eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
623 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
من وجه اسارت۱.mp3
2.75M
نوحه دیر راهب. .حاج آرمین غلامی سوم محرم۱۴۰۳_مسجدنظام العلما 🖤 زینب خونین جگر ،اندر اسارت می رود. با تمام اهل بیت ، منزل به منزل می‌رود. 🖤 هست همراهش زنان وطفلهای داغدار . بین آن نا محرمان،بر ناقه عریان سوار. 🖤 بود سرهای بریده،در جلوی کاروان. هر سری بر نیزه باشد،پیش چشم دختران. 🖤 ساز و سور نا طبل شادی ،می نوازند ظالمان . از برای کشتن سلطان دین،شاه جهان. 🖤 قافله را می برند ،در کوچه و بازارشان . تا به بینند هر اسیری،غل به گردن در فغان. 🖤 آمد از صومعه برون ،راهب بدید یک کاروان. هست هجده سر بریده،جمله بر نوک سنان. 🖤 بین سرها دید یک سر ،قاری قرآن بود. همچو نورانی وگو ،خورشیدو مه تابان بود. 🖤 گفت با شمر لعین ،این سر بده امشب به من. اجرتش را درهم ودینار، بر تو میدهم . 🖤 شمر د اد تحویل سر،بر راهب نیکو خصال. راهب آورد سر به صومعه ،خانه خود با ملال. 🖤 شستشو بنمود راهب،از سر پرخون او. چونکه مهمان آمده بهرش،عزیز است و نکو. 🖤 درد دل کرد راهب آن شب ،با سر از تن جدا. گفت بر گو کیستی،ای مظهر و نور خدا. 🖤 گفت ای راهب حسینم زاده پیغمبرم. نور چشم فاطمه،هم یادگار حیدر. 🖤 درزمین کربلالب تشنه جان دادم،بدان . تا شوم شافع به روز ،واپسین بر شیعیان . 🖤 شد مسلمان راهب وهم شیعه و،یارحسین از سر شب تا به صبح ،صحبت نمود با نور عین. 🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه حسینی۷.mp3
1.68M
‍ ❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨                                                                            🔹 نوحه امام حسین(ع) .حاج آرمین غلامی سوم محرم۱۴۰۳ از ازل مهرتو درطینت ما بود حسین ما ومهر تو ،فقط لطف خدابود حسین غم جانسوز تو مشروط به ما داده شده شرط این نعمت پُرسود وفابود حسین مادرت فاطمه درسی به ولایی هاداد که در آن رازِ تمام شهدا بود حسین تو خود آقای شهیدانی و سرچشمه نور جلوه ی عشقِ خدا کرببلا بود حسین ساقی تشنه لب از آب ، لبِ آب گذشت زانکه او تشنه لبِ آب بقابود حسین علقمه شاهد پیکار وفا بود و جفا شاهدم خون دلِ دستْ جدابود حسین چیزی از قامت رعنای علمدار نماند دشت یکپارچه فریاد وصدابود حسین گریه می کرد ابالفضل به مظلومی تو سند روضه من قامتِ تا بود حسین مشک هم اشک به احوال امامش می ریخت روضه خوان تو درآن لحظه خدابود حسین با ـامامـ حسین علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه قتلگاه.mp3
2.2M
در مصیبت کربلای ابا عبد الله الحسین .حاج آرمین غلامی سوم محرم_۱۴۰۳_کرمانشاه ‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️‼️ کیست این خفته بخون زیر سم اسب و بدن بی سر و آغشته بخاک ، که ندارد کفنی بی کس وتنها درین دشت بلا خیز قیامت گونه این حسین است حسین است حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ که همان پور علی زاده ی ختم رسل است کاروانی پی او آمده بود که در شهر جنون که همه مردم آن از ستم قوم یزید ترسیدند پشت کردند به علی ع غرقه شدند در ظلمت کاروان آمده بود تا که عدالت به اجرا برسد رسم بد عهدی این قوم سیه روز نوشت سرنوشتی به حسین ع تا به شهادت برسد خواهرش را به اسارت ببرند ، چادرانش همه آتش بزنند سر نی راس حسین را به مجالس ببرند بر لبش چوب زنند به تنور پر خاکستر خولی ببرند و کفنش را بدرند ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کیست این خفته بخون زیر سم اسب و بدن بی سرو آغشته بخاک این حسین است حسین است حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ناظر ظلم و ستم جور و جفا و بیداد برهمه اهل حرم و بیت پیمبر بودست چه کند این تن تنها چه کند در غربت که ندارد معینی و انیسی و حبیب نازنین یار وفادار حسین عباس است که لب نهر فرات ، جرعه ای آب ننوشید و دو دستش مقطوع هدیه بر سرور و سالار شهیدان بنمود که اسلام و تاریخ بنگارند بر اوراق که الگو واسوه ی جوانمردی و مردی و شجاعت اباالفضل علمدار حسین است وبنازند به چنین همت و غیرت و گذشت ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ کیست این خفته بخون زیرسم اسب وبدن بی سر و آغشته بخاک این حسین است حسین است حسین ➖➖➖➖➖➖➖➖➖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه زینبی۵.mp3
1.45M
نوحه حماسی حضرت زینب (س) .حاج آرمین غلامی سوم محرم ۱۴۰۳_کرمانشاه عاشقی بی محتوا میماند اگر زینب نبود ملک غم بی مبتلا میماند اگر زینب نبود در کتاب آفرینش فصل عشق و عاشقی تاابد بی مدعا می ماند اگر زینب نبود هر متاعیکه به بازار بلاد عشق بود جمله بی بیع و شرا می ماند اگر زینب نبود سر سودای سویدا در دل هر لاله در معما سالها می ماند اگر زینب نبود دودمان آل عصمت گرچه باب وحی بود در حقیقت بی صفا می ماند اگر زینب نبود در مدینه ماجرای صورت نیلی هنوز در مقام  انزوا می ماند اگر زینب نبود گفتگوی محنت و شرح غم دیوار و در زخم سینه بی دوا می ماند اگر زینب نبود دود آه آتش درد فراق  فاطمه در دل شاه ولا می ماند اگر زینب نبود حمل تابوت غریبی در دیار خویشتن در دل  شب بی عزا می ماند اگر زینب نبود بعد زهرا هر غم و محنت که در ایجاد بود بی قرین و آشنا می ماند اگر زینب نبود عهد و پیمان حسین ابن علی کاندر ازل منعقد شد باخدا می ماند اگر زینب نبود مو به مو مشروط  آن  پیمان که روزعهد شد جمله دینش بی ادا می ماند اگر زینب نبود قصه عهدیکه میقاتش به دشت کربلاست بی اساس و نارسا می ماند اگر زینب نبود سوز نای ناله نی های خشکیده زتف بی صدا در نینوا می ماند اگر زینب نبود خون هفتاد و دو تن قربان ابراهیم عشق بی ثمر در کربلا می ماند اگر زینب نبود ناروائیکه به بزم خویش داد ابن زیاد بی جواب آن ناروا می ماند اگر زینب نبود اهل  شام و کوفه و بازار و کوی و کوچه ها در جهالت  بر خطا می ماند اگر زینب نبود آن یزید  مست جام کفر و ظلمت عاقبت بی ندامت از جفا می ماند اگر زینب نبود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه سربریده۴.mp3
1.88M
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 .حاج آرمین غلامی _سوم _محرم_۱۴۰۳/کرمانشاه ايـن سر ريحانه زهراست بالاي سنان وامصيبت الامان * با لب عطشان جدا شد بر لب آب روان وامصيبت الامان * اهـل عالم بـوي خون مي‌آيد از خاك حسين? عاقبت نقش زمين شد جسم صد چاك حسين? نيــزه قــاتل كجــا و سينه پــاك حسين? مي‌كنـد زهـرا تماشـا بـا دو چشم خون فشان وامصيبت الامان * مـادر سادات يا زهرا خدا صبرت دهد بـاز آمد ظهر عاشورا خدا صبرت دهد گشته بر پا محشر كبري خدا صبرت دهد بـر حسينت در كنار قتلگه قرآن بخوان وامصيبت الامان * اهـل عـالم لاله ليلا كجا پرپر شده در كجا از هم جدا پيشاني اكبر شده بي‌پسر در كربلا ليلاي غم‌پرور شده پير شد ريحانه ي زهرا ز داغ آن جوان وامصيبت الامان * كودكي لب تشنه جان داده به زير خارها داده جـان در زيـر ضرب تازيانه، بارها از چه شد بـا عترت پيغمبر اين رفتارها بهر آل مصطفي خون گريه كن اي آسمان وامصيبت الامان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه ابالفضلی..ع.mp3
1.83M
حضرت_عباس ▪️نوحه حضرت عباس علیه السلام .حاج آرمین غلامی _سوم محرم_۱۴۰۳_کرمانشاه هر گرفتاری سراغ آستانَش را گرفت رزق و روزیِ تمام خاندانش را گرفت خوش به حال سائلی که سائل عبّاس شد خوش به حال آن‌که از عبّاس، نانَش را گرفت روز محشر، دست‌هایش دست‌گیری می‌کند دست خود را داد، دست دوستانش را گرفت هیچ‌کس اندازه‌ی عبّاس، شرمنده نشد کربلا بدجور از او امتحانش را گرفت قتل او، کار عمود آهن و نیزه نبود تیرهایی که به مَشکش خورد، جانَش را گرفت از خجالت آب شد، آب‌آور کرب‌وبلا عصر تاسوعا امان‌نامه امانَش را گرفت تیرها در پیکرش، وقتِ زمین‌خوردن شکست بس‌که خون رفت از تَنَش، آخر توانش را گرفت ثارُک‌القُنفُذ، برای تیرها جایی نماند ناگهان سرنیزه‌ای، حجم دهانش را گرفت از بغل، تا که سرَش را بر سرِ نیزه زدند گریه‌های ناتمامی خواهرانَش را گرفت ╭══━⊰┄❅❁❅┄⊱━══╮ ╰══━⊰┄❅❁❅┄⊱━══╯ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌═══‌‌‌‌🌻ℒℴνℯ🌻═══ ◍⃟ 🌻🕊🕊🕊