4_5791975415421601168.mp3
4.44M
🔥از شیطان یاد بگیریم🔥
♨️چی شد که فساد و #فحشا به اسم باکلاس بودن و اینکه نباید عقب مونده باشیم! بین زنان و مردان ما نفوذ کرده؟
✅فوق العاده مهم و تکاندهنده
🎤 از استاد #پورآقایی
@maktab_asheghan
4_5798517097290007844.mp3
4.14M
صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین ع
حاج حسین سیب سرخی
شور فوق العاده زیبا
http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
هدایت شده از ♡مڪـتبعاشـꨄـقان♡
4_5996569609950462782.mp3
12.99M
#زیارت_عاشورا
#حاج_میثم_مطیعی
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
02HHKhalaj(Sh6Fa93).mp3
12.41M
صل الله علیک یا اباعبدالله الحسین ع
حاج حسن خلج
روضه فوق العاده زیبا
توسل به حضرت رقیه س
http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5
تقدیم به عاشقان امام زمان👌
✅ داستان واقعی _کریم پینه دوز
👈 حکایت شنیدنی پینه دوزی که امام زمان ارواحنافداه مشتری اش بود
💠 طبق معمولِ شبهای جمعه امام زمان ارواحنافداه وارد حجره پینه دوزی اش شد، اسمش کریم بود، سید کریم محمودی، گوشه ای از بازار تهران حجره ی محقری داشت که در آن کفش و گیوه تعمیر می کرد، جورَش با مولا جور بود،سالیان سال حضرت تشریف می بردند برای دیدنش، در همان حجره ی محقر انتهای بازار...
🔰سلام و احوالپرسی کردند با هم، آقا نشستند، پرسیدند کریم چه کار می کنی؟ جواب داد، سفارش گرفته ام آقاجان ، این کفش ها را باید تعمیر کنم، مولا گیوه شان را از پای مبارک درآوردند و به کریم فرمودند : «کریم! بیا این گیوه را هم تعمیر کن»،سید کریم همچنان که مشغول پینه دوزی بود گفت چشم آقاجان، جلوتر از شما دو سه نفر هستند اول باید سفارش آن ها را برسانم بعد نوبت به شما هم می رسد، چشم...
💚 مدت کوتاهی گذشت، مولا دوباره درخواستشان را تکرار کردند، کریم اما پاسخش همان پاسخ قبل بود! «اول سفارش آن ها که جلوتر از شما هستند!!»، امام زمان ارواحنافداه دقایقی بعد برای بارِ سوم درخواستشان را تکرار کردند، سید کریم که همچنان مجدانه مشغول تعمیر کفش های مردم بود، وقتی اصرار آقا را دید به حضرت گفت:
«آقا جان اگر بارِ دیگر درخواستتان را تکرار کنید می روم وسطِ این بازارِ شلوغ و فریاد می زنم: آآآآی مردم!!بیابید که امام زمانتان اینجاست...»
✅ میخواستند امتحانش کنند سیدِ پینه دوز را، او اما راضی نشد حتی بخاطر امام زمانش پارتی بازی کند، خوشا بسعادتش، نمره ی قبولی اش راگرفت از امام زمانش،مولا تبسم کرده بودند بعد از صحبت آخر کریم...
بی امتحان مرا به غلامی قبول کن
ترسم که رد شود دلم اگر امتحان کنی
📙روایتی داستان گونه از ملاقات های سید کریم محمودی ملقب به کریم پینه دوز
ڪانال 💞عاشــــــــــ♥ـــــقاڹ مڪتب حجــــــــــاب و ولایت💞
http://eitaa.com/joinchat/4093378561C6faace39d5