا میرم پس تو کجایی
آه ، ای رضا جان ...
با چشمای گریون، دلتنگه مدینم، با دل شکسته
من این همه راه اومدم تو رو ببینم
به یاد تو بودم هر لحظه هر جا
برادرامو کشتن موندم تنها
با این که خیلی سختی دیدم اما
نه، تو جسارت دیده ای من جسارت
نه، تو به غارت رفته ای من به غارت
نه، تو اسارت رفته ای نه من اسارت
آه ، ای رضا جان ...
دخترِ امام بود، خواهرِ امام بود ، عمۀ امام بود
زینب تویه ازدحام کوچه های شام بود
نه من تو گودال دیدم جسم بی سر
نه خنجری رو دیدم روی حنجر
نه دیدم از تو غارت شد انگشتر
از طعنه و زخم زبان ای وای زینب
از خولی و شمر و سنان ای وای زینب
از مجلس نامحرمان ای وای زینب
از محاسن، هیچ نامردی سرت را بر نداشت
هیچ دستی روسریه خواهرت را بر نداشت
ــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_معصومه
#حضرت_معصومه
#کربلایی_محمدحسین_حدادیان
#روضه_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
▪️🎤رۅضِہ جــــــــــانسۅزِ بے بے معصۅمہ و گریز به ڪرببلا...
🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴🍂🏴
@majmaozakerine
السلام علیک یا بنت رسول الله،السلام علیک یا بنت موسی ابن جعفر یا اخت الرضا یا عمة ولی الله یا اخت ولی الله یا بنت ولی الله اشفعی لی فی الجنة
بریم کنار حرم فاطمه معصومه ،امام صادق علیه السلام فرمود هر کی میخواد ما اهل بیت و زیارت کنه ،قم ،فاطمه معصومه رو زیارت کنه ،خیلی مقام داره همه از درکش عاجزند، ای عمه ی بزرگوار امام زمان
دیده بر راهم و با گریه کمی آرامم 2
محتضر، خسته، از این بی کسی ایامم
ازهمان کودکی ام روزی من هجران شد
چهارده سال هم از وصل پدر ناکامم
▪️چهارده سال بابام رو ندیدم براش خواستگار زیاد میومد ،می فرمود تا بابام رو نبینم ....
از تو یک نامه فقط مانده برایم چه کنم؟
شده تسکین به همین نامه کمی آلامم
▪️نامه ی امام رضا براش باقی موند
چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم
وقتی آمد وارد شهر قم شد بزرگان از علمای قم همه پا برهنه رفتن استقبال بی بی اونقدر براش گل آورده بودن گفتن عمه ی امام خواهر امام دختره امامه...
چقدر خوب شد اینجا سروکارم افتاد
میهمانِ قم و این سلسله خوش نامم
چشم ناپاک نیفتاده سوی محمل من
فکر آوارگی زینبو شهر شامم،....آی مردم..
جز سلام،از همه یک بی ادبی نشنیدم
سربازار ندادست کسی دشنامم
داغها دیدم اگر بی کس و تنها نشدم
دست بسته سرهر کوچه تماشا نشدم
عزتم را نشکستند خیالت راحت
داره با امام رضا حرف میزنه
عزتم را نشکستند خیالت راحت
داره با امام رضا حرف میزنه
عزتم را نشکستند خیالت راحت
غیرتم را نشکستند خیالت راحت
پر خاکی ننشسته به روی چادر من
حرمتم را نشکستند خیالت راحت
کسی از بام به پیشانی من سنگ نزد
صورتم را نشکستند خیالت راحت
مثلِ کوفه وسط خطبه ی من کف نزدند
صحبتم را نشکستند خیالت راحت
دست بر سینه مودب همه ره وا کردند
شوکتم را نشکستند خیالت راحت
▪️برا زینبم همین کارها رو کردن
با لگد باز نکردند درِ بیت النور
خلوتم را نشکستند خیالت راحت
قم کجا شام کجا غربت سادات کجا
سرِ بر نیزه و دروازه ساعات کجا
حالا آگه میخوای خوب گریه کنی بسم الله...
دخترِ فاطمه ! بازار! خدارحم کند
چادرِ پاره و انظار خدا رحم کند
ما که از کوچه فقط خاطره ی بد داریم
شود این حادثه تکرار خدارحم کند
▪️سیدها به من اجازه میدن یکی دو جمله بگم....
یک زن و قافله و خنده نامحرم ها
بر اسیران گرفتار خدا رحم کند وای وای وای
دست انداخت یکی پرده ی محمل را کند
جلوی چشم علمدار خدا رحم کند
▪️با هزار خجالت با هزار سرافکندگی عرض میکنم
راهشان از گذر برده فروشان افتاد
اینهمه چشم خریدار خدا رحم کند
ای جانم زینب ....
زینب از دور صدا زد نزنیدش با سنگ
یک سر و اینهمه آزار خدا رحم کند
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
میون اون همه شلوغی چشمم افتاد به سر بریده صدا زد :
نیزه داران همه مستند نیفتی پایین 2
حنجرت خوب نگه دار خدا رحم کند
زنی از بام صدا زد که کدام است حسین
نوبت من شده این بار خدارحم کند
@majmaozakerine
حسین ......🍃🍃🍃🍃
حالا روضه بخونم دلهاتون رو ببرم کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله علیه،بدن بی بی رو برداشتند میان تابوت ، همه ی قم ، اطراف،سیاه پوشه" آنقدر مردم برا تسلیت گل آوردند پیکر خانم میان تابوت بین گل ها غرق شد کنار قبر آوردند ،آی... شنیدید اون شخص میگه دیدم دو تا سوار اومدن همه کنار رفتن اختیار از همه گرفته شد،این بدن رو میان خاک گذاشتند ای وای ای وای میگم بدن این فاطمه رو روز برداشتن ،بدن این خانم رو خوب تشیع کردن همه گل آورده بودن ،سلمان میگه در خانه ی علی باز شد دیدم یه بدنی رو غریبانه بیرون آوردن حسنین جلو جنازه ،مظلوم عالم سر برهنه پا برهنه دنبال جنازه یه وقت شنیدن یه کسی صدا می زنه مادر مادر اماه ....،کیه داره جانسوز ناله میکنه دختر علی زینبه ،اینجا دنبال تابوت مادر دوید ،اصلا مثل اینکه دویدن شده سهم این خانم راوی میگه از خیمه ها یه زنی بیرون اومد دودستش رو، رو سر گذاشت فنادا به صوت الحزین ......،یا حسین .....
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
دم آخر بی تو چش من گریونه
سفر سخته من ناتموم می مونه
دید من و کشت آخر جدایی
کارم تمومه رضا کجایی
خواهر تو آخر از پا افتاد
تو دیارغربت تنها جون داد
@majmaozakerine
حالا که خواهر از دیدنت محرومه
تو بیا تا اینجا دیدن معصومه
جونی برای سفر ندارم
بیا که از تو خبر ندارم
خواهر تو اومد دنبال تو
ولی بی خبر موند از حال تو
خواهر تو آخر از پا افتاد
تو دیارغربت تنها جون داد
واسه ی معصومه شب اشکه امشب
زیر لب می خونه چی کشیده زینب
تموم لشکر دور برادر
کنار گودال رسیده مادر
یه بدن بی سر بین گودال
خواهری که پیشش رفته از حال
یجوری ام انگار خیلی پیرم
روی پای عمه از حال می رم
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
334.5K
🏴#وفات_حضرت_معصومه_س
🏴#سبک_مسجدی
🎤مداح :کربلایی روح الله کمایی
✍شاعر:حاج رضا یعقوبیان
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین