به زانو میرسم پیشَت، نفَس دیگر نمیآید
خودت را بر عبایم ریز، از من بر نمیآید
تو را گم کردهام، این را حتی رکابم را
بابای تو بودن، دگر بر من نمیآید
جوانم دست و پا میزد، جوانهاشان مرا دیدند
چه کردند این مسلمانها، که از کافر نمیآید
تو را روی عبایم، با مصیبت جمع کردم وای
علی اکبرم یارب، به این اکبر نمیآید
سر انگشتهایم را، فرو در حنجرت کردم
چرا این تیغ مانده در گلویت، در نمیآید؟
تو داری میدهی جان و، تماشا میکنم ای وای
پدر هستم ولی کاری، ز دستم برنمیآید
عزای بردن تو بود، بابا هم اضافه شد
به خیمه بردن ماها، به این خواهر نمیآید
همین که کوچه وا کردند، فهمیدم از این اوضاع
علی زنده بیرون از آن معبر، نمیآید
کمی از پارههایت، گم شده در وسعت صحرا
تو را پاشیده صد لشکر، به یک لشکر نمیآید
اگر بیرون کشم این تیغ را، میپاشید از امحا
تنی که دوخته نیزه به یک پیکر نمیآید
از این سو نیزه خوردی و، از آن سو نیزه بیرون زد
از این سو در نمیآید، از آن سو در نمیآید
تازه جوان لیلا، آرام جان لیلا
تازه جوان، روح و روان، آرام جان علی جان
مرا تو همزبانی، شبیه قرص ماهی
شکسته استخوانی
زیبا پسر، قرص قمر، مرا جگر، علی جان
علی علی علی علی علی علی علی جان
به سمت گودال از خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود دیر رسیدم من
سر تو دعوا بود، ناله کشیدم من، سر تو رو بردن
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
افتادم تو قتلگاه یوما یوما یوما
موندم زیر دست و پا یوما یوما یوما
حال و روزمو نیگا یوما یوما یوما
کجایی ، ببینی ، تو مقتل حسینت غریبه
عزیز ، بوتراب ، روی خاکا خد التریب
یوما انا المظلوم یوما انا المحروم
گیر افتادم بخدا یوما یوما یوما
تیر میاد هی بی هوا یوما یوما یوما
با سنگ و چوب و عصا یوما یوما یوما
دورمو ، گرفتن ، یه عده لاابالی مست
قراره، سرمن ، بینشون بچرخه دست به دست
یوما اناالغریب یوما انا الصلیب
اومد شمر بی حیا یوما یوما یوما
مادر جان جلو نیا یوما یوما یوما
نیگا نکن تو رو خدا یوما یوما یوما
برو که ، موقعه ، سربریدن من الانه
لباسی ، که دوختی ، تکههاش تو دست سنانه
یوما انا العطشان ، یوما انا العریان
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
(چی شد قد بلند تو
اون ابروی کمند تو )۲
(کنارم جمع میکنم
دوباره بند به بند تو)۲
اگه میشه بمونی بلند شو
(جای زمین خوردن بلند شو)۲
(دست و میگیرم، پا میافته)۳
(یه چیزی رو خاکا میافته)۳
(میخوای بلند بشی ولی نمیشه)۳
(این علی دیگه اون علی نمیشه)۳
(افتادی بیسپر شدی، چندتا علی اکبر شدی)۲
(نیزه روی نیزه زدن، پهلو شکستهتر شدی)۲
داشتم به مادرم میگفتم
(امروز چقدر یادت میافتم)۲
باز پیش من جوون زمین خورد)۲
(صورت غرق خون زمین خورد)۲
(میخوای صدام کنی ولی نمیشه
این علی دیگه اون علی نمیشه)تکرار
(زخم دلم بهتر نمیشه، این حیدر اون حیدر نمیشه)۲
زخم سرم هرچی که باشه، (باز زخم در نمیشه)۲
(زخم پهلوی زن پا به ماه)۲، نکنه هنوز نشده روبه راه
روضههاشو هرشب گفتم به چاه
پشت در افتاده بود بیپناه
کشتنش ولی میگفتن خودش مرد
خودش حتما به در خورد
خودش خورده به جایی چشم و گونهش
خودش آتیش گرفت لابد تو خونهش
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین
گهواره تا لحد از تو گفتیم
دنیا رو اینجوری معنا کردیم
توو قُنداق و کفن تربت یعنی
از خاکیم و به خاک (برمیگردیم)(۲)
(خاکِ حرم خورده
هر کی دلش پاکه)(۲)
تربت که میبینم
حسی بهم میگه
گلِ ما از همین خاکه
(آب و گل ما از موقع خلقت
اشک روضهات بود با خاک تربت
دنیای ما شد گوشهی هیئت)(۲)
حسییین وااااای...
○●○ ●○● ○●○
تربت که جای خود در این عالم
گردِ راهِ حرم حرمَت داره
عَبد بیچاره که رو تابوتش
گردِ راهِت نشست (عزّت داره)(۲)
من واسه خاک تو
دلتنگ و بی تابم
کاش بعد مرگ من
خاکم کن تو راهِ
زائر های اربابم
گرد و خاک راه کرب و بلا
آبرو داده به ما نوکرها
آبرومندیم توو هر دو دنیا
حسییین وااااای...
○●○ ●○● ○●○
روزی که از این دنیا میریم
تنها سرمایمه اشک روضهات
میبینی دست و بالم خالیه
ندارم چیزی جز (قَدری تربت)(۲)
(میذارن تو خاک
قبرم میشه روشن)(۲)
من لال نمیمیرم
آخه یکم تربت
میذارن رو زبون من
خاک قبر من میشه پر گوهر
از خاکِ پاکِ اربابِ بی سر
به دادم میرسه دم آخر
حسییین وااااای
✍کربلایی محمد صادقی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین