eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
613 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت_شریفه الحسن ای حسن جان دخترت، زخم شده بال و پرش تیره و تار شده، کل جهان در نظرش ای حسن جان دخترنازت شریفه شدشهید نیمه جان گشت رسیدی تو،به بالای سرش دخترک، خسته، شکسته بدنش می سوزد ارث جامانده ی زهرا شده درد کمرش هرکجا بود که آغوش عمو جایش بود حال، دیدارمحمدبه جنان شدسفرش دخترک وای چه سخت است ببیند هر روز قصدرفتن کرده او ازخانه پیش پدرش نام توباشدشریفه، ای گل باغ حسن توبه بابا دلبری وتوشدی تودلبرش چه بگویم همه ازداغ غمش نالیدن با همان اشک بصر آه کشید از جگرش -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم اشعارکردی - (چوب خیزران) قافله سالاره گی له خوین نشانم، هاله کو بوشه سالاره سپاهه آسمانم ، هاله کو رشته ی دلبستگیم له تنه، سربی جیا با صفا چو حالت آو ه روانم، هاله کو سینه ی مواج اقیانوس م چیه، له دس برق آسا همچو صدتیر کمانم ، هاله کو یه سره، پر خوین له ،بینه طشت زر له کوفه بی تشنه لب له ژیره چوب خیزرانم، هاله کو چو حسین بن علی له شاهراه بندگی وه لب تشنه بدون سایبانم هاله کو جوره سالار شهیدان له نبرد ه خصم دون او علی ی اصغره شیرین زوانم، هاله کو روژه عاشورا پی فرمان سلطان ازل کشته یاره. خنجر و تیر و سنانم هاله کو گر ژن و آیلیله زاره، کردیه یارب وداع بوش علی ی اکبر له خوین تپانم هاله کو داغ غربت وه دل اهل حرم نایه ارا یارب، او مانگ شویله بی نشانم هاله کو طعنه گانه ظالم غدار ه زارم کردیه له ره کرببلا نامه رسانم هاله کو طفل زیبا چو علی اصغر، له دسم چی خدا بهر قربانی، علیه بی نشانم هاله کو گردن خوی ژیر تیغ اشقیا بردی ارا اومقام و منصب و نام و کیانم هاله کو وای بردی حرمله دردانه .له دس رباب کوشتیه.ای بی حیا تنیانیشانم هاله کو چو کبوتر له فضا باید له سمته پر بیم طفلکی م.اصغر شیرین زوانم هاله کو چی ودس م حسین واصغر وعباس برام صد نشان و نام و نان و آشیانم هاله کو دام دنیای دنی باید له یک پاشیده بو قافله سالاره گی تنیامکانم هاله کو گر وصال حضرت حق له خدا کردی طلب بوشه ماه هاشمی له آسمانم هاله کو ننگ ذلت تو نباید هیچ له گردن بنی م اسیر کوفیانم .آو و نانم هاله کو "آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)"
بسم الله الرحمن الرحیم متن روضه 🖕🖕🖕بسیار جانسوز_مجلس ابن زیاد و اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج آرمین غلامی ◾️▪️🔲▪️◾️ السلام علیک یااباعبدالله درپیش چشم خواهرت درهم شدی تو با زخم‌های پیکرت درهم شدی تو وقتی که گیر افتاد بین تیر و نیزه افتاد تا بال و پرت درهم شدی تو خیلی دلت می‌خواست باشی درکنارم با حسرت چشم تر ت درهم شدی تو در قحطیِ آب اصغرت را دادی از دست پیش نگاه مادر ت درهم شدی تو آرامش اهل حرم رفتی توازدست با آهِ سرد آخر ت درهم شدی تو شمروسنان وخولی اینجا شیرگشتند بانیزه ها وخنجرت درهم شدی تو تو که تمام عمر اشکم را ندیدی اصلا نمی‌شد باورت درهم شدی تو از خیمه‌گه تا قتلگه خیلی دویدم وقتی رسیدم در بر ت درهم شدی تو زینب پس از تو پیش چشمان ونگاهت بوسدبرادرحنجر ت درهم شدی تو جسم شریفت را به تیرِ کینه بستند با حالت چون مضطر ت درهم شدی تو دیدم سرت رابین گودالی بریدند با آه آهِ خواهر ت درهم شدی تو هشتاد و چهار زن و بچه رو ب طناب بسته بودن،اگه شب جمعه نبود نمیگفتم زیارت ناحیه رو ببین خود امام داره روضه میخونه" عرضه داشت : و سُـبـِیَ اهلک کـَالعبید"حسین جان زن و بچه تو مثل برده ها به اسارت بردن وَ صُفصِدوا بالحدید" دونه دونه شونو بازنجیر بسته بودن نه با طناب،با زنجیر(این نص زیارت ناحیه هستا) "ایدیهم مغلولت الی الأعناق" دستاشونو به گردن بسته بودن یا صاحب الزمان آجرک الله"یـُساقون فی البراری و الفـَلـَوات"مثل برده ها ازین شهر به اون شهر میبردن ...... حسین ..... برشتران بی جهاز زن و بچه تو سوار کردن،اونقده آفتاب پوست صورتاشونو سوزونده بود،اینجوری وارد کوفه شدن .... هرمنزل و روستا که بردند پای سر تو شراب خوردند حسین ...... حالا ک حال خوبی داری بزرگان ب ما اینجوری یاد دادن،اگه دلها تو جلسه منقلب بشه علامت اینه که حضرت بهتون نظر کرده اونشبم بهت گفتم ابی عبدالله داره به گریه کنش نظر میکنه در محضر آقا دارم این روضه رو میخونم اما اگه۸۴ نفر هم قد و قامتو به طناب ببندن،مشکلی پیش نمیاد-مگه اسرای مارو نبستن؟! اما اگه توی این ۸۴تا بعضیاشون بچه ی سه ساله باشن بود، بعضیاشون زینب قد و قامت کشیده باشه،اگه به یه طناب ببندن ، اگه بزرگا توی طناب بخان ایستاده راه برن،طناب گردن بچه هارو خفه میکنه،لذا عمه جان خم میشد که این طناب گردن بچه هارو اذیت نکنه" اینقده خمیده خمیده زینب راه رفت ....... رسید تو مجلس ابن زیاد،الله اکبر،خدا رحمت کنه،بخدا روی قلب همه مون پرده کشیدن و إلا اگه حقیقت این مجلس"همه مون میمیریم" محضر حضرت شیخ عبدالکریم حایری مؤسس حوزه،روضه خوان،روضه خواند، اینو از زبان مراجع فعلی شنیدم، اینا تو اون جلسه بودن،مرحوم آیت الله مروارید مشهد میفرمود این روضه خوان یه جمله گفت مرحوم شیخ عمامه شو برداشت گذاشت زمین و به روضه خوان گفت بسه دیگه روضه نخون چی گفت مگه؟! گفت: "و دخلت زینب علی ابن زیاد" همین! آشیخ اجازه نداد دیگه روضه خوان روضه بخواند،ایشون میفرمود تا غروب همه داشتیم گریه میکردیم،ما ک نمیفهمیم!یه جلوه شو بگم،امشب شب علی اصغر ربابه ، بلکه شب خود ربابه، باب الحوایجه این بانو،تا زینب ناشناس وارد شد بدون سلام خیلی ب ابن زیاد گرون تموم شد،گفت این زن ناشناس کیه اینجوری با تکبر وارد شد،یه کنیزی گفت اگه معرفیش کنم شاید حیا کنه"ای کاش این کنیز هیچوقت زینبو معرفی نمیکرد" تا گفت "هذه زینب بنت علی ابن ابیطالب" ابن زیاد شروع کرد توهین کردن،اونقده نیش و کنایه زد یه وقت دیدن "فرقت زینب و بکت" زینب گریه کرد، تا رباب دید اشک زینب جاری شد بلند شد همه ی توجه مجلسو از زینب ب خودش منعطف کرد، اومد کنار تشت طلا ، خم شد سر بریده رو بغل گرفت،آخ ب سینه چسباند،هی صدا میزد، فوالله ما نسیتُ حسینا ... حسین ..... آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی ◾️▪️🔲▪️
🍃🌹🍃 بسیار زیبا از حضرت اباالفضل(ع ) 🌷 ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺴﻴﺤﯽ ﻓﻠﺞ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ ﺣﻀﺮﺕ ﺣﺠﺖ ﺍﻟﺎﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻟﻤﺴﻠﻤﻴﻦ ﺁﻗﺎﯼ ﺣﺎﺝ ﺷﻴﺦ ﻣﻬﺪﯼ ﺩﺍﻧﺸﻤﻨﺪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ‌ﻧﻤﺎﻳﺪ: ﻓﺮﺩﯼ ﻣﺴﻴﺤﯽ ﺍﻫﻞ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﻭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻓﻠﺞ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻭﯼ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﻦ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺮﺩﻩ ﺍﻡ، ﻭﻟﯽ ﻫﻤﻪ، ﺍﺯ ﻋﻠﺎﺟﺶ ﻋﺎﺟﺰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻃﺒﻴﺒﺎﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﮐﺮﺩﻧﺪ. ﻣﻦ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﻧﺎﺍﻣﻴﺪ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﺭﻭﺯﯼ ﺩﻟﻢ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﻴﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ‌ﻫﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻗﺎ ﻗﻤﺮ ﺑﻨﯽ ﻫﺎﺷﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺿﺮﻳﺢ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻪ ﮐﺮﺑﻠﺎ ﺑﺒﺮﻧﺪ، ﻫﻤﻪ ﺩﻭﺭ ﺁﻥ ﺟﻤﻊ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﯽ‌ﮐﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﯽ‌ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻳﺎ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺤﻮﺍئج! ﻣﺸﮑﻠﺎﺗﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺣﻞ ﮐﻦ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻳﻦ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻏﻮﻏﺎ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ، ﺍﺯ ﻳﮑﯽ ﭘﺮﺳﻴﺪﻡ: ﺁقا! ﺁﻳﺎ ﺍﻳﻦ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻓﺮﻕ ﻫﻢ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﻴﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ، ﻳﺎ ﻣﺴﻴﺤﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺁقا! ﺍﻳﻦ ﻣﻮﻟﺎﯼ ﻣﺎ ﺁﻥ ﻗﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺑﻪ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺭﻭﺩ ﻧﺎﺍﻣﻴﺪﺵ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﻦ ﻫﻢ ﺟﻠﻮ ﺭﻓﺘﻪ، ﺿﺮﻳﺢ ﻣﻄﻬﺮ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ها! ﻣﻦ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺳﻢ، ﻭﻟﯽ ﺍﻳﻦ ﻃﻮﺭ ﮐﻪ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺍﺳﺖ ﺷﻤﺎ ﺧﻴﻠﯽ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻫﺴﺘﻴﺪ، ﺍﮔﺮ ﻣﺸﮑﻞ ﻣﺮﺍ ﺣﻞ ﮐﺮﺩﻳﺪ، ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻳﺪ، ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻗﻮﻝ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ، ﺧﻮﺩﻡ، ﻫﻤﺴﺮﻡ ﻭ ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻫﺮ ﺳﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺷﻮﻳﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻴﻌﻴﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺑﺎﺷﻴﻢ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻝ ﮔﺮﻳﻪ ﺯﻳﺎﺩﯼ ﻧﻤﻮﺩ، ﺩﻳﺪﻡ ﺩﻟﻢ ﺷﻮﺭ ﻣﯽ‌ﺯﻧﺪ، ﻃﻮﻟﯽ ﻧﮑﺸﻴﺪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﻓﺘﻢ، ﺩﻳﺪﻡ ﻫﻤﺴﺎﻳﻪ‌ﻫﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﯼ ﻣﺎ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺁﻣﺪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ. ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﯼ ﻭﺍی! ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺘﻪ. ﻭﻗﺘﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺧﺎﻧﻪ ﺷﺪﻡ، ﺩﻳﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﻡ - ﮐﻪ ﺳﻪ ﻣﺎﻩ ﺑﯽ ﻫﻮﺵ ﺑﻮﺩ - ﺭﻭﯼ ﺗﺨﺖ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻣﯽ‌ﮐﻨﺪ ﻭ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ‌ﺯﻧﺪ: ﻳﺎ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔضل! ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻐﻞ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺧﺘﺮﻡ ﭼﻴﻪ؟ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﮐﻴﻪ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ‌ﺯﻧﯽ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎ ﺷﻤﺎ ﻧﺒﻮﺩﻳﺪ، ﻳﮏ ﺩﮐﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﺑﺎﻟﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ. ﮔﻔﺘﻢ: ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺍﺳﻤﺶ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟ ﭼﻪ ﺷﮑﻠﯽ ﺑﻮﺩ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎ ﺍﺳﻤﺶ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﺑﻮﺩ، ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺑﺪﻥ ﻧﺪﺍﺷﺖ، ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺩﺳﺖ ﺩﻭ ﺑﺎﻝ ﻓﺮﺷﺘﮕﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ، ﺑﺎﻝ ﻫﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺑﺪﻧﻢ ﮐﺸﻴﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎﻳﺖ ﺩﺍﺩ، ﺳﻠﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺑﺎﻳﺖ ﺑﺮﺳﺎﻥ ﻭ ﺑﮕﻮ: ﻗﻮﻟﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺑﺎﺍﻟﻔﻀﻞ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺍﺩﯼ، ﻳﺎﺩﺕ ﻧﺮﻭﺩ. ﺍﻳﻦ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻧﻈﺮﻡ ﻏﺎﻳﺐ ﺷﺪ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﻳﮕﺮ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻡ. ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺳﺮﻭﺩﻩ: ﺩﺳﺖ ﺳﺎﻗﯽ ﺑﻮﯼ ﺯﻫﺮﺍ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﻧﺨﻞ ﻭ ﺻﺤﺮﺍ ﻣﯽ‌ﺩﻫﺪ ﺯﺍﻳﺮ ﺩﺳﺘﯽ ﮐﻪ ﺯﻫﺮﺍ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺍﻭ ﺩﮔﺮ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﺩﻝ‌ﻫﺎ ﻣﯽ‌ﺷﻮﺩ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﻣﺸﮑﻞ ﮔﺸﺎﯼ ﺧﻴﻤﻪ ﺑﻮد ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺭﻓﻊ ﺑﻠﺎﯼ ﺧﻴﻤﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺭﺍ ﺩﺳﺖ ﺗﻮ ﺁﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﺳﺎﻳﻪ ﯼ ﺩﺳﺘﺖ ﺯﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﺍﻡ ﮐﺮﺩ ﻣﻦ ﮐﻪ ﺍﯼ ﺳﺎقی! ﺯﻣﻴﻦ ﮔﻴﺮ ﺗﻮﺃﻡ ﺯﺍﻳﺮ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻢ ﮔﻴﺮ ﺗﻮﺃﻡ 📚چهره درخشان قمر بنی هاشم حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام 🍃💐🍃
اشعارشهادت کریم اهلبیت امام حسن مجتبی ع. .🍀 🍀🌹🍀🌹🍀🌹🍀🌹🌹 آقاتمام بال وپرت درد میکند حس میکنم پره سفرت دردمیکند حالانه شاهده غم مادر به کوچه ای درکوچه های تنگ پرت درد میکند بادیدن مغیره دلت زارمیگریست آقا زگریه چشم ترت درد میکند گویابرای پر زدن .آماده ای حسن از زهرکینه آن جگرت دردمیکند گویاکه رفتنی شده ای از دیار ما از زهرکینه بال وپرت دردمیکند زینب برای عرض کمک کردنت رسید از اشک .آه پرشررت دردمیکند (مجنون)بگو که از اثره زهریاحسن ازپای تابه فرق سرت دردمیکند . 📕.شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ✴✴✴✴✴✴✴✴✴✴.
اشعارکردی شهادت امام حسن (ع) اشک م وقف عزات بیه حسن عمروگیانم وه فدا ت بیه حسن رونقی دیره اگه سفره ی م هر له ،برکت وعطا ت بیه حسن هاتن وچیینه م، له روضه گان هر له مرهون دعا ت بیه حسن نسل م یا نوکره، یا عاشقه ایل واجدادم گدا ت بیه حسن م مریض معصیت بیمه ، اگه حاجتم دارالشفا ت بیه حسن له دعای فاطمه ، ای قامتم روز و شب تحت لوا ت بیه حسن سینه ی م گنج علم اهل بیت دیده ی م خاک پا ت بیه حسن هیئتی که فاطمه دیره نظر نازنین غار حرا ت بیه حسن بین روضه دالگم ناله دیره زندگیِ م فدا ت بیه حسن وقته میزان عمل بایده ن اگه غم نخوه دل، آشنا ت بیه حسن لحظه ی گیان داینت وه یاحسین غرق آه و نینوا ت بیه حسن له نوای (یابُنَیَّ) دالگد زینبت خوی مبتلات بیه حسن روضه خوان اوشه که زینب پیر بی وه عزای ماجرات بیه حسن آه، له هجره غریبی تا ابد زینبت مضطر ارات بیه حسن غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم کاروان اسرای آل الله به شام بر دره دروازه ای در ازدحام.. بهر استقبال ماقومی زشام چشم های هرزه ای از روی بام کرده بودن قوم مابی احترام دیدگانی سوی ما ها خیره بود چشم نامحرم به زنها خیره بود ازچه گویم شام ،نامش سنگ بود یاجواب ،انتقامش سنگ بود بر سره هر پشت و بامش سنگ بود برتو آخر احترامش سنگ بود تونمی پرسی ز احوالم چرا باتوبودم من چهل منزل اخا حقِّ زینب سیلی و آزار نیست کوچه گردی بین ،اینِ انظار نیست یاعبور از کوچه وِ بازار نیست یاسزاوارِش دل غمبار نیست بین این غوغا نرفته معجرش شدشکسته بین این کوفه سرش بوی نان می آمد ازاین خانه ها؟ دیدی ازنی ضَعفِ این دُردانه ها؟ جای ما دادند درویرانه ها؟ دیده ای شلاق براین شانه ها؟ دست بسته بوده ایم پیشِ عوام بی توما را برده اند بزم حرام ماکجا و مستی وبزم شراب میدهد ملعون دل ماراعذاب میکشد آهی حزین از دل رباب راس تو دیده به حال پیچ و تاب خون چکیده از لبانت ناگهان برلبانت خورده چوب خیزران کن نظاره خواهرت درپای قبر گریه کردم برسرت درپای قبر دیده ام چشمِ ترت درپای قبر آمداز ره دخترت درپای قبر حق بده مردک مریضش خوانده است یاکسی آنجا کنیزش خوانده است غارت پیراهنت را دیده ام بر روی نی رفتنت را دیده ام تازیانه خوردنت را دیده ام پاره پاره آن تنت را دیده ام اربعین زینب سوی گودال رفت دیدی آخر زینبت ازحال رفت بوده ام ،یادِ تنت یک اربعین خونی است پیراهنت یک اربعین یادِ  نیزه خوردنت یک اربعین راس بر نی رفتنت یک اربعین ازفراقت قامت من خم شده یک نفر ازکاروانت کم شده توبه نی بودی وحیرانت شدم؟ من چهل منزل پریشانت شدم؟ شاهد اشک یتیمانت شدم هرکجایی دیده گریانت شدم درهوایت اربعینی آمدم روی نی بودی وبرتو سر زدم دیده گریان بوده ام پایِ سرت بین راه افتاده ازپاِ خواهرت گشته زینب یک تنه یک لشگرت یادویدم در پی آن دخترت برزمین میخورد و از ماجای ماند هرکجا باگریه مارامیکشاند بازهم اشکم سرازیر غم است بال وپرها گیر زنجیر غم است کوچه درهر کوچه تحقیر غم است بین غصه خواهرت پیر غم است سنگها خورده به ماه هرشبت خورده بر پیشانی این زینبت دیده ام خولی وشمر بی حیا دیده ام از مردم ِ کوفه جفا من غمی بدتر ز دشت کربلا لطفی از قومی که بوده آشنا بی حیا آمدکنیزی بی نهاد نان و خرمابهر ِ خیراتش بداد @majnon1396
🔻آبرویِ مردم🔻 ✍یه گناه تو قرآن هست، که خدا به پیامبرش میگه: اگر کسی این رو انجام بده، منِ خدا نمی‌بخشمش. ای پیامبر! حتّی اگر تو، هفتاد بار براش استغفار کنی، من نمی‌بخشم.❌ با هم این رو ببینیم:👇 👤 زمان پیامبر (ص) بعضی از مومنین که خیلی فقیر بودند، به اندازه توانائی‌شون، و به میزانِ خیلی کمی انفاق می‌کردند.😔 👥 بعضی‌ها بودند که این مومنانِ فقیر رو می‌کردند. خداوند این آیات رو نازل کرد: 🕋 الَّذِینَ یَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِینَ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ فِی الصَّدَقَاتِ، وَ الَّذِینَ لَا یَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ، سَخِرَ اللهُ مِنْهُمْ وَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ (توبه/۷۹) 💢 کسانی که از مؤمنانِ فرمانبردار، درباره صدقاتشان می‌کنند.. 💢 و کسانی را که، برای انفاق در راه خدا، جز به مقدارِ تواناییِ ناچیزِ خود دسترسی ندارند، می‌کنند.. 💢 خدا آنها را استهزا می‌کند، و کیفر می‌دهد. 💢 و برای آنها عذاب دردناکی است! و در آیه بعد، خدا به پیامبر (ص) می‌فرماید: 🕋 اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ، إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِینَ مَرَّةً فَلَن یَغْفِرَ اللهُ لَهُمْ (توبه/۸۰) 💢 ای پیامبر! چه برای آنها استغفار کنی، و چه نکنی، هیچ فرقی نمی‌کند. 💢 حتّی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی، هرگز خدا آنها را نمی‌آمرزد. ‼️ خیلی این آیه ترسناکه.. واقعاً باید بترسیم!! خدا به پیامبر (ص) میگه، خودت رو معطّل نکن، من آدمهایی که این گناه رو انجام بدن نمی‌بخشم.😳 حتّی اگر هفتاد بار هم براشون استغفار کنی، من نمی‌بخشم.☝️❌ کسانی که: یَلْمِزُونَ الْمُؤْمِنِینَ👈 از مومنان می‌کنند. فَیَسْخَرُونَ مِنْهُمْ👈 و اونها رو می‌کنند. کسانی که با زبونشون، دیگران رو نیش می‌زنند، و مسخره می‌کنند. و کسانی که دنبالِ عِیبِ مردم هستند. 👈 در یک کلام، کسانی که با بازی می‌کنند. ⛔️ ، خطّ قرمزِ خداست. خدا از کسانی که با آبروی مردم بازی می‌کنند، نمی‌گذره. ✖️چقدر تو فضای مجازی و فضای حقیقی، آبروی مردم رو بردیم. ✖️چقدر تو شبکه‌های اجتماعی دیگران رو مسخره کردیم. ✖️چقدر با اعمال و رفتارمون دلِ دیگران رو شکستیم. ✖️چه زندگی‌هایی رو با خبرکشی‌ها و عیب‌جویی‌ها بهم زدیم. ✖️ و... 📣 مراقبِ باشیم. 🌤 ➖➖➖➖➖➖➖
روضۂ دفتری بی بی شریفه دختر امام حسن مجتبی(ع)* *«السلام علیکِ یا بی بی شریفه بنت المجتبی، السلام علیکِ یا طبیبَ اهل البیت(ع)»* *ای خانه زادِهَل اتی بی بی شریفه* *ریحانۂ خیرالنساء بی بی شریفه* *آید برون از قبر تو بوی مدینه* *ای یادگارمجتبی بی بی شریفه* *◾سیده شریفه دختر امام حسن در کربلا همراه اُسرا بود بمیرم میگن تو راه شام جای تازیانه و شلاق روی بدنش مونده بود وقتی از دنیا رفت در شهری بنام حلّه تو عراق وسط نخلستان دفن شد، با اینکه مرقدش از کربلا دوره اما مؤمنین به زیارتش میرن و شعار حسین رو روی ضریحش میخونن، حاجات و مراد زیادی داده امروز هر کسی هر حاجتی داره دست خالی بر نمی گرده ،امروز قسمش بده به پاره های جگر پدر بزرگوارشان امام حسن مجتبی بگو بی بی جان درد دارم دوا میخوام، بگو بی بی یه نظری به مجلس ما کن تو طبیب اهل بیتی ، بمیرم میگن بعد از واقعه ی کربلا وقتی اُسرا به شام رفتن مریضیش شدت پیدا کرد وهمان جا از دنیا رفت* *ای آنکه باشدنسخه های داروی تو* *بردرد بی درمان دوا بی بی شریفه* *من هم مریضم من مریضِ کربلایم* *کن قسمت من کربلا بی بی شریفه* یکی از معجزات ، حضرت بی بی شریفه بنت الحسن -سلام الله علیهما- در این فیلم پدری تعریف می کند که دخترم مریض شد و او را پیش دکترهای بغداد و کربلا و ... بردیم ولی هیچ کدام نتوانستند تشخیص بدهند که مرضش چیست . آخر سر بعد از نا امیدی از اطباء ، برای شفا متوجه اهل بیت -علیهم صلوات الله- شدیم . او رو با ویلچر نزد ضریح حضرت علویه شریفه -سلام الله علیها- آوردیم و دخترم فریاد زد : "یا علویه شریفه" و بلند شد و شروع کرد به حرف زدن و راه رفتن . در صورتیکه قبل از آن بر روی رختخواب افتاده بود و نه می توانست بنشیند و نه میتوانست بلند شود . و این سیده شریفه -سلام الله علیها- بود که دخترم را شفا داد . تو دنیا هرجا گره میفته تو کار من از ته دل همش میگم دائما سیدتی شریفه بنت الحسن درداتو جایی نبر به هرکسی رو نزن باید توسل کنی به حضرتِ سیدتی شریفه بنت الحسن حضرت کریمه یار بی کسیمه باب حاجتامون از همون قدیمه نوه ی زهرا ، طبیب آل الله اونایی که دکترا جوابشون کردن هرجایی برن ولی برا شفا باید توی صحن حضرت شریفه برگردن سیدتی بنت الحسن ..... تو غمها به هیچ طبیبی نداری احتیاج شفای هر مریضی لاعلاج فقط بگو شریفه بنت الحسن هرجا که از غم و غصه جون به لبهات رسید تو اوج سختی ها نشو ناامید فقط بگو شریفه بنت الحسن بانوی کرامت باب استجابت میگه یا شریفه هرکی داره حاجت نوه ی مولا ، ملیکه الدنیا شبیه امام مجتبی کرم داره کاش بشه توی مدینه ببینیم یک روز که حسن شبیه دخترش حرم داره سیدتی بنت الحسن 🪷🪷🪷🪷 ◾نوحۂ بی بی شریفه◾* *مولاتی بی بی شریفه(2)* *دردم دوا کن بی بی شریفه(2)* *حاجت روا کن بی بی شریفه* *مولاتی بی بی شریفه(2)* *نشسته ام رو سفره ات بی بی شریفه* *حاجتمو میخوام ازت بی بی شریفه* *مولاتی بی بی شریفه(2)* *قسم بجان پدرت بی بی شریفه* *ما را مرانی از درت بی بی شریفه* *مولاتی بی بی شریفه(2)* *از حلّه آیم کربلا بی بی شریفه* *گیرد مریض من شفا بی بی شریفه* *مولاتی بی بی شریفه(2)* *به اهلبیت بودی طبیب بی بی شریفه* *به راه شام توغم نصیب بی بی شریفه* *مولاتی بی بی شریفه(2)* *دخترِ والای حسن بی بی شریفه* *شدی گرفتارِ مِحَن بی بی شریفه* *مولاتی بی بی شریفه(2)* *بودی به جمعِ اُسرا بی بی شریفه* *به درد وغم تو مبتلا بی بی شریفه* *مولاتی بی بی شریفه(2)* 🪷
💠✨💠 شیوه دیگر استخاره گرفتن با قرآن 📢📢این شیوه در برخی کتب علوم غریبه نقل شده است . 💠✨از امیر المومنین علی (ع) نقل شده که : 💠✨اگر کسی بخواهد با قرآن کریم استخاره بگیرد باید ابتدا سوره حمد وتوحید هرکدام 3 بار بخواند وبعد چنین بگوید : 📢📢«اَللهُمَّ انی تَفَأَّلْتُ بِکِتابِکَ وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ فَأرِنی مِنْ کِتابِکَ ما هُوَ المَکْتُومُ مِنْ سِرّکَ الْمَکْنُونُ فی غَیْبِکَ. 💠✨سپس نیت کرده بعد قرآن را باز کرده هفت صفحه ورق بزند بعد از بالای برگ هفتم شروع به شمردن سطرها کند به سطر هفتم که رسید ، اولین حرف از اولین کلمه سطر هفتم را نگاه کند . 💠چنانچه (الف) بود در آن کار خیر وشادی وامنیت وموفقیت است . 💠چنانچه (ب) بود بدرستیکه منافعغ وسود زیادذی خواهد دید وامنیت پیدا می کند از آنچه او از آن می ترسد . 💠چناچه (ت) بود او در معصیت وگناه می افتد وباید پرهیز کند از آن کار. 💠چنانچه (ث) بود خوشبختی دنیا وآخرت نصیب وی می گردد. 💠چنانچه (ج) بود پس در کاری که قصد کرده در آن منافع وسود فراوانی می باشد . 💠چنانچه (ح) بود خداوند روزی حلال وپاکی نصیب وی می گرداند از آنجائیکه او پیش بینی آنرا نکرده . 💠چناچه (خ) بود بدرستی دلالت می کند براینکه این عمل غیر صالح است ونباید قصد کند برآن . 💠چناچه (د) بود پس مدا دوی حاصل می شود وبه سعادت وخوشبختی می رسد . 💠چناچه (ذ) آمد دشمنان را مقهور وناراحت خواهد کرد. 💠چنانچه (ر) آمد پس او برقوم خود نصرت وبرتری می یابد . 💠چنانچه (ز) بود پس او بر خصومت ودشمنی وترس وتنفر می افتد . 💠چنانچه (س) باشد خداوند خوشبختی وخیر رانصیب او می گرداند . 💠چنانچه (ش) باشدپس باید برایش از طرف دشمنان ترسید . 💠چنانچه (ص) بود او در شدت وناراحتی می افتد وباید صدقه بدهد وعجله کند . 💠چنانچه (ض) باشد پس او دارای مال وخیر می شود. 💠چنانچه (ط) آمد دردنیا و آخرت موفقیت نصیبش می گردد. 💠چنانچه (ظ) آمد درآن کار رازی که پنهان است آشکار می گردد. 💠چنانچه (ع) آمد پس کمک خواهد کمک خواهد شد برکارش وموفق می شود . 💠چنانچه (غ) بود در کاری می افتد که باید برایش ترسی از آن کار وباید صدقه بدهد . 💠چنانچه (ف) بود خداوند بزرگ حاجتش را برآورده می کند و همچنین وصالش رابعد از دوری وفراق 💠چنانچه (ق) آمد پس او خوشبخت ومورد قبول بندگان خدا می باشد . 💠چنانچه (ک) باشد درخصومت ودشمنی می افتد پس باید صدقه بدهد. 💠چنانچه (ل) باشد پس او حاجتش برآورده می شود ودشمنان رامقهور می کند . 💠چنانچه (م ) باشد پس حتماً باید دوری کند از آن کارزیرا که موجب پشیمانی وی خواهد شد . 💠چنانچه (ن) آمد انجام آن کار خوب است . 💠چنانچه (و) آمد مال وثروت نصیب او می شود وبه هیچکس محتاج نمی شود. 💠چنانچه (ه)امد درکارش توقف وتاخیر ایجاد می شود ولی عاقبت کارش به خیر وخوبی می انجامد . 💠چنانچه (ی) بود مژده خوبی به وی داده می شود ...
اشعار کردی-نوحه اربعین هاتم پیاده بارها وتم حسین گوشه ی صحن ابالفضل وخدا وتم حسین هاتمه موکب له موکب ونجف تاکربلا همره عشاق صحنت ونوا وتم حسین اشک چاویلم تو دید و،قسمتم کردی حرم در میان خنده وهر گریه تا وتم حسین هرکسی و نیّتی هاتیه وپاپوسیت گاه با اخلاص و گاهی با ریا وتم حسین گوشه ی تنهایی ام ناو تو هاوردم ولب گاه در بزم عزا. م بی صدا وتم حسین دیمه آقانوکرانت زائره صحن تونن ناگهان بغض م شکیا بی هوا وتم حسین "له حرم تا قتلگه زینب فقط وت یا حسین" اربعین،م و وطن تاکربلا وتم حسین حال آقاتو جواو شعر (مجنونت) بیه ابتدا وتم "حسین" و انتها وتم "حسین" آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) درگاه اشعارناب آیینی ومقاتل اشعارکردی- یه اربعین ونیزه دیمه حنجره تو بومه و قربان دل غم پروره تو یه اربعین و بان نی دیمه سره تو دیمه که نیزه نیشتیه له حنجره تو یه قافله و سوز و اشک و آه رسیه يي اربعين پاشیده بیه لشکر ه تو ظرفی له آب هاوردیه رباب خسته تاکه بکی سیراب علی اصغره تو بینه تو ای نور دو چاوانم حسین گیان یه اربعین گریان وزاره همسره تو شرح سفر گرد ت برا بوشم له سختي له شام و له کوفه رسیه یاوره تو له کوفه و شام بلا هی داد بیداد کردیه پیررنج اسارت دلبره تو له شام وکوفه ، ای برا له توجیا بیم دیمه و نیزه گریۀ آب آوره تو چشم علمدار حرم له دور دینه ور نه له کنیزی چیادن گوهره تو... ! کنج خراوه منیه دویته سه سالت گرده م ناتیه گل نیلوفره تو ای همکه یی گوشه له داغ ماجرا بی تازه م نوتم روضۀ انگشتره تو -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) درگاه اشعارناب آیینی ومقاتل اشعار کردی_بسبک...دشتی چهل روژه که زینب بی حسینه براگیان خویشکت در شور وشینه صدای کاروان هاتیه انگار نوای ساربان هاتیه انگار گمانم قافله سالاره زینب گمانم غصه وغمداره زینب وبان ناقه سوز و آه دیرم وسر سربند ثارالله دیرم منم زینب که بیمه زار وخسته غرورم ای برا بیه شکسته دلم له فتنه باطل بیه خوین سرم له چوبه محمل بیه خوین برا ولب درم هر دم نوای تو حسین سر جیا بومه فدای تو غم دیرینه در احوال دیمه چهل روژه غم چل سال دیمه و دست شامیان خلخال دیمه لبان تشنه در گودال دیمه خدا صبرم بیه لی شین وماتم برا هجر توپشتم کردیه خم چهل روژ حال و احوالم نپرسی چهل روژ حال اطفالم نپرسی چهل روژ معجر و شالم وسر بی حسین گیان له خمت چاو ه م تر بی چهل روزه حسینم سر برینه له جسم شاه عالم پر برینه کرمانشاهی_آرمین_غلامی _اشعارکردی غمدیده یارت له سفر هاتیه ای یار زینب خسته خوین جگر، هاتیه ای یار له شام و کوفه ای برا، قامته خم بی هاوردیه ارات خور، هاتیه ای یار م ِمقتدای کوفی و شامی ام هرجا سوزیاس خیمه جوره در، هاتیه ای یار ایکاش بخشش کردیای خاتم دستد انگشترت بی درد سر، هاتیه ای یار درکنج ویرانه بی یه روز م تاریک مهمانمان بی تشت زر، هاتیه ای یار کافیه ای برا که تو حال م پرسی سره تو بیه همسفر، هاتیه ای یار و دویت دردانه برا تونپرس له م جا منیه له خاک شر، هاتیه ای یار یی اربعین برا له تو زینبت دور بی ودیده گان منتظر، هاتیه یار -آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) اشعارکردی-بسبکهای_بسبكهاي زنجيرزني_سينه زني... _عجب رسمیه..رسم زمونه..... _شیرین جوانم_آرام گیاانم..... _پا وسر غرق خوین...... یه اربعینِ. عزیزطاهاس چلی شهید. بی سر زهراس زینب زائره.باغ گل یاس زائره قبره. حسین وعباس آه و واویلا..2.. چهل منزل وَ. بعده اسارت هاتمه برا. بهر زيارت یوسف زهرا.بیمَه هوایی بی یَسه زينب. كربوبلايي آه و واویلا2.. * دسته گل مِ، گريه وُ ناله اس سوغاتي مِ، داخِ سه ساله اس من فاتح بیمه .له كوفه و شام نشان وسنگم. له لب هربام -آه و واویلا2... * نامت ای بِرا .ذكر لب مِ روح نمازی. درهر شب مِ در راه تو مِ .لَه گیان گذرم له بان قورت.م ِ نامَه سرم آه و واویلا2... * له پيكره تو، اي نور ديده هاوردمَه مَ ، سرِ بريده یه اربعینه .دورم له جسمت ولب نَخِستم .م ِهرگز اسمت -آه و واویلا2... -آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) *