eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
630 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
3.9هزار ویدیو
933 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
***: دل پرازامیده من، فقط به دست فاطمه است جان ز شراب می او ،باده‌پرست فاطمه است درپی آرزوی تو،روی کنم به هرکجا دل تمام عاشقان ،دوباره مست فاطمه است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها این خانه بدون تو به دور از هیجان است پیداست که زهرا غم توباره گران است تاریک جلو رفته، از آن لحظه که رفتی- آن چیز به من سخت گرفته ست زمان است با رفتن تو زرد شده صورت حیدر مانند درختی که گرفتار خزان است ای نقطه ی آرامش من فاطمه جانم هجران تو بیماری اعصاب و روان است از حال بدم نیست کسی هیچ خبردار (چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است) یاد تو می افتم،همه شب وقت نمازم هروقت که احساس کنم وقت اذان است غیرازتو چه فهمیده ام از عشق که عمری ست سجاده ی من دروسط خانه عیان است _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها داردعلی هوای تو و چشمهای تو جزاشک دیده تحفه ندارم برای تو زهراچو دوست دارمت ای انتهای عشق بی‌تاست عشق من به توچون نیست تای تو زهرابخند؛ گرمی لبخند لازم است حیدرفدای دیدن آن خنده های تو در نقطه‌ی تلاقیِ چشمان تو گمم در روی توچه کرده خدایی،خدای تو هرم تنت جهنم و عطر تنت بهشت چون بام و دو هوا دل شده در هوای تو (مجنون)نوشت ازغم بی منتهای تو شاعر شدم به مرهمت یک دعای تو! _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
باتو زهرادوست دارم چشمه ای زیباشوم رودباشم،من به یادت روزوشب دریاشوم کینه هاشویم زدل هامثل ابره نوبهار باتومن چون غنچه ای درعمق جان هاواشوم لولومستی تویی برگونه ی سبز سحر بانوی عالم به یادت واله وشیداشوم مهربانی میکنی اندر کلام سبزبرگ آن شبی مادربیایدچون شب یلداشوم کاش یکشب شاپرک درنغمه بادصبا بشنوددردمرانزدخداگویاشوم میکنی صد ناله رادرنای صدهاآرزو ای دلاازدردجانان صحنه ی سیناشوم دیده ای توزندگی درنی نی چشمان یار گربیایی ماه من اندرغمت رسواشوم قبله ی سبزنمازم تنهاتوهستی فاطمه سرزند مستی (مجنون)باتومن پیداشوم آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) *
لگدبود ولگدبودوصدا بود میان درکسی در زیر پـابود دم ازدلـــــداگـــــــی می زدگل یاس به زیردست گلچینی فدا بود به روی ساقه اش سیلی نشـــسته به یاریش فقط یک آشـــــــــــنابود کسی رازنـــــــــــگاهش رانفهمـــــــــید که ازســـــوزدل ســـــــوزان جدابود پــــــناه بی کسی هایش دراین دهـــر خــــدابودوخـــــدابودوخــــــــدابود کسی درکوچه دلداری نکرده نوای او به کوچه بی صدابود بیافضه که زهرا رفت از دست که منظورش ولای مرتضی بود مغیره آمده باتازیانه به کوچه مردکی نا آشنا بود میان کوچه قنفذ نعره میزد غلاف تیغ بربازو رهابود علی راباطنابی بسته بودند میان کوچه هاشیرخدابود مزن نامرد،بازویش شکسته گل حیدر چنین بی آشنابود مرا از نام زهرا آفریدند که (مجنون)درجنون او رهابود آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) **
درغم تو غرق عزاخوانی ام رفتن تو شرح پریشانی ام ساحل آرامشــــ من توبودی فاطمه ازعشــــــق توطوفانی ام بعدتوای بانوی عشق آفرین ابــــــرترین عاشـــــــــــق بارانی ام نیست زدام غم تو رهایی درقفس عشــــــــــق تــــوزندانی ام رفتن توخانه خرابم نمود کاش شبی سوی خودت خوانی ام برسره قبرتو علی نشسته زارترین زائرپنهــــــانی ام با ز،زعشقت شده سوزان دلــــم منتظــــــــــــر م کی به برت خوا نی ام سینه (مجنون)شده در التهاب درشب اندوه توبارانی ام رفتی از زندگی حیدرتنها ،چکنم همه رفتند،تــوهم رفتی ازاینجا ،چکنم قول دادی که بمانی به کنارم شب و روز گرگنی قول وقســـم راهمه حاشا،چکنم بسترت پهن شده در وسط این خانه درفراق روی تو،ای گل طاهاچکنم قهرتــــــو قهر نباشد زمن ای فاطمه جان رفتی از باغ پراز کینه اعداچکنم بخدارفتن تو کرده مراخانه بدوش بعده تو ای گل من،یکه وتنها،چکنم کاش(مجنون)همه شب تابه سحرناله کنی من ازاین ناله ی وامانده ی شبها،چکنم آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) **
بین درودیوار،پریشان شده بودی زهرا چقدربی سروسامان شده بودی زهرای کتک خورده ،میان در ویوار محتاج به دیوار ،وپریشان شده بودی دیدم به سرت فاطمه جان سایه مرگ است کابوس علی،خواب پریشان شده بودی تصویر کن آن لحظه که یارم شده بودی در زیر همان تیغ تو ،رقصان شده بودی تندیس غرورم نشود هاله ای از خاک درکوچه چرا ،دست به دامان شده بودی آوازه ی تنهاشدنم،مانده دراین شهر درشهرتو سرحلقه ی مستان شده بودی درخویش بریزی غم تنهایی یارت از فرط جنون لیلی دوران شده بودی تنهاشده ام دست خودم را بفشارم غمنامه ی باران بیابان شده بودی تنها سخن از یاری تو مانده دراین شهر بریاری من،نقطه ی پایان شده بودی تصویر کنم تیغ تنت را بنوازد ای یاس علی ساقه سوزان شده بودی در کوچه تنگی به زمین خورد گل من پامان خزان بودی ونالان شده بودی آنقدر بسوزی که نماند زتنت هیچ مقتول بدستان زمستان شده بودی بانوبه خیالت نرسد لحظه ی ماندن کز ماندن یک لحظه پشیمان شده بودی دنیای دل عاشقت این است اگر چه در چشم علی پیکره سوزان شده بودی تصویرکن آن تازه نگاهی که به یک رسم درپای علی به کوچه قربان شده بودی از یاس دگرهیچ نماندست نشانی در پنجه ی دیوار گروگان شده بودی لاحول والا قوه الا به غم تو در مذهب حیدرتو مسلمان شده بودی معنای اذان را همه با یاده تودیدم بر منبر دل،جلوه ی جانان شده بودی درمکتب دل ،واژه به واژه همه زهراست (مجنون)به درش بازمسلمان شده بودی رفتی از زندگی حیدرتنها ،چکنم همه رفتند،تــوهم رفتی ازاینجا ،چکنم قول دادی که بمانی به کنارم شب و روز گرگنی قول وقســـم راهمه حاشا،چکنم بسترت پهن شده در وسط این خانه درفراق روی تو،ای گل طاهاچکنم قهرتــــــو قهر نباشد زمن ای فاطمه جان رفتی از باغ پراز کینه اعداچکنم بخدارفتن تو کرده مراخانه بدوش بعده تو ای گل من،یکه وتنها،چکنم کاش(مجنون)همه شب تابه سحرناله کنی من ازاین ناله ی وامانده ی شبها،چکنم آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) »*****
فاطمه دیــن مـن و سوختن آیین منـست ناله داره دل شب ها ،دل غمگیــن منــست درعزای توبگریــــــم همه شب تابه سحر نام زیبای توبانو، غـــــــــم شیرین منست مادرا این دل تاریک من از مـــــــــــــاه تُهیست گریه هایم همه شب خوشــه ی پروین منست یاده آن کوچه ودر،خواب ز چشمـــم ببَرد این چراغیست که شب بر ســــر بالین منست بین دیوار ودری فاطمه ازپای نشست غم واندوه شما،عشـق نخستین منـــست دست وبازوی تودرکوچه ی باریک شکست گفتن ازمرثیه ات تا به ابد دین منست آسمـــان دل (مجنون)درعزای توگریست سرخـــی دیده غم، از دل خونیـن منست آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) **
هر شب ای بانو پریشان توام تا ابد محبوس زندان توام مرتضی خسته تر از آیینه هاست فاطمه درگیر پنهان توام مجتبی گم کرده خود را بی صدا فاطمه تا صبح گریان توام مادری دلخون ز بی مهری شده فاطمه پابند سوزان توام اینچنین باریده ام شب تا به صبح خون جگر از سیل باران توام ناله ام سوزد شبانه تا سحر فاطمه هر شب هراسان توام فاطمه استاد درس زندگی است همچو(مجنون) در دبستان توام آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ****
رفتی از زندگی حیدرتنها ،چکنم همه رفتند،تــوهم رفتی ازاینجا ،چکنم قول دادی که بمانی به کنارم شب و روز گرگنی قول وقســـم راهمه حاشا،چکنم بسترت پهن شده در وسط این خانه درفراق روی تو،ای گل طاهاچکنم قهرتــــــو قهر نباشد زمن ای فاطمه جان رفتی از باغ پراز کینه اعداچکنم بخدارفتن تو کرده مراخانه بدوش بعده تو ای گل من،یکه وتنها،چکنم کاش(مجنون)همه شب تابه سحرناله کنی من ازاین ناله ی وامانده ی شبها،چکنم آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
🤝🤝🤝یاعلی🤝🤝🤝 پنج شباهت نماز به حضرت مولا ❤️❤️امیرالمومنین على عليه السّلام❤️❤️ ١-هردو ستون دين اسلام هستند. پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: «على عمود الدين» کافی.۲۹۴/۱✏️ »٢-هردو معيار و ميزان سنجش اعمال هستند. «السلام عليك يا ميزان الاعمال "مفاتیح الجنان.زیارت حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام " پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: «الصلاة ميزان» (بحار-٨٤/٢٦٤)📖 ٣-نماز با معرفت و زيارت با معرفت آن حضرت مايۀ آمرزش الهى است. «من اتى الصلاة عارفا بحقها غفر له‌» (خصال-٢/٦٢٨)📒 »در روايت است زيارت با معرفت امام امیرالمومنین على عليه السّلام موجب مغفرت است زيارتنامۀ حضرت امیرالمومنین على عليه السّلام📚 ۴ـ نماز و ولايت على عليه السّلام دژ محكم الهى است. قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: قال اللّه تعالى: «ولاية على بن ابى طالب حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى» ۳۹/٢٤٩بحار📖 قال على عليه السّلام: «الصلوة حصن من سطوات الشيطان» غررالحکم✏️ ۵ـ نماز و ولايت حضرت امیرالمومنین على عليه السّلام مايۀ پذيرفتن ساير اعمال انسان است. «لا يقبل اللّه من عبد حسنة حتى يسأله عن حبّ على» بحار-١٦/٣١٨......📗 «ان قبلت قبلت ما سواها» كافى ٣/٢٦٨....📒
💢 چرا با وجود حضرت علي(ع)، فاطمه زهرا (س) پشت در رفت؟ در پیام قبلی اسناد تاریخی و موقعیت حضور حضرت زهرا(س) در نزدیکی خانه ذکر شد. ✅حضرت صديقه شكي نداشت كه جمعيت بدون اذن داخل منزل نخواهند شد؛ چون نص قرآن است كه بدون اجازه وارد خانه كسي نشويد: اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هايي غير از خانه خود وارد نشويد تا اجازه بگيريد و بر اهل آن خانه سلام كنيد اين براي شما بهتر است شايد متذكّر شويد! و اگر كسي را در آن نيافتيد، وارد نشويد تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد: «بازگرديد!» بازگرديد اين براي شما پاكيزه تر است و خداوند به آنچه انجام مي دهيد آگاه است!. ✅ خانه فاطمه، برتر از خانه پيامبران: و از طرفي خانه انبياء احترام ويژه اي دارد كه كسي حق ورود بدون اجازه ندارد: اي افرادي كه ايمان آورده ايد! در خانه هاي پيامبر داخل نشويد مگر به شما داده شود. و شكي نيست كه خانه حضرت صديقه طاهره خانه پيغمبر محسوب مي شود همانطوري كه در تفاسير متعدد اهل سنت ذيل آيه شريفه: در خانه هايي كه خدا رخصت داده كه [قدر و منزلت ] آن ها رفعت يابد و نامش در آن ها ياد شود. در آن [خانه ] ها هر بامداد و شامگاه او را نيايش مي كنند. سيوطي و ديگران از قول ابوبكر از نبي مكرم (ص) نقل كرده اند كه خانه علي و زهرا عليهما السلام از با فضيلت ترين خانه هاي انبياء محسوب مي شود: رسول خدا (ص) اين آيه را تلاوت فرمود، شخصي پرسيد: اين كدام خانه ها است؟ فرمود: خانه هاي پيامبران. ابوبكر پرسيد: آيا خانه علي و فاطمه هم از همان خانه ها است؟ فرمود: بلي، از بر ترين آن است. 📚الدر المنثور، ج 6، ص 203،  ✅ افزون بر اين تصور اين بود كه با توجه به موقعيت حضرت زهرا (سلام الله عليها) و احترام رسول اكرم صلي الله عليه وآله مردم با ديدن حضرت صديقه خجالت بكشند و متعرض نشوند همچنان كه عدّه اي با شنيدن صداي حضرت صديقه برگشتند.  همراه عده اي به طرف خانه فاطمه آمد و در را كوبيد، فاطمه با شنيدن سر وصداي جمعيت با صداي بلند و همراه گريه فرياد زد: اي رسول خدا چه مصيبت هايي پس از تو از پسر خطاب و پسر ابوقحافه مي بينيم. گروهي با شنيدن گريه فاطمه دلشان به درد آمد و با گريه آنجا را ترك كردند؛ اما عمر با گروهي ديگر باقي ماندند. 📚الامامه والسياسة، ج 1، ص 16، بنابراين حضرت صديقه طاهره، هنگام هجوم، با ديدن عمر و همراهانش در را بست و نزديك دَر ايستاده بود و احتمال نمي داد كه با وجود آن حضرت متعرض خانه شوند و اين بي شرمي مهاجمان بود كه حرمت خانه و اهل آن را رعايت نكردند 
💢آیا امیرالمومنین حضرت علی(ع) در هنگام هجوم به خانه اش ؟ ✅ طرح شبهه « هنگامیکه ابوبکر و عمر به خانه حضرت علی هجوم بردند حضرت علی همسر و فرزندان خود را در خانه گذاشت و به بیرون از مدینه به سمت منطقه العالیه که در آنجا ثابت بن قیس یکی از اصحاب پیامبر حضرت علی را دید و علت را جویا شد حضرت علی در پاسخ فرمود: عمر به خانه ام کرده است ثابت بن شماس در پاسخ به حضرت علی گفت : من تو را پناه می دهم زمانیکه ثابت بن قیس حضرت علی را به منزلش رساند دید که حضرت فاطمه کنار منزلش ایستاده است. 📚أمالي المفيد : ص 49 / 50 ✅پس از آنکه غصب خلافت صورت گرفت دستگاه خلافت برای مشروعیت بخشیدن به خلافتش ناگزیر از گرفتن بیعت علی برای ابوبکر بود لذا تصمیم به هجوم به خانه حضرت علی گرفتند. ✅طبری می نویسد: « عمربن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند .عمر رو به آنان کرد و گفت به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید .زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد و دیگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند» 📚تاریخ طبری ج2 ص443 همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل می کنند؛ 📚انساب الاشراف بلاذری ج1 ص586 📚الامامه و السیاسه، ابن قتیبه ص12 ✅این مضمون در روایات ما نیز آمده است؛ ✅مرحوم طبرسی نقل می کند؛ « عمر با جماعتی به منزل علی آمدند و گفتند با ابوبکر بیعت کنید .زبیر با شمشیر بر آنان حمله کرد اما شکست خورد » 📚الاحتجاج یک جلدی ص43-47 ✅در روایت دیگر آمده است: « عمر آتش خواست و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را با فشار باز کرد و داخل شد .زهرا پیامبر را ندا داد او با غلاف شمشیر بر پهلوی فاطمه زد .فاطمه دو مرتبه پیامبر را ندا داد عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه کوبید .علی خود را به عمر رساند و گریبان او را بگرفت و او را با شدت بر زمین زد و چنان ضربتی بر بینی و گوش او نواخت که گویی خواست او را بکشد» 📚کتاب سلیم بن قیس ص568 پس از این بر علی هجوم آوردند و او را به زور برای بیعت به مسجد بردند. ✅ امام صادق(ع) فرمود: « علی را به زور در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته و او را می کشیدند برای بیعت به مسجد بردند» 📚الاختصاص ص274 ✅ امام باقر فرمود: « علی را در حالی به مسجد می بردند که ریسمان بر گردن او آویخته بودند» 📚رجال کشی ص7 رقم16 در روایت دیگر آمده است؛ « عمر با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند خارج کردند و زهرا اعتراض می کرد» 📚تفسیر عیاشی ج2 ص67 ✅ابن قتیبه از علمای اهل سنت هم نقل می کند: « عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم» 📚الامامه و السیاسه ص13 ✅ حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه می نویسد: « تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگند خواسته ای مذمت کنی ولی مدح و ثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند» 📚نهج البلاغه نامه 28 ✅ بنابراین روشن میشود که علی از صحنه هجوم نگریخت بلکه او را به زور به مسجد بردند. ✅روایت مورد استناد معاند که با تحریف معنا مورد استدلال قرار گرفته است می گوید «علی پس از این جریان جهت اظهار حزن و اندوه به منطقه ای رفت تا تنها باشد و در آنجا ثابت بن قیس را ملاقات کرد. « خرج » یعنی خارج شد نه فرار کرد . ✅ ثابت بن قیس از علی در مورد اتفاقات افتاده سوال کرد .علی در پاسخ عرضه داشت آنان هتک حرمت اهل بیت پیامبر کردند و اراده آتش زدن منزلم را داشتند و ابوبکر بر منبر تقاضای بیعت داشت و همگان من را تنها گذاشته بودند و کسی نبود مرا یاری کند.ثابت گفت من تو را تنها نمی گذارم و با آنان نبرد می کنم .آنان به مدینه بازگشتند و فاطمه بر درب منزل ایستاده و هیچ کس از دستگاه خلافت آنجا نبود و حضرت زهرا خطاب به مهاجمین می گفت من با شما بدان عهد و پیمانی ندارم .شما جنازه رسول خدا را در نزد ما گذاشته و خود جهت غصب خلافت رفتید و در خلافت ما را مد نظر قرار ندادید و حق ما را نادیده گرفتید و کارهای ناشایست دیگری از جمله هجوم به منزل ما و هتک حرمت اهل بیت پیامبر را انجام دادید» 📚امالی مفید ص50
موكب عشق ٢٠.apk
10M
‼️هر دعايي رو خواستي تو اين برنامه با يه جستجو پيدا كن ... اول نيت كنيد 📥
بسم الله الرحمن ا لرحیم سینه وتیزی مسمار خدا رحم کند آتش واین در ودیوارخدارحم کند میکشدشعله زبانه ،زسرایم چکنم من و این شعله ی بسیارخدا رحم کند لشکری آمده درپشت دره خانه ی ما من و این لشکرکفارخدا رحم کند باز شلاق به دست آمده لشکر پی من به من زار وگرفتار، خدا رحم کند سیلی آمدوسط کوچه زپایم انداخت هر دو چشمم نشود تار خدا رحم کند نوک شلاق که بر زخم رسد میسوزد زخم زهرا شده بسیار خدا رحم کند کوچه بودو آتش و سیلی و شلاق و لگد یک تن و این همه آزار خدا رحم کند تازه فهمیدم که پهلویم شکسته ازلگد چکنم حیدر کرار خدا رحم کند لشکری دروسط کوچه پی حیدربود چه شود عاقبت کار خدا رحم کند یک زن واین همه چشمان حرامی ای وای به علی حیدرکرار خدا رحم کند آتش کینه ازاین قوم مرا آزرده شعله افتاد به گلزار خدا رحم کند همه درکوچه پی کشتن ما،آمده اند بر دل غمزده ی یار خدا رحم کند پیش چشمان علی،فاطمه راقنفذ زد تادهد فاطمه آزار خدا رحم کند _____ برگرفته از کتاب شاعر( حضرت یاس) _بزودی منتشر میشود
اشعارکوردی_امام حسین(ع)عاشورا_زینب(ع) پرله خم بیه ساماندزینب آگرکفته ناو،میلکاند زینب شو کزی کووکه و چمری مانگه دی کس نمن وه باواندزینب لی دشته برا،پرکیشا تاحق هر گرمه شینه پی گیاند زینب خیمه وی داخه بوە کوتڵ کو خم هاوسای تو مهماندزینب برا وه روح تو وعباسم نیشکنید هرگز پیماندزینب پاکو نیو تاگر،روژ قیامت ناو ه عباس وه دیواندزینب سرسواره گی مردم دارگم بی تو کس نیه،باواندزینب (مجنون)له فدای برای بی کسد سزان ای داخه،سقاند زینب آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) __ برگرفته ازکتاب شاعر(ترحیم نامه)
💐🍃🌿🌸 🍃🌺🍂🌼 🌿🍂🌼 🌸🌼 139. میوه های مناسب سرماخوردگی در این مقاله به چند میوه و گیاه مناسب در زمان سرماخوردگی اشاره خواهیم کرد: 1. لیمو  بعد از پرتقال بیشترین مقدار ویتامین ث را دارد ( 53 گرم در هر 100 گرم) لیمو، قند کمتر و کالری ناچیز (14-9 کیلوکالری به ازای هر 100 گرم دارد) 2. پرتقال بیشترین مقدار ویتامین ث را دارد ( 54 میلی گرم در یک عدد متوسط) 3. نارنگی نارنگی شیرین پر از پتاسیم است و برای بیماران پرفشاری خون مناسب می باشد. بتاکاروتن بالا دارد و دارای خاصیت ضد سرطان می باشد. 4. نارنج منبع مناسب بتاکاروتن و کمی بیشتر از پرتقال، فولات دارد. 5. گریپ فروت در مرکبات بیشترین پتاسیم ( 200 میلی گرم در هر 100 گرم) را دارد و خوردن آن به بیماران فشار خونی توصیه می شود. نوع رنگی آن دارای لیکوپن است که خاصیت آنتی اکسیدانی دارد. 6. آناناس حاوی آنزیم " بروملاین" با خواص ضد التهابی می باشد. این آنزیم با عفونت ها مقابله کرده و باکتری ها را نابود می سازد. نوشیدن آب آناناس در تسکین گلودرد، بدن درد و سرفه های سرماخوردگی هم مؤثر است. 7. کیوی بمب ویتامین ث است و ویتامین هایی مانند A و E در درونش نهفته است. کیوی در پیشگیری و درمان سرماخوردگی مؤثر است. 8. خرمالو دارای سطح بالای ویتامین ث است. در درمان سرماخورگی مؤثر است و سبب تنفس راحت تر و تقویت سیستم ایمنی در مبارزه علیه عوامل بیماری زا می شود. 9. سیب حاوی ویتامین A – B1-B2-B3-C و مواد معدنی کلسیم، فسفر و آهن می باشد. سیب، بدن را در مقابل سرماخوردگی محافظت می کند. 10. سیر ترکیبی به نام آلینین دارد که قادر به نابود کردن 23 نوع باکتری است. 11. شلغم مواد گوگردی موجود در آن میکرو ارگانیسم ها را تا حد زیادی از بین می برد. 12. کلم رفع گلودرد و کارآمد در عوارض ریوی 13. تره کارآمد در مداوای تمام عفونت ها 14. عناب تأثیر چشمگیر در رفع گرفتگی سینه 15. به لعاب دانه به و بارهنگ که برای سرماخوردگی و گلودرد سودمند است. 16. زنجبیل حاوی ضد ترکیبات ویروسی است. 17. فلفل قرمز مؤثر در تخفیف علائم آنفولانزا است. کپسایسین که موجب تندی طعم فلفل می شود و به بهبود جریان خون و رساندن مواد مغذی و ویتامین ها به سلول های عفونی و بهبود بیماری ها کمک می کند و تندی آن همراه با آب می تواند به تخفیف گرفتگی ها در سینه و حفره بینی کمک کند. 18. عسل همراه با موم در سینوزیت، بیماری تنفسی و زکام مؤثر است. 19. ویتامین ث کلم، گوجه فرنگی، جعفری، توت فرنگی، فلفل سبز 20. غذاهای حاوی روی حبوبات، غذاهای دریایی، گوشت قرمز و لوبیای سبز در تقویت سیستم ایمنی و تخفیف علائم سرماخوردگی مؤثر هستند. 21. اسیدهای چرب حاوی امگا 3 ماهی قباد، قزل آلا، ساردین، ماهی روغنی.. ماهی حلال گوشت باید فلس داشته باشد.  22. اسیدهای چرب حاوی امگا 6 دانه کنجد، تخمه کدو حلوایی، آفتابگردان، در مبارزه با سرماخوردگی به سلول های دستگاه تنفسی کمک می کند. 23. ویتامین A اسفناج، هویج خرد شده، گل کلم، بامیه، نخود فرنگی، زرد آلو، انبه، هندوانه، هلو، طالبی، زرده تخم مرغ، جگر
@hoseinieh_mosabnejafar 🌹فدک و غصب آن🌹 یهودیانی که برای یافتن رسول اعظم و به امید ظهور او در منطقه ای خاص از حجاز مستقر شده بودند مانند خیبرو فدک ، حال در مقابل حضرت قرار گرفته بودند یهودیان فدک با زهره چشمی که حیدر کرّار از یهودیان خیبر گرفته بود بدون جنگ فدک را به رسول الله تقدیم کردند که جزء فئ حساب می شد و حضرت طبق آیه ی « وآتِ ذالقربی حقّه » آن را به حضرت فاطمه هدیه نمودند که طبق نقل سید بن طاووس 24000 دینار و در جایی 70000 دینارسالیانه درآمد داشته است .( 120000 دینار هم ذکر شده که در سال 1425 هجری قمری 9میلیارد و 600میلیون تومان می شده ) ] فدک 20000 نخله خرما داشته است [ تمام درآمد فدک را حضرت فاطمه سلام الله علیها صدقه میدادند . در روایتی از امام صادق علیه السلام است که فدک را به جای مهر حضرت امّ المومنین خدیجه به فاطمه سلام الله علیها بخشیده و فرمود خدا آن را برای تو و فرزندانت قرار داده است . و فدک معروف به فدک فاطمه شد . سید مقرّم می گوید : تمام عوائد فدک بر فقراء بنی هاشم و مهاجرین و انصار پخش شد تا حدی که نفقه و خرجی روزانه خانه زهرا سلام الله باقی نمی ماند . 📚وفاة الصدیقة الزهرا للمقرّم ص 72
# حضرت عباس ای به قربان حضرت عباس هستم مهمان حضرت عباس از پرِ ما جدا نشدهرگز پرِ دامانِ حضرت عباس بوده ایم از ازل براین سفره به سرِ خوان حضرت عباس سر این سفره قدکشیدم من خورده‌ام نان حضرت عباس این دست خالیّ من و جود و لطف و احسان حضرت عباس دربینِ شعله کی رود آنکس... شد مسلمان حضرت عباس صحن کرب وبلا، همه عالم هست از آنِ حضرت عباس فرمانروایی سلیمان شد تحت فرمان حضرت عباس دعا گردیده مستجاب اینجا زیر ایوان حضرت عباس پیره تو گشته مادرم ارباب باذکره جانِ حضرت عباس در روضه ها همیشه چشمانم هست گریان حضرت عباس آتش زده به سینه‌ها داغِ لب عطشان حضرت عباس باشدهرجا ز بعده عاشورا شام ویران حضرت عباس سوزددر خیمه‌ها به حال رباب دل سوزان حضرت عباس ، از صدر زین فتاده ای اکبر پیش چشمان حضرت عباس خیزران خورد ه برلب وگشته قاتل جان حضرت عباس از روی نیزه شدحسین تو دل پریشان حضرت عباس آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال تخصصی حاج آرمین غلامی
ازخیمه رفت و بی‌قرار شدم رفتی وغصه دار یار شدم باتوحسین که ماندگار شدم زینبم صاحب افتخار شدم فاطمه در برم مجسم بود زیراکه موسم مُحرَم بود ناله ‌ها بی‌صدا و نم‌نم بود خیمه ها بود و غربت و غم بود کربلا هم اسیر ماتم بود نه علمداری و نه مَحرم بود دور خیمه سپاه می‌دیدم اهلش را بی‌پناه می‌دیدم من دیده‌ام گریه‌ ی زن‌ها را یار افتاده بین صحرا را از نیزه جسم اربا اربا را طفلکی روی دست بابا را زنها رامن به خیمه‌ها بردم غصه برشاه کربلاخوردم بعد حسین دلم تنها شد ازهجران تو از کمر تا شد تنها میان دشت و صحرا شد گریان بهرهِ حسین، زهرا شد افتاد ه ای حسین تواز مرکب آه از جگره خودکشد زینب آنجا دیدم دوباره مادر را دیدی آخر نگاه خواهر را یک پیکر روی خاک پرپر را دست ملعون شمر خنجر را در گودال خواهری افتاده کناراو مادری افتاده حسینم از عطش لبالب بود گریان بهره حسین زینب بود شام غریبان تو آنشب بود که پیکره تو نامرتب بود گردیده باز و شعله‌ور آتش چونکه افتاده خیمه در آتش آسمان را غبار می‌دیدی توبا چشمان تار می‌دیدی زنها را بی‌قرار می‌دیدی روبرو نیزه‌دار می‌دیدی بر سر و روی نیزه قرآن بود حسینم روی خاک، عریان بود وداعی باتن و سرش کردم نظر به جسم اطهرش کردم یاد بوسه به حنجرش کردم گریه بر جسم انورش کردم اخااز قامتم حجاب نرفت از سر و روی من نقاب نرفت پاسبان خیام من رفته عزت و احترام من رفته روشناییِ شام من رفته سایه‌ی مستدام من رفته گشته زینب سوار بر ناقه نیزه‌ها بوده بین هر ناقه راه بر زینب توسد شده بود به یتیم حسین بد شده بود از لب قتلگاه رد شده بود بدن عشق تو لگد شده بود عصرشام دهم در آن شب سر شکسته نشد این زینب بین بزم حرام، زینب رفت سربازار شام، زینب رفت وای در ازدحام، زینب رفت دیدن سنگ بام، زینب رفت نور حق هر کجا تامیرفت باحجابش به هر جا میرفت غلامی(مجنون کرمانشاهی) کانال تخصصی اشعار حاج آرمین غلامی
پندیات ای بشرطعمه به موري؟ گر سليمانت کنند همچو زالی گرتورا رستم دستانت کنند ازچه مینازی به بازوي شنا گر ای بشر میرسد بازيچه ی امواج طوفانت کنند برسره دامان درياي کرم دستی بزن جان دهی لب تشنه برهر چشمه بی جانت کنند ای بشرعالم بجزیک صورت ديوار نيست میرسدچون صورت ديوار حيرانت کنند فاني ازهستی کند دست اجل دامان تو تاکه ازهر دولت جاويد ، حیرانت کنند درشب ظلمانیت فانوس در دستان توست شمع محفلها، تورا ازغصه گريانت کنند درتمناي تو نيلي پوش شد مصرعزیز پس بد آموزی،مکن ، اين گوشه زندانت کنند گربه صد دیده تو را هرچرخ وانجم بنگرد در زواياي زمين باخاک پنهانت کنند گرکه سرگردان توشدآسیای نه فلک وای ازاین انديشه گر،زیرا پريشانت کنند شکوه از دردوبلا کردی ،چرا در روزگار شکر حق کن،ای بشر تا آنکه، درمانت کنند گشته سي پاره،چنین اجزاي تودر هر کجا باوضو حیدربگو،تا محو قرآنت کنند گرکه طالب بر فیوضات دم قدسی شدی خدمتش کن،تاسزاوار دل و جانت کنند همچو شبنم دامن خورشید عالم رابگیر تاکه درقيد وتماشاي گلستانت کنند ازطمع گوي سبکسيران به گردت کی رسد عاقبت زین قامت خم گشته چوگانت کنند میشودسنجیده درمیزان محشرآدمی بهر سنجيدن به روزحشر ميزانت کنند جامه فتح وظفردربين خارستان مجو عاقبت زین خانه زنبور عريانت کنند عفو و رحمت رازخالق ای دل(مجنون)بگیر تاکه ذوب حق تعالی و پريشانت کنند آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ______________ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
پنديات دنیاطلب بدان که جهان زرنگاره توست این روزگار،راه گريز و فراره توست بلبل سحربه گوش گلی نغمه می سرود باره گناه ومعصیتت کوله باره توست خوش دل مکن به کهنه سرايی که حاصلش جز رنج ودردو محنت اندوهباره توست ما جمله برزگر،همه دنیا چومزرعه برداشت کرده بذر جهان، تخم باره توست بهرام گور.گورِخران را نموده صید اکنون به گور خفته وپندی بکاره توست انسان، ز اسب سرکش غفلت پياده شو دنیا چنین، به اسب مُرادت سواره توست مانند خضر.گرکه خوری آب زندگی دل خوش مکن که تا به ابد بیقراره توست گرصاحب سرای جهانت کند فلک بهر بقای تو.سند بی عیارتوست بنوشته اند به سره پيشانی بشر کرداره نیک وبد همه جا ،ماندگار توست (مجنون)خدای راتو،به حیدر قسم بده زیرا ولایتش همه دراعتباره توست آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ______________ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی
دوبیتی های فراق ز سوز گریه چشمام تاره مادر زداغت سینه ام غم داره مادر الهی کرده منزل زیر این گل زدیده اشک وخون میباره مادر 🌹🌹🌹 گلم از حال زارم بی خبر بود نگاره نازنینم در سفر بود خدا بر روزگارمن،چه آمد که صدها نیش و دشنه بر جگر بود 🌹🌹🌹 کجانام خوشت از یاد میرفت بیادت تا فلک فریاد میرفت ز بیداد حوادث ناله دارم همه هستی من بر باد میرفت آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ______________ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی ****
پندیات تابوت مرگ آمده ،اندر،کنارقبر بسپرده اند،پیکرمن را به دار قبر درگورتاتنم شده پنهان زیرلحد دیدم کنند زمزمه اندر کنارقبر شسته نشدبه اشک ندامت گناه من گرکه شود سرشک ملائک نثارقبر درقبرجزعلی نرسدکس به داد من لرزد تنم ز وحشت پراضطرار قبر (مجنون)نگر تجسم اعمال نیک وبد چونکه رسد شبی به مزارت دویار قبر آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ______________ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی ***
مرده غساله چنین گفتا امان از روزگار؟ ای بشر، هرگز نمانَد عالم ناپایدار میروی روزی به روی تخت یا تابوت مرگ گرکه باشی پادشه یا خسروی بس تاجدار میرو ی از روزگاران، چشم عبرت، باز کن رفته ازدنیا زن ومردی، هزار اندر هزار میرسدازگور آوا،گوش عبرت باز کن، میرسدآوا به گوش ازقبر، روزی هفت بار بیخیرازخفتگانی، درمیان گورها یاد کن ازمردن وا ز روزسخت گیر و دار فکررفتن کن، که ره دوراست ومقصد،ناکجا ره خطرناک است، منزل، دور وچشمت اشکبار گرچو افلاطون و لقمان شهره درحکمت شوی کی توان چاره کنی ، از بهر مرگ ناگوار چشم بد رااز روی نامحرمان خود بپوش تا نگردد محرمت، درخیزی هر آشکار بایدت باخودبری اعمال بسیاری بدان راه دشواراست وباشد صدخطردر هر کنار تا توانی پرده ازکاره کسی هرگز مدر تا به محشر، پرده ی کارت نگردد آشکار پند «مجنون» را چو در،آویزه در گوشت نما کن محبت تابمانددرجهان گوشوار آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی) ______________ @majnon1396 کانال جدید اشعار ناب مجنون کرمانشاهی ***