بسم الله الرحمن الرحیم
#_حضرت_معصومه_س
زبانزد است همیشه وقاره معصومه
خدا کند که شوم بی قراره معصومه
تمام داروندارم فدایت ای بانو
که گشته ایل و تبارم دچاره معصومه
تمام زندگی من گذشت بانامش
مدام چرخ زند در مداره معصومه
حجاب وعفت بانو به عالمین تک بود
همیشه بوده فقط لطف، کاره معصومه
میان این شب میلاده تو دلم خوش بود
مدینه هست و یا قم مزاره معصومه
شنیده ام زکسی قم شده دری ز بهشت
بهشت بوده چو در انحصاره معصومه
به کار من گره افتاده حضرت بانو
دخیل بسته ام امشب کنم به سمتت رو
به روی سینه نفس ها پراز تلاطم بود
رواق در نظرمن چنین تجسم بود
کریمه آمده از ره ، هوا پرازعطر است
دلم هوای تورا کرد و راهی قم بود
دوباره دست ادب را به سینه بنهادم
سلام دادم و این سینه وقف خانم بود
تمام لحظه به روی لب همه زوار
نوای حضرت معصومه چون ترنم بود
بیا صحن و سرایش دراین شب میلاد
که ذکر راز و نیاز و دعای من گم بود
حریم فاطمه معصومه را ببین که چقدر
شبیه بارگـــــه آفِتـــاب هشتـــم بود
رسیده ای به جهان ای بهار قلب رضا
تولـــــده تو مبارک قـــــرار قلب رضا
دوباره دختر موسی ابن جعفری پیداست
دو باره فاطمه با شکل دیگری پیداست
به یومن آمدنش این دلم به تاب و تب است
ببین که در بغل نجمه محشر ی پیداست
رضا هوای تو کرده هوای دیدارت
و باز مونس جان برادر ی پیداست
پی برادر خود آمدی به شهرقم
فقط ز دیدن تو شال و معجر ی پیداست
برای دیدن توگل به دست مردم قم
چنان که دختر پاک پیمبر ی پیداست
به شام وکوفه دل زینبت شدآزرده
کسی نگفت که غمدیده خواهری پیداست
میان محمل زینب چرا دگرخون است
به روی نیزه شامی چنین سری پیداست
یکی به قم شده بانو که دارداوعزت
یکی به کوفه اسیراست ،دست یک ملت
شاعر -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
هدایت شده از ، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
🖕🖕 بسم الله الرحمن الرحیم
اعلام مجلس روضه
#_حی_علی_العزا_حی_علی_البکاء
اعلام جلسه #کرمانشاه_
_مداح حاج آرمین غلامی
_یکشنبه 25 آبان.ساعت 3:30عصر
_مکان.فردوسی، خیابان سراب، کوی دهم دلگشایی، بدعوت کرم (ویژه بانوان)
مجنون کرمانشاهی 010.m4a
5.07M
🎙 صوتی 🎵 درباب ابی عبدالله ..ع..
✅ #صوتی_عبور زینب ازکنارقتلگاه وروضه سربریده
🎤 #کرمانشاه
#حاج_آرمین_غلامی
⚫️ 27ربیع الاول 1399
🖕🖕🖕🖕متن صوت بالا🖕🖕🖕
#فقط_به_عشق_امیرالمومنین
مداح..حاج آرمین غلامی
🔷روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم ) با عده ای از مسلمانان بیرون مسجد نشسته بودند در این هنگام چهار نفر سیاه پوست تابوتی را به سوی گورستان می بردند.
🔶 پیامبر (ص) به آنان اشاره فرمودند: که جنازه را بیاورید، چون جنازه را آوردند، حضرت روی او را گشودند و فرمودند: ای علی این شخص ریاحی غلام سیاه پوست بنی نجار است.
◽️امام علی (علیه السلام ) فرمودند: هر وقت این غلام مرا می دید شاد می شد و می گفت: من تو را دوست دارم.❤️
وقتی رسول خدا (ص) این سخن را شنیدند، برخاستند و دستور دادند جنازه را غسل دهند.
سپس لباس خودشان را به عنوان کفن برتن مرده نمودند و برای تشییع جنازه وی به راه افتادند و در بین راه صدای عجیبی از آسمان بلند شد.
پیامبر (ص) فرمودند: این صدای نزول هفتاد هزار فرشته است که برای تشییع جنازه این غلام سیاه آمدند. سپس حضرت در قبر رفتند و صورت غلام را بر خاک نهادند و سنگ لحد را چیدند. وقتی کار دفن تمام شد، پیامبر (ص) به حضرت علی (ع) فرمودند:
یا علی نعمت های بهشتی که بر این غلام می رسد همه بخاطر محبت و دوست داشتن توست.
📚منبع : « بیست داستان و چهل حدیث گهربار از حضرت علی (ع) » /پایگاه تبیان /برگرفته از بیانات #استاد_هاشمی_نژاد
#حب_اهل_بیت
#محبت
#محبت_اهل_بیت
#امیرالمومنین
#امام_علی علیه السلام
#عشق
#عاشق
#پاداش_محبت
#داستان_ائمه
#فضائل_امیرالمومنین
━━━━━━⊱♦️⊰━━━━━━
مجنون کرمانشاهی 006.m4a
2.37M
🎙 صوتی 🎵 کرامات امام عصر ..ع..
✅ #صوتی_تشرف خدمت امام زمان (عج)
🎤 #کرمانشاه
#حاج_آرمین_غلامی
⚫️ 27ربیع الاول 1399
متن صوت🖕🖕
🌿داستانی از تشرف مردی کفاش خدمت امام زمان(عج)
مداح..حاج آرمین غلامی
🔷سید عبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان (عج) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد.
🔻 روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم، کفش من نیاز به تعمیر دارد ، برایم پینه می زنی؟»،
🔸 سید عرض کرد: «آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، البته اگر شما امر بفرمائید چون امر شما از هر امری واجب تر است، آن را کنار می گذارم و کفش شما را تعمیر می کنم».
♦️حضرت چیزی نگفتند و سید مشغول کارش شد. پس از دقایقی مجدداً حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟»،
🌹سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت: «قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید "کفش مرا پینه می زنی" داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!»
حضرت لبخند زدند و فرمودند: «خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی.»
📚منبع:کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت الله سید محسن خرازی /پایگاه تبیان
#امام_زمان علیه السلام
#تشرف
#عهد
#وفا
#انصاف