eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
629 دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
5.3هزار ویدیو
946 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 (ع)🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــ عمری بُود به عشق رخت دل سپرده‌ام در روضه ها برای غمت غصّه خورده‌ام یاشیخ الاوصیا بخدا درعزای تو بر حالِ نوکران شما غِبطه خورده‌ام عمری برای دیدن صحن بقیع تو هرلحظه من دقایقِ خود را شِمرده‌ام درمجلس عزای شما ناله سر دهم غیرازشما زهرکس و ناکس سِتُرده‌ام اینجا عزای حضرت شیخ الائمه است دستان خود به پرچم وبیرق فشرده امِ باشدچه حکمتی که‌چنین بیخود ازخودم؟ هرگز براین عزای شما پِیْ نبرده‌ام شادم که درتمامی طول مسیرعمر ازفیض روضه ات همه جابهره برده‌ام -آرمین غلامی (مجنون) جدیدترین کانال اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ابن ربیع به نیمه ی شب جزجفانکرد حق امام ادا ننمود وابِا نکرد گویاکه نیمه شب.همگی جمع گشته اند ظالم زبام آمدوشرم ازخدانکرد اززیرپاعدو.سره سجاده ام کشید باسرفتاده ام من و دشمن حیا نکرد لرزه فتاده برتن اهل وعیال من دشمن دگررعایت سنِ مرانكرد پای وسره برهنه میان کوچه روم ظالم سواره بودو تنم را رهانکرد تاب دویدنِ پی اسبش به پانبود ابن ربیع ز سن وزسالم حیانکرد (مجنون)ببین که اشگ من از دیده جاری است تاب نفس نمانده ودشمن چه هانکرد _شعر_آرمین غلامی(مجنون) .__________________________ جدیدترین اشعاروسبکها در کانال اشعار مجنون کرمانشاهی:
🌹 (ع)🌹 ــــــــــــــــــــــــــــــــ عمری بُود به عشق رخت دل سپرده‌ام در روضه ها برای غمت غصّه خورده‌ام یاشیخ الاوصیا بخدا درعزای تو بر حالِ نوکران شما غِبطه خورده‌ام عمری برای دیدن صحن بقیع تو هرلحظه من دقایقِ خود را شِمرده‌ام درمجلس عزای شما ناله سر دهم غیرازشما زهرکس و ناکس سِتُرده‌ام اینجا عزای حضرت شیخ الائمه است دستان خود به پرچم وبیرق فشرده امِ باشدچه حکمتی که‌چنین بیخود ازخودم؟ هرگز براین عزای شما پِیْ نبرده‌ام شادم که درتمامی طول مسیرعمر ازفیض روضه ات همه جابهره برده‌ام -آرمین غلامی (مجنون) جدیدترین کانال اشعاروسبک مجنون کرمانشاهی🖕🖕🖕🖕
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ پیراین میکده بادیده ي تر ریخت بهم نیمه شب بودویا وقت سحر ریخت بهم زهرملعونه تمام بدنش آب نمود اثر زهرچنین بود. جگر ریخت بهم ناگهان سوخت تمام پرو بالت آقا پسر دردانه ازبهر خبر ریخت بهم رفته خاکستر عاشق به سرکوی بقیع دگرازعشق همه رد و اثر ریخت بهم آتش زهر همه‌بال وپرش سوزانده ازغم دوست پر اهل هنر ریخت بهم دست وپا میزدی آقا وسط آن هجره همسرت آمدو درگوشه ی در ریخت بهم زهره آلوده تنت راچقدر آزرده صادق از زهره شرربار دگر ریخت بهم وای آن زهرجفاجان تورا آتش زد بر زمین خورده ای وآه.جگر ریخت بهم آه(مجنون)نشودکس چوصادق مظلوم که ازآن زهرجفابود.دگر ریخت بهم 📕📕شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). 💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ همچون خلیل دروسط شعله ها نشست درپشت در غرور گل فاطمه شکست حال و هوای خانه پر از آتش است ودود ازتازیانه هاشده جسم شماکبود از نسل فاطمه شه جود وکرم تویی چون جداطهرت بخدا بی حرم تویی امشب به روضه خوانی تو شوردیگراست اینجا هوای روضه ی توجور دیگر است آقا تو رابه کوچه کشیدن شنیده ام باتازیان سوی تو دویدن  شنیده ام گویندآتش از دراین خانه شعله زد ازتازیانه پیکرتومیکشیده درد آقا شنیده ام که مجالت نداده اند لب تشنه از عطش بودی آبت نداده اند در بین کوچه ابن ربیع میکشد تورا اسطوره ی بدون ضریع میکشد مرا همچون اسیردروسط کوچه باطناب جسمت کشیده میشودای ابن بوتراب حالات توشبیه اسیران عالم است اینجابپای روضه ی توبزم ماتم است درراه کوچه غارت انگشتری نبود آتش دگر فتاده سره معجری نبود 🔸شاعر: غلامی(مجنون کرمانشاهی)_
تامجلس ملعون تن توخوردکتک ها باضربه ی شلاق تنت پاشیدند ای وای که درنیمه ی شب جمع شدند  گویاکه به دورت همگی رقصیدند 🔸شاعر: غلامی
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ نام صادق روضه سازی کرده است بادل عشاق بازی بازی کرده است درمیان سجده یک مردی بزرگ شداسیره پنجه ی یک گله گرگ نیمه شب یک عده ازنسل جهیم قومی ازهیزم بدستان قدیم شدتدایی غصه درچشم ترم نیمه شب آتش گشودند برحرم درمدینه رهبری خانه نشین می برد ارث ازامیرالمومنین ترس بود وآتش ودست طناب یادم آمدازغم آن بوتراب ترس بودو چشمهای کودکی اشگ بودو دیدگان کوچکی یاده دلبر .غصه ی دیرینه شد خاطرات میخ وزخم سینه شد نیمه شب ابن ربیع بی حیا آتشی زد بر دره بیت ولا اونماز حضرت صادق شکست دستهایش رامیان بندبست باره دیگر زدبه زخم حق نمک شدتدایی باره دیگر آن فدک صادق آل عبا.آن موسپید پابرهنه درپی مرکب دوید نیمه شب.درکوچه درحال عبور پابرهنه میرودخورشیده نور نیمه شب افتان وخیزان میرود درمیان کوچه بی جان میرود دشمن بی شرم از راه عناد ناسزابرحضرت زهرا بداد زین جسارتها دلم گشته کباب تاکه گشتم واردبزم شراب لیک(مجنون)برلبش یاصادق است برامام خودهمیشه عاشق است _شعر_آرمین غلامی(مجنون)
عادت امـام صادق(علیه السلام) این بود که در تاریکی شب، انبانی را بر دوش می گرفت که نان و گوشت و پول در آن بود و به منزل تهی دستان مدینه می رفت و آن ها را میان آنان تقسیم می کرد، در حالی که او نمی شناختند. بعد از شهادت امام (علیه السلام) متوجّه شدند که احسان کننده، او بوده است بحارالأنوار ج 47ص 38
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ از ازل معتکف کوی امام صادقم من اسیرخم ابروی امام صادقم درپی جلوه ی دنیانرود این دل من من خریدار گل روی امام صادقم گل رخان رابه سرای دل عاشق ره نیست عاشق آن رخ دلجوی امام صادقم برلبانم همه جا زمزمه جزنامش نیست ازازل سینه زن کوی امام صادقم تا ابدگریه کنه شیخ الائمه هستم شكرگویم که ثناگوی امام صادقم لب(مجنون )همه جا زمزمه ی یادش بود سرخوش ومست ازآن ی امام صادقم -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ بازجنون گرفتم وعاشقم خوشم گدای حضرت صادقم مرغ دلم سوی بقیع پرکشید باز لبم ناله زدل برکشید کاش پرستوی بقیع میشدم گریه کنه .کوی بقیع میشدم نیمه ی شبهای بقیع قشنگ است گنبدخضرای رفیع قشنگ است مرکزعشق است وفلک گرده او گردش صدفوج ملک گرده او هست زیارتگه رندان مست زیارتش آرزوی هردل هست خانه ی حق کند بر اواحترام پیش بقیع مکه نمایدسلام خاک بقیع بوی خدامیدهد جلوه ی شیخ الاوصیامیدهد این حرم صادق آل عباست قداستش .قداست کربلاست کیست.امیره دل هرعاشق است رییس فقه شیعیان صادق است یادکنم ازحرم خاکیت جان به فدای دل افلاکیت همیشه(مجنون)توهستم شها به درد بی دوا .توگشتی دوا _شعر_آرمین غلامی(مجنون) .________________________
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ ایکه بر دین خداتورهبری صادق آل محمدجعفری دشمنت شدحمله ور در خانه ات آتشی زد بر دره کاشانه ات پیش چشم کودکان خانه ات کرده پژمرده گل وپروانه ات سربرهنه برده اند درتاب وتب پیرمردی رامیان سوزه تب پیش چشمان عیال جان به لب میکشدجسم توراخفاش شب بی کس وبی یار ویاور بوده ای حجت حق.نوره داوربوده ای درمدینه زارومضطرگشته ای خسته ازمنصورکافرگشته ای زهره کینه بر دلت کرده اثر درعزایت میزند موسی به سر تا ابد(مجنون)عزادارتوشد ای گل زهراگرفتارتوشد _شعر_آرمین غلامی(مجنون) .________________________
بسم الله الرحمن الرحیم ✧✾═════✾🔶✾═════✾✧ @majnon1396 بر روی پیکره توچه شلاق ها زدند اینجامیان کوچه تورا بی هوا زدند درنیمه های شب به سویت حمله کرده اند شلاق برتن وبدنت ازجفا زدند واردشدند از در و دیواروپشت بام قومی چنین تورا سر سجاده ها زدند آن پیرمرده محترم سالخورده را پای برهنه دروسط کوچه ها زدند قومی کمال بی ادبی رانموده اند اورامیان کوچه بدون عبازدند تکرارشدحدیث درودود وشعله ها اوراچنین میان درو شعله ها زدند دستش طناب بود و دوپایش برهنه بود اورا غریب چون علی مرتضی زدند ای دل بسوز وگریه وآه وفغان نما اورابه ضرب طعنه ای بس ناروا زدند اینجاتمام حرمت آل علی شکست باقصدکشتنت وسط کوچه هازدند ابن ربیع رسیدوتوراتازیانه زد با اذن او تورا وسط شعله ها زدند چون جدخودعلی.توغریبه مدینه ای شلاق برتن وسرو روی شما زدند بازهرکینه عاقبت ازپانشسنه ای برکشتن تو حیله به زهرجفازدند امادگرسرت به روی نیزه ها نرفت بی غیرتان تورا وسط, ناله ها زدند شعر.آرمین غلامی(مجنون)... اشعار مجنون کرمانشاهی:: .____________________________.. جدیدترین اشعاروسبکها در کانال اشعار مجنون کرمانشاهی: @majnon1396