جبل الصبر..... 🎤حسن دانشیار 🌪شور #شهادت خانم زینب 🖤 #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

خطبه آتشین.. 🎤محمدعطایی نیا 🌪شور #شهادت خانم زینب 🖤 #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

استوری❤️ حضرت علی اکبر... #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

توخدایی‌خودت‌را‌کن‌ و‌ من‌بندگیت...

#فضائل_مولاامیرالمومنین_حضرت_علی_علیه_السلام 🌹پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمودند: 🍃هر کس أنبياء را از علی برتر بداند مرا پائین آنها قرار داده است و هر کس مرا پایین آنها قرار دهد کافر گشته است، من علی را به برادری بر نگزیدم مگر آنکه به فضل و مقام او آگاه شدم 🖐 🍃إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ إِخْوَةٌ، وَ أَنَا أَفْضَلُهُمْ، وَ أَحَبُّ الْإِخْوَةِ إِلَيَّ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَهُوَ ‌عِنْدِي أَفْضَلُ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ، فَمَنْ زَعَمَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ أَفْضَلُ مِنْه، فَقَدْ جَعَلَنِيَ أَقَلَّهُمْ، وَمَنْ جَعَلَنِي أَقَلَّهُمْ فَقَدْ كَفَرَ،لِأَنِّي لَمْ أَتَّخِذْ عَلِيّاً أَخاً إِلاَّ لِمَا عَلِمْتُ مِنْ فَضْلِهِ 📚البرهان في تفسير القرآن : البحراني، السيد هاشم   ج۴  ص۸۷۲ #برتری مولا امیرالمومنین حیدر❤️

پروردگار من علی.. زیبا نگارِمن علی ربِ تمام عارفان مولا امیرالمومنین.... 🎤توکلیان 🌪تک عرفانی مستانه #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

⁨مولاء‌علی‌جلّ‌جلاله(يَدُ‌اللَّهِ‌فَوْقَ‌أَيْديهِمْ)

#شعر سگم و جمع فقیهان نجسم میدانند نجس العین ندارد به حریمت راهی در نمِ بحرِ نجف مُستحلم ساز علی تا نشینم دمِ ایوانِ طلا گهْ گاهی... "اسیرقزوینی"

دل اگر هوای شراب..🍇 🎤توکلیان 🌪چه مستانه👌(حتما گوش کنید) #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110

⁨🔥بر مامون زنازاده و پدرش لعنتتتتتت

🐒 تولد مأمون لعنت الله علیه به واسطه بازی شطرنج🐒 ✅حکایت شده که مأمون (پس از کشتن امین برادر خود) با زبیده مادر وی ملاقات کرد در این بین متوجه شد که زبیده دو لبش حرکت می کند و زیر زبانی سخنانی می گوید ولی نمی فهمید چه می گوید. مأمون به زبیده گفت: ای مادر! مرا نفرین می کنی چون پسرت را کشتم و حکومتش را گرفتم ؟! زبیده گفت: نه سوگند به خدا ای امیرالمومنین. مامون گفت پس اگر آن را نگفتی چه گفتی ؟! زبیده گفت امیرالمومنین مرا معاف دارد ولی مامون همچنان اصرار ورزید تا بداند زبیده چه می گوید، تا این که زبیده چنین گفت: گفتم خداوند لجاجت و اصرار دو طرفه را زشت گرداند. مامون گفت برای چه ؟! قضیه آن چیست ؟! 👈زبیده گفت: برای اینکه روزی با پدرت امیرالمومنین هارون الرشید شطرنج بازی می کردیم، به شرط آن که هر کس ببرد، آنچه از فرد بازنده خواست عملی کند. در این بازی پدرت بر من پیروز گردید و مرا امر کرد که عریان شوم و در اطراف قصر و تمام دهلیزها و دالان های قصر به صورت لخت  بچرخم. پس من از او خواستم درگذرد و منصرف شود و برای او اموال و دارایی هایی که شمارشی نداشت بذل و بخشش کردم تا منصرف شود پس دست از سر من برنداشت و من لخت و عریان کل قصر را گشتم در حالی که نسبت به هارون کینه به دل گرفتم. پس از آن دوباره شروع به بازی کردیم و این دفعه من بر او غالب آمدم و پیروز شدم و به وی امر کردم باید در آشپزخانه قصر با قبیح ترین و زشت ترین کنیزان عمل زناشویی را انجام بدهی! و پدرت از من عذر خواست و هر چه من را التماس نمود و حتی گفت که خراج یک سال مصر و عراق را به من می دهد، ولی من قبول نکردم و گفتم سوگند به خدا باید با آن کنیز نزدیکی کنی و دست او را گرفتم و بردم میان آشپزخانه. و خوب گشتم و کنیزی بدشکل تر و نجس تر از مادر تو مراجل را پیدا نکردم و گفتم باید با این کنیز، آن عمل را انجام بدهی! او اجباراً این عمل را انجام داد و نطفه تو منعقد شد؛ پس من خودم باعث کشتن پسرم امین و گرفتن پادشاهی اش شدم. پس مامون روی برگرداند در حالی که میگفت خداوند آدم لجوج را لعنت کند و بکشد. 📚 حیات الحیوان ٫ جلد 1 ٫ صفحه 115 #شادی قلب نازنین امام رضا جان ، بر هارون و مامون لعنتتتت

چشم و آبرویی مرا دیوانه کرد..... خداموگم کردم بین گیسوی حسین... 🌪چه مستانه👌(حتما گوش کنید) #برعمر لعنتتت🔥 ❤️ݥجـݩـۅݩ أݪـحیـدږ عݪیـة الـښݪاݦـ🍷 @majnooninhaidar110