eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
611 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم افتاده ام میانه ی صحراشتاب كن در زیرخنجرم به تماشا شتاب کن دلگيرم از تمامی کوفه،بیاکه من هستم بیاده اکبر ليلا شتاب كن وقتش رسيده عصرغروبم شده بیا پايان بده بر اين شب غمها شتاب كن در انتظار آمدنت ،زینبم بیا دیگرنمانده یوسف زهرا، شتاب كن ای وارث عدالت و صبر و غم علی ازخیمه هابیا گل طاها، شتاب كن جانم به لب رسيد از اين روزگار غم زینب به جان حضرت زهرا شتاب كن بر آن پدر كه با سر زانو رسيد و ديد نقش زمين جوان خودش راشتاب كن دیدی پدر كه پيكر فرزند خويش را بر خاك می سپرد به صحرا شتاب كن دیدی تنی كه زخمی تیر سه شعبه بود بر آن سری كه رفت به نی ها شتاب كن آن خواهری كه در دم گودال ميگرفت با ناله ذكر وای حسينا شتاب كن دیدی رقیه دختركی كه گرفته بود بر روی دامنش سر بابا شتاب كن زینب بیا كه من دگرازپا فتاده ام ازبهره دیدن رخ سقا شتاب كن 🔸شاعر: غلامی (مجنون کرمانشاهی) _______________________________ اول_صفر
_اباعبدالله الحسین_سلام_الله_علیه   اول_صفر در شام ودرکوفه تن یارم کشیدند باکعب نیزه، سمتِ بازارم کشیدند این معجری را كه سرم دارم کشیدند این جا چه شأنی دارد این معجر، کجایی!   ای مرغ عشق من تورا بی پَر نمودند جسمِ توراباخنجری بی سر نمودند خنده به اشک دیده ی خواهر نمودند افتاده روی تلِّ خاكستر کجایی   دست پلیدی کرده بر رویم جسارت باشمروخولی وسنان رفتم اسارت دیدم تن وامامه ات رفته به غارت ای سربریده، هستی خواهر-کجایی  درزیرچکمه پیکرت از حال افتاد خولی پی دزدیدن اموال افتاد دیدم تنت درگوشه ی گودال افتاد تسبیح عبا عمامه انگشتر ، کجایی بر روی نیزه چشم تر داری ،برایم آیا زدخترها خبر داری،برایم اصلاً دلی خونین جگر داری، برایم دیدم نگاه آخرت را در کجایی این پیچش بادصبا ازجانب توست بروی نیزه این دعاازجانب توست دارالشِفای این دواازجانب توست افتاده ام در گوشه ی بستر، کجایی!   اینجا مسیرِ كوفه تا شام بلابود یامقصداینِ مردهاشام بلابود ازبعداین کرب وبلاشام بلابود از بس فنا گردیده ام من در کجایی   (مجنون کرمانشاهی) اول_صفر
# بسم الله الرحمن الرحیم طعنه هابودکه زخم جگرش راسوزاند تا زمین خورد عدو بال وپرش راسوزاند آنقدر سنگ به لب های كبودش مزنید گریه هادرپی هم .چشم ترش راسوزاند بین گودال چرا تشنه بریدید سرش خیمه میسوخت که شعله دخترش راسوزاند همه آرند برایش .نان خشك صدقه سره منت به سرش بود .پرش راسوزاند زچه رو صفحه ی عمرش همه کوتاه شده زجرنامرد سره بال وپرش راسوزاند ازدحام سرِ بازار عجب دیدن داشت وای (مجنون)، غم دل همسفرش راسوزاند.. @majnon1396 __________________________ اول_صفر
# بسم الله الرحمن الرحیم دوم محرم ای وای روی نی سرتو جابجاشده خون ازشکاف حنجره ی تو چکیده بود دیدم که تازه به مرکب زده عدو اینجا سپاه روی بدن ها دویده بود تار ی زموی عمۀ ما را کسی ندید نور حسین پوشش روی حمیده بود بنگربه بزم مطرب و تشت طلا حسین دیدم که غصه بر دل محنت کشیده بود دشمن کنیز کرده طلب ازمیان ما رنگ از عذاره روی یتیمان پریده بود.. (مجنون) نگر که آل علی در اسارت است ای وای قامت قدزینب خمیده بود @majnon1396 __________________________ اول_صفر
# بسم الله الرحمن الرحیم در ازدحام کوچه نگاه حرامی است اینجامسیر خنده وآه حرامی است رقاصه ها برای چه در پایکوبی اند این قوم ومردمش به پناه حرامی است با هلهله تمامی این شامیان خوشند یک کاروان اسیر ونگاه حرامی است آل نبی رابه اسارت کشیده اند این طرزه فکر وطرزه نگاه حرامی است ناموس کبریا ونگاه مردم پست درباره آن خلیفه پناه حرامی است پیره زنان همه به سرش سنگ میزدند این سور وسات به خیمگاه حرامی است (مجنون) ببین که یوسف زهرابه نیزه شد یاآل او به قعره ی چاه حرامی است.. @majnon1396 __________________________ # اول_صفر
# بسم الله الرحمن الرحیم باضرب تازیانه شده قامتت کبود جسمت زکوچه تا دره دربار می کشید تاول زده تمامی پاهای دختران ! دیدم که پیکرتوبه آزار می کشید امیدکاروان .چقدر قد خمیده ای گویا سرحسین تو بر دار می کشید خولی و شمر ازچه غرورت شکسته اند زینب به سینه عکس علمدار می کشید (زینب ) ببین که کوفه طلبکار زینب است... کوفی به شهرپیکره دلدار می کشید @majnon1396 __________________________ اول_صفر
# بسم الله الرحمن الرحیم سرنیزه ای راه گلویت رابهم ریخت ضرب لگد جام سبویت رابهم ریخت موی سرت درپنجه ی دستان شمر است آن دستها وپنجهِ مویت را بهم ریخت مابین آن گودال افتادی و دیدی تیر و کمان ونیزه رویت را بهم ریخت باضربه ی پا.پیکرت را زیر و روکرد درگوشه ی گودال رویت را بهم ریخت آشفتگی پیکرت را دید ه زینب باران نیزه خلق وخویت را بهم ریخت اینجاسنان و حرمله هم دست گشتند آن نیزه راه گفتگویت را بهم ریخت تیری رسیدو سینه ات راپاره کرده تیر سه شعبه، های و هویت را بهم ریخت (مجنون)نگر که ذوالجناح بی صاحب آمد گویاکه دیده شمر رویت ، را بهم ریخت @majnon1396 __________________________ اول_صفر
# بسم الله الرحمن الرحیم شام درکوچه هم مسیر .کتک خوردنم حسین بنگرکه من اسیر کتک خوردنم حسین دیدی گرسنگی تن من آب کرده بود قدم خمیده؟ سیر کتک خوردنم حسین تا ٬گشته ای گلم ٬کمرم پای عشق تو درشام .سر به زیر کتک خوردنم حسین ازسنگ شامیان سر و رویم شکسته شد درکوچه ها اسیر کتک خوردنم حسین این زخم وداغ بی کسی ام دیدنی شده بعد از تو زود پیر کتک خوردنم حسین دیدی نرفته‌ام به کنیزی نگر ٬ولی کوچک شدم، حقیر کتک خوردنم حسین (مجنون) ببین که مردم کوفع چه میکنند باهربهانه٬ گیر کتک خوردنم حسین. @majnon1396 __________________________ _دوم _محرم
بسم الله الرحمن الرحیم پرده بردار ازنقاب ای آفتاب از روی نی تاکه گرددجلوه گرخورشیدناب از روی نی تانظاره کرده ام خورشیده خون آلوده را گفتمت خورشیدزخمی.رخ متاب از روی نی کهکشانی شدبیابان چونکه امشب میدمد ماه من ازخیمه هاو آفتاب از روی نی روز محشر ریگ ریگ این بیابان ها گواست دشت وصحرا خورده زخم بی حساب از روی نی دیده یال سرخ رنگ وپیکری درخاک وخون وای دیدی اسبهای بی رکاب از روی نی گرعطش نوشیدن اینجا آرزوی آب بود میرسد اینجا عطش ها راجواب از روی نی رودها ازسینه ها جاری شده ای وای من چونکه می آیدصدای آب آب از روی نی گرچه اینجا حرف (مجنون)تشنگی وبی کسی است چشمه چشمه می تراود شعرناب از روی نی @majnon1396 __________________________
بسم الله الرحمن الرحیم شام ازبام خانه برسر ما سنگ خورده است. اینجا به زخم این پر ماسنگ خورده است دشمن سر تورا به سر نیزه ها زده بنگر اخا به باور ماسنگ خورده است گویا که سنگشان به سره نی نمیرسید اینجاسکینه خواهرماسنگ خورده است درپای نیزه مادر توناله میکند ای کوفیان به مادر ماسنگ خورده است درسینه ی تمامی تان بغض برعلیست ای وای راس اصغرما سنگ خورده است برناقه هاعیال شه کربلا بود (مجنون)به شام باورماسنگ خورده است @majnon1396 __________________________ اول_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم سردربدن نداری وبرپیکرت چه شد آن مصحف ورق ورق و پرپرت چه شد از بهرشستشوی گل زخم های تو آب گلاب و زمزم و  هم کوثرت چه شد سررانهاده ای به سر خاک کربلا آن دست مهربان و نوازش گرت چه شد آزاد شد شریعه زبعد قتل حسین زینب بگو که ساقی آب آورت چه شد غارت نموده اجنبی سوغا ت خواهرت یارابگو که پیروهن مادرت چه شد مجنون مگو ز محفل تشت طلاو سر یارابگو شکستگی آن سرت چه شد @majnon1396 اول_صفر
بسم الله الرحمن الرحیم بسویم آمده آن مرد جانی مرامیزد به ضرب تازیانی به زیر آفتاب گرم وسوزان ندارد پیکرتو  سایبانی صدای شیون زهرا بلند است کنار تو نشسته قد کمانی رسیده برسرگودال پرخون کنارت آمده با ناتوانی دوباره ماجرای کوچه برگشت اسیری می روم با ریسمانی برادررفته غارت آن  نگینت شدم من همسفر  با ساربانی شب تاریک و طفلی دربیابان ندارد دخترت از مانشانی دوباره گم شده طفلت به صحرا ندارد دخترنازت بیانی ندارد گوش ما یک گوشواره نماند از تن مانیمه  جانی الا مجنون برای دخترک ها نباشد زین بیابان پاسبانی @majnon1396 اول_صفر