eitaa logo
، اشعارمجنون کرمانشاهی(حاج آرمین غلامی)
614 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
4.5هزار ویدیو
934 فایل
اشعار ناب آیینی اثرشاعر ومداح اهل بیت (ع)حاج آرمین غلامی متخلص به (مجنون کرمانشاهی) شاعر۱۱/کتاب شعرآیینی،عاشقانه(فارسی،کردی)
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴اشعارناب حسینی.. تنورخولی... تو در تنور افتاده ای تنها حسینم گردد به دورت مادرت زهراحسینم درپای عقدخودنوشتم باتوهستم داری به همره زینب کبراحسینم باورنمیکردم سرت درطشت بینم یادرتنور خانه ی اعداحسینم هرقدرهم خاکستری روی توباشد من میشناسم روی ماهت راحسینم میشویم ای خونین دهن باچادرخود خون لبان وریشهایت راحسینم ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم خنده به حرفت میزد وآبت نداده این نامسلمانان دراین صحراحسینم گویا زن خولی برایت گریه میکرد چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم 📝.شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی). .. ..
🙏یازینب... بنگر که خواهرت درکوفه شدغریب شلاق کوفی ودستان پرعجیب بنگر به خواهرت سیلی شد ه نصیب انگشترتو دریک دست نانجیب 📝..شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
حسین جان.. سرتوبرفرازنیزه هابود لبانت قاری طشت بود سرت زخمی زسنگ کوفیان شد سرت مجروح چوب خیزران بود سرت از بهرمن دریای نور است سرتوسوخته ی کنج تنوراست لبانت بوسه گاه بوتراب است سر توشاهدبزم شراب است چودیدم نیزه ی روزخیانت بدیدم جای چوبی برلبانت عدومیزدمراباصدجسارت ببین اموال مارا کرده غارت تنت راپیش مامسلوب کردند سرت آویزه بریک چوب کردند طلای دختران غارت نمودند ببین(مجنون)که معجر می ربودند 📝شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).
ارباب آیه ی والطور روی نیزه ای قاری مشهور روی نیزه ای قاریا آن منبر ورحلت کجاست سوره ی مستور روی نیزه ای دیده ی این شهر مبهوتت حسین نور رب النور روی نیزه ای نیزه ازخون گلویت مست شد خوشه ی انگور روی نیزه ای زینبم موسی صحرای غمت شمس کوه طور روی نیزه ای 📝..شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)
🍀🌹سالار زینب... آه ای سالار زینب...لشگرت پاشیده شد پیکره عون و زهیر و جعفرت پاشیده شد آه ای سالار زینب .بی سر افتادی چرا دربره توپیکره آب آورت پاشیده شد شدتنت آمال ضرب نیزه ها وتیرها قامت آن دلربای اکبرت پاشیده شد خیز ازجا وببین تنهابه کوفه میروم قامت مانند سرو خواهرت پاشیده شد کشتگان کربلا رایک به یک کردم نظر بی تو دیگر ناز روی دخترت... پاشیده شد ای رباب خسته دیگر پیش ما گریه مکن ای عروس مادر من اصغرت پاشیده شد زینب کبری به جسمت پیرهن پوشانده بود دستباف یادگار مادرت پاشیده شد یاد داری باسرشکم بدرقه کردم تو را رفتی ودیدی که ناز خواهرت پاشیده شد مثل جدم بودی وتنهاامید م یاحسین وای من عمامه ی پیغمبرت پاشیده شد آه(مجنون)درهوای کربلا دلها گرفت دیدی ای ارباب غم .انگشترت... پاشیده شد 📕شاعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ..
✴اشعارامام حسین ع..⛔ شاه عشاق جهان کرببلایت عشق است توتیاکردن خاکِ کفِ پایت عشق است روضه ی خانگی ماهمه لطف زهراست قندش از مادر تو مزه ی چایت عشق است جان به راه روضه های توسپردن چه خوش است ناله از ما زدن و مرثیه هایت عشق است در رهت جامه دریدن شده کارم همه شب دم گرفتن زغم وسوز ه نوایت عشق است خوشم از اینکه شدم به روضه ها پاگیرت ناله از داغ فراق کربلایت عشق است مادرم شیربه اشک غم تو داده به من گریه های پدرم دراین عزایت عشق است چه شود پای پیاده به زیارت آیم نیمه شب ناله در ایوانِ طلایت عشق است باز (مجنون)حرم کرببلا دعوت شد باز آقابخدا لطف وعطایت عشق است 📝آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)...
🔵🔵سلطان کربلا🔴🔴..... 🔴رجز زیبای محرم... برهمه شاهان حسین فرمانرواست حاکم کل جهان در کربلاست .. سلطنت برکل شاهان میکند شاه ما بر کل شاهان، پادشـاست هرکه را داردجنونی مست اوست جزحسین بر هر که می نازی خطاسـت سلطنت باشدبه دستان حسین بر همه شاهان حسین فرمانرواســت هرچه میخواهی بیا از اوطلب، این حسین سلطان ملک اولیاســـت کل گنج عالمین در دست اوست باب رحمت بعدحق دراو، رواســـــت امپراطور است درعالم حسین کیست او.هرچه از اوگویم رواســــت هرچه سلطان است ای (مجنون )بدان بر سرای این حسین جمله گداســــت.. 📝.شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).... 🔴🔴🔴🔴🌋🌋🌋🔴🔴🔴..
✒مقتل شام .. شدم از روز ازل حلقه به گوش دره تو شده ازکوفه به شام بر سر نیزه سره تو شدمعطل چقدر عمه ی سادات زینب شدمعطل پشت دروازه ساعات زینب بنگرشهر پر از هلهله گردیده به شام نوبت آمدن قافله گردیده به شام دلقکان دور و بر عمه ی ما رقصیدند همه بر وضعیت لباس ما خندیدند قافله آمده و وای چقدر آشفتند شامیان خارجی ازبس که به زینب گفتند پیش چشم عمه ها سنگ به سرها زده اند حرف طعنه به خود زاده ی زهرا زده اند . 📓شعر..آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی)...
🔷🔷عشق است حسین ع..🔷 هست وبودم همه در ورطه ي غم بوده حسین توزمجنون بگذرياد تو كم بوده حسین میکندیاد رخت تا که از او در گذری پی حسنت همه جا دست به قلم بوده حسین همه ازلطف کم مادرتان بوده اگر سائل خانه ات ارباب كرم بوده حسین همه شب بر در این خانه مرا آوردی تانگهدار بر این حفظ علم بوده حسین آنقدر میزنم از عشق بر اين سينه وسر چون فقط صاحب این وادی غم بوده حسین تا دم مرگ فقط دم زتوارباب زدم به هوای نوکرخود.هم قدم بوده حسین توعنایت کرده ای تاکه نيفتم از پا چون فقط صاحب این چشم ترم بوده حسین گفت(مجنون)که حسین روي كمر دست گذاشت در غم ساقی خود. با قد خم بوده حسین 📝شاعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی) ..
🔴گودال قتلگاه..🔵🔵 باضربه ی خنجر ی سرم افتاده باتیغه ی شمشیر پرم افتاده تاقاتل وحشی سرمن را زقفا زد دیدند که زهرا مادرم افتاده شعر.مجنون کرمانشاهی.. ****
اشعار اسارت_مقتل کوفه ببین به کوفه به زخمِ دلم شرر زده اند به بام خانه چنین سنگ بی خبر زده اند ببین که کوفه به سمتم اشاره میکردند به تازیانه مرا جایِ صد نفر زده اند به کوچه هایِ بد کوفه سنگهاخوردم به بام خانه مرا بین هر گذر زده اند اسیره عده ای اوباش کوفه زینب شد برادرم چه کنم حرف بد اگر زده اند کمر نمانده برایم ز بس لگد خوردم قرار شدبزنند باز بیشتر ... زده اند تمام دلهره ی من ز شمر وخولی بود فقط برای زدن آمدندوسر زده اند تمام پای زنان آبله زده دیگر مسیرکوفه مرا مردمانِ شر زده اند مسير كوفه حواسم نگشت پرت کسی دوچشممن به سر توست هر قدر زده اند ببین که زاده ی مرجانه کرده ام رسوا بپای نخل ستم ها ببین تبر زده اند _آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
وای اگه اشگ نریزی.... حسین جان.... بر نیزه ای بدون بدن سنگ میخوری درگیر و داره چیده شدن سنگ میخوری منکه نمرده ام بخداچادرم که هست برخاکی وبدون کفن سنگ میخوری یحیای من مخورغم این مردمان پست بانیزه ای دهن به دهن سنگ میخوری دیگر رمق نمانده دراین پیکرم حسین آشفته ای چومعجره من سنگ میخوری عصرغروب روز دهم کشته ی توبود دیدم که پاره پاره بدن سنگ میخوری 📕شعر.آرمین غلامی (مجنون کرمانشاهی).