eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بانویِ عالمه نوه یِ فاطمه هرچی به مدح تو بِگم بی بی کمه دخترِ حضرتِ ربابی آرامشِ قلبِ اربابی شير بانویِ دشتِ کربلا.. تو نوه یِ ابوترابی اُسوه یِ عفت و حيا و حجابی و تقوایی همرزمِ رقيه تو سپاهِ زينبِ کبرایی در علم و فضيلت زبونزَدِ خاص و عامی بانو الحقُ وَ الانصاف وارثِ کمالاته زهرایی مولاتی یاسکینه(٤) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اِسمِت دلنشينه حضرتِ سکینه با دستِ تو جوره کربلا، مدینه.. سُفرداره سُفره یِ فضلی میدی دستِ نوکرها بَذلی أین عمی العباس گفتی.. یعنی بی تابِ اباالفضلی گهواره جُنبانه گهواره یِ علیِ اصغری تو سختیا آرومِ قلبِ بی قراره مادری کوریِ چشمِ همه یزیدیهایِ هتاک و پَست.. کنیزتند هزاران ملائکه وُ حور و پری مولاتی یاسکینه(٤) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ راویِ عاشورا روضه دارِ غمها شاهده قِصه یِ رقيه و بابا.. چون عمه رفتی به اسارت در اسارت داشتی شجاعت تو مَقتل از حَنجرِ بابا، کردی عبارات و روایت.. شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی مولاتی یاسکینه(٤)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:کربلایی مجتبی دسترنج ملتمس ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ به دیده نَم و ژاله دارم به سینه غَم و ناله دارم روی پیکرم یادگاری زِ کرببلا لاله دارم منم دخترِ شاهِ کرببلایم منم اُسوه‌ی صبر و حُجب و حیایم منم از غمِ کربلا و غمِ شام در نوایم جوانيَّم، سر شد، با غم ها تا وقت مرگ، دارم، من نجوا به یادِ غم، هایِ، عاشورا امان ای دل، ای دل، آه ای دل... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دیدم کربلا صحنه هایی تَنِ چاکُ چاک و رهایی به شام غریبان بِدیدم روی نیزه رأسِ جدایی دیدم مادرم رو که در اضطرابه روی دست بابا داداشم بی تابه زِ تیره سه شعبه گلو پاره پاره‌ست دل کبابه خودم دادم، مشكو، به سقّا ديدم اكبر، شد ارباً اربا امان از وِ،داعِ، با بابا... امان ای دل، ای دل، آه ای دل... ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ بودم هر کجا یار عمه توی کوفه غمخوار عمه شدم تویِ شامِ بلا من اَنیسِ دلِ زارِ عمه بابا پیر شدم من تو سنِ جوانی زِ داغ سرِ بر نی و ماه نشانی برا حفظ عاشورا کردم بِپا من روضه خوانی میگم لعنِ، آل، اُمیه كه گرفتن، از ما، رقیه منم و این، اندوه و گریه امان ای دل، ای دل، آه ای دل...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج عباس طهماسب پور ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ کرببلا من دختری حزینم یه دنیا غم تو سینه ام میشناسیم گل حسین....سکینه ام اینجا عمویی باوفا،گم کرده ام دردم دوا،گم کرده ام چهل روز پیش اینجا بابا،گم کرده ام کرببلا... سایه بالاسرم کو؟!... کرببلا مزار اصغرم کو؟!... اون داداش باغیرت،اکبرم کو؟!... لعنت به دنیا که مارو به شام رسوند به مجلس حرام کشوند... @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم * تا دم مرگ اینو دائما هر وقت مشرف میشی به زیارت میگی "آقاجان نکنه این زیارت آخرین زیارت ما باشه . شاهان جهان واله و حيران سکینه هستندگدایی به سره خوان سکینه ❤️ او دخترک ناز حسین است بدانید جبريل شده خادم و دربان سکینه ❤️ ملک و ملك و عالم و آدم همه یکسر هستند همه ريزه خور خوان سکینه ❤️ دانی زچه مشكلت شودحل به جهانی دست طلب انداز به دامان سکینه ❤️ یکسر همه ی جن و ملك ، عالم و آدم باشند سر سفره احسان سکینه ❤️ او دخت حسین است نگر حشمت و جاهش اینگونه نگر مرتبت و شان سکینه ❤️ هرشب زغم هجر پدرگشت پريشان عالم شده امروز پريشان سکینه ❤️ اوکنده ز بن كاخ پرازظلم وستم را (مجنون) بنگر بردل سوزان سکینه ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ -شعر-حاج آرمین غلامی .." به خدا اربعین که اومدن آخرین زیارتشون شد" دیگه نتونستن کربلا برگردن ..." انقده کنار این قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن که امام سجاد فرمود: دیدم عمه ها و خواهرام دارن جون میدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدینه حرکت کنیم " همه سوار شدن" اما دیدن سکینه هنوز از کنار قبر بابا جدا نشده ...." الله اکبر ، روز یازدهمم آخرین نفری که از گودال جدا کردن همین دختر بود ..."چی جوری جداش کردن؟؟ من از شما می پرسم ، مگه یه بچه ی 13 ساله چقدر نیرو لازم داره که او رو از کنار بدن بابا جدا کنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابیها ....*  به خدا نمی شه بعضی عبارات رو ترجمه کرد،اما خیلی ساده بگم،یعنی این نازدانه رو کشون کشون از کنار گودال بردن ....." اربعینم که وقتی آخرین نفر،خواست با تربت بابا خداحافظی کنه،دید دیگه کسی نمونده باهاش حرف بزنه رو کرد به خاک گرم کربلا،فرمود: اَلا یا کربلا نُودِعکِ جِسماً بَلا کَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِینا ....." قافله رسید به مدینه،روز جمعه بود وارد مدینه نشدن" بشیر آمد وارد مدینه شدهی صدا زد "یا اَهْلَ یَثْربَ لامُقامَ لَکْمْ بِها" تو خونه هاتون دیگه نمونید ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَیْن فَاَدْمُعی مِدْرارٌ .....*فقط یه جلوش رو اشاره کرد" چه جوری کشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَی الْقَناهِ یُدارُ ...." قافله به استقبال آمدن به دنبال بشیر آمدن بیرون مدینه به استقبال قافله ی ابی عبدالله ...." چی جوری وارد مدینه شدن بماند، هر کی رفت سراغ یه بانویی" زن ها اومدن نزد سکینه . همه کنار قبر پیغمبر جمع شدن دیدن دختر علی زینب سلام الله علیها ؛یه پیراهن پاره پاره،یه پیراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پیغمبر پهن کرد" سفره ی روضه رو پهن کرد ... دیدن دیگه نمی شه با زینب حرف زد ... اومدن سراغ سکینه ... گفتن آی بانو از کربلا تا مدینه کجا به شما بیشتر سخت گذشت؟ فرمود هیچ جا برا ما مجلس یزدید نمی شد .... سر بریده ی بابای غریبم میان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذرانی و می گساری بودن،ما رو به طنابی بسته بودن......ای حسین......... @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:بهمن عظیمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ گل گلزار عشق تجلّیِ خدا تویی تو دختر شهید کربلا ۲ معنای عفت و حُجب و حیا سکینه ۲ مرثیه خون شاه سر جدا سکینه ۲ آیینه ی خدا بانوی عالمین مونس زینب و گریه کن حسین مدد بنت الحسین«ع» ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ مرامِت زینبی مقامِت فاطمی وقارت حیدری کلامِت فاطمی ۲ ای آیت خدا راه و نشون عشقی ۲ ماه و ستاره نه ، تو آسمون عشقی ۲ معرفتت بی بی رفته به مادرت بسته دلم دخیل به نخ معجرت مدد بنت الحسین«ع» ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ وجودت غرق غم دلت دارالعزاست چشات بارونیِ غروب کربلاست ۲ دیدی سر بابات از پیکرش جدا شد ۲ دیدی تو قتلگاه با اون بدن چه ها شد ۲ گریه کنِ سرِ خونیِ روی نی کشته تو رو غم و غصه ی بزم می مدد بنت الحسین«ع»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 ✍شاعر:علی سپهری، محمد جواد شیرازی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شب ما را سحر نمی آید خواب، در چشمِ تر نمی آید مدحش از من که بر نمی آید چون سکینه دگر نمی آید دختر شاه...گوهر نایاب بی قرینه... درست مثل رباب   روضه می خواند، روضه با احساس روضه اش داشت عطر و بوی یاس شرم یک مرد... روضه ای حساس وای از مشک پاره ی عباس روضه ی دست و چشم و مشک عمو روضه ی قطره قطره اشک عمو   روضه خوان چشم های خود را بست مادرش دست خود زند بر دست رأس اصغر به روی نیزه نشست پای نیزه قد سکینه شکست به خدا خواهر است حق دارد خواهر اصغر است حق دارد   بر سر ناقه خواند نافله را دور ناقه شنید هلهله را چه کند خنده های حرمله را چشم دشمن به سوی قافله را مثل یک مرد... مثل عمه ی خود صبر می کرد... مثل عمه ی خود   قلبش از غصه ها کباب شد و بعد سقا فقط عذاب شد و مثل او از خجالت آب شد و وارد مجلس شراب شد و خیزرانِ یزید پیرش کرد حرف مردی پلید پیرش کرد   دختر بی قرینه ی پدرش روضه خوان مدینه ی پدرش همه جا شد سکینه ی پدرش یادش افتاده سینه ی پدرش زیر پای سوارها افتاد روی گل، ردِ خارها افتاد   یادش افتاد آه آهِ حسین غرق در خون همه سپاه حسین بود یک نیزه تکیه گاه حسین داد می زد که قتلگاهِ حسین... ...پر شد از خونِ زخم های تنش پر شد از تیر و نیزه ها بدنش   وسط حجره ی محقر خود با دل خون میان بستر خود باز در لحظه های آخر خود یادش افتاد داغِ خواهر خود کنج ویرانه خواهرش جان داد سر بابا برابرش... جان داد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج محمود کریمی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دین و دلم برده ای ماه سکینه بی تو چگونه روم سوی مدینه تشنه بی دست ای علمدار کشته سر مست ای علمدار ای پسر سوم زهرا علمدار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سر به روی دامن فاطمه داری روی لبت از چه رو زمزمه داری فرق تو پاره ای علمدار سینه شراره ای علمدار کعبه ای در علقمه داری علمدار ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ رفتن تو می شود اوج غم من جسم تو افتاده دور از علم من چشم تو بسته ای علمدار خسته خسته ای علمدار پای عدو و حرم من علمدار دودمه تو را دارم ابالفضل چه غم دارم ابالفضل چه سان نعش تو بر دارم ابالفضل امید خواهر من پناه دختر من چه سان رو در حرم ارم ابالفضل @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی محمد حسین پویانفر ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم دلم تنگِ، کار شب و روزم فقط گریه و آهه دلم تنگِ، نزدیک یک قرنِ که دنیا چشم براهه ببین دلم ز دوری خونه برای غربتت میخونه آقام آقام آقام آقام گاهی نگاهی دلم تنگِ، بیا عزیز جونِ من که بی قرارم دلم تنگِ، تو دنیا هیچ کسی رو غیر تو ندارم اباصالح! زینب تو رو صدا میزد میونِ بازار اباصالح! زهرا صدات میزد میون درب و دیوار اباصالح! آقام آقام آقام آقاجان مثل بغض از وسط حنجره برخاسته ایم همچو اشک از غم یک خاطره برخاسته ایم با دو صد حاجت و درد و گره برخاسته ایم به هواى حرم سامره برخاسته ایم روضه ی غربت تو حال عجیبى دارد هرکه نامش حسن است ارث غریبى دارد جان به قربان دلت، جان به فداى سر او فرق ها داشت نگاه تو و چشمِ تر او که تفاوت بکند , همسرتو، همسر او طعنه بسیار شنیده دل غم پرور او حسن سامره صحن حرمت محترم است حسنى بین بقیع است که او بى حرم است یاحسن! آه تو پرداختنى میخواهد یاحسن! داغ تو بر سر زدنى میخواهد یاحسن! نام تو دور از وطنى میخواهد یاحسن! روضه ی تو سوختنى میخواهد دل تو تنگ مدینه است که دلگیر شدى مادرى هستى عزیزم تو اگر پیر شدى *اگه خواستید حرم مشرف بشید به نیت آقا امام حسن عسکری بروید، این آقا جایی زیارت نرفته، چشم باز کرد تو حصار و زندان بود...* خانه ی کوچک تو هیچ کم از زندان نیست خالى از آمدن و رفتن زندانبان نیست بین یک مشت نگهبان که بوى ایمان نیست زندگى با زن و بچه بخدا آسان نیست خانه ات امنیت از دست نگهبانان داشت؟ واقعا ایمنى از حمله ی نااهلان داشت؟ اصلا این غصه به پیمانه ی تو ریخته اند؟ اصلا آقا سر پروانه ی تو ریخته اند؟ شعله بر دامن کاشانه ی تو ریخته اند؟ چل نفر در وسط خانه ی تو ریخته اند ؟ راه ناموس ترا بسته کسى در کوچه؟ همسرت را زده پیوسته کسى در کوچه؟ نذاشتن کفنش پیغمبر خشک بشه؛ اهل مدینه هیزم آوردن،خبردار شده بود یهودی، پیامبر از دنیا رفته، اومده بود محله ی بنی هاشم، عرب رسمشه ، تا عزادار میشن، تنور روشن نمیکنن، میگه: نزدیک محله ی بنی هاشم دیدم آتش روشنه، گفتم خبر مرگ پیامبر دروغِ، رسید نمیدونست چه خبره، دید گردن یه آقایی، با عمامه ی خودش، از یه طرف چهل نفر، از یه طرف یه خانوم...دیدن یهودیه گفت: اشهدان لا اله الاالله، مسلمان شد، گفت: من دیده بودم جنگیدن این آقا رو تو خیبر... اما امان از اون ساعتی که دومی صدا زد: قنفذ چرا ایستادی!....* کوچه اى بود مدینه، که زنى خورد زمین ناگهان مادرتان با زدنى خورد زمین فاطمه با لگد بد دهنى خورد زمین حسن عسکرى! آنجا حسنى خورد زمین قسمت این بود که او درد و محن جمع کند گوشوار از وسط کوچه حسن جمع کند قسمت این بود از این داغ تو را هم دادند به تو هم موى سپیدى و قدى خم دادند در جوانى پسر فاطمه را سَم دادند به لب خشک تو از جام مُحرم دادند عطش پیکر مسموم تو میگفت: حسین! نفس تشنه حلقوم تو میگفت: حسین ! پسرى داشتى و آب به لبهاى تو ریخت لحظه تشنگى ات گریه به غمهاى تو ریخت اشک بالاى سر پیکر تنهاى تو ریخت خاکها بر سرش از ماتم عظماى تو ریخت روى زانوى پسر بودى و عطشان نشدى حَسنِ فاطمه صد شکر که عریان نشدى محمد جواد پرچمی یا مظلوم!یا غریب!یا عطشان! رَحَمَ الله مَن نادیٰ: یا حسین! *پسرش مهدی آمد دید لبای باباش خشکِ، با دستای کوچیکش کاسه ی آب آورد، اثر زهر این بود لرزه به اندام افتاده بود، کاسه ی آب رو که به لب گذاشت، صدای به دندان خوردن امام عسکری می آمد، حتما امام زمان این کار رو کرده، با دست لب بابا رو تر کرده... صدای خوردن لبه ی کاسه ی آب به دندان، به گوش امام زمان رسید، تو مجلس یزید یه وقت دیدن یه صدایی بلند شد، بچه های قدو نیم قد توجهشون جمع شده چه میکنه؟ حرام زاده با چوب به لبه ی یه تشت میزد، هی میزد آنقدر که همه توجه ها جمع شد،آنقدر زد که امام زمان تو زیارت ناحیه سلام میده به دندانهای شکسته ... ای حسین.." بِالحُسَینِ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج" @majmazakerinee
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی سید رضا نریمانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ زمین شدیم ولی آسمانِ ما حسن است کرانه‌ ایم ولی بی کرانه ها حسن است گره گره همه اما امانِ ما حسن است پر از حسن، لب ما، نوشِ‌ جان ما حسن است هزار شُکر تمامِ جهان ما حسن است رسید جلوه‌ ای و باز یا علی گفتیم پس از دو یا حسن از چار تا علی گفتیم دوباره از حسن و مرتضی علی گفتیم حسن حسن همه‌ ی عُمر با علی گفتیم به فاطمه بنویسید جانِ ما حسن است بساط عاشقی‌ ام جور شد به لطف شما و سهم سفره‌ ی ما نور شد به لطف شما از آن زمان که زمین طور شد به لطف شما گدای سامره مشهور شد به لطف شما تمام عُمر فقط آب و نان ما حسن است برای عرض ادب شاعران کم آوُردند برای پیش کِشی تو جان کم آوُردند به پای بوسی تو آستان کم آوُردند قلم زدند به عُمر و زمان کم آوُردند که عشقِ در رگ و استخوان ما حسن است گدا شدیم بگوییم این سخن ها را نوشته اند خدای کَرَم حسن ها را برای ما که نوشتند پَر زدن ها را به سامرای شما رفت و آمدن ها را هزار شُکر که رزق دُکان ما حسن است به روی شانه اگر گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله سامرا بشود حسن نماز و حسن قبله‌ ی دعا بشود حسن رکوع و حسن سجده‌ های ما بشود میان کرب و بلا هم اذانِ ما حسن است نوشته اند بر این خانه از قدیم: الله که با تو جلوه کند جلوه‌ ای عظیم: الله عصا به دست، رسیده است پیش تو کلیم الله کلیم تا که بگوید: حسن کریم الله چه غم از این همه غم، مهربان ما حسن است اگرچه تکیه گه خانه‌ ها پدر باشد پدر همیشه همه کاره‌ اش پسر باشد پسر برای پدر پاره‌ ی جگر باشد پسر که هست گدا هم که پشت در باشد بزرگ خانه‌ ی صاحب زمانِ ما حسن است :حسن لطفی @majmazakerinee