eitaa logo
مکتب ام ابیها سلام الله علیها
682 دنبال‌کننده
40.1هزار عکس
48هزار ویدیو
2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
✏️ دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود کند به صومعه رفت و به مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به مشغول شد. چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر می‌کرد با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به می‌پرداخت. برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که از است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در ، و من از او برترم! همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، در خواب دید که وی را خطاب می کنن «برادر تو را بیامرزیدم و تو را به او بخشیدم.» برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به او می‌بخشی، آنچه کرده‌ام مایه رضای تو نیست؟!» ندا رسید: «آنچه تو می‌کنی ما از آن ولی مادرت از آنچه او می‌کند، بی‌نیاز نیست. تو خدمت بی‌نیاز می‌کنی و او خدمت . بدین ، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.» ڪانال ما را بہ اشتراڪ بگذارید👇 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯