eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
612 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
لطمه بایدزدبرایت......یاحسین گودال بود و بی خبر تونیزه خوردی دیدم برادرپشت سرتونیزه خوردی دیدم ز پهلو یا کمر تونیزه خوردی دیدم که از چندین نفرتو نیزه خوردی آمدبه گودال وتنت را جستجو کرد با پا لگد زد پیکرت را پپشت و رو کرد آسیب دیده شانه ات ازنیزه شمر پژمرده شددردانه ات،ازنیزه شمر می سوخت جان خواهرت درکنج خیمه کس" همچوزینب این مصیبتها ندیده سر لوحه ی نجوای شبهایاحسین بود غم دیدی اما مشق غمهایاحسین بود گاهی سرت دنبال مرکب میکشیدند قران زبالای نی ات را میشنیدند دنبال تو اهل و عیالت می دویدند باريسماني زينب را می کشیدند زینب رسیده بر هواخواهیت آنجا آوای او می کرد همراهیت آنجا باهجرتو اهل وعیالت دل سپردند دیدم که ازشمروسنان شلاق خوردند در زیر دست و پای مرکبها دویدند همشیره ات را در اسارت میکشیدند دیدم شراب و وای از بزم‌ حرامی دیدم نگاه هیز نامردان شامی _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بلندمرتبه شاهی..‌‌حسین بلندمرتبه شاهی چنان زمین خورده که ازاصابت نیزه،سرش شد آزرده بلندمرتبه شاهی،اسیرگرگان شد میان لشگری ازنیزه ، نیزه باران شد بلند مرتبه شاهی،گلوبریده شده خبررسیده به زینب،که قدخمیده شده بلند مرتبه شاهی،میان گودال است زفرط تشنگی وخستگی،چه بی حال است بلند مرتبه شاهی،به زیرخنجربود تنی میانه ی گودال نیزه،بی سربود بلند مرتبه شاهی،فتاده براین خاک اگرغلط نکنم پیکرش شده صدچاک بلند مرتبه شاهی زاسب افتاده اگر غلط نکنم،زیرنیزه جان داده هوا ز باد مخالف،چنین شده تیره سری بریده به سوی خیام شدخیره فضای کربوبلاببین،که قیرگون گردید زاسب حضرت معشوقه، واژگون گردید تن عزیزخداگشته غرقه درنیزه سرش به شام وبه کوفه نشسته برنیزه تنش به خاک وبه خون، تاب استقامت داشت به زیرنیزه دگر،کی جدال طاقت داشت ادامه..... _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
گودال قتلگاه در زیر پای مرکب اعدا بهم مریز خورشید خانواده‏ ی زهرا، بهم مریز چشم‏ انتظاری من ه خواهر کفایت است تنهاترین مسافر دنیا بهم مریز شمروسنان سرازتن نازت ربوده اند ای سربریده ی دل صحرابهم مریز گویاکه چشم ودست وسرت جابجاشده من که نمرده ام زبلایا بهم مریز خاکی به سر کنم که تنت راکشیده اند جسمی نمانده برتنت آقا بهم مریز شال تورا ز گو دی گودال برده اند غارت نموده پیکرت اعدا بهم مریز حال وهوای خواهرتو دیدنی شده ازمردنم میانه ی صحرا بهم مریز آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
اشعار جانسوز حضرت سیدالشهدا.(ع) لشکری آمدو زدچکمه به روی دهنت وای من مُثله شده باسره نیزه ها تنت ذره ذره بدنت بود که افتادبه خاک خون شده از اثر ضربه ی چکمه دهنت جای سنگ وورم چکمه به پیشانی توست دست وپایت بشکست و شده غارت بدنت وسط معرکه ای نیزه به قلبت زده اند سر فرصت شده مُثله همه اعضای تنت مردک پست به گودال تو راکردشکار چه بهم ریخته شد گوشه ی میدان بدنت چشم تو تار شده ونیزه تنت ریخت بهم چه بگویم بخدارفت به یغمابدنت یک عبا داشتی ورفت به غارت چکنم زینبت آمده از ره که ببیند بدنت تاب دیدارتن مُثله ی تو درمانیست بوریایی که رسیده گشته برادرکفنت حضرت شاه تنت راچه بهم ریخته اند وای من خورده بهم باسره نیزه بدنت _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال اشعار ناب آیینی
بسم الله الرحمن الرحیم افتاده ام میانه ی صحراشتاب كن در زیرخنجرم به تماشا شتاب کن دلگيرم از تمامی کوفه،بیاکه من هستم بیاده اکبر ليلا شتاب كن وقتش رسيده عصرغروبم شده بیا پايان بده بر اين شب غمها شتاب كن در انتظار آمدنت ،زینبم بیا دیگرنمانده یوسف زهرا، شتاب كن ای وارث عدالت و صبر و غم علی ازخیمه هابیا گل طاها، شتاب كن جانم به لب رسيد از اين روزگار غم زینب به جان حضرت زهرا شتاب كن بر آن پدر كه با سر زانو رسيد و ديد نقش زمين جوان خودش راشتاب كن دیدی پدر كه پيكر فرزند خويش را بر خاك می سپرد به صحرا شتاب كن دیدی تنی كه زخمی تیر سه شعبه بود بر آن سری كه رفت به نی ها شتاب كن آن خواهری كه در دم گودال ميگرفت با ناله ذكر وای حسينا شتاب كن دیدی رقیه دختركی كه گرفته بود بر روی دامنش سر بابا شتاب كن زینب بیا كه من دگرازپا فتاده ام ازبهره دیدن رخ سقا شتاب كن 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) _______________________________
روضه ی گودال قتلگاه بنگریدازعرش پیغمبر به گودال آمده دخترش صدیقۀ اطهر به گودال آمده قدخمیده فاطمه باچشم گریان ناله زد باسر بشکسته اش حیدر به گودال آمده میزنددرگوشه ی مقتل حسینش دست وپا بهردیدارحسین مادر به گودال آمده زخم های پیکرش ازحد فزون تر گشته بود قدخمیده سوره ی کوثر به گودال آمده کیست اینجا زیرخنجرها بریده حنجرش شمرملعون بهرآن حنجر به گودال آمده تیرباران پیکر مجروح شاه عالم است بهردیدارسری خواهربه گودال آمده اینچنین خم گشته زینب در کنار علقمه خواهر عباس نام‌آور به گودال آمده بهرانگشتربریده ساربان انگشت او فاتل خون علی‌اکبر به گودال آمده شاه را دربین مقتل پاره پاره کرده اند قاتل خون علی‌اصغر به گودال آمده کاش(مجنون)درمیان روضه هایت جان دهد قدخمیده نوکری مضطر به گودال آمده ----------------------- _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی
رجزبسیارقشنگ از امام حسین(ع) وسط عرش. خداگفت حسین راعشق است ملکی بین دعاگفت حسین راعشق است گرشدی طالب فیض قبله ی خود رابنگر درمناسعی وصفا گفت حسین راعشق است چه بگویم که سره شاه جهان بر نی رفت سرِ مصباحِ هدا . .گفت حسین راعشق است وارث خون خدا کیست حسین ابن علی به خدا صوت خدا .گفت حسین راعشق است صبح هم منتظر روضه واشک غم توست روز ما و شب ما . .گفت حسین راعشق است سر ه آن گنبد زرین بنگر بیرق عشق پرچم کرب و بلا . .گفت حسین راعشق است لب خشک از جگرسوختگان گفت سخن دستِ افتاده جدا . .گفت حسین راعشق است چوب محمل اگرازخون سر زینب بود دخترشیرخدا.گفت حسین راعشق است سر توبرسره نی سوی عقب برگشته طفل افتاده ز پا . .گفت حسین راعشق است سرت ای یارچرا برسره سرنیزه نشست در دل طشت طلا . .گفت حسین راعشق است سره سرنیزه پدر .بوسه گرفت از رگ تو ناله ی وا ابتا» . .گفت حسین راعشق است هوس کرببلا در دل (مجنون) تا کی؟ در دلم بزم دعا . .گفت حسین راعشق است _آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ------------------------- _کانال رسمی اشعاروسروده های آیینی آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
تشنه لی مانگه الهی چه مقامی دیره ودله هر روزه داری یه پیامی دیره لبمان تشنه‌ی آو و دلمان تشنه‌ی کی؟ خوش بو احوال کسی که دله، رامی‌ دیره نوکری که اگریش خود له مشقت دایده و تو مولای تو یه چن کلامی دیره گوش که حرف دل صاحب بی‌یار زمان صاحب و عاشق تو عرض سلامی دیره (م بنیسم له محبان وخدا بی‌یارم بی کسم بی کسیم دایه بسه آزارم دردیان درد من و اشک دو چاوم جاری بیه سه خصه ی ایوه خم قلب زارم م دعا کردم و دیربینه له م وا اسفا یوسف فاطمه‌ مو، له وسط بازارم احترام وقیمت و رتبه‌ی م چی یسه کو و خداوند که م یکه ترین سردارم و خدواند نیازم نیه وخلق جهان و گرفتاریِ بی‌حدّ بشر خمدارم حب دنیا و گناه، علت دوری منه مهدیم م وخدا بی کسم وبی یارم مهدیم، م صاحب عصر و زمانم مردم بی‌وفایی زمانه کردیه بیمارم گوش که روژه فرج تیدن ونزدیک بیه باز(مجنون)له محبان توبنویس بی‌ یارم /آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)‌
رمضان -مناجات بيائيد مدعوين جنت  حق  كه آمد  ماه وصل و رحمت حق  الهي گر  كه عبدي  بينوايم   گداي  اصغر كرببلايم   خداوندا  ببين حالم  خراب است  كه امشب  ساقيم طفل  رباب  است  چو مهماني  به كويت اشكبارم  كه از شش ماهه  دعوتنامه  دارم   شده درگاه  اصغر  تكيه گاهم   شده گهواره  اش تنها پناهم  به ياد آن لب خشكت  علي جان   عطش  مي بارد  از لبهاي  عطشان   سحرها  با دعايم  سوگوارم  غروب نينوا را  دوست دارم   اجابت كن  دعايم را تو يارب   مرا كن يك سحر در بند زينب    شعر.آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
مناجات زیبای شبهای رمضان .وصل به کربلا..   ببين اين سائل خسته ،  دوباره  پشت درآمد   به رويم  باز كن  در را، شكسته  بال و پر آمد  تمام عمر خود را من ،به ياد تو سپر  كردم  گمانم  امشب  اي يارا،  دگر عمرم  به سر آمد  اگر خورشيد من  باشي  نخواهم  مشتري را من   اگر ارباب  من باشي  نخواهم  ديگري را من  منم  تحت  عناياتت، شدم سرمست الطافت تمنا مي كنم  از تو ، مدال  نوكري را من  توئي  سرچشمه  هستي  توئي جام  مي و مستي  كه از  طفلي  بنوشيدم  صبوي  نوكري را من  پس از تو اي برادر جان  عدو  بنموده  غارتها   ببين  كرده  عدوي تو  به طفلانت  جسارتها  پس از  تو سهم  زينب شد،  در اين دشت  بلا ناله  شده  سهم  عزيزانت ، غريبي  و اسارتها   شعر..آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
رمضان -مناجات خوانی الهي بنده ات را ناز كردي  دوباره دربه رويم بازكردي  وزيده  بوي  غفران بوي رحمت  نشان دارد ز لطف  كوي رحمت  الهي بوي  مشك و عنبر آمد   الهي  ماه غفران  از درآمد   الهي  دل شده  تنگ مناجات   كنم كي  نيمه شب  با تو ملاقات  بيائيد ميزبانان الهي  اگر هستيد  طالب بر نگاهي  دوباره بندگان با شرافت   بيائيد سفره داران ضيافت  دوباره  دسته گلهاي  تبارك  بيائيد كه شده ماه مبارك  ابوحمزه بخوانيد زير لبها   بخوانيد افتتاح در نیمه شبها @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
مناجات -ماه رمضان بار الها  كي دهي  ما را پناه   كن نگاهي  بر گداي رو سياه   بار الها  كي سبك  بالم كني   يك شبي  فارغ ز احوالم  كني   اي خدا  از نو  مسلمانم  نما   بر درت  مانند  سلمانم نما   كي  ز الطافت كمي بهتر شوم   خادمي  بر درگه  حيدر  شوم   كي ز  الطاف  تو قرآني شوم  مثل حمزه  پاك و نوراني  شوم   كي ز الطافت تو  امدادم كني   از كرم  مانند  مقدادم  كني  بار الها  لطف  خود  را كن  تمام   از دلم  بيرون نما  رجس و حرام  بار الها  كن نظر  بر اين گدا   روسپيدم  كن  به درگاهت  خدا    @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی