شهادت حضرت زهرا (س)
تقدیم به مادرشیعه ...
اشعارکردی
وه لاله زار حیدر آگر زوانه دیره
گل ویره بیه پرپر، بلبل ترانه دیره
.
وه گلشن محمد،یه نو شکفته گل بی
گلچین دسه توبشکه، یاسم جوانه دیره
.
دیمه وه کوچه یارب، یاس م، پرخزان
قاتل له صورت گل ، یارب نشانه دیره
.
گلچین له پشت و پهلو ،دیدن وه دست و بازو
نیشان وه چاو و صورت گاهی وه شانه دیره
.
همدست بیه قنفذ، گرده مغیره ویره
ظالم غلاف شمشیر یه تازیانه دیره
.
باخم دره سوزیدن، صیاد بی مروت
یه مرخ باخه عشقه ،که آشیانه دیره
.
له چاوه خوم، م دیمه، گیان دایه دالگه م
ناله ودرده بابا،چه بیکرانه دیره
.
دایه خمت وباره، گیسم بیه پریشان
دست تو ناتوانه ،یادرده شانه دیره
.
یارب له شرح ای خم، وه قلب زار (مجنون)
جو مال ایمه آگر، ویره زبانه دیره
.
-آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
حضرت زهرا(س)-تدفین
اشعارکردی
قوره گه، یه روح و ریحان منه
یه تمام هستی و گیان منه
ای گل یاسه که له تو،بی نهان
راز دار ه درد پنهان منه
ای زمین ای مه که بی یسه خموش
وه شوه خم ماه تابان منه
یه کیه، یه مصحف ایثار و عشق
سورۀ کوثر وه قرآن منه
قوره گه ، له شونه تو، یه آسمان
شاهد شام غریبان منه
وه کناره تو ، م هرشو گیره کم
قوره زهرا بیت الاحزان منه
ای زمین زهرا، له آغوش تونه
با خور وه قلب سوزان منه
میزبانی کردیه، وه فاطمه
وه فراخه، غصه مهمان منه
گرده زهرا تو مدارا که دمی
له دو دنیا ،نیر چاوان منه
ای زمین ایره اگه پر لاله بی
حاصله وه چاوه گریان منه
ای زمین وی درده ، خاک ای مزار
گرده (مجنون) مرثیه خوان منه
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
با اشک دیده ، پیکرت زهرابشویم
درخانه ی بی تو، تورا دریابشویم
بانوتو رفتی خنده بر لب جا ندارد
با اشک دیده ها پیکرت اینجابشویم
شهر مدینه جای ماندن نیست دیگر
من پیکرت راگوشه ای تنهابشویم
ازهرنفس، خون آیدازآن سینه ی تو
بانو تورا من باغمی پیدابشویم
حق ولایت خواستی گیری زنامرد
خونابه ی جسم تواز دعوا بشویم
بانو سلام مرتضایت بی جواب است
این درد غربت ، باتوای زهرابشویم
شد آرزو یم بعدتوزنده نمانم
جسم تورادربین این غمهابشویم
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه -دشتی
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا
زخانه سروباغ آ رزو،رفت
شکوه زندگی وآبرو، رفت
بهارعمرزهرا، شدخزانی
به عمرم عقده ای، اندرگلو، رفت
به دستم کرده ام جسم تودر خاک ،،
خدایا از برم آن ماه رو رفت
پس ازتو زندگی را من نخواهم ،،
ازاین خانه تمام آبرورفت
خدا داند که درقلب منی تو
ز ذهنم خاطراتت موبه مو رفت
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
تابوت تومیرفتی شبی ازدره خانه
میبردعلی، پیکر زهرا،سر شانه
یک گوشه حسین وحسن وزینب وکلثوم
باگریه نگاهش شده معطوف به شانه
تاشست تن فاطمه را ، حیدرکرار
آن تیر غمش سمت علی کرد کمانه
دیدم که عقیقی به گدا داد ٬ به مسجد
حیدربه تویاقوت کبود، داد زمانه
این قوم حسادت به تو وفاطمه کردند
این معرکه ها بود درآن کوچه بهانه
بانوی علی، نیمه شب از دست علی رفت
ازداغ تو زینب بگرفته است بهانه
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#فاطمیه
#صلی_الله_علیک_یافاطمه_الزهرا
ازهمان آتش در،بود تنت تاول زد
تا سحر آب شدی وبدنت تاول زد
پوست همچوگل پیرهنت تاول زد
بین در،پیکره ی سوختنت تاول زد
لگدی خورد به در ، پیکرزهرا افتاد
من نگویم که دگر معجر زهرا افتاد
اشک از گوشه ی چشم تَر زهراافتاد
چادری پاره شد و از سر زهرا افتا د
مردکی پست مرا، بر تو غم اندوخته بود
صورت ازضربت دستی چه برافروخته بود
گیسویت در وسط آتش در، سوخته بود
سینه ات را نوک مسمار به در دوخته بود
🔸شاعر:
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
________________________
🔹کانال اشعار ناب آئینے🔹
بسم الله الرحمن الرحیم
شهادت فاطمه زهرا سلام الله علیها
رفتنت فاطمه جان پشتِ مرا میشکند
گریه ی زینب تو، قلبِ خدا میشکند
چقدر آب شدی ، گریه ی توکشت مرا
بغضِ چشمان تواین،حال و هوا میشکند
گل بشکسته از این،غصه کمی راه برو
که قد و قامتِ تو زیرِ بلا میشکند
ترسم ای بانو،مرا تنها کنی دربین شهر
حیف یک روز کسی دستِ تو را میشکند
من سیه پوشِ توو شهر به همدردی من
حرمتِ شیر خدا را همه جا میشکند
کودکانت همه در خانه چرا میلرزند
که درِ خانه به یک ضربهی پا میشکند
میدوی پشتِ علی تانرود سمت کسی
ضربهای میرسد و آینه را میشکند
پی حیدر وسط کوچهِ زمین افتادی
بین در سینه جدا ، دست جدا میشکند
🔸شاعر:
#آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
آشوب بدی در دلم انداخت مغیره
باقنفذملعون به سویم تاخت مغیره
یک لشکروحشی هم جمع اند به کوچه
در خاطر من ، خاطرغم ساخت مغیره
بگرفت کمربندعلی ، فاطمه ی او
باضربت پابر تن اوتاخت مغیره
شد جنگ میان عمر وفاطمه، ای وای
باصرب لگد بهره تو پرداخت مغیره
از لعل لبت ، خون وسط کوچه چکیده
کاینگونه زد آتش دل و بگداخت مغیره
در بین همه مدعیان ، فاطمه تنهاست
جان داد برای تو و نشناخت مغیره
باضرب غلافی به زد قنفذملعون
تا پرچم آشوب برافراخت مغیره
برگردن حیدر وسط کوچه طناب است
روبه صفتی بودکه بنواخت مغیره
دوری و جدایی زتو سخت است عزیزم
جان دادی و صد حیف چنین ، باخت مغیره
#آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
بسم الله الرحمن الر حیم
#حضرت_زهرا #مرثیه_حضرت_زهرا
مغیره وه، چه خیال بدی به سر دارد
هوای کشتن زهرامیان در دارد
بگوکه قنفذ ملعون رود ازآن کوچه
مگر بمیرد از این فکر دست بردارد
چنان میان دره خانه بر زمین افتاد
تمام شهر ازاین حال ما خبر دارد
به کوچه یک تنه بالشکر عمر سخت است
میان کوچه عزیزه تو دردسر دارد
بگومغیره وقنفذ ، نزن که زهرا مرد
مزن که فاطمه درسر غمی دگر دارد
چه غصه ای ؟ به خدا غصه علی باشد
مزن که روح پیمبر به ما نظر دارد
به گردن تو علی ریسمان خبر دارد ؟
که همسره تو علی، دست بر کمر دارد ...
🔸شاعر:
#آرمین _غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا
درد خودرا ازعلی ات فاطمه،پنهان مکن
خانه رابارفتنت ، براین سرم ویران مکن
درد داری فاطمه ، این، خانه راجارو مزن
حیدرت رامضطرب درداغ این هجران مکن
گوشه ای ازخانه، از این زخم میپیچی به خود
بهره دلداری به زور، این چهره را خندان مکن
زجر داری میکشی، وقتی که خود را میکِشی
بیش از این زهرامرا،شرمنده از طفلان مکن
لااقل آهی بکش، جان علی سرفه مزن
خانه رابارفتنت بهر علی زندان مکن
بر سرت افتاده رفتن، حرفی از رفتن مزن
با نگاه مضطرت این جمع را گریان مکن
بشکند دستِ مغیر ه دست وبازویت شکست
کس نگفت براو که اینگونه توبا قرآن مکن
بین خانه همسرم توچهره پنهان میکنی
باگزیدن برلبانت درد خود پنهان مکن
-شاعر:
آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
#صلوات 👉
🔹 #اشعار_ناب_آیینی 🔹