eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
614 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.4هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🛑لجاجت و انکار (لعنهم الله) نسبت به پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین 🖇 🌸 امام عسکری صلوات‌الله‌علیه در تفسیر آیه ۴۳ سوره بقره فرمودند: ✅ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی الْمُنْزَلَةِ لِنُبُوَّةِ مُحَمَّدٍ وَ إِمَامَةِ عَلِیٍّ وَ الطَّیِّبِینَ مِنْ عِتْرَتِهِ ثَمَناً قَلِیلًا بِأَنْ تَجْحَدُوا... 🔰خداوند به یهودیان خطاب کرد: «وَ لا تَشْتَرُوا بِآیاتِی»، آیاتی را که در باره نبوت محمّد و امامت علی و پاکان از عترتش نازل کرده‌ام را «ثَمَناً قَلِیلًا» با مبلغی بی ارزش از مال دنیا به این که نبوت پیامبر و امامت علی شوید، حتی اگر آن مال زیاد هم باشد، فانی و زودگذر و نابودشونده است. بعد می‌فرماید: «وَ إِیَّایَ فَاتَّقُونِ» اگر پرهیز نکنید در مورد نبوت محمّد و امامت علی، ، هرگز شما را رها نخواهیم نمود زیرا با دلیل بر شما ثابت شد و بسیار واضح و آشکار است و دیگر جای بهانه و عذری باقی نمی گذارد و نیرنگتان باطل شد. یهودیان مدینه منکر نبوت حضرت محمّد شدند و به او کردند. گفتند ما می‌دانیم محمّد پیامبر است و علی وصی اوست، ولی تو آن محمّد نیستی و علی نیز آن علی که وصی محمد هست نیست. خداوند لباس‌ها و کفش‌های آنها را که در تن داشتند به سخن در آورد که به صاحب خود گفتند، می‌گویی دشمن خدا! آن محمّد که پیامبر است همین شخص است و علی که وصی اوست نیز همین مرد است. و اگر به ما اجازه دهند، چنان شما را می‌فشاریم تا شوید... 📚البرهان في تفسير القرآن ج ۱، ص ۲۰۱ الروافض الحيدري
بنازم بروفای تو،به پیش من جهان بودی در آغوش دل انگیزم بهشت جاودان بودی تو یی آنکس که میسازد، دمادم مِهر برعالم به زیر بارش باران،برایم سایه بان بودی بنازم برنگاه تو "برآن ‌دیوانه ‌عاشق به چشمان ‌سیه ‌پوشت ،زمن بِسْتانده‌ جان بودی وفای گل بیابنگر،که حتی بعد پژمردن زِعطرش میتوان فهمید ،توخودآن باغبان بودی دل دریایی خود را ،بیابرعاشقت بسپار تودرطوفان غم افزا، به دریا بادبان بودی چو شاعرشعرمیگویم به توصیفت شوم عاجز به دریای نگاه من ،توتنهاکهکشان بودی غلامی (مجنون کرمانشاهی)
من ندیدم،چون تولیلی دلبری موکمند،عاشق کش و غارتگری آفتاب من ،نگاهت دلبریست باسرزلفت زمن دل میبری بردلم عشق تورا حک کرده ام شعله پوشیده در خاکستری دیده گانم روز و شب چشم انتظار تا بیایی ،موطلایی، از دری غلامی (مجنون کرمانشاهی)
ویران مکن مرابه نگاهت ،قرار دل آتش زدی به عشوه توحال نزار دل امشب رقیبِ سنگ‌دلم ازمیان ببر شاید به این نگاه شناسی عیارِ دل من فرش پیشِ پای تو بودم ندیدی ام مژگان توندیده چو، نقش و نگارِ دل (مجنون کرمانشاهی)
برای دیدن رخت،من ازستاره بگذرم اسیریارگشته ای، من از تو مبتلاترم! دم نزدم پیش رقیب،حالِ خرابِ خویش را غمِ فراق ودوریت،به جانِ خویش می‌خرم کنارِ توهمیشه من ، به آسمان رسیده‌ام سنگ زنی،اگرمرا، زِ بامِ تو نمی‌پرم به بی‌وفایی ات قسم ،جنون به انتخاب نیست دلِ خرابِ وخسته را، جای دگر نمی‌برم طعنه به آب می‌زند زلالیِ نگاهِ تو گریه من برای توست، من از خودم مکدرم اسیرواژه ام مکن، که گم شدم به زلف تو تورابه جبرِ قافیه به نظم دربیاورم غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌸💕🍃💕🌸💕🌸
برسر این شانه‌ها، شَب گریه‌هایَت رامگیر نَغمه‌ی زیبا و طَنّازِ صِدایَت رامگیر بوده اِحساسِ غَزَل‌هایَم هَمیشه سوی تو چَشم‌های تا هَمیشه آشنایَت رامگیر سرمه نازِ نگاهَت رابکش ؟ برجان من بَرقِ اَفسونِ نگاهَت ؛ چَشم‌هایَت رامگیر واژه‌ها را فَرشِ راهَت کَرده‌اَم ای نازنین تو قَدَم‌های پُر اَز ناز و اَدایَت رامگیر غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🌸💕🍃💕🌸💕🌸
تنهامسافرم به خدا می‌سپارمت ازدل نرفته ای و به دل دوست دارمت در انتظار دیدن روی تومانده ام آیی اگر به روی دوچشمم بدارمت محراب ابرویت به دل زارمن نشست آخرمیان خانه شبی من بیآرمت من دلنوشته دل خودرانوشته ام صد گونه جادویی ،که دراین گردن آرمت 🌸💕🍃💕🌸💕🌸 غلامی (مجنون کرمانشاهی)✍
دلم گرفته ، ای دوست! برای گریه هایت دوباره مرغ روحم،پر زده از برایت کجا روم که جزتو،دلم کسی ندارد دیده گشوده ام من، به کنج تنگنایت نه بسته ام به کس دل ،که جزتوکس ندارم گیسوپریشان من دلم رها رها یت دورمشو دمی از دل به سینه نزدیک شده هر ان که نزدیک جداشده جدا یت چشم ودلم به سویی، ازمی واز سبویی که تر کنم گلویی به یاد آشنا یت شمیم عشقت افزود ؟ به سینه ام ندایی که گویمت به پاسخ، زنده ام از چرا یت به دل غمت نهفتم ،تویی درآسمانم دلم گرفته ، ای دوست برای گریه هایت 🖋 (مجنون کرمانشاهی)
‬‏🩸به خدا قسم دیدم که دیوارهای مسجد از جا کنده شد ... به نقل کتاب شریف «الإحتجاج»: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هنگامی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را از منزلشان بیرون کشیدند، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها از خانه بیرون آمدند و تمام زنان بنی هاشم نیز با او بیرون آمدند و رفتند تا به نزدیک قبر مطهر رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله رسیدند. در آن هنگام رو به آن جماعت غاصب نموده و فرمودند: خَلُّوا عَنِ ابْنِ عَمِّی فَوَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ لَئِنْ لَمْ تُخَلُّوا عَنْهُ لَأَنْشُرَنَّ شَعْرِی ▪️پسر عمویم را رها کنید، قسم به آن خدایی که محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله را به حق برانگیخت اگر او را رها نکنید، گیسوان خود را پریشان می‌کنم وَ لَأَضَعَنَّ قَمِیصَ رَسُولِ اللَّه عَلَی رَأْسِی وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَی اللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی ▪️و پیراهن رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را بر سر افکنده و به درگاه خداوند تبارک و تعالی فریاد برمی‌آورم. یقین بدانید که ناقه صالح، در نزد خدا از من گرامی‌تر نبود و بچه‌ی آن ناقه نیز در نزد خدا از فرزندان من گرامی‌تر نبود. 📜 سلمان گوید: کُنْتُ قَرِیباً مِنْهَا فَرَأَیْتُ وَ اللَّهِ أَسَاسَ حِیطَانِ الْمَسْجِدِ تَقَلَّعَتْ مِنْ أَسْفَلِهَا 🔻من نزدیک ایشان [فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها] ایستاده بودم، به خدا سوگند دیدم که پایه دیوارهای مسجد از جا کنده شد، به طوری که اگر کسی می‌خواست، می‌توانست از زیر آن بگذرد. 📚الاحتجاج،طبرسی،ص ۵۶ 📚بحارالانوار ج ٢٨ ص٢٠۶
مراسم عزاداری شهادت حضرت زهرا(س) /آبان