نوحه سکینه۱.mp3
1.37M
#نوحه_حضرت_سکینه_س
#تک_ضرب #سه_ضرب
▪️نوحه وفات حضرت سکینه (س)
🎙سبک: همه جا کربلا
#مداح.حاج آرمین غلامی
#دوشنبه۱۹شهریور۱۴۰۳
من سکینه گل،گلشن احمدم
هدیه ای بر حسین،از سوی سرمدم
سکینه نور عین
یادگار حسین
همره عمه ها،دیده ام کربلا
بر من و اهل بیت،شده جور و جفا
سکینه نور عین
یادگار حسین
در سپهر ولا،من چنان کوکبم
یاد داغ پدر،شده جان بر لبم
سکینه نور عین
یادگار حسین
دیده ام غرق خون،علی اکبر شده
علی با تیغ کین،پاره پیکر شده
سکینه نور عین
یادگار حسین
روی دست پدر،دیده ام اصغرش
ز تیر حرمله،پاره شد حنجرش
سکینه نور عین
یادگار حسین
دیده ام بر زمین،دست سقا فتاد
در ره دین حق،تشنه لب جان بداد
سکینه نور عین
یادگار حسین
دیده ام بی کس و،شده تنها حسین
شده نقش زمین،بین اعدا حسین
سکینه نور عین
یادگار حسین
دیده ام دشمنش،حرمتش را درید
بی حیا با شتاب،سوی مقتل دوید
سکینه نور عین
یادگار حسین
دیده ام شمر دون،خنجرش را کشید
سر پاک حسین،از قفایش برید
سکینه نور عین
یادگار حسین
دیدم آتش زدند،همه ی خیمه ها
سر پاک پدر،بر روی نیزه ها
سکینه نور عین
یادگار حسین
دشمن بی حیا،زخم ما زد نمک
بعد داغ پدر،خورده طفلان کتک
سکینه نور عین
یادگار حسین
نوحه سکینه۲.mp3
1.72M
❣﷽❣
🔘#سینه_زنی_حضرت_سکینه_س
🔘#سبک یا فاطمه من عقده دل
🔘#مداح.حاج آرمین غلامی
بابا نوازش کن مرا قلبم شکسته
درپیش قبرت عمه ام ازپا نشسته
🔘ای دادخواهم،من بی پناهم
🔘بابا حسین جان…
گویم سپاس ازجان خدای لامکان را
دیدم دوباره وعده گاه عاشقان را
یابم اگرشش ماهه طفل بی زبان را
گویم علی جان مادرت ازبند رسته
🔘ای دادخواهم،من بی پناهم
🔘بابا حسین جان…
برخیز از این قبروبه احوالم نظر کن
توپرسش حال ازبنات خونجگر کن
لیلا ز شام آمدبه دلبندش خبر کن
او دل به زلف اکبر مه پاره بسته
🔘ای دادخواهم،من بی پناهم
🔘بابا حسین جان…
از ره رسیده زینب نیکو رویّه
تاکه زندپرچم به تلّ زینبیه
هجران قاسم دل ربوده از سریّه
چون باغبان گرددپی گل زار وخسته
🔘ای دادخواهم،من بی پناهم
🔘بابا حسین جان…
ای طایرجنت مگرشهپرنداری
خوابیده ای عریان به پیکر سر نداری
سرلشکربی سرچرا لشکر نداری
آمد سپاه غم به کویت دسته دسته
🔘ای دادخواهم،من بی پناهم
🔘بابا حسین جان…
❣﷽❣🤞🤞
✳️#متن روضه_امام_عسکری_ع
💠#مداح.حاج آرمین غلامی
(#دعایفرج)
⬅️اَلسلامُ علیکَ یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ....
🍂شد عزای باب مظلومت بیا یابن الحسن
🍂جان به قربان تو ای صاحب عزا یابن الحسن
🍂عسگری مسموم شد از زهر بیداد و ستم
🍂کز غمش سوزد دل اهل ولا یا بن الحسن
🍂در جوانی رفت از دنیا امام عسگری
🍂شد کویر دل از این غم شعله زا یابن الحسن
🍂این مصیبت را زسوز سینه و با اشک وآه
🍂تسلیت گوئیم امروز بر شما یابن الحسن
⬅️روز عزای امام حسن عسکری...
امروززصاحب عزا مهدی فاطمه است...
☑️امروز روز یتیمیه امام زمانه...
امروز هم ناله شیم با امام زمان....
قربون اشک چشمت برم آقا جان...
آقا قربونت برم تو سن کودکی لباس عزا به تن کردی...
امروز دم در ایستاده...
شال عزا به گردن انداخته...
آقا...قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی....
هر جایی بری مراسم ختم،صاحب عزا دَمِ در می ایسته،خوش آمد میگه...
امروز صاحب عزا خودِ امام زمانِ...
دَمِ در ایستاده،خوش آمد میگه...
میگه آی عزادارای پدرم! خوش اومدید...
ما امروز اومدیم خودمون رو بهت نشون بدیم ،ما هم اومدیدم آقا! اما تو رو ندیدیم یوسفِ زهرا....
🔳آقا جان مهدی زهرا....
امروز بیا یه روزی به ما بده...
آخه 2ماه بر امام حسین گریه کردیم... ناله زدیم....
آقا جان هنوز بعضیا پیرهن مشکی رو در نیاوردن....
آقا میدونی عزای ما کی تموم مشه....
اون لحظه ای که شما تکیه به دیوار کعبه بزنی...بگی...
💥الا یا اهل العالم انا بقیة الله...
🔹دلتو ببرم سامرا و التماس دعا
✨میرسد نالهٔ فاطمه بر گوش
✨حجة ابن الحسن گشته سیه پوش
✨سامرا بار دیگر در عزا شد
✨حجة ابن الحسن صاحب عزا شد
⬅️آقا خادمشُ صدا زد ظرف آبی براش بیاره..
میگه:ظرف آب رو برداشت آورد،داد دستِ امام حسن....
اینقدر آقا ضعیف شده...
،دست ها میلرزه،بدن داره میلرزه...
ظرف آب رو که به دست امام حسن داد،اینقدر که دست ها میلرزید، ظرف آب رها شد، ریخت رو زمین.....
صدا زد:آی خادم! برو پسرم مهدی رو خبر کن...مهدیم بیاد...
اینجا امام حسن پسرش مهدی رو صدا زد، یه مادری هم من میشناسم،پسرش مهدی رو صدا زد،ما بینِ در و دیوار قرار گرفت،صدا زد: مهدی جان! بیا... کمکِ مادرت کن
از سینه اش خون میچکید
دنبال حیدر میدوید
میگفتُ با سوز جگر
یابن الحسن یابن الحسن
💥(گریز روضه به حضرت زهرا س)
⬅️بمیرم برا امام حسن عسکری..
امام زمان اومد... کنار پدر...
ظرف آب رو برداشت...
ظرف آب رو نزدیک دهان مبارک بابا آورد...
اینقدر این بدن ضعیف شده...
اینقدر این بدن نحیف شده...
همچین که ظرف به دهان مبارک حضرت رسید...
از شدت ضعف هی ظرف آب به دندونای حضرت میخورد...
🌾امان امان(3)....
نمیدونم اون لحظه امام عسکری یاد چه لحظه ای ..آخ یاد چه صحنه ای افتاد...
شاید یاد اون لحظه ای افتاد...
که عمه جانش زینب دید دارن با چوب خیزران به لب و دندان حســـــــــين.....
(گریز)
⏪یه لحظه امام حسن شروع کرد گریه کردن...
آقا صدا زد: بابا! چرا گریه می کنید؟
شاید فرموده باشه!!! مهدی جان برا تو گریه میکنم...
خیلی غریبی...
بعد از من بیابون گرد میشی...بعد از من خیلی بی کس میشی
✳️اما می خوام بگم آقا جان...
درسته داغ بابا دیدی...
ولی شیعه آمدن بدن بابا رو احترام کردند....
با عزت بدن بابا رو تشیع کردند ...
⚫️اما من بمیرم برای جد غریبت حسین ....
چه تشیع جنازه ای شد....
۱۰ نفر نعل تازه به اسبها زدن ...
اینقدر رو بدن عزیز زهرا تاختن...
امان امان ...
الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه...
چه کشید بیبی زینب ....
اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها رو کنار زد... نیزه شکسته ها رو کنار زد ...
آخ یه بدنی دید بی سر...عریان.. قطعه قطعه...
چه کرد عمهٔ سادات...
یه وقت دیدن خم شد لباشُ گذاشت به رو رگهای بریده حســـــــین....
◼️هرگز کسی چون من تن بی سر نبوسید
◼️ بوسیدم آنجایی که پیغمبر نبوسید
◼️ حیدر نبوسید زهرا نبوسید
◼️ حتی نسیم صحرا نبوسید
💠هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)💠
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
روضه سکینه خاتون.mp3
6.48M
متن روضه حضرت سکینه
#,مداح.حاج آرمین غلامی
#مسجدمعتضدی کرمانشاه
آن بلبلم که سوخته شد آشیانه ام
صیاد سنگدل زده آتش به خانه ام
بال و پرم ز سنگ حوادث شکسته شد
از بس که شمر شُوم زده تازیانه ام
چون شمع آب شد تنم از بس گریستم
ترسم که سیل اشک کند سر به نیستم
زان ساعتی که رفتی و دیگر ندیدمت
جویای گنج بودم و ، ویران نشینم شدم
دستم نمی رسید ببوسم تو را ز نی
از دور گرد خرمن تو خوشه چین شدم
ویرانه و داغ ، زخم زبان ، طعنه ی بی کسی
این کوه را تن چون کاه چون کشم
پای تو و که برسر چشمان خود نهم
دست تو کو خار ز پایم برون کشم
عزای اسوه ی صبر و #حجاب و حیا و جهاد تبیین #حضرت_سکینه (سلام الله علیها)پیشگاه #امام_زمان عج الله و همه شیعیان تسلیت باد.
🏴 🏴 🏴
#شهادت حضرت سکینه
#مداح.حاج آرمین غلامی
#دوشنبه
#کرمانشاه_مسجدمعتضدی