حسین جان..
سرتوبرفرازنیزه هابود
لبانت قاری طشت بود
سرت زخمی زسنگ کوفیان شد
سرت مجروح چوب خیزران بود
سرت از بهرمن دریای نور است
سرتوسوخته ی کنج تنوراست
لبانت بوسه گاه بوتراب است
سر توشاهدبزم شراب است
چودیدم نیزه ی روزخیانت
بدیدم جای چوبی برلبانت
عدومیزدمراباصدجسارت
ببین اموال مارا کرده غارت
تنت راپیش مامسلوب کردند
سرت آویزه بریک چوب کردند
طلای دختران غارت نمودند
ببین(مجنون)که معجر می ربودند
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
اشعار ..زینب وکوفه.
شدکوفه از رسیدن زینب چو باخبر
شدخیره دیده ی چشمان خیره سر
در ازدحام بردن ناموس اهلبیت
نامحرمان کوچه نشین بوده درده سر
ای سر زگیسوان تو آید بوی تنور
زیرامحاسنت شده . ای یار شعله ور
ازنیمه روسری تو زینب باخبرم
موهای دختران توشدکوتاه تر
(مجنون )به کوفیان اگرم یک نظرکنی
بینی تو زینب وهمه طفلان دربه در
📝شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)..
🔵اشعارناب حسینی ع.
تو وزخم سنان ونیزه داران
من وشلاق دشمن ای حسین جان
من ویک کاروان بی گوشواره
من وقنداقه ی بی شیرخواره
ببین برناقه ی عریان نشستم
ببین چون پیره زن قد شکستم
تو وکوه غم وسنگ لب بام
من ونامحرمان کوفه وشام
من واین دختران قدخمیده
تو وحلقوم ورگهای بریده
شداز داغت سکینه موپریشان
که آمدمادرت گیسوپریشان
هوای دیده ی (مجنون) بهاریست
به سر امشب وصال روی یاریست
📝شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)..
.
🔴اشعارناب حسینی..
تنورخولی...
تو در تنور افتاده ای تنها حسینم
گردد به دورت مادرت زهراحسینم
درپای عقدخودنوشتم باتوهستم
داری به همره زینب کبراحسینم
باورنمیکردم سرت درطشت بینم
یادرتنور خانه ی اعداحسینم
هرقدرهم خاکستری روی توباشد
من میشناسم روی ماهت راحسینم
میشویم ای خونین دهن باچادرخود
خون لبان وریشهایت راحسینم
ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون
افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم
شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار
ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم
خنده به حرفت میزد وآبت نداده
این نامسلمانان دراین صحراحسینم
گویا زن خولی برایت گریه میکرد
چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم
📝.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
..
..
🌌دوبیتی ناب ناب.
.
عدوی بی حیای توشرور است
تنت در زیر آن سم ستور است
سرت را درمیان کیسه بردند
گهی بر نی .گهی کنج تنور است..
.📝شعر آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی)
👈👈اشعار زیبای لطمه زنی ...
سنگهابودبه سیمای تومیخوردحسین
خیزران بودبه لبهای تو میخوردحسین
چقدر نیزه فرورفته درون بدنت
سر نیزه به سره نای تو میخوردحسین
یاد دارم که سره تیرسه شعبه آنروز
به گلوی طفل زیبای تومیخوردحسین
چقدر نیزه وتیرآمده اینجابسوی
پسر خوش قد و بالای تو میخوردحسین
تیرونیزه چقدر بربدنت بنشسته
نیزه هابود که بر نای تو میخوردحسین
گیسوان سره طفلان همه رامی بستم
موی طفل تو به اعدای تو میخوردحسین
نای درآمدن پای کسی اینجانیست
پای پر آبله،همپای تو میخوردحسین
کاروان رابنگر. ضربت سیلی بی هوا
آن قدربر رخ زهرای تو میخوردحسین
باز دندان مرا ضربت سیلی انداخت
پیش من چوب به لبهای تو میخوردحسین
زن شامی بنگر گوشت برایم آورد
خنده اش برغم اعضای تو میخوردحسین
خیزران دیده ام و بزم شراب وسر تو
پیش من من چوب به آوای تو میخوردحسین
گرد راس توحسین بزم طرب گشته بپا
سنگ گویا به سر ونای تو میخوردحسین
می بنوشدقاتلت ازبهرعیش ونوش خود
خیزران برلب زیبای تومیخوردحسین
حال (مجنون) دگر ازخود شده بیخود زغمت
غصه ها درغم عظمای تو میخوردحسین
📝.شعر..آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)....
.
..
.
🔴اشعارناب حسینی..
تنورخولی...
تو در تنور افتاده ای تنها حسینم
گردد به دورت مادرت زهراحسینم
درپای عقدخودنوشتم باتوهستم
داری به همره زینب کبراحسینم
باورنمیکردم سرت درطشت بینم
یادرتنور خانه ی اعداحسینم
هرقدرهم خاکستری روی توباشد
من میشناسم روی ماهت راحسینم
میشویم ای خونین دهن باچادرخود
خون لبان وریشهایت راحسینم
ازپشت سر ذبحت نموده شمرملعون
افتاده ای بی سر دراین صحراحسینم
شیب الخضیبت کرده این قوم جفاکار
ازخون حناشدآن رخ زیباحسینم
خنده به حرفت میزد وآبت نداده
این نامسلمانان دراین صحراحسینم
گویا زن خولی برایت گریه میکرد
چیزی به اوهم کرده ای اعطاحسینم
📝.شعر.آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی).
..
..
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مصائب
#اشعارکردی
ساجدینی وخم کرب و بلا ، دیده وه چاو
تو وداع حرم خوین خدا ، دیده وه چاو
قاتل و مقتل کلِّ شهدا ، دیده وه چاو
عصر آو. واقعه قحط حیا ، دیده وه چاو
هر چه م روضه شنفتم تو.تمامه دیده
آگر و سوختن اهل خیامم توتمامه دیده
دیده پاگانه مغیلان دویت ودلبره گان
درد شرمندگی له سوختن معجره گان
خنده گی شمر و سنان زجر وه یکدیگر مان
ساربان و دس یار.قصه ی انگشترمان
کاش له کرب و بلا ای همه نیرنگ نیا
کاش انگشتر و انگشت له توتنگ نیا
روز تشییع حسین تیر سه پر پیرد کرد
قوره بیچک،تن سقا،چنی پیرد کرد
سره نیزه بی ینت. له خمه چه سیرد کرد
خیزران و لب و دندان حسین پیرد کرد
ژیره زنجیر تمام بدنت زخمی بی
تا چهل سال دلت جوره. تنت زخمی بی
شام له روح و تنت تیغه ی تکفیر نیا
آگره بام که کفتیه. سرت تیر نیا
درد جانسوز تره خنجر و شمشیر نیا
وه م.او قهقهه ی حرمله تحقیر نیا
مرد تنیای اسیران ،تو یا زین العباد
شاهدی له صدقه نان تویا زین العباد
-آرمین غلامی
(مجنون کرمانشاهی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_شب دوازدهم محرم-هییت انصارابالفضل(ع)_کرمانشاه_شور
مداح.حاج آرمین غلامی(مجنون کرمانشاهی).
پیشنهاد دانلود👆👆👆
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
سردربدن نداری وبرپیکرت چه شد
آن مصحف ورق ورق و پرپرت چه شد
از بهرشستشوی گل زخم های تو
آب گلاب و زمزم و هم کوثرت چه شد
سررانهاده ای به سر خاک کربلا
آن دست مهربان و نوازش گرت چه شد
آزاد شد شریعه زبعد قتل حسین
زینب بگو که ساقی آب آورت چه شد
غارت نموده اجنبی سوغا ت خواهرت
یارابگو که پیروهن مادرت چه شد
مجنون مگو ز محفل تشت طلاو سر
یارابگو شکستگی آن سرت چه شد
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
برای درهم و دینار حسین را کشتند
چنانکه زین غم عظمی مادرت افتاد
ندیده ام ولیکن دختر چنین گوید
که از اصابت سنگی ز نی سرت افتاد
عدومرابه اسارت به تازیانه برد
به راه کوفه النگوی دخترت افتاد
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
بسویم آمده آن مرد جانی
مرامیزد به ضرب تازیانی
به زیر آفتاب گرم وسوزان
ندارد پیکرتو سایبانی
صدای شیون زهرا بلند است
کنار تو نشسته قد کمانی
رسیده برسرگودال پرخون
کنارت آمده با ناتوانی
دوباره ماجرای کوچه برگشت
اسیری می روم با ریسمانی
برادررفته غارت آن نگینت
شدم من همسفر با ساربانی
شب تاریک و طفلی دربیابان
ندارد دخترت از مانشانی
دوباره گم شده طفلت به صحرا
ندارد دخترنازت بیانی
ندارد گوش ما یک گوشواره
نماند از تن مانیمه جانی
الا مجنون برای دخترک ها
نباشد زین بیابان پاسبانی
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
بسم الله الرحمن الرحیم
#تنورخولی-حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
خولی ویک تنور وریش های سپید
سوخت درشعله هامحاسن خورشید
ریش وصورت به روی خاکستر
سوخت .وای مادرش می دید
بین شعله درمیان خاکستر
آتش آمدبه موش پنجه کشید
لب وصورتش به آتش سوخت
که قطره های خون زشاهرگش چکید
درمیان تنور خولی بود
این طرف یک نفرداشت میخندید
کس به داد سرشمانرسید
مثل بید قامت زمین لرزید
مادرت ناله زدکنارتنور
گمان کنم که دگرقامتش خمید
ارباب ما آن نوحه و دم توعشق است
سینه زنی و شور و ماتم توعشق است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
درشهرکوفه آل حسین در اسارت است
ناموس حق .عیال حسین در اسارت است
خولی به مطبخش سر سلطان نهاده است
درشهر.نونهال حسین دراسارت است
گفتند در قشنگی صورت نمونه است
برنیزه ها جمال حسین دراسارت است
شالی که بود دور تنش بردقاتلی
انگشتری وشال حسین دراسارت است
اینجاچرا بپای سرش دست میزدند
آن روی بی مثال حسین دراسارت است
عاشق هماره در پی معشوق میرود
درشهرغم عیال حسین در اسارت است
(مجنون) بدان مدال شجاعت ازآن اوست
گویاکه این مدال حسین در اسارت است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
ازبام خانه برسر ما سنگ خورده است.
اینجا به زخم این پر ماسنگ خورده است
دشمن سر تورا به سر نیزه ها زده
بنگر اخا به باور ماسنگ خورده است
گویا که سنگشان به سره نی نمیرسید
اینجاسکینه خواهرماسنگ خورده است
درپای نیزه مادر توناله میکند
ای کوفیان به مادر ماسنگ خورده است
درسینه ی تمامی تان بغض برعلیست
ای وای راس اصغرما سنگ خورده است
برناقه هاعیال شه کربلا بود
(مجنون)به شام باورماسنگ خورده است
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________________
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
پرده بردار ازنقاب ای آفتاب از روی نی
تاکه گرددجلوه گرخورشیدناب از روی نی
تانظاره کرده ام خورشیده خون آلوده را
گفتمت خورشیدزخمی.رخ متاب از روی نی
کهکشانی شدبیابان چونکه امشب میدمد
ماه من ازخیمه هاو آفتاب از روی نی
روز محشر ریگ ریگ این بیابان ها گواست
دشت وصحرا خورده زخم بی حساب از روی نی
دیده یال سرخ رنگ وپیکری درخاک وخون
وای دیدی اسبهای بی رکاب از روی نی
گرعطش نوشیدن اینجا آرزوی آب بود
میرسد اینجا عطش ها راجواب از روی نی
رودها ازسینه ها جاری شده ای وای من
چونکه می آیدصدای آب آب از روی نی
گرچه اینجا حرف (مجنون)تشنگی وبی کسی است
چشمه چشمه می تراود شعرناب از روی نی
#آرمین_غلامی
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________________
# بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
لکه ی خون به روی پیرهنت جاخوش کرد
تازیانه به تمام بدنت جاخوش کرد
خون رگ های حسین بند نیامد دیدی
گل خونابه روی پیرهنت جاخوش کرد
زخمهای لب تو وای چقدر وا شده بود
گل خونابه به روی دهنت جاخوش کرد
گره ی موی سرت وانشودباشانه
طعنه شام براین سوختنت جاخوش کرد
همسفربامن وبا آن سر توقاتل بود
بوسه ی من به عقیق یمنت جاخوش کرد
تو اسیر ی به سر ه. حلقه ی زنجیر بلا
غل و زنجیر تو بر زخم تنت جاخوش کرد
وای (مجنون ) زن غساله به آوا می گفت
که کبودی تنت در کفنت جاخوش کرد.
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________________
# بسم الله الرحمن الرحیم
#قتلگاه _حضرت_زینب #دروازه_کوفه
#مصائب_
خنجربه حنجر آمدومولا سرت برید
نامرد پیش دیده ی ليلا سرت برید
گودال بود و سینه ی بشکسته ی حسین
دستی پلید حضرت مولاسرت برید
زینب به روی تل به سر وسینه میزند
شمرآمدوبه گوشه ی صحراسرت برید
ای وارث عدالت و صبر و غم علی
ای ذوالفقار حضرت مولا سرت برید
بر لب رسيده جان تواز روزگار پست
شمرپلید.زاده ی زهرا سرت برید
قاتل به روی سینه ی تو خنده میزند
خنجرکشیدو وای من.آقاسرت برید
بودی پدر كه پيكر فرزند خويش را
بر خاك می سپرد به صحرا سرت برید
گویاتنت كه زخمی تیر سه شعبه است
درگیر ودار .نیزه ی اعدا سرت برید
قاتل رسیدو گوشه ی گودال وای من
باخنجرش رسیدوحسينا سرت برید
روضه گرفته زینب مضطر برای تو
تنها بدون حضرت سقا سرت برید
(مجنون)به سر زنان شده ازداغ این عزا
شمرپلید زاده طاها سرت برید..
درگوشه ی مقتل به جز بال و پری نیست
#مجنون_ڪرمانشاهی
@majnon1396
______________________________
#نوحه
#شب_هفت_امام_حسین_علیه_السلام
☑️ بند اول
شب هفت حسین زاده ی زهرا بود 2
از غمش خون جگر زینب کبری بود 2
( جسمت کربلا یا حسین
رَأسَت بر نی ها یا حسین
من بی تو تنها یا حسین ) 2
( مظلوم حسینم یا حسین 3 ) 2
☑️ بند دوم
سرت به روی نی ها شد قبله ی خواهر تو 2
پیش نگاه من بازی شده با سر تو 2
( هجرانت شد قاتل من
آتش زده بر دل من
ای عشق تو حاصل من ) 2
( مظلوم حسینم یا حسین 3 ) 2
☑️ بند سوم
نیزه نشین من سنگ از چه خورده به جبین 2
ای مه جبین من انگشت نمایم تو ببین 2
( آهِ مادر کشته مرا
داغ دلبر کشته مرا
یاد اصغر کشته مرا ) 2
( مظلوم حسینم یا حسین 3 ) 2
✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼