#متن روضه حضرت_رقیه_س_شهادت
#مداح.حاج آرمین غلامی
حالا که برگشتی سرت پیکر ندارد
بابا رقیه طاقتی دیگر ندارد
از بس که خورده سنگ و چوب و ضرب خنجر
یک جای سالم این سر و حنجر ندارد
سرخی چشمم را ببین از ضرب سیلی
حوریهات سویی به چشم تر ندارد
ای گوشوار عرش! بنگر دخترت را
گوشم شده پاره، دگر زیور ندارد
از تازیانه بالهای من شکسته
دیگر کبوتربچهی تو پر ندارد
زهرا مرا بوسید در صحرارکه دشمن
هرگز نگوید دخترت مادر ندارد
دردانهات را با شهیدان همسفر کن
تاب جدایی از علی اصغر ندارد
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
مراسم روضه حضرت رقیه
#شب سوم محرم
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#تکیه خاکسار کرمانشاه
-
نوحه رقیه۱.mp3
4.55M
(نوحه حضرت رقیه س)
#مداح.حاج آرمین غلامی
در این ویران چون مه تابان با دل مضطر آمدی بابا
کجا بودی ای مه رخشان هان چرا با سر آمدی بابا
کرده ای احسان آمدی بابا
سوی این ویران آمدی بابا
عجب یادت آمد از ماها کلبه ام از رویت منور شد
ز دیدار عارض ماهت اینک ای بابا دیده انور شد
ز بوی موی شریف تو چون شمیم جانم معطر شد
چه شد در این گوشه ی ویران با شکوه و فر آمدی بابا
ای پدر بودم بی قرار تو
بی قرار ماه عذار تو
به حمد الله از جمال تو صبح امیدم شام هجران شد
زمان وصل آمد و ایام فراق رویت به پایان شد
چو از ره طالع رخ ماهت این زمانه چون ماه تابان شد
تعالی الله ای همایون فال با رخ احمر آمدی بابا
دیده ام روشن شد ز دیدارت
بزم من گلشن شد ز رخسارت
چو یاد از من کرده ای نزد کودکان دارم عز و شوکت ها
که آمد باب عزیز من از سفر اکنون بعد مدت ها
شماتت ها می شنیدم از امت بی شرم و مروت ها
خدا را شکر حالیا دارم من تو را بر سر آمدی بابا
بعد تو بابا رنج ها دیدم
کوفه و شام پر بلا دیدم
نگر بابا گوشه ی ویران از ره بیداد مسکن ما را
به روی خاک سیه بنگر منزل ما را مأمن ما را
ز رخسار خویشتن روشن کرده ای بابا گلشن ما را
فدایت گردم چرا بی عباسم و اکبر آمدی بابا
ای پدر جانم باد قربانت
من فدای این چهر رخشانت
#سبک شبانگاهان
#حضرت_رقیه_س
مراسم روضه حضرت رقیه
#شب سوم محرم
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#تکیه خاکسار کرمانشاه
نوحه رقیه۲.mp3
2.87M
(نوحه خرابه شام)
#مداح.حاج آرمین غلامی
نگر عمه حال زار من بین تو بر چشم اشکبار من
ز کف رفته طاقت و صبرم بین دل زار بی قرار من
عمه بین چشم اشکبار من
بین دل زار بی قرار من
من ای عمه قلب پر خون و حالت زار و مبتلا دارم
به دل شوق دیدن باب و رفتن دشت کربلا دارم
دلم تنگ است عمه جان امشب در سرم باشد این نوا دارم
تقاضایی از تو ای عمه با دو چشمان پر بکا دارم
بیا بنگر یک دم ای عمه چشم پر خون و حال زار من
به دل عمه آرزومندم تا که خود بینم روی اکبر را
زنم شانه موی زیبایش بو کنم چون گل روی اصغر را
به بر گیرم نازنین جسم و بوسم آن قد چون صنوبر را
فدا سازم در بر اکبر عمه جان امشب جان و هم سر را
چه خوش باشد در برم آید عمه جان امشب گلعذار من
تو می گفتی قاسم داماد از سفر امشب باز می گردد
عروس او از فراق او دیگر از دیده خون می گرید
برون آرد رخت ماتم را همچو گل خندد
در این صحرا حجله ی او را مادر قاسم باز می بندد
خداوندا صبح شد نزدیک نامده قاسم در کنار من
به من دادی وعده ای عمه دیدن روی حضرت عباس
شوم شاداب از گل و بوی حضرت عباس
دگر عمه در کجا بینم قد دلجوی حضرت عباس
برم حسرت چون که نادیدم خلق خوشخوی حضرت عباس
اباالفضلم گو نمی آید شد ز کف عمه انتظار من
به گهواره اصغر خود را بس رباب امشب آرزو دارد
بسی نالد خون دل بارد با خدای خود گفت و گو دارد
ز پستانش شیر خشکیده رنج بسیاری از عدو دارد
#سبک شبانگاهان
#حضرت_رقیه_س
مراسم روضه حضرت رقیه
#شب سوم محرم
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#تکیه خاکسار کرمانشاه
نوحه رقیه ی.mp3
1.98M
دودمه حضرت رقیه
#مداح.حاج آرمین غلامی
کنج ویرانه شده منزل من ای بابا
بی کفن ای بابا
گشته از هجر رخت خون دل من ای بابا
بی کفن ای بابا
رخ زهرایی تو مثل گل لاله شده
بی قرار عمه شده
مات این لاله ی پرپر شده غساله شده
بی قرار عمه شده
تا دوباره یاد روی نیلی مادر کنی
مهربان بابا بیا
باید امشب را به روی دامن من سر کنی
مهربان بابا بیا
طاقتم را برده بابا پای پر از آبله
الامان از حرمله
گردنم زخمی شده از بس کشیده سلسله
الامان از حرمله
در کنار این طبق می میرد امشب دخترت
من به قربان سرت
بس که سیلی خورده ام هستم شبیه مادرت
من به قربان سرت
از سفر برگشته و مهمان دامان من است
او پریشان من است
با لبان خیزرانی مرثیه خوان من است
او پریشان من است
گر چه از هجران تو کوهی پر از دردم پدر
کم نیاوردم پدر
شام را با گریه ام ویرانه ای کردم پدر
کم نیاوردم پدر
می رسد امشب به پایان قصه ی غمهای من
آمده بابای من
بر نمی خیزم اگر، تاول زده پاهای من
آمده بابای من
از آهِ رقیه به دلِ حق شرر افتاد
حسین ای شه مظلوم
با آل علی هرکه در افتاد ور افتاد
حسین ای شه مظلوم
من اگر گریه کنم عرش خدا می لرزد
نوه ی زهرایم
پای این سر به خدا جان بدهم می ارزد
نوه ی زهرایم
امشب آغوشم شبیه سینه ی خیر النساست
جای شاه کربلاست
دامن خاکی من هم رتبه ی عرش خداست
جای شاه کربلاست
شد سفید از غم هجران تو موی سیهم
ابتا یا حسین
حاضرم پای سر تو سر خود را بدهم
ابتا یا حسین
#حضرت_رقیه_س
مراسم روضه حضرت رقیه
#شب سوم محرم
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#تکیه خاکسار کرمانشاه
رقیه.س....mp3
2.24M
دودمه حضرت رقیه
#مداح.حاج آرمین غلامی
آمدى باباى من آخر سراغ دخترت
من به قربان سرت (٢)
رفتى اما مانده در يادم نگاه اخرت
من به قربان سرت (٢)
از سر ناقه مرا از جناح انداختند
اى پدر جانم حسين (٢)
با غنيمت ها حراجى ها به راه انداختند
اى پدر جانم حسين (٢)
شاه بى سر سوى منزلگاه ويران آمده
عمه! مهمان آمده (٢)
آب و آيينه بياور كه پدر جان آمده
عمه! مهمان آمده (٢)
اى پدر خون تو را اب وضويت كرده اند
اى پدر جانم حسين (٢)
اين چه كارى بود اخر با گلويت كرده اند؟
اى پدرجانم حسين (٢)
عاقبت شد مستجاب آن ندبه كردن هاى من
امده باباى من (٢)
از خرابه سر زده خورشيد بر فرداى من
امده باباى من (٢)
امشبى را شه دين در بغلم مهمان است
مكن اى صبح طلوع (٢)
روى لب هاش هنوز، آيه اى از قرآن است
مكن اى صبح طلوع (٢)
#حضرت_رقیه_س
مراسم روضه حضرت رقیه
#شب سوم محرم
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#تکیه خاکسار کرمانشاه
نوحه کردی علی اصغر.ع....mp3
1.87M
نوحه کردی
حضرت علی اصغر(ع)
#حاج آرمین غلامی
نوحه وداع....mp3
4.59M
#نوحه بسیار زیبا
#مداح.حاج آرمین غلامی
#زنجیرزنی
کمی آهسته تر به كجا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین
دل من اسیر دام گیسوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
به زخم دل من یا اخا مرهمی
پس از تو برایم كو دگر محرمی
یابن الزهرا حسین مهلا مهلا حسین
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
به جای مادرم آمدم به سویت
تا زنم یا اخا بوسه بر گلویت
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا حسین
کمی آهسته تر به كجا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
بدون زینبت تو چرا میروی
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین
دل من اسیر دام گیسوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
تپش های دلم نام نیكوی تو
به زخم دل من یا اخا مرهمی
پس از تو برایم كو دگر محرمی
یابن الزهرا حسین مهلا مهلا حسین
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
به جای مادرم آمدم به سویت
تا زنم یا اخا بوسه بر گلویت
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
خدا همراه تو تو روی كربلا
وعده ملاقات از سر نیزه ها
مهلا مهلا حسین یابن الزهرا حسین
یابن الزهرا حسین یابن الزهرا حسین
نوحه طفلان زینب،،،.mp3
4.06M
(نوحه فرزندان حضرت زینب س)
#مداح.حاج آرمین غلامی
یار غربت نشین،با توام همنشین
زینبم یا حسین،اشک من را ببین
ای برادر حسین۲
از غم غربتت،خونجگر زینب است
از غریبی تو،جان من بر لب است
ای برادر حسین۲
غم نصیبی حسین،بی شکیبی حسین
بین این دشمنان،تو غریبی حسین
ای برادر حسین۲
از غریبی تو،خون دل خورده ام
هدیه از بهر تو،دو گل آورده ام
ای برادر حسین۲
پور عبد اللهند،هست آل اللهند
پسر زینب و،جان ثار اللهند
ای برادر حسین۲
نوگلان من از،نسب حیدرند
چون علی اکبرت،هر دو جنگاورند
ای برادر حسین۲
این گلان منند،هر دو زهرا نشان
بدهند یا حسین،در رهت جان شان
ای برادر حسین۲
هر دو نور دلم،جانفدای تواند
شهدای ره،کربلای تواند
ای برادر حسین۲
در ره تو حسین،هر دو گشته شهید
هر دو هستند حسین،در جزا روسپید
ای برادر حسین۲
#سبک_همه_جا_کربلاست
#فرزندان_حضرت_زینب_س
نوحه طفلان زینب،،،،.mp3
2.55M
(نوحه فرزندان حضرت زینب س)
#مداح.حاج آرمین غلامی
ای برادرجان حسین من خواهر تو زینبم
از برای غربت تو یا حسین جان بر لبم
دو گلم قربان تو۲
بهر تو دو هدیه ام را یا حسین آورده ام
بهر یاری تو من دو نور عین آورده ام
دو گلم قربان تو۲
این دو فرزندان عبد الله و ابن جعفرند
نور چشم زینبند و از تبار حیدرند
دو گلم قربان تو۲
تا به دست آرند رضای حق رضای تو حسین
هر دو فرزندان زینب جانفدای تو حسین
دو گلم قربان تو۲
گرچه کودک لیک هر دو چون علی جنگاورند
این دو فرزندم فدایی امام و رهبرند
دو گلم قربان تو۲
ای صفابخش دل و جان همه جان بتول
هدیه ی ناقابلم را یا حسین کن تو قبول
دو گلم قربان تو۲
همچو زینب خواهرت این دو پسر آزاده اند
بهر جان دادن به راه تو حسین آماده اند
دو گلم قربان تو۲
در سپهر دین حق این دو مه رخشان تو
هر دو در موج بلا جان می کنند قربان تو
دو گلم قربان تو۲
#سبک_خیمه_ها_میسوزدو_شمع
#فرزندان_حضرت_زینب_س
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#مسجدمعتمدالدوله👇👇
روضه شب سوم محرم.mp3
6.57M
مراسم روضه حضرت رقیه
#شب سوم محرم
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#مسجدمعتضدی کرمانشاه
#متن روضه حضرت_رقیه_س_شهادت
#مداح.حاج آرمین غلامی
آمدی از بین آتش تا گلستانت کنم
با پریشانی نمیخواهم پریشانت کنم
کاش میشد زخمهایت را بریزم در تنم
تا فقط اندازهی یک زخم، درمانت کنم
سفرهدارا ! سفرهام خالیست، اما دل پُر است
روضهام شو تا دو کاسه اشک، مهمانت کنم
مقتلِ مکشوفهی من! روضههایم را نبین
حیفِ چشمِ زخمدارت نیست گریانت کنم؟!
از میان کوچههای سنگباران آمدی
تا منِ حسرتبهلب هم، بوسهبارانت کنم
میبَرندت، میزَنندت، میکُشندت باز هم
من کجای دنجِ این ویرانه پنهانت کنم؟!
قاریِ سرنیزهها و تشت! ألرّحمٰن بخوان
تا مزارِ کوچکم را رحلِ قرآنت کنم
جا نمیمانم، نمیخوابم، نمیگویم نرو
من که میآیم، چرا باید پشیمانت کنم؟!
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
نوحه رقیه،،،،.mp3
1.72M
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#نوحه سوم_ماه_محرم
#مداح.حاج آرمین غلامی
رقیه مذهبم .ای اهل عالم
نام اوبرلبم .ای اهل عالم
به لطفش تا ابد بیمه شدم من
گدای زینبم ای اهل عالم
من ازگهواره تا آخره دنیا
به تاب ودرتبم ای اهل عالم
به عشق دختره سلطان عالم
گدایی منصبم ای اهل عالم
ذکرو اذکارمن فقط رقیه
شده ورد لبــــــــم ای اهل عالم
مرا آب حیات است این سه ساله
شده نان شـــبم ای اهل عالم
عنـــایت میکند زهرا ی اطهر
به یا رب یا ربم ای اهل عالم
مددبگرفته (مجنون )از رقیه
غلام زینبم ای اهل عالم
✏شاعر..آرمین غلامی
مراسم روضه حضرت رقیه
#شب سوم محرم
/نوحه/روضه
شام دوشنبه۱۸/تیرماه۱۴۰۳
#مسجدمعتضدی👇👇