eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
623 دنبال‌کننده
7.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم..: ام کلثوم ای تمام باورم نام تو بر روی لب می آورم مادر گیتی نزاید همچو تو درعزایت رخت ماتم آورم ام کلثوم ای غریب شهرما نامت ای بانو به عربت می برم کس هوای کوی لیلایت نکرد بوده ای بانو توتنها دلبرم در طفولیت میان این دیار غصه وغم های حیدر دیده ای شاهده میخی که بر پهلو گرفت بین در افتاده مادر دیده ای بی امان شدگریه های تویقین روز ها در خاطرت رنجیده ای شاهدی بر آتش دیوار ودر مادرت را بین آتش دیده ای در میان خانه بودی بی امان بهرمادر بیقراری کرده ای مثل زینب خواهرت باغصه ها بعد زهرا خانه داری کرده ای اول آوارگی اینجاست لیک غصه های تو چراپایان نداشت زندگی کردن برایت تا ابد ساعتی دور از حسین امکان نداشت ......... دیده ای درکربلا باچشم خود بردن انگشتر و خلخال را کی فراموشت شودیک لحظه ای خنجر وآن تنگی گودال را دیده ای دربین گودالی عده ای تیر ونیزه بی هوامیزد به او عده ای باسنگ وبا چوبش زدند پیرمردی با عصا میزدبه او خاطرات وغصه ی کرب وبلا کرده بانواشک تو بی اختیار لحظه ای هرگز زیاده تو نرفت هتک حرمت های مرد نیزه دار رشادت های خود بانوچنین تو حفاظت ها ز زینب کرده ای پابه پای کاروان سنگ جفا از سره بام منازل خورده ای دیده ای بانو سه ساله دختری بین صحرا بر زمین افتاده است در خرابه تا رسیدی بر سرش دیده ای پیش پدر جان داده است -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) 🍇
داده ای بال و پرم حضرت کلثوم مدد خُنَکای جگر م حضرت کلثوم مدد به تلافی همه شب نام توشد ورد لبم ذکر خیر سحر م حضرت کلثوم مدد در پی قبر تو ای دخترزهرا وعلی این دل در به در م حضرت کلثوم مدد کوری چشم هر آنکس که جسارت به تو کرد اسم تو بال و پرم حضرت کلثوم مدد کار با خلق نداریم، سگ کوی توایم سایه ات روی سر م حضرت کلثوم مدد دخترفاطمه ای و مادر ما شده ای به عطایت نظر م حضرت کلثوم مدد به جهان نام شما ورد زبانم شده است نور چشمان ترم حضرت کلثوم مدد سود این است که حساس به نامت باشیم بی خیال ضرر م حضرت کلثوم مدد -آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
ام کلثوم گل نسترن فاطمه است کیست او سرو رسای چمن فاطمه است کیست اونور جهانتاب جلال و جبروت کیست او دخترگل پیروهن فاطمه است اوست آئینه ی مرعات جمال وجبروت کیست او روح علی در بدن فاطمه است چونکه محبوبه و منظومه ی حسن است به جهان ام کلثوم گل انجمن فاطمه است اوست بر خاتم انگشت سلیمان وفا چونکه ارزنده عقیق یمن فاطمه است ام کلثومی و تکبیر تو از بانک علیست کیست اکسیر گل نسترن فاطمه است از که آموخته است حجب و حیا ومعرفت کیست شاگرد کلاس سخن فاطمه است ام کلثوم زسوز سحر ش لاله دمید کیست او طوطی ، شکر شکن فاطمه است کیست او بانوئی اندر حرم قرب و عفاف کیست او واقف سر و علن فاطمه است مثل ومانندندارد به جهان وهستی شاهد تشت جگر بر حسن فاطمه است کیستی او عمه ي سادات جهان است فقط تا ابد محرم بیت الحزن فاطمه است ام کلثوم شده شاهده مظلومی گل کیست او ناظر غسل و کفن فاطمه است ام کلثوم به ( مجنون) نظری لطف نمود چونکه او گوهر ،گردون ثمن فاطمه است 📕شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) . 👇👇👇👇👇👇 کانال اختصاصی اشعار جدید. @majnon1396
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟 شهیداردهال| *حضرت سلطانعلی علیه‌السلام* 👈🏾 ۲۷ جمادي الثانية؛ شهادت سفیر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام حضرت سلطان علی بن محمدباقر علیه‌السلام محضر امام زمان عجل الله فرجه تسلیت و تعزیت باد. ❇️ 1⃣ شناسنامه حضرت علیه السلام ● اسم: علی(طاهر، اباالحسن) ● پدر: امام محمد باقر علیه السلام ● مادر: اُمّ ولد(نام زینب، لیلا، امّ حکیمه) ● همسر: مشخص نیست ● اولاد: احمد و فاطمه ● سن: مشخص نیست ● عنوان مسئولیت: نائب خاصّ امام باقر و امام صادق علیهماالسلام ● حوزه مأموریت: کاشان و فین ● وسعت حوزه تبلیغ: کاشان، فین، اردهال و حوالی قم ● سال اعزام به منطقه: حدود ۱۱۳ ه.ق ● حاکم دوران اعزام: هشام بن عبدالملک ● تاریخ شهادت: ۲۷ جمادي الثانية سال ۱۱٦ ه.ق حدود ۵۵ سال پس از واقعه کربلا ● قاتل: ارقم شامی ملعون ● نحوه شهادت: جداشدن سر از بدن ● محل شهادت: درّه ازناوه ● محل دفن: مشهد اردهال - کاشان ❇️ 2⃣ ویژگی‌های حضرت علیه السلام ۱‌. فرزند بلافصل امام محمد باقر علیه السلام ۲. برادر امام صادق علیه السلام ۳. عموی امام کاظم علیه السلام ◇ پیرامون این عناوین، در کتاب "حماسه تاریخی مشهد اردهال" نوشته دکتر مجید زجاجی، بخش اول ص۲۵تا۴۳، بیش از پنجاه سند معتبر تاریخی از شیعه و سنی ذکر شده است. ۴. پدر زن امام کاظم علیه السلام ◇ در کتاب مذکور، بخش دوم ص۵۱، مؤلف محترم، موارد متعددی را از چندین کتاب نسب‌شناسی، مبنی بر همین مطلب ارائه می‌کند. ۵. نائب خاص امام باقر و امام صادق علیه السلام ۶. به استناد تذکره آنحضرت، ایشان به اقامه نماز جمعه در منطقه اقدام نمودند. ۷. شجاع و رزمنده دلیر و بارز بی‌بدیل ۸. شهید معرکه نبرد با أیادی ظلمه ۹. دارای مقام و منزلت والا ۱۰. صاحب کرامات عدیده ◇ در آخر تذکره حضرت سلطانعلی علیه السلام نقل شده که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: حائر مزار برادرم(سلطانعلی) مثل حائر جدّم امام حسین علیه السلام است... .
بسم الله الرحمن الرحیم ٢٧ جمادي الثانی شهادت حضرت سلطانعلی بن امام محمد باقر علیه السلام تسلیت باد اشعار ناب دوبیتی این روایت بین به عمق دل نشست باطلا بنویس ،داند عالمین هرکه شدزائربه شاه اردهال گوییا گردیده زائربر ،حسین میروم با تو به اوج وهر کمال باتو باشد زندگی ام ایده آل پر زدم دل رابعشقِ کربلاء تا به ِ مشهدتاحریمِ اردهال جان شود تقدیم تو ،حضرت سلطانعلی ، میشوم تسلیم تو،حضرت سلطانعلی واجب است تعظیم تو، حضرت سلطانعلی وصل شدبرسیم تو،حضرت سلطانعلی بضعه ی پیغمبری ،حضرت سلطانعلی از تبارِ حیدری، حضرت سلطانعلی ذریه بر کوثری حضرت سلطانعلی جلوه ای از داوری،حضرت سلطانعلی باشد روایت ازشه هردوسرا،رضا بر زخمِ دوری از حرمت گشت التیام فرموده در سخن، بنگر خاک اردهال... پس لازم است، برتو و بر مشهد التزام جانم ای جانان علي حضرت سلطانعلی ، سرور ایران علي حضرت سلطانعلی مظهر ايمان علي حضرت سلطانعلی ، جلوه ی ایمان علی، حضرت سلطانعلی محشر اندر محشری حضرت سلطانعلی کربلای ِ دیگری حضرت سلطانعلی دلفریبا دلبری حضرت سلطانعلی محشراندرمحشری ،حضرت سلطانعلی قدسیان خُدّام درگاهِ تواند خاکساره جلوه ماه تواند عالمی سمت ِتو، یاسلطانعلی محوه رخسار دل آگاه توا ند سید و سرور علي حضرت سلطانعلی ، جنت الكوثر علي حضرت سلطانعلی وارثِ حیدر علي ، حضرت سلطانعلی جلوه ی داورعلی،حضرت سلطانعلی حضرت عالي مقام، حضرت سلطانعلی حضرت شیوا کلام حضرت سلطانعلی یابن باقر، اَلسّلام حضرت سلطانعلی گشته ام حیدرمرام ،حضرت سلطانعلی _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه شب_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم دل من شیشه ی باران زده است دل من قایق طوفان زده است دست خود بردر جانان زده است فال دیدار به دیوان زده است بوی گل ،بوی نیازآمد ز ره بوی یاره دلنواز آمد زره آتشم زد جلوه ای اندر سحر آمده بالاتراز شمس و قمر میزنم هوهوِ زیک تیغِ دوسَر میکشم نعره‌ من از عمقِ جگر درهوای روی دلبر،هو کشم من جمالش را چنین از روکشم به ثُبات و به ثبوتت باقر به جلال و جبروتت باقر به کمال و ملکوتت باقر به قمات و به قنوتت باقر نشوم ازتوجدا تاهستم ازشراب می توسرمستم کیست این جلوه که مولا شده‌است برهمه خلق چه آقاشده‌است که در این قاب هویدا شده‌است روی او غرقِ تماشا شده‌است همه هستیِ دو دونیا باقر پنجمین دلبرطاهاباقر رخ به رخ بسکه تنزُل دارد جلوه اش بسکه تسلسل دارد ساجدین در بغلش گُل دارد مادرش هست ؛ تامل دارد روز اول به خدا گفت بلا اِنَماالعِشق توهستی مولا دلربایی که کرم دارد اوست آنکه خود هیچ حرم دارد اوست شاه عالم که عَلَم دارد اوست آنکه از صبر قدم دارد اوست نام باقر که تمام دین است برزبانم چقدر سنگین است بوده ای هم قدمِ کرب وبلا آمدی با عَلَمِ کرب وبلا شاهدِ محترمِ کرب وبلا بوده ای درِ حرم کرب وبا "بوده ای سایه به سایه با عشق سایه هم دورتر از او تا عشق" باقری راویِ راه دوامام شاهده خطبه‌ی پولاد و پیام باقری کربلادر احرام دیده ای کوفه وویرانیِ شام بیرقِ غیرتی وکوه وفا ِ حضرت باقری وشاه سخا وای برتربت مادر می‌رفت نیمه شب بسوی دلبرمی‌رفت هرقدم مثال حیدر می‌رفت باقدمهاش جلوتر می‌رفت جلوه ای نور از این آیه بدید عالمین همچو تو فرزانه ندید عشقت از کوه کمرمی سازد داغت از مَرد سپر می‌ سازد بال تو بر همه پر می‌سازد باقرهستی و خبر می‌ سازد وای در کوفه جگرپاره شدی بین بازار تو آوره شده ای بین شامات پَرَت تیر کشد بین گودال سَرَت تیر کشد بین کوفه کمرت تیر کشد نیزه‌ای زد جگرت تیر کشد کوفه رفتی و اسیرت کردند وای من وه که چه پیرت کردند _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم برای اهل جهان آسمانِ تویی باقر کرانه‌های دل بی کرانِ تویی باقر برای سینه خسته امانِ تویی باقر برای خسته وامانده جانِ تویی باقر هزار شُکر تمامِ جهانِ تویی باقر توجلوه‌ کرده ای و سینه یامحمدگفت دوبار دل به هوای شما محمدگفت به یومن مقدم نورخدا محمدگفت به گرده روی توباهرنوا محمدگفت به دلبرم بنویسید جا ن تویی باقر بساطِ عاشقی‌ام جوره جورگردیده که سهمِ سفره‌ی ما نوره نورگردیده زمین به یومن قدوم تو طورگردیده به درگه توسلیمان چومور گردیده تمامِ عمر فقط آب و نان تویی باقر برای عرضِ ادب ،بازجان کنم قربان برای پیش کشیِ آستان کنم قربان به پای بوسی تو بی امان کنم قربان به عشق روی توعُمر و زمان کنم قربان که عشقِ در رگ و در استخوانِ تویی باقر گداشدم که بگویم تویی توجودوکرم نوشته اند خدایِ کَرَم تویی به حرم برای ما که نوشتند تویی توبال وپرم تویی به عالم گیتی همیشه تاج سرم هزار شُکر که رزقِ دُکان تویی باقر گرت به شانه دمی گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله ام شمابشود جمال ا طهره تو قبله‌ی دعا بشود که نام اطهره توذکر سجده ها بشود میان شهرنبی هم اذان تویی باقر تمام تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر بوده پدر ولی همه ی کاره‌اش پسر بوده پسر برای پدر پاره‌ی جگر بوده پسر که هست گدا هم که پشت در بوده بزرگ خانه‌ی ملک زمان تویی باقر نوشته برسره قلب من از قدیم:باقر که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم:باقر عصا بدست رسد پیشِ تو کلیم :باقر کلیم تا که بگوید تویی کریم باقر چه غم از این همه غم،مهربان تویی باقر _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸
بسم الله الرحمن الرحیم برای اهل جهان آسمانِ تویی باقر کرانه‌های دل بی کرانِ تویی باقر برای سینه خسته امانِ تویی باقر برای خسته وامانده جانِ تویی باقر هزار شُکر تمامِ جهانِ تویی باقر توجلوه‌ کرده ای و سینه یامحمدگفت دوبار دل به هوای شما محمدگفت به یومن مقدم نورخدا محمدگفت به گرده روی توباهرنوا محمدگفت به دلبرم بنویسید جا ن تویی باقر بساطِ عاشقی‌ام جوره جورگردیده که سهمِ سفره‌ی ما نوره نورگردیده زمین به یومن قدوم تو طورگردیده به درگه توسلیمان چومور گردیده تمامِ عمر فقط آب و نان تویی باقر برای عرضِ ادب ،بازجان کنم قربان برای پیش کشیِ آستان کنم قربان به پای بوسی تو بی امان کنم قربان به عشق روی توعُمر و زمان کنم قربان که عشقِ در رگ و در استخوانِ تویی باقر گداشدم که بگویم تویی توجودوکرم نوشته اند خدایِ کَرَم تویی به حرم برای ما که نوشتند تویی توبال وپرم تویی به عالم گیتی همیشه تاج سرم هزار شُکر که رزقِ دُکان تویی باقر گرت به شانه دمی گیسویت رها بشود عجیب نیست اگر قبله ام شمابشود جمال ا طهره تو قبله‌ی دعا بشود که نام اطهره توذکر سجده ها بشود میان شهرنبی هم اذان تویی باقر تمام تکیه‌گَهِ خانه‌ها پدر بوده پدر ولی همه ی کاره‌اش پسر بوده پسر برای پدر پاره‌ی جگر بوده پسر که هست گدا هم که پشت در بوده بزرگ خانه‌ی ملک زمان تویی باقر نوشته برسره قلب من از قدیم:باقر که با تو جلوه کند جلوه‌ای عظیم:باقر عصا بدست رسد پیشِ تو کلیم :باقر کلیم تا که بگوید تویی کریم باقر چه غم از این همه غم،مهربان تویی باقر _تاریخ سرودن اشعار، _شنبه_۳_اسفندماه۹۸