eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
38.7هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.2هزار ویدیو
360 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید مدیریت👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:قاسم نعمتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ من علمدار گریه کن هایم وارث ناله های زهرایم انقلابی ترین دعا خوانم نعرهٔ حیدری ست نجوایم روضه خوان ها همه غلام منند به همه نوکران من آقایم من گلوی بریده بوسیدم خون رگهاست روی لبهایم تنِ بی سر شده بغل کردم جمع کردم ز خاک بابایم هرچه چیدم تنش درست نشد زائر ِ قطعه قطعه اعضایم کمکم کرد بوریا آن شب تا که برخواستم من از جایم شاهدِ گریهٔ بنی اسد و ناله های وحوش صحرایم بعد ازاین ماجرا حسینی ها بنشینید پای غمهایم غیرتی ها بلند گریه کنید شد اسارت بلای عظمایم حیدر دسته بستهٔ شامم جای زنجیر بر سروپایم عمه ام را بهم نشان دادند داد زد ای حسین تنهایم دیدی آخر نمود ،آخرِ عمر چشم نامحرمان تماشایم وسط آن همه ارازل شهر گفت عمه کجاست سقایم سخت بر من گذشت آن ساعات بد شکستند حرمت سادات اوج بی غیرتی نشان دادند سنگ در دست این وآن دادند اول شهر عنان مرکب را دست یک مشت بد دهان دادند جای عرضِ سلام ، پیرو جوان ناسزاها به کاروان دادند راسِ بابام زیرِ پا افتاد بسکه سر نیزه را تکان دادند دستِ سادات بر سرِ بازار صدقه تکه های نان دادند سرِ هر کوچه با سرِ انگشت دخترِ فاطمه نشان دادند بوسه گاهِ رسول خاتم را به دمِ چوبِ خیزران دادند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:قاسم نعمتی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بایاد غربتِ کربلا دلخونم روز و شب روضه قتلگاه می خونم چهل ساله که من دارم داغ کفن من دیدم اونکه جاش تو افلاکه بدنش روی خاکه از جراحت صد چاکه بادستام بوریا پیچش کردم تو بغل جمعش کردم بردم و دفنش کردم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اسیری زینب من و بیچاره کرد دیدم اهل بیت دشمن آواره کرد وای از در به دری وای از بی معجری باسادات مثل برده تا کردن همه جا غوغا کردن مارو تماشا کردن سر هارو زن ها با دست پوشوندن تا که می شد چرخوندن اشهد مارو خوندن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تموم گلایم از مردم شامه جایی که پرتاب سنگ از روی بامه خاکستر میریزن دنبال کنیزن جائی که یاد اون هم عذابه دل از غمش کبابه اون مجلس شرابه نانجیب خیزاران بالا می برد تاکه پایین می آورد رو جیگر ما میخورد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی مرتضی شاهمندی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ تو غرقِ ، اشکی وُ گریه میباری چِقَدَر ، روضه ی نگفته داری با ما بگو تو از ، نامَردمان شام از چشم هرزه و ، شادی و اِزدحام آه ، دادِ بیداد ، ای امان از ، دل سجاد آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا (۲) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ واویلا ، تو یه روز خوش ندیدی شبیهِ ، عمه زینب قد خمیدی بر خواهر امام ، خون گریه می کنی از کربلا به شام خون گریه می کنی آه ، شیرخواره ، دیده ای تو ، گوشِ پاره آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ واویلا ، شنیدی طعنه و دُشنام میخوردی ، سنگ کینه از روی بام در کوچه های شام ، بال و پر تو سوخت از تازیانه ها ، پا تا سرِ تو سوخت آه ، تیر و شمشیر ، گردن تو ، غل و زنجیر آه ، واویلتا ، واویلتا ، واویلتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شهادت امام سجاد علیه السلام ای مدینه منم سید الساجدین ای مدینه بیا حال من را ببین دائما می‌چکد اشک من بر زمین واویلا واویلا واویلا واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ ای مدینه ببین روز من‌ شد سیاه ای مدینه منم زائر قتلگاه ای مدینه بیا کن به حالم نگاه واویلا واویلا واویلا واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ میزد بابای من مادرش را صدا پیش چشمان من شد سر او جدا پیش چشمان من میزد او دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ پیش من خیلی بد کشتن رقیه را پیش من بی عدد کشتن رقیه را پیش من با لگد کشتن رقیه را واویلا واویلا واویلا واویلا حاج سید محسن حسینی ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زبانحال شهادت امام سجاد علیه السلام بسمل بی بال و پر گشته دیدم من خودم عمه سرگشته دیدم بخدا پیکر من آتیش گرفت وقتی من پیکر برگشته دیدم ########## بابامو از من جدا کردن همه بابامو جدا جدا کردن همه من خودم دیدم بابای تشنه مو توی آفتاب رها کردن همه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بردنش کار من تنها نبود چون بابای من یکی دوتا نبود در میان کشته ها غیر بابام هیج کسی محتاج بوریا نبود ######## من دیدم بابام ز خون لبالبه من دیدم بابام چه نامرتبه شب شده بود و هنوزم می دیدم که بابام به زیر ده تا مرکبه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بی عدد کشتن رقیه رو تو شام خیلی بد کشتن رقیه رو تو شام پیش چشمان من و عمه من با لگد کشتن رقیه رو تو شام ######## روی دامن رباب می زدنش وسط بزم شراب می زدنش کسی دخترو تو خواب نمی زنه اونو حتی توی خواب می زدنش حاج سید محسن حسینی ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:حاج سید محسن حسینی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شهادت امام سجاد علیه السلام به کی بگم من دیدم که عمه بیقراره چشم از بابام بر نمیداره داره بابام و می شماره به کی بگم من من گل پرپر گشته دیدم من عمه سرگشته دیدم من پیکر برگشته دیدم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به کی بگم من دیدم که سقای دلاور شده به اندازه اصغر ندیدم از او من کوچکتر به کی بگم من دلاور و از پا فکندند سرش رو رو نیزه میبندن دارن میبندن و می‌خندن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب شده بود و بابای من پیدا نمی شد گره ز کارش وا نمی شد شمر از رو سینه پا نمی شد پیش از سه ساعت تنهایی بابام و دیدن خنجر به حنجرش کشیدن سر بابام و بد بریدن ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بر سر بازار روز من‌ و سیاه کردن سینه غرق آه کردن ناموسم و نگاه کردن وای از رقیه تو ازدهام میزدن او رو تو شهر شام میزدن او رو به وقت شام میزدن او رو حاج سید محسن حسینی ۲۵ محرم ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ یعقوب کرب و بلا به دردشه اشک دوا روز و شبش میگذره با ضجه و ناله و دعا تو سجده گریه میکنه قیامشه قیام آه یادش میاد دم غروب غروب تلخ قتلگاه آه... دیده سر بابارو از بدن جدا آه... دیده که میبَرن سرو رو نیزه ها آه... دیده تن بابارو زیر دست و پا آه... دیده یه مُشت حرومی رو تو خیمه ها آه... آه و واویلتا واویلتا حسین ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مصیبتا یادش میاد ازش با گریه رد میشه داغی که دیده توی شام زخمیه که خوب نمیشه شام و مصائبش همه آقارو کرد یه روزه پیر توی محله ی یهود آقا شد از زندگی سیر آه... دیده یه عده پستو که میرقصیدن آه... دیده یهودیارو که میخندیدن آه... دیده که دنیا شده رو سرش خراب آه... دیده چشای هرزه و بزم شراب آه... آه و واویلتا واویلتا حسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی امیر حسین سلطانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بعد چهل سال گریه کردن دارم میشم حاجت روا من بعد چهل سال غصه خوردن میمیرم از زهر جفا من عطشانمو یاده؛بابا شدم مضطر رو خاکا افتادم؛با یاد اون پیکر تو این دم آخر،چشامه بازم تر با یاد خنجر که،اومد روی حنجر سرش روی نیزه،باز جلو چشمامه حالم دگرگونه،جونم رو لب هامه یا ابالمظلوم ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بعد چهل سال زجر کشیدن واسه همیشه میشم آرام بعد چهل سال آه کشیدن راحت میشم من از غم شام یادم نمیره اون،خنده ی شامیا خارجی ام خوندن،پیش یهودی ها یادم نمیره که،رقاصه آوردن ماهارو تو بزم،حرام مِی بردن یادم نمیره اون،هیزیه چشماشون یادم نمیره اون،چوب و لب و دندون یا ابالمظلوم ۱۴۰۳/۰۵/۰۶