بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#وداع
زمینه حضرت زهرا
بسبک(مدینه شهرپیغمبر)
خداحافظ علی جانم(۶)
اجل آید به دیدارم ، ولی سوزم ز غمهایت
شده جان کندن دائم همیشه کار زهرایت
به هنگام خرامیدن ببین لرزد قدمهایم
که دستی روی دیوارو بود دستی به پاهایم
نباشد از غم فردا هراسی در دل زارم
بیا کن یاریم ای مرگ ببین از عمر خود زارم
میان حمله دشمن، طرفدار علی بودم
میان شعله ي آتش ، خریدار علی بودم
میان کوچه گه خانه، گهی دیوار و در بودم
گهی در فکر حیدرگاه به فکر آن پسر بودم
نگاه غربت شویم بزد بر سینه نیشی تر
همان لحظه که قنفد زد مرا به یاری حیدر
خدا داند که من هرگز نگفتم راز خود با کس
زدرد پهلویم نالم کنم از شکوه دیگر بس
بگویم نقد جان بر کف ، به بازار محبت ها
خریدار غمت هستم در این غوغای وانفسا
خداحافظ علی جانم(۶)
✅ #آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
هدایت شده از منتظران ظهور
علی از زبان علی 10.mp3
8.05M
کتاب صوتی علی از زبان علی قسمت ۱۰
*ماجرای غم بار فدک
*استدلال امیرالمومنین (ع) با ابوبکر و عمر درباره فدک
*شهادت حضرت زهرا (س)
*وصیت حضرت زهرا (س) به علی (ع)
*خاکسپاری پنهانی فاطمه (س)
*درد دل با رسول خدا (ص)
➖➖➖➖➖➖➖
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
#کانال_منتظران_ظهور در
ایتا و هورسا و آپارات ↙
@montazerane_zohour
تصویردسته عزاداری ظهرشهادت حضرت زهرا..س..99.یکشنبه28..دی ماه..هییت محبان حضرت زینب (س).شهرک فرهنگیان.فاز2..کرمانشاه..مداح..حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#بعدازشهادت حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_مولا
بارفتنت ، ماندن برایم سخت باشد
ماندن دراین بزم سرایم سخت باشد
رویت کبود و قامتی خم، دست لرزان!
بعدتو این لحن صدایم سخت باشد
رفتی و چشمان علی باران گرفته
امشب چرا حال و هوایم سخت باشد
من آرزوی مرگ دارم بی تو زهرا
تاثیرِ آمینِ دعایم سخت باشد
در قلب حیدر تا ابدتوجاودانی
گمنامیت زهرابرایم سخت باشد
🔸شاعر:
# آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#بعدازشهادت حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_مولا
بی توزهرا جان، علی چون مرده ای تبخیر شد..
در کنار قبر تو با غصّه ها تسخیر شد
پوستت بر استخوان چسبیده بود در وقتِ غسل
وای شرمنده فقط، روی لبم تکبیر شد...
وقت غسلت دستِ من تا خورد بر بازوی تو،
ذهن وفکرم ،با غلافِ بی ادب درگیر شد..
شستشو دادم من آن خون سرِ پهلوی تو
ازفراقت قامتم در هم شکست و پیر شد
یک به یک کَندم ز روی سینه ،خون ولخته را
رفتی وحیدر دگر از زندگی اش سیر شد
یاد داری نیمه شب جسمت درون خاک شد
حیدرت رنجیده خاطر بهر این تصویر شد
وقت غسل تو مگر خونابه ها کممی شدند؟
نیمه ی شب آمدو تشییعِ جسمت دیر شد
در کفن پیچیدمت زهرا و رفتی توز دست
درفراقت مردم وغمهای من تکثیر شد
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#بعدازشهادت حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_مولا
رفتی ودیگرنپرسد،هیچ کس احوال من
مردم ازهجران تو،رحمی نما بر حالِ من..
کودکانت را ببین دیگر زپا افتاده اند
آمدم برقبر تو، ای کوکبِ اقبالِ من
این لحدرا باز کن ، حرفی بزن باشوهرت
انتظارت میکشداطفالت ای،بی بالِ من
کاش می مُردم نمی دیدم سر قبر توام
مرگِ حیدر را طلب ،ای کعبه ی آمالِ من
درمیان قبر زهرا جان، چه راحت خفته ای
گردِ آه وغم نشسته فاطمه بر شالِ من..
گوییا در خاک پنهان گشته ای ..دستم بگیر
فاطمه بنگر دلِ از غصّه مالامالِ من
رفتی و بدجور می ریزد بهم..حال علی
فاطمه پژمرده شدرخساره ی اطفالِ من
بعد تو شبها نمی خوابد، همه اطفال تو
رفتنت خانه خرابم کرده ، ای آمالِ من
🔸شاعر:
#آرمین غلامی-(مجنون_کرمانشاه)_
_______________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#بعدازشهادت حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_مولا
رطب باغ علی صرف تو وختم توشد
همه ی زندگیم درهمه جا، رفت زدست
فاطمه مجلس ختمت ، عده ای باخنده
طعنه میزد که گل شیرخدارفت زدست
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#بعدازشهادت حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_مولا
رطب باغ علی صرف تو وختم توشد
همه ی زندگیم درهمه جا، رفت زدست
فاطمه مجلس ختمت ، عده ای باخنده
طعنه میزد که گل شیرخدارفت زدست
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_بعدازشهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
تاسحرگوشه ی قبره ، توپریشانت منم
خیس ِ باران غمت هستم ومهمانت منم
عاقبت کشت مرا، رفتنت ای فاطمه جان
پای تابوت تو،ای یارپریشانت منم
در کنار قبرتو، حیدربه سینه میزند
در نماز لیلة الدفن تو گریانت منم
سوت و کور،است نه فامیل! نه همسایه ، ببین
در کنار بچه ها قاری قرآنت منم
دست لرزانِ حسین(ع) ومجتبی (ع) در دست من
با محبت! جورِ دیگر مرد میدانت منم
از غذا افتاده اندوطفل ها لاغر شدند
با چه بغضی پایِ سفره خیره بر نانت منم
زیر نور ماه زانو زدعلی بر روی خاک
آشنای هر شبِ این قبر پنهانت منم
#صلی_الله_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#اول_مظلوم_عالم_مولانا_علی_ع
#إلهی_بفاطمة_عجل_لولیک_الفرج
شاعر: #آرمین غلامی _(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#اشعار_بعدازشهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_بعدازحضرت_فاطمه_زهرا_س
یاد آن روز که درخانه توبودی زهرا
حال درزیرلحد خفته تنت ای حورا
رفتنت فاطمه جان کشت مرایکباره
رفتنت کردمرا فاطمه جان بیچاره
فاطمه با پسرش از گذری رد میشد
دست ملعون پلیدی به رهش سد میشد
یادآن روز عمر، راه ز زهرا بگرفت
وسط کوچه ره ، بضعه طاها بگرفت
یاد آنروز که سیلی چه غریبانه زدند
شعله وآتش کین، برگل و پروانه زدند
رفتن وپر زدنت فاطمه جان زود بود
بر دره خانه ی تو هاله ای از دود بود
یادآن روزکه پهلوی تو را بشکستند
ریسمان برسره دست وگردنم می بستند
دیده ام فاطمه، بین در و دیوار شدی
وای من، خسته از آن ضربه ی مسمار شدی
دیده ام فاطمه گلبرگ علی پرپر شد
سینه ات سوخت ومجروح ز میخ در شد
بعده تو فاطمه از غصب فدک میگویم
من ازآن کوچه ی تنگ و ز کتک میگویم
کمر سرو تودر کوچه کمان شد،چکنم
اشک حیدرزغمت باز روان شدچکنم
رفتی وذکرتورافاطمه برلب دارم
تا ابدازعمرودشمن تو بی زارم
قبر نورانی تو راه نشانم داده
سره این خاک تو را ماه نشانم داده
بی تو قرآن علی، آیه ندارم زهرا
غیر خورشید رخت سایه ندارم زهرا
منکه با سوز و دعا ، نام تورامیخوانم
برسره قبرتوتا وقت سحر، مهمانم
عهد بستم به دلم ، باتوکنم طی سحرم
جلوه روی توشد زنده چنین درنظرم
کاشکی با دل او خاک ، مدارا بکنی
بسته ام دیده به تو، درد مداوا بکنی
فاطمه نور دلم هستی و میسوزم من
درکناره قبره تو، شمع دلفروزم من
شمع کاشانه ی من بوده ای و آب شدی
پای من سوختی و گوهر نایاب شدی
دیده ام فاطمه ،باتو در و دیوار چه کرد،
دوریت فاطمه با حیدر کرار چه کرد
آتش عشق علی شعله بر آن جانت شد
شب سوم علی ات بود، که مهمانت شد
شاعر: #آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
صلّـیاللّهعلــیكِیافاطـــمهالزهـــــرا:
•🏴
✿ درفراق تو همه جان علی می لرزد
چکنم قبرتورا، ای گل طاها دیدم
✿ پهلوان تو زمین خورد ، کجایی زهرا
نیمه شب ، خودبه سر قبر تو زهرا دیدم
✿ بشکند دست عمرکه... اثرش معلوم است
✿ جای دستش به روی صورت حورا دیدم
✿ شده جبریل هم آوای من وطفلانت
✿ درغمت ولوله در عرش معلّی دیدم
✿ پدرت بود تنت را وسط قبر گرفت
✿ من از این شرم، چه گویم ، چه خدایا دیدم
✿ به پدرجان تو زهرا، به چه رویی گویم
✿ "نقش بر روی زمین، ام ابیها دیدم
شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
━━━━━⊰✾✿✾⊱━━━━━
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
بانو سه روزه نیستی اندر کنارم
امشب به روی قبر تو سر میگذارم
بانوسه روزه خانه ام داردغم تو
از دست رفته بعد تو زهرا، قرارم!
زهرا به قرآن خواندنت دلتنگ هستم
کوثر بخوان بار دگر تامن ببارم
رفتی نگاهت از رهایی حرف میزد
درخانه ام، دیگرتو راهرگز ندارم
زهرای من ،در بین دررفتی زدستم
رفتی ومن،هر روز و شب چشمانتظارم
سر میگذارم روی قبرت ، تاسحرگاه
دارم تمناسر ز خاکت برندارم
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_بعدازشهادت حضرت_زهرا
رفتی وبر سقفِ ما بارانِ نمنم آمده
فاطمه در آشیانم یک جهان غم آمده
سیل دارد میبرد این خانه ام،کاری بکن
در نگاه حیدره تو، آب زمزم آمده
فاطمه بارفتنت ،جان علی رفته زدست
چار طفلم بینِ آغوشِم چه باهم آمده
قبرتو دارالشفای هرشب تنهایی است
برسر خاکت عزیزم اسم اعظم آمده
اشکهایم ای شکسته سینه خاکت خیس کرد
دخترت پشت سرم زهرا به سویم آمده
فاطمه آنروزها زخمت چرا بهتر نشد
اشکهای زینبت بهره تومرحم آمده
رفتی وبنگرکه دارد بچهام جان میدهد
گوییا انگار در کامِ حسن سم آمده
آمدم اندر بقیع تا راز خود گویم به تو
درپی ام ،طفلان تو، یکباره باهم آمده
مادرحیدربیا، حالِ عروست را ببین
بین کوچه برعلی ،چند ابنملجم آمده
بر تودر اُفتاد ه زهرا و از آن رد شدکسی
بار شیشه داشتی آن ضرب محکم آمده
چادرت خاکی و من هم این محاسن روی خاک
تو زمین خوردی سرِ من خاکِ عالم آمده
ریسمان بر گردنم افتاد وتودرآتشی
ضرب وشتمی ،بر سرِ طفلانِ ما هم آمده
رفتی و حالا برای زینبِت دلواپسی
آه میبینی که در گودال یکدم امده
وای من بسیار بسیار، است آن سرنیزه ها
زینبم درپیش آن لب تشنه باغم آمده
🔸شاعر:
#آرمین_غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
_______________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
بانوی من ، مَردُم ، دگر ، رفتی سه روزه
زهراي من ای همسفر ، رفتی سه روزه
رفتی زکاشانه ، بیابرگرد زهرا
مهمان شده نزد پدر ، رفتی سه روزه
زانوبغل کرده علی درماتم تو
شد پير خيبر بي سپر ، رفتی سه روزه
بانو نمي آيد صداي آه آهت
از درد پهلو تا سحر ، رفتی سه روزه
بيمار بدحال علی درخاک خفتی
جان داد ه ای تو بي خبر ، رفتی سه روزه
بانوبه یاد سينة مجروح وزارت
من ماندم و اين ميخِ در ، رفتی سه روزه
سيلي به رخسارت میان کوچه هاخورد
كشتند یارم در گذر ، رفتی سه روزه
دیدم که هستيِ مرا آتش كشيدند
شد دامن تو شعله ور ، رفتی سه روزه
دل تنگم و آیم کناره قبر ت ای یار
هر نيمه شب با چشم تر ، رفتی سه روزه
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
#بعد_از_شهادت
چند روزی میشود، بی دلبرم
میرسدبرگوش آه فاطمه
یاد دارم بالگدهای عمر
پشت درشد قتلگاه فاطمه
میرسد هرشب نوای آه وغم...
زیر سقف وسر پناه فاطمه
حال حیدر میشودهرشب وخیم...
درهوای روی ماه فاطمه
رفتی و هرشب نسیمی خسته ام
میچکم در عمق اه فاطمه
شوهرت هر روز زانو در بغل
خیره می ماند به راه فاطمه
همسرم از تو برایم یادگار
مانده یک چادر سیاه فاطمه
می وزد در لانه ام عطر پر
مرغ عشق بی گناه فاطمه
خودنمایی میکنداین میخ در
در میان قتلگاه فاطمه
برسر قبرت گذارم صورتم
یک تنه هستم سپاه فاطمه
درکناره قبر تو با آه وغم
مانده یک شب تاصباح فاطمه
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹