بند اول
یه مادر تو آتیش و
یه لشکر جلو رو شه
یه دستش به دیوار و
یه دستش به پهلوشه
کاش خاموش شه آتیش
کاش بارون بباره
کاش دشمن بفهمه
این زن جنگ نداره
نه بارون اومد . نه دشمن فهمید . نه آتیش کم شد
در افتاد
زدن زهرا رو
ولی حیدر افتاد
واویلا علی زهرا . واویلا علی مولا
بند دوم
یه کوچه پر از نامرد
یه مادر تک و تنها
یه چادر که خاکی شد
واویلا علی الزهرا
کاش از جاش بلند شه
کاش برگرده خونه
کاش آیات کوثر
زیر پا نمونه
نه چشمش میدید . نه راه میومد . نه جونی مونده
به مادر
زدن زهرا رو
همه بین لشکر
واویلا علی زهرا . واویلا علی مولا
بند سوم
بی هوا کتک خوردن
ارثی بوده از مادر
گریز غم زهراست
روضه ی علی اصغر
کاش سقا بیادش
کاش بارون بباره
کاش دشمن بفهمه
طفلی تاب نداره
نه بارون اومد . نه دشمن فهمید . نه سقا برگشت
علی سوخت
سه شعبه طفل و
به قلب پدر دوخت
واویلا علی رباب واویلا علی حسین
حاج مهدی رسولی4_5861457987587015907.mp3
زمان:
حجم:
4.83M
🔈 #بشنوید |مداحی #مناجــــــات
🔻پست #ویژه_جمعه_های_انتظار
🔹یک سال گذشت که دل به غم ...
🎙 با نوای حاج مهدی رســــــــولی
🔹{الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج}🔹
🎵#بصیرتی
#سینهزنی #امام_زمان عجل الله فرجه الشریف
🔺هیئتی/ شور
رو شونهها بجای بار گناه، علم برداریم
برا ظهور مهدی فاطمه، قدم برداریم
🔸نمیشه برای یاریش شعار داد و ادعا کرد
نمیشه برا ظهورش نشست و فقط دعا کرد
🔹منتظر یعنی کسی که خادم خلق خدا باشه
منتظر یعنی کسی که چارهساز فقرا باشه
منتظر یعنی کسی که صاف و پاک و بیریا باشه
اللّهُمَّ وَفِّقنَا بِمَا تُحِبُّ وَ تَرضی...
حالا که دنیا میدونه شیعهی یل کراریم
برا ظهور مهدی فاطمه، قدم برداریم
🔸اونی که امید طفل یتیم بود امام ما بود
امام ما روی دوشش، جای کولهی غذا بود
🔹منتظر یعنی کسی که یار بچهیتیما باشه
منتظر یعنی کسی که با فقیرا همغذا باشه
منتظر یعنی کسی که فکر نون بینوا باشه
اللّهُمَّ وَفِّقنَا بِمَا تُحِبُّ وَ تَرضی...
وقتی که داریم از فراق آقا، بارون میباریم
برا ظهور مهدی فاطمه، قدم برداریم
🔸با این اشکای شبونه، میریم تا طلوع نورش
همین استغاثهی ما، یه راهه برا ظهورش
🔹منتظر یعنی کسی که زندگیش رنگ خدا داره
منتظر یعنی کسی که عطر و بوی کربلا داره
منتظر یعنی کسی که نشونه از شهدا داره
اللّهُمَّ وَفِّقنَا بِمَا تُحِبُّ وَ تَرضی...
شعر و سبک/ حمید رمی
@majmaozakerine
﷽
📜 #متن_اشعار
📿 #مناجات ابتدایی
در سحر چشم که گریان بشود خوبتر است
سائلت پاره گریبان بشود خوبتر است
گرچه موسی ست مناجاتی طور تو ولی
گر خدا همدم چوپان بشود خوبتر است
روسیاهی که به همراهی خوبان برود
بر در کهف نگهبان بشود خوبتر است
ابر رحمت توئی و از همه من تشنهترم
تشنه گر خرج بیابان بشود خوبتر است
اندکی نیز مرا هم بنشان پیش خودت
میزبان همدم مهمان بشود خوبتر است
تا درستم نکنی دست از این در نکشم
این گدا دست به دامان بشود خوبتر است
بعد هر معصیت از خوف به هم میریزم
عبد اگر زود پیشمان بشود خوبتر است
آنقدر سینه زنم تا که نجاتم بدهی
آتش اینگونه گلستان بشود خوبتر است
گر بنا هست کسی واسطۀ ما بشود
ضامنم شاه خراسان بشود خوبتر است
اشک خوب است که با مرثیه آغشته شود
فیض وقتی که دو چندان بشود خوبتر است
نام ارباب خودش مظهر اسماء خداست
ذکر العفو حسین جان بشود خوبتر است
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
﷽
📜 #متن_اشعار
🔹 #روضه_پایانی
حضرت عبدالعظیم علیه السلام و سیدالشهدا علیه السلام
ری قبله گشته با حرم سیدالکریم
عزت گرفته با قدم سیدالکریم
عقده گشای قبر خراب حسن شده
صحن و سرای محترم سیدالکریم
عیسای شهر ما نفسش مجتبایی است
اعجازها نموده دم سیدالکریم
از کودکی شفای مرا مادرم گرفت
وقت نماز با قسم سیدالکریم
در روز حشر هم همگی قد علم کنیم
در زیر بیرق و علم سیدالکریم
هر کس که پیر گریه شده از غم حسین
سیراب گشته با کرم سیدالکریم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم
با عشق اهل بیت همه آشنا شدیم
دنیا و آخرت همه ی فخر ماست این
شکر خدا که بر سر کویش گدا شدیم
چون ریشه های پرچم سبزش بدست باد
در هر طواف زائر کرببلا شدیم
دانی زچیست این همه شان و مقام او
دانی ز چیست ریزه خور این سرا شدیم
فرمود امام شیعه (( انت ولینا ))
عبدالعظیم ما همه از تو رضا شدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
اینجا چونان ملائکه در رفت و آمدیم
مهمان خانواده ی آل محمدیم
پای ضریح حضرت طاهر مدینه ایم
پای ضریح حضرت حمزه به مشهدیم
معصوم گفته بر در دیوار این حرم
ما عطر سیب از حرم کربلا زدیم
عشاق این دیار همه گریه کن شدند
ما هم به این امید در این خاک آمدیم
مدیون مهربانی زهرا شدیم ما
ممنون این همه کرم و لطف بی حدیم
جامانده ایم از سفر کربلا ولی
در این دیار بر همه عالم سرآمدیم
شب های جمعه گریه کنان کنج آن حرم
انگار صحن کرببلا رو به گنبدیم
بیهوده نیست خیل گدا دارد این حرم
حال و هوای کرببلا دارد این حرم
ای شاه سر بریده عزیز خدا حسین
این سرزمین گرفته شمیم تو را حسین
با هر سلام در حرم سید الکریم
پر می کشیم تا حرم کربلا حسین
این خاک بوی خون گلو را گرفته است
این سرزمین برای تو شد خون بها حسین
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما" شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر، نیزه، سنگ و حتی عصا حسین
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
Haj Meysam MotieeShab02Moharram1393[11].mp3
زمان:
حجم:
4.93M
نجوا با امام زمان
کجایی ماه پشت ابر پنهانم
#میثم_مطیعی
@majmaozakerine
✔️@nohenab ✔️4_5978592599131291923.mp3
زمان:
حجم:
3.64M
🥀🥀🥀◾️🥀🥀🥀
◾️غروب جمعه است دوباره
🎙مداحی:صوت بسیارزیبا
🎤کربلایی جواد مقدم
◾️◾️◽️◽️◾️◾️
@majmaozakerine
غروب جمعه ست دوباره، دل تنگم بونِه داره
از هر کی دیدید بپرسید، کجا آقام خونه داره
باز من و گریه من و زاری، باز نشد رفع گرفتاری
باز نیومد یار که میخونم، از همین شعرای تکراری
نمیدونُم بهاره یا خزونه
فلک با عاشقا نامهربونه
جوونیم رفت و آقامو ندیدم
غم این دل غم مرگ جوونه
... اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ...
بیا تا سو داره چشمام، ببینم چشماتو مولا
بیا آقا تا بگردم، به دور اون قد و بالات
گرچه ما آقا گنه کاریم، خیلی به اشکات بدهکاریم
پیش ما بدها بیا یک سَر، خوبا دل دارن ما هم داریم
به خوبات سر میزنی
مگه بدا دل ندارن
یه سرم به ما بزن
ای خوب خوبا آقاجون
... اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ...
نمیدونم دلم دیوونه ی کیست
کجا میگردد و در خونه ی کیست
نمیدونم دل سرگشته ی ما
اسیر نرگس مستونه ی کیست
... اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ، وای اَمون ای دل ...
@majmaozakerine
اين نمكدان حسين جنس عجيبي دارد
هرچقدر ميشكنم باز نمك ميپاشد
توبه کردیم که دیگر غم دنیا نخوریم
تا حسین هست غم روزی فردا نخوریم
🕊﷽🕊
🦋🌹#پندیات
خواب دیدم خواب این که مرده ام
خواب دیدم خسته و افسرده ام
روی من خروارها از خاک بود
وای قبر من چه وحشتناک بود
تا میان گور رفتم دل گرفت
قبر کن سنگ لحد را گل گرفت
ناله می کردم ولیکن بی جواب
تشنه بودم تشنه یک جرعه آب
بالش زیر سرم از سنگ بود
غرق وحشت سوت و کور و تنگ بود
خسته بودم هیچ کس یارم نشد
زان میان یک تن خریدارم نشد
هرکه آمد پیش حرفی خواند و رفت
سوره حمدی برایم خواند و رفت
نه شفیقی نه رفیقی نه کسی
ترس بود و وحشت و دلواپسی
آمدند از راه نزدم دو ملک
تیره شد در پیش چشمانم فلک
یک ملک گفتا بگو اسم تو چیست
آن یکی فریاد زد رب تو کیست
ای گنهکار سیه دل بسته پر
نام اربابان خود یک یک ببر
در میان عمر خود کن جستجو
کارهای نیک و زشتت را بگو
گفتنم عمر خود کردی تباه
نامه اعمال تو گشته سیاه
ما که ماموران حق داوریم
نک تو را سوی جهنم می بریم
دیگر آنجا عذر خواهی دیر بود
دست و پایم بسته در زنجیر بود
نا امید از هر کجا و دلفکار
می کشیدندم به خفت سوی نار
ناگهان الطاف حق آغاز شد
از جنان درهای رحمت باز شد
مردی آمد از تبار آسمان
نور پیشانی اش فوق کهکشان
چشمهایش زندگانی می سرود
درد را از قلب آدم می زدود
گیسوانش شط پر جوش و خروش
در رکابش قدسیان حلقه بگوش
صورتش خورشید بود و غرق نور
جام چشمانش پر از شرب طهور
لب که نه سرچشمه آب حیات
بین دستش کائنات و ممکنات
خاک پایش حسرت عرش برین
طره ای از گیسویش حبل المتین
بر سرش دستار سبزی بسته بود
بر دلم مهرش عجب بنشسته بود
در قدوم آن نگار مه جبین
از جلال حضرت عشق آفرین
دو ملک سر را به زیر انداختند
بال خود را فرش راهش ساختند
غرق حیرت داشتند این زمزمه
آمده اینجا حسین فاطمه
صاحب روز قیامت آمده
گوئیا بهر شفاعت آمده
سوی من آمد مرا شرمنده کرد
مهربانانه به رویم خنده کرد
گفت آزادش کنید این بنده را
خانه آبادش کنید این بنده را
اینکه اینجا این چنین تنها شده
کام او با تربت من وا شده
مادرش او را به عشقم زاده است
گریه کرده بعد شیرش داده است
بارها بر من محبت کرده است
سینه اش را وقف هیئت کرده است
اینکه می بینید در شور است و شین
ذکر لالائیش بوده یاحسین
دیگران غرق خوشی و هلهله
دیدم او را غرق شور و هروله
با ادب در مجلس ما می نشست
او به عشق من سر خود را شکست
سینه چاک آل زهرا بوده است
چای ریز مجلس ما بوده است
خویش را در سوز عشقم آب کرد
عکس من را بر دلش قاب کرد
اسم من راز و نیازش بوده است
خاک من مهر نمازش بوده است
پرچم من را بدوشش می کشید
پا برهنه در عزایم می دوید
اقتدا بر خواهرم زینب نمود
گاه میشد صورتش بهرم کبود
بارها لعن امیه کرده است
خویش را نذز رقیه کرده است
تا که دنیا بوده از من دم زده
او غذای روضه ام را هم زده
اینکه در پیش شما گردیده بد
جسم و جانش بوی روضه می دهد
حرمت من را به دنیا پاس داشت
ارتباطی تنگ با عباس داشت
نذر عباسم به تن کرده کفن
روز عاشورا شده سقای من
گریه کرده چون برای اکبرم
با خود او را نزد زهرا می برم
هر چه باشد او برایم بنده است
او بسوزد ، صاحبش شرمنده است
در مرامم نیست او تنها شود
باعث خوشحالی اعدا شود
در قیامت عطر و بویش می دهم
پیش مردم آبرویش می دهم
آنکه بالاتر به روز سرنوشت
میشود همسایه من در بهشت
آری آری هر که پابست من است
نامه اعمال او دست من است
🦋🌹