eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
زنی دارم تقلا میکنم یک آشنانیست من باره شیشه دارم،اما مرتضا نیست حیدررها کن این پلید بد دهان را  از که توقع داشتی وقتی حیا نیست افتاده باره شیشه ام درزیر پاها بشکستن شیشه دراین کوچه روانیست اینجامغیره بد دهانی کرده حیدر یک آشنا بی تومیان کوچه ها نیست بین درخانه مرا آتش کشیدند آتش زدن برخانه ی حیدر روانیست این تخته ی تابوت را دیگربیارید بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست شمشیرها درکوچه هامیرفت بالا صدحیف روزی مثل روز کربلا نیست (مجنون)درآن کوچه علی رامیکشیدند دیگرکسی فکرعلی مرتضا نیست _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
زنی دارم تقلا میکنم یک آشنانیست من باره شیشه دارم،اما مرتضا نیست حیدررها کن این پلید بد دهان را  از که توقع داشتی وقتی حیا نیست افتاده باره شیشه ام درزیر پاها بشکستن شیشه دراین کوچه روانیست اینجامغیره بد دهانی کرده حیدر یک آشنا بی تومیان کوچه ها نیست بین درخانه مرا آتش کشیدند آتش زدن برخانه ی حیدر روانیست این تخته ی تابوت را دیگربیارید بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست شمشیرها درکوچه هامیرفت بالا صدحیف روزی مثل روز کربلا نیست (مجنون)درآن کوچه علی رامیکشیدند دیگرکسی فکرعلی مرتضا نیست _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
زنی دارم تقلا میکنم یک آشنانیست من باره شیشه دارم،اما مرتضا نیست حیدررها کن این پلید بد دهان را  از که توقع داشتی وقتی حیا نیست افتاده باره شیشه ام درزیر پاها بشکستن شیشه دراین کوچه روانیست اینجامغیره بد دهانی کرده حیدر یک آشنا بی تومیان کوچه ها نیست بین درخانه مرا آتش کشیدند آتش زدن برخانه ی حیدر روانیست این تخته ی تابوت را دیگربیارید بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست شمشیرها درکوچه هامیرفت بالا صدحیف روزی مثل روز کربلا نیست (مجنون)درآن کوچه علی رامیکشیدند دیگرکسی فکرعلی مرتضا نیست _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
زنی دارم تقلا میکنم یک آشنانیست من باره شیشه دارم،اما مرتضا نیست حیدررها کن این پلید بد دهان را  از که توقع داشتی وقتی حیا نیست افتاده باره شیشه ام درزیر پاها بشکستن شیشه دراین کوچه روانیست اینجامغیره بد دهانی کرده حیدر یک آشنا بی تومیان کوچه ها نیست بین درخانه مرا آتش کشیدند آتش زدن برخانه ی حیدر روانیست این تخته ی تابوت را دیگربیارید بهتر نباشد بدتر از آن بوریا نیست شمشیرها درکوچه هامیرفت بالا صدحیف روزی مثل روز کربلا نیست (مجنون)درآن کوچه علی رامیکشیدند دیگرکسی فکرعلی مرتضا نیست _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)