🏴#ماه_رمضان
🏴#مناجات
🎤مداح :کربلایی محمد حسین پویانفر
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
مجنون شدم اما غم لیلا ندارم
تشنه شدم راهی سوی دریا ندارم
دیروز من را حسرتِ یک عمر پر کرد
در کولهام جز نالهی فردا ندارم
با آتش عصیان همه سرمایهام سوخت
چیزی برای محشر کبرا ندارم
من را بزن تا حالِ نفسم جا بیاید
اما نگو دیگر برایت جا ندارم
خشم تو هم هرچند از روی علاقهست
من طاقت ناراحتیات را ندارم
این آخر عمری شتر دیدی ندیدی
سنگین شده پروندهام امضا ندارد
با این همه آلودگی اصلا نگفتی
کاری به کارِ نوکر زهرا ندارم
دنیای بی کرببلا یعنی جهنم
بی کربلا امید به دنیا ندارم
مهمانیِ تو آمد و کاری نکردم
دیگر سلاحی غیر گریهها ندارم
با کنگرههای مرا جانِ رقیه
آن دختری که گفت من بابا ندارم
با لکنتِ روی زبانش گفت عزیزم
حالا که با سر آمدی من پا ندارم
این شهر را روی سر خود میگذارم
هرچند از ضرب لگدها نا ندارم
ز بس که طعنه از هر کس شنیدم
که از این زندگی کردم بریدن
لباسم پاره بود و بین کوچه
ز دخترها خجالت میکشیدم
سر ظهری پدرش را به رخ من آورد
دختری که دو سه تا کوچهی بالاتری است
آستینهای مرا کاش خدا خیر دهد
که شده گه هوس چادر گه روسریام
ببین بابا النگوهام قشنگه
یه وقتی فکر نکن جای طنابِ
میون اینهمه زخم و کبودی
نگاه حرمه خیلی عذابه
حالا که اومدی پیشم عزیزم
میخوام رنگهای خونیت و ببوسم
باهام حرفی بزن بابای خوبم
نزار من کنج این غربت بپوسم
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#ماه_رمضان
🏴#مناجات
🎤مداح :حاج سید مجید بنی فاطمه
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
افطارِ سینه زن ها با گریه میشود باز
نوکر به یاد ارباب آب و غذا گرفته
ای روزه دار تشنه، تشنه فقط حسین است
جای فرات، آن لب بر چکمه ها گرفته
با قاتلش بگویید ذبحِ غریب زشت است
پیشِ نگاه زهرا خنجر چرا گرفته؟
*چند هزار سال حضرت آدم گریه کرد، جبرئیل گفت: بسه آدم میخوای یه چیز یادت بدم توبه ات قبول بشه؟ خدا رو به این پنج نور قسم بده "یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحمد""یاعالی بِحَقِّ علی" رنگش عوض شد"یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه" "یا مُحسِنُ بِحَقِّ الحَسن" ضربان قلبش بیشترشد، تا گفت: "یاقَدیمُ الاِحسان بحقِ الحسین "زد
زیر گریه گفت: صبر کن! این آخریه کیه؟اسمش اومد قلبم زیر و رو شد، صدا زد: آدم! این نوه ی پیغمبر آخرالزمانه، گفت: چرا اسمش اینجوری بود؟ گفت: خیلی عزیزه برا خدا، اما یه روزی میرسه توی یک دشتی با زن و بچه، بین دو تا نهر آب، سر از بدنش جدا میکنند...
ختم قران میکردن، نماز شبم میخوندن اما مقابل علی می ایستادن مقابل حسین، می ایستادن ،چون ریشه نداشتن ..*
ایوان نجف عجب صفایی دارد
حیدر بِنگر چه بارِگاهی دارد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
_WWW.FOTROS.IR_ma1402122201.mp3
16.84M
🏴#ماه_رمضان
🏴#مناجات_با_خدا
🎤مداح :حاج محمود کریمی
سال ۱۴۰۲
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#ماه_رمضان
🏴#مناجات_با_خدا
🎤مداح :حاج محمود کریمی
سال ۱۴۰۲
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
با غلوزنجیر دور دستوپام
آخرش هرطوریکه بود، اومدم
هیچکسی جز تو، محلّم نمیداد
تا تعارفم زدی، زود اومدم
حالا که من اومدم، خودت بگو
روسیاه با چشم گریون نمیخوای؟
خیلی وقته پشت در، معطّلم
درو وا کن خدا؛ مهمون نمیخوای؟
واسه جبران بدیهام اومدم
لااقل بهم یه راهحل بده
خوب میدونی که علی رو دوست دارم
جان مولا به منم، محل بده
معصیّت، حسّ خوبی بهم نداد
حال خوب سحرو ازم گرفت
بغلم کن؛ منو تحویلم بگیر
آخه قهر تا کی خدا؟! دلم گرفت
برا عاقبتبهخیرشدن باید
از همه غیر خودت، فرار کنم
اگه امشب منو عفوم نکنی
با شب اوّل قبر، چیکار کنم؟
یهکاری کن که شب اوّل قبر
روو لبم ذکر «خدا خدا» بیاد
قسمت میدم، منو تنها نذار
زود خبر بده، امام رضا بیاد
بیا امشبو بهجای غضبت
مهربونیتو بهم نشون بده
آی اونیکه به بدا، امون میدی
یهباره دیگه بهم امون بده
تو بزرگی؛ پس بزرگیکن برام
جلو خوبات، بدیمو وجب نکن
جونمو بگیر ولی جون حسین
با عقوبتت منو ادب نکن
تورو به جون اونی قسم دادم
که توو گودالم تورو صدا میزد
قربونش برم نه واسهی خودش
واسه خاطر ما دستوپا میزد
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#وفات_حضرت_خدیجه_سلام_الله_علیها
🏴#روضه
🏴#گریز به کربلا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
◾️کفنی را ز خدا و کفنی را ز رسول
بوریا ماند، برای پسر فاطمهات...
... اما وصیت سوم را حیا میکنم برایتان بگویم، آن را به دخترم فاطمه سلاماللهعلیها میگویم تا برایتان بازگو کند؛ سپس فاطمه زهرا علیهاالسلام را فراخواند و به وی فرمود:
نور چشمم! به پدرت رسول الله بگو، مادرم میگوید:
أنَا خائِفةٌ مِنَ القبرِ أُريدُ مِنكَ رِدائكَ الّذي تَلبسُهُ حينَ نُزولِ الَوحيِ تُكفِّنُني فيه
▪️من از قبر در هراسم؛ از شما میخواهم مرا درلباسی که هنگام نزول وحی به تن داشتید، کفن کنید.
🔻سپس حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها از اتاق بیرون آمد و مطلب را به پیامبراکرم صلی الله علیه و آله فرمود؛ رسول خدا آن عبای را برای خدیجه فرستاد و او بسیار خوشحال شد، هنگام وفات حضرت خدیجه، پیامبراکرم صلی الله علیه و آله غسل و کفن وی را به عهده گرفت، ناگهان جبرئیل در حالی که کفن از بهشت همراه داشت، نازل شد و فرمود:
یا رسول الله! خداوند به تو سلام میرساند و میفرماید:
يٰا محمّد إنَّ كفنَ خديجَة وَ هوَ مِن اَكفانِ الجَنّةِ أهدَى اللهُ إلَيها
▪️ای محمد! کفن خدیجه سلاماللهعلیها از کفنهای بهشتی است که خدای متعال آن را به او هدیه داده است؛
پس رسول خدا صلیاللهعلیهوآله جنازه مطهّره حضرت خدیجه سلاماللهعلیها را ابتداءاً در عبای خود و بعد، در آن کفنی که جبرئیل هدیه آورده بود، کفن نمود.
📚 شجره طوبی،حائری، ج۲ ص۲۳۵
✍ آه... یا أمّ المؤمنین! یا حضرت خدیجه!
چه بگوییم!؟ و چگونه گریه کنیم؟! بر آن پیکر مطهّری که مقاتل نوشتهاند:
... وقتی که امام سجاد "علیهالسلام" نگاهشان به جراحات بسیار و قطعه قطعه بودنِ اعضاء مقدس سیدالشهداء عَلَيْهِ السَّلَام افتاد، رو به طائفه بنی اسد کردند و فرمودند:
حصیری بیاورید تا بدن پدرم را در آن بگذارم...
دو دست(از عالم غیب) پیدا شد و آن بدن را گرفت - و آن دو دست رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بود - و آن اعضاء قطعه قطعه شده را بر روی آن بوریا جمع کرد؛ حتی انگشت مبارک آن حضرت را که بَجدَل ملعون قطع کرده بود، دفن نمودند.
🔻 و این "بوریا" ماند و ماند تا زمان متوکل ملعون که دستور نبش قبر مطهر سیدالشهدا علیهالسلام را به ابراهیم دیزج ملعون داد؛ که خود آن ملعون گوید: وقتی که با غلامان خود، قبر حسین "علیهالسلام" را شکافتم،
فَوَجَدْتُ بَارِيَةً جَدِيدَةً وَ عَلَيْهَا بَدَنُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ وَجَدْتُ مِنْهُ رَائِحَةَ الْمِسْكِ
▪️یک حصیرِ تَر و تازه را در آن قبر یافتم که بدن حسین بن علی "علیهماالسلام" در آن پیچیده شده بود و بوی مُشک از آن به مشام میرسید...
زیراندازِ خانههای دهات
کفنِ شاهِ بی کفن شدهبود...
📚الامالی، شیخ طوسی ص۳۲۴
📚کبریت الاحمر، بیرجندی ص۴۹۳
📚سحاب رحمت ص ۶۵۳
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
YEKNET.IR - monajat 3 - ramazan 1402 - karimi.mp3
2.46M
🌙 #ماه_رمضان
📌من بندگی نکردم
🎙حاج #محمود_کریمی
#مناجات_با_خدا
من بندگی نکردم تا بنده ام بخوانی
تو کی بدین کرامت از خود مرا برانی
بار گنه به دوشم لا تقنطو به گوشم
عفوت نمیگذارد در دوزخم کشانی
این نامه ی سیاهم این اشک صبحگاهم
من حال خویش گفتم تو کار خویش دانی
تو برتری که سوزی در آتش جحیمم
من کمترم که گویم از آتشم رهانی
مولای من من از تو غیر از تو را نخواهم
تو نیز رحمتی کن کز من مرا ستانی
پا در دو سوی گورم دردا که از تو دورم
هم عفو از تو آید هم قهر می توانی
از بس کریم هستی با من قرار بستی
من اشک خود فشانم تو خشم خود نشانی
در عین رو سیاهی خواهم از تو الهی
هم من تو را بخوانم هم تو مرا بخوانی
العفو یا الهی العفو یا الهی....
صدیقی،،،،
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨باز هم لحظات نورانیِ افطار است
✨ميانِ سفره ے لُطفت
✨میان سجده سبزت
✨ميان رَبنای دَستِ پُر مِهرَت
اگر بر خاطرت رَد شد خيالِ من
✨دعايم ڪن ڪه محتاج دعايم من
✨در این لحظاتِ ملڪوتی
آرزو میڪنم خدا ڪنارتون باشه✨
طاعـــــــــات قبول التماس دعــــــــــا
سفــره افــطاریتون پر روزے
حاجاتتون روا
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج محمد رضا بذری
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
یا غایةَ آمالِ العارفین
یا اولَ امامِ المومنین
علی یا علی ...
صلِّ علی سیدِ العابدین
صلِّ علی مولی الموحّدین
علی یا علی....
من، به دل عشق تورا دارم
زِ ولای تو سرشارم
که تویی بهترین یارم
به دل عشق تو را دارم
نرسد اگر به علی کسی
به کجا رود به کجا رسد
به خدا قسم که اگر کسی
به علی رِسد به خدا رِسد
علی یا علی ...
یا حبیبَ قلوبِ الصادقین
صلِّ علی اَعدلِ العادلین
علی یا علی..
صلِّ علی امانِ الخائفین
صلِّ علی امیرِالمومنین
علی یا علی..
تا، نفسی به تنم باشد
نام تو سخنم باشد
حَرمت وطنم باشد
درِ کس به غیرِ علی مزن
رهِ کس به جُز رهِ او مجو
که از این دَر و ره اگر کسی
برسد به نور هدی رسد
علی یا علی ...
یا حبیبَ من لا حبیبَ له
یا طبیبَ من لا طبیبَ له
علی یا علی ....
یا معینَ من لا معینَ له
یا امینَ من لا امینَ له
علی یا علی....
تو، همه دلخوشیِ مایی
همه قطره تو دریایی
همه بنده تو مولایی
زِ رَهِ طلب به ولی برس
زِ رَهِ ولی به علی برس
مگر از عنایتِ مرتضی
دلِ ما به کرب و بلا رسد
#شاعر :حمید رمی
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
14010202eheyat-bazri-zamine2.mp3
2.38M
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#سبک_زمینه
🎤مداح :حاج محمد رضا بذری
@majmaozakerine
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
میبرن از خونه رو شونه دردونه خدارو
گریهی بی ناله پژمرده گل های مرتضی رو
زینب بس که نالیده به هق هق افتاده
یاد مادر پهلو شکسته افتاده
علی رو میبرن غریبونه
بمیرم من حسن پریشونه
کسی حال حسین ونمیدونه
🥀🥀🥀🥀🥀🥀
دخترش،مبهوتِ تابوتِ باباشده دوباره
زینبش باناله رو تابوت عمامش ومیزاره
امشب حال عباس کسی نمیدونه
چشم ماه این خونه ستاره بارونه
تموم لحظه ها نفس گیره
زمین وآسمون شده خیره
علی به آسمونا داره میره
علی رومیبرن غریبونه.......
🥀🥀🥀🥀🥀
بین قبر مولارو انگاری کوفه شده مدینه
مجتبی دستای بابا رو میزاره روسینه
عالم توحسرت عطر محاسن مولا
داغش،رو قلب زینب تا عصرعاشورا
شهید بی کفن حسین من...
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
✏️خادمه اهل بیت
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
کوفه پر غمه پر ماتمه
ابر دیده ها پر شبنمه
خسته از نوا برای بابا
زینب و حسین میگیرن عزا
شد یتیم کوفه دوباره باز بی بابا، بی بابا
ناله میزنه زینب از دلش واویلا، واویلا
چشمای حسن از غم بابا شد دریا، شد دریا
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
با دل پر آه و ناله داره چاه
می پوشن همه پیرهن سیاه
مرد خسته رفت دل شکسته رفت
با یاد همون دست بسته رفت
روضه هاش و با چاه کوفه گفته از زهراش، از زهراش
بعد فاطمه روز خوش ندیده از دنیاش، از دنیاش
رفت و بود هنوز جای یک طناب رودستهاش، رو دستهاش
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
کوفه ظالمه ناملایمه
اهل کینه با بنی هاشمه
کوفه بی حیاست کوفی بی وفاست
قاتل سر روی نیزه هاست
کوفه شهر نامردی و پر از نیرنگه، نیرنگه
کوچه هاش برا زینب و حسین دلتنگه، دلتنگه
تفریح اینا سر زدن روی نی با سنگه، سنگه
انا لله و انا الیه راجعون
حیدر غمدیده پر زد به سوی آسمون
〰〰〰〰〰
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
🏴#شهادت_حضرت_علی_ع
🏴#رباعی
✍مداح :حاج علی اکبر اسفندیار
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
منـادی زد نــدا اهــل زمـین را
علـی گـــویـد اذان آخــریـن را
علی میرفت تاکه لحظه ای بعد
ز خون دل کند رنگین جبین را
شبی از آسمانم ماه می رفت
یتیمان را ز سینه آه می رفت
چه حالی داشت وقتی دیدزینب
علی با پای لرزان راه می رفت
پدرجان ازچه حال زار داری؟
رخ زرد و دو چشـم تـار داری
چـرا بـابـا بــه وقــت راه رفتـن
چو مادر دست بر دیوار داری؟
تمـاشا کـن فلـک ظلـم زمیـن را
علی ازخون دل شسته جبین را
بگــردی در زمیــن و کهکــشانها
نیــابـی چــون امیـرالمـومنـین را
فـدای زینـب واَمَّـن یُجیب اش
نمــوده نــذر بـابـای غـریب اش
نمی داند علـی حـاجت روا شد
جوابش کرده مولا راطبیب اش
فلـک دیــدی امیـرالمـومنـین را
زخونهای دلش شسته جبین را
یتیمی با فغان و ناله می گفت
چـــرا کشـتید امـــام نــازنیــن را؟
عـدو تـاکـه نشـسته درکمینت
بــه محـراب عبـادت زد زمینت
تمام خون دلهایی که خوردی
بـه یکباره روان شد بر جبینت
حسین تــاب غـم و هجـران نـدارد
و زینــب نـــالــه اش پـــایـان نـــدارد
طبیب آن شب بگوش مجتبی گفت
مــریـض تــان دگــر درمـــان نـدارد
درد و غم های دلت شدبی عدد
تا نشد سقف سرت سنگ لحد
در گــــرفتـــاری و دلتنــگـی بـگـــو
یـــا علــی ابـــن ابیـــطالــب مــــدد
ز قلب خسته خیزد نـاله و درد
فقـیری در خــرابـه نـاله می کرد
کجـایی نـاشناس کیسه بردوش
کســــی نــــان یتیـــمان را نیـــاورد
بنال ای دل که دردم ماندنی شد
کتـاب غصـه هـایـم خـوانـدنی شد
چــه دشــوار اسـت رنـج نـا امیدی
مـــریـض زینــب آخــر رفتـنی شــد
شبی بــاد خــزان زد بــر گـل یــاس
زهـم پاشیده شـدکـانون احساس
حسین یک نــالـه زد داد از یتیـمی
ولـی آتش بجــان زد اشـک عبـاس
چـــرا بـــابـــا جبیـــنی زرد داری؟
درون سیـنه آهـی سرد داری
چرا لب می گزی بابای خوبم؟
الهـی مـن بمــیرم درد داری...
امیــرمـــؤمنــان از خـــانـه مـیر رفـت
چـه مظلـومانه ازکـاشـانه می رفت
دل شـب مثـل زهـــرا همسـرخــود
بــه روی شـانـه مخفیانه می رفت
اگـر چــه تــا بــه کــوفــه ره درازه
بیــاییـد کـه خـداهم چـاره سازه
پــــی یــــاری فــــرزنــــدان حیــــدر
رویـم امشب بـه تشـییع جنـازه