eitaa logo
مکتب ام ابیها سلام الله علیها
709 دنبال‌کننده
40.4هزار عکس
48.4هزار ویدیو
2هزار فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5847965691424022626.mp3
1.27M
🎤🌸سخنرانی حاج آقاقرائتی موضوع :مشکلات زندگی ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
جلسه سی و یکم - شرح ۳ دقیقه در قیامت.mp3
14.73M
✖️شرح و بررسی کتاب ▫️جلسه 31 🔺تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم 📚 شرح و بررسی رخدادهای کتاب و احاديث و روايات مرتبط با موضوع کتاب 👤 توسط حجت الاسلام امینی خواه ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹تشبیه تاج زاده به اشعث بن قیس ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺دستور روحانی به بانک مرکزی برای حراج 18 میلیارد دلار ارز و 60 تُن طلا! محاکمه روحانی و جهانگیری باید انجام شود!! تازه شنیده ها حاکی از اینه که آقای حهانگیری قرار هست برای ریاست جمهوری اسم نویسی کنند!!!!! ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
مداحی آنلاین - ای بهشت من - محمدرضابذری.mp3
4.09M
⏯ زمینه احساسی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) 🍃ای بهشت من 🍃دیدن رخت در نقاب تو 🎤 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
مداحی_آنلاین_چرا_امام_زمان_ظهور_نمیکند_استاد_انصاریان.mp3
1.19M
♨️چرا امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظهورنمبکند 🎤حجت الاسلام ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🔴 ! روزي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به علي بن ابيطالب (عليه‌السلام) میفرماید: آيا به تو بشارت ندهم، آيا تو را مژده ندهم؟ 🥀 (عليه‌السلام) عرض كرد: چرا يا رسول‌الله. حضرت میفرماید: اي علي! من و تو از يك سرشت آفريده شديم و مقداري از آن سرشت زياد آمد و شيعيان ما از آن آفريده شدند. پس چون روز قيامت شود همه مردم به نام مادرانشان خوانده شوند (تا اگر بین آنها کسی حلال زاده نبود جلوی دیگران خجالت زده نشود) بجز شيعيان تو كه به نام پدرانشان خوانده مي‌شوند آن هم به جهت آن است كه ولادتشان پاك است (يعني نسبت آنان به پدران خود حتمي و صحيح است 📚امالی شيخ مفيد، ج 1 ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
11.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷سه ویژگی مهم مومن در کلام امام رضا علیه السلام 🔹حجت الاسلام والمسلمین رفیعی ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🥀آنچه بعد از کربلا گذشت 🍃قسمت7⃣ فصل چهارم در ذکر وقایع عصر عاشورا ( ارشاد. ملهوف) عمر بن سعد ـ لعنه الله ـ سر حسین(علیه السلام) را با خولی بن یزید اصبحی و حمید بن مسلم ازدی سوی عبیدالله فرستاد و سر دیگران از اصحاب و اهل بیت (رحمه الله علیه) را بفرمود جدا کردند هفتاد و دو سر بود با شمر بن ذی‌الجوشن و قیس بن اشعث و عمرو بن حجّاج بفرستاد و آنها نزد ابن زیاد آمدند. طبری گفت: خولی بن یزید سر حسین(علیه السلام) را به کوفه برد شب بود و کوشک را بسته یافت به سرای خویش رفت و سر مبارک را زیر طشتی نهاد و او را دو زن بود یکی از بنی‌اسد و دیگری حضرمی127 نامش نوار دختر مالک بن عقرب و آن شب نوبت وی بود هشام گفت: حکایت کرد مرا پدرم از نوار دختر مالک گفت: خولی سر حسین(علیه السلام) را بیاورد و آن را زیر طشت نهاد در سرای و خود در خانه آمد و به بستر رفت گفتم: چه خبر است و چه داری؟ گفت: برای تو ارمغانی آوردم که تا روزگار است دولتمند باشی اینک سر حسین(علیه السلام) در سرای تو است. زن گفت: من با او گفتم: وای بر تو مردم زر و سیم آرند و تو سر پسر پیغمبر(صل الله علیه واله وسلم) را آورده‌ای! به خدا سوگند هرگز با تو در یک خانه نباشم و از بستر برخاستم و از خانه به صحن سرای رفتم. او زن اسدیّه را بخواند و با خود به خانه برد و من نشستم نگاه می‌کردم. به خدا قسم که می‌دیدم نور مانند ستونی از آسمان تا آن طشت پیوسته بود و مرغان سفید می‌دیدم بر گرد آن، تا بامداد شد و خولی آن سر را نزد عبیدالله برد. و در کتاب مطالب‌السّؤل و کشف‌الغمّة است که: حامل سر حسین(علیه السلام) بشیر بن مالک نام داشت و چون سر را پیش عبیدالله نهاد گفت: اِملأ رِکابِی فِضَّةَ و ذَهَباً فَقَد قَتَلتُ المَلِکَ المُحَجَّبا وَ مَن یُصَلَّی القِبلَتَینِ فِی الصَّبـا وَ خَـیرَهُم اِذْ یُذکَـرُون النّسبـا قَتَلتُ خَیرَ النّاس اَمّاً وَ اَباً عبیدالله بن زیاد از گفتار او برآشفت و گفت: اگر می‌دانستی چنین است چرا او را کشتی به خدای که چیزی به تو ندهم و تو را هم بدو ملحق کنم، پس گردن او را بزد. و شیخ طوسی در مصباح‌المتهجدین از عبدالله بن سنان روایت کرد گفت: داخل شدم بر سرور خود ابی‌عبدالله جعفر بن محمد(علیه السلام) روز عاشورا او را دیدم گرفته و اندوهگین سرشک از دیدگان چون لؤلؤ می‌بارید گفتم: یابن رسول‌الله گریه از چیست خدای دیدة تو را نگریاند؟ فرمود: چون است که غافلی و نمی‌دانی امروز حسین(علیه السلام) به شهادت رسید. گفتم: یا سیدی در روزة آن چه فرمایی؟ گفت: روزه‌دار بی‌نیت شبانه و افطار کن بی‌آنکه شادی نمایی و آن را تمام روزه‌ مدار و افطار تو یک ساعت پس از نماز عصر باشد (یعنی فضیلت عصر) و به یک شربت آب افطار کن که در چنین وقت جنگ پایان یافت و سی تن کشته بر خاک افتاده بودند که مصرع ایشان بر رسول خدا(صل الله علیه واله وسلم) سخت دشوار بود و اگر بدان روزگار بود باید او را تسلیت داد، و بگریست چندان که محاسن مبارکش را اشک دیده تر شد. مترجم گوید: در احادیث ما فضیلت و استحباب روزة عاشورا و هم نهی از آن وارد شده است. و شیخ طوسی ـ رحمه الله ـ فرمود: هر کس برای حزن و اندوه روزه دارد نیکو کرده است و هر کس برای تبرک و اعتقاد به سعادت آن روز روزه دارد گناهکار است و خطا کرده است. و نیز مترجم گوید: عامّه روایت کرده‌اند که: چون حضرت رسول(صل الله علیه واله وسلم) به مدینه هجرت فرمود یهود عاشورا روزه می‌گرفتند برای آنکه روز نجات آنان بود از فرعون، پس آن حضرت فرمود: ما احقّیم به موسی ( علیه السلام ) از یهود و آن روز روزه گرفتند. 🌼نویسنده حاج شیخ عباس قمی ره ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯ 🏴🏴🏴🏴🏴🏴
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋 💐خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام ✍🏻 بازنویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان 📃 قسمت نود و یکم ❇️ ورود به کوفه 🔸چه شهر زیبایی! [ هنگامی که به نزدیکی شهر کوفه رسیدیم و بر آن مُشرِف شدیم، خطاب به این شهر گفتم: ] 🔻آفرین بر تو ای کوفه! چه هوای خوش و باطراوتی داری و از چه خاک پربرکت و حاصلخیزی برخورداری! کسانی از تو روی برمی‌گردانند که به دنبال گناه هستند و کسانی به تو روی آورند که درپی رحمت‌اند. شبها و روزها خواهند رفت و روزگار سپری خواهد شد تا روزی فرارسد که همه مومنان به سوی تو آیند و بدکاران و فاسقان اقامت در تو را خوش نداشته باشند. چندان آباد خواهی شد و گسترش خواهی یافت که برخی ساکنان تو، هنگام صبح، برای شرکت در نماز جمعه حرکت کنند و به دلیل دوری راه به نماز نرسند! ❇️ رعایت اعتدال و انصاف 🔻[ نزدیکی‌های شهر کوفه، قرظه‌بن‌کعب با جمعی از مردم به استقبال آمده بودند. آن‌ها پیروزی در جنگ جمل را تبریک گفتند؛ اما عبدالله‌بن‌وهب درباره لشکر جمل به گونه دیگری سخن گفت و آنها را کافر و مشرک نامید. به وی تذکر تندی دادم: ] 🔻مادرت به عزایت بنشیند! از کجا این همه توان برای گفتن باطل به دست آورده‌ای و این‌ همه جرئت برای بیان چیزی که نمی‌دانی به خرج می‌دهی؟! سخن تو غلط و باطل است و آن جماعت چنان نیستند که تو می‌پنداری! اگر ما آنها را مشرک می‌دانستیم، فرزندان و همسرانشان را به اسارت می‌گرفتیم و اموالشان را به‌عنوان غنیمت، بین لشکریان تقسیم می‌کردیم و دیگر کسی اجازه ازدواج با آنها را نداشت و کسی از آنها ارث نمی‌برد. ❇️ اولین خطبه پس از ورود به کوفه 🔻[ دوشنبه، ۱۲ رجب سال ۳۶، وارد کوفه شدیم و با استقبال مردم کوفه مواجه شدیم. در مسجد اعظم کوفه، پس از خواندن دو رکعت نماز، برای مردم سخن گفتم: ] اما بعد، ای مردم کوفه، شما در اسلام و مسلمانی صاحب فضیلت و دارای مزیت هستید، مادامی‌که راه کج نکنید و از درستی روی بر نتابید. 🔻من شما را به یاری حق دعوت کردم و شما دعوت مرا اجابت کردید و به مقابله با منکر برخاستید و منکر را واژگون کردید. آگاه باشید! فضیلتی که شما بین خود و خدا دارید، موجب می‌شود که احکام الهی را درباره شما اجرا کرده و سهم شما را از بیت‌المال پرداخت کنم. شما الگوی کسانی هستید که راه شما را بپسندند و دعوت شما را پذیرا باشند و در راهی که شما وارد شده‌اید، وارد شوند. 🔻بدانید که برای شما از دو چیز بیشتر از هرچیز نگرانم: هواپرستی و آرزوهای طولانی! پیروی از خواهش نفس، انسان را از حق باز می‌دارد و آرزوهای طولانی آخرت را از یاد می‌برد. آگاه باشید! دنیا به سرعت پشت می‌کند و می‌رود و آخرت به‌سرعت حرکت می‌کند و به‌سوی ما می‌آید. دنیا و آخرت، هر یک فرزندانی دارند؛ پس بکوشید از فرزندان آخرت باشید. امروز هنگام عمل است، نه حسابرسی و فردا روز حسابرسی است، نه عمل. 🔻سپاس خدایی را که ولیّ خود را پیروز کرد و دشمنش را خوار و حقیر ساخت. او همان خدایی است که راست‌گوی صاحب حق را عزیز کرد و بیعت‌شکن گمراه را ذلیل. شما را سفارش می‌کنم به رعایت تقوای الهی و فرمان‌بُرداری آن‌کس از اهل بیت پیامبرتان که خدا را اطاعت می‌کنند. اهل بیت پیامبر شما برای اینکه از آن‌ها اطاعت کنید شایسته‌تر هستند از مدعیان دروغ‌گویی که در مقابل ما ایستاده‌اند. آن‌ها فضیلت‌های ما را به‌ناحق به خود نسبت می‌دهند، با امر ما مخالفت می‌کنند، حق ما را پایمال می‌سازند و ما را از آن دور می‌کنند. آن‌ها طعم تلخ اعمال زشت خود را خواهند چشید و به‌زودی جهنم را درک خواهند کرد. 📚منابع: ۱. الأخبار الطوال، ص۱۵۲ ۲. خصائص الأئمة، ص۱۱۴ ۳. الکافئة، ص۳۱ 📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام ↩️ ادامه دارد... ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯ 🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃 های قرآن اصحاب کهف ⃣ عكس العمل دقيانوس‏ دقيانوس پس از مراجعت از جشن عيد، و با خبر شدن از ماجراى فرارِ شش نفر از وزيران، بسيار عصبانى شد، لشگرى را كه از هشتاد هزار جنگجو تشكيل مى‏شد مجهّز كرده، و به جستجوى فراريان فرستاد، در اين جستجو، اثر پاى آن‏ها را يافتند و آن را دنبال كردند تا بالاى كوه رفتند و به كنار غار رسيدند، به درون غار نگاه كردند، وزيران را پيدا كردند و ديدند همه آن‏ها در درون غار خوابيده‏اند. دقيانوس گفت: اگر تصميم بر مجازات آن‏ها داشتم، بيش از اين كه آن‏ها خودشان خود را مجازات كرده‏اند نبود، ولى به بنّاها بگوييد بيايند و درِ غار را با سنگ و آهك بگيرند. (تا همين غار قبر آن‏ها شود) به اين دستور عمل شد، آن گاه دقيانوس از روى مسخره گفت: اكنون به آن‏ها بگوييد به خداى خود بگويند ما را از اين جا نجات بده.(996) زنده شدن و بيدارى پس از 309 سال‏ سيصد و نه سال قمرى (300 سال شمسى) از اين حادثه عجيب گذشت، در اين مدت دقيانوس و حكومتش نابود شد و همه چيز دگرگون گرديد. اصحاب كهف پس از اين خواب طولانى (شبيه مرگ) به اراده خدا بيدار شدند، و از يكديگر درباره مقدار خواب خود سؤال كردند، نگاهى به خورشيد نمودند ديدند بالا آمده، گفتند: يك روز يا بخشى از يك روز را خوابيده‏اند. سپس بر اثر احساس گرسنگى، يك نفر از خودشان را (كه همان تمليخا بود) مأمور كردند و به او سكه نقره‏اى دادند كه به صورت ناشناس، با كمال احتياط وارد شهر گردد و غذايى تهيه كند. تمليخا لباس چوپان را گرفت و پوشيد تا كسى او را نشناسد. او با كمال احتياط وارد شهر شد، اما منظره شهر را دگرگون ديد و همه چيز را بر خلاف آن چه به خاطر داشت مشاهده كرده، جمعيت و شيوه لباس‏ها و حرف زدن‏ها همه تغيير كرده بود، در بالاى دروازه شهر، پرچمى را ديد كه در آن نوشته شده بود اءله اءلا الله، عِيسى رَسُولُ الله تمليخا حيران شده بود و با خود مى‏گفت گويا خواب مى‏بينم تا اين كه به بازار آمد، در آن جا به نانوايى رسيد. از نانوا پرسيد: نام اين شهر چيست؟ نانوا گفت: افسوس. تمليخا پرسيد: نام شاه شما چيست؟ نانوا گفت: عبدالرحمن. آن گاه تمليخا گفت: اين سكه را بگير و به من نان بده. نانوا سكه را گرفت، دريافت كه سكه سنگين است از بزرگى و سنگينى آن، تعجب كرد، پس از اندكى درنگ گفت: تو گنجى پيدا كرده‏اى؟ تمليخا گفت: اين گنج نيست، پول است كه سه روز قبل خرما فروخته‏ام و آن را در عوض خرما گرفته‏ام و سپس از شهر بيرون رفتم و شهرى كه كه مردمش دقيانوس را مى‏پرستيدند. نانوا دست تمليخا را گرفت و او را نزد شاه آورد، شاه از نانوا پرسيد: ماجراى اين شخص چيست؟ نانوا گفت: اين شخص گنجى يافته است. پادشاه به تمليخا گفت: نترس، پيامبر ما عيسى عليه‏السلام فرموده كسى كه گنجى يافت تنها خمس آن را از او بگيريد، خمسش را بده و برو. تمليخا: خوب به اين پول بنگر، من گنجى نيافته‏ام، من اهل همين شهر هستم. شاه: آيا تو اهل اين شهر هستى؟ تمليخا: آرى. شاه: نامت چيست؟ تمليخا: نام من تمليخا است. شاه: اين نام‏ها، مربوط به اين عصر نيست، آيا تو در اين شهر خانه دارى؟ تمليخا: آرى، سوار بر مركب شو بروم تا خانه‏ام را به تو نشان دهم. شاه و جمعى از مردم سوار شدند و همراه تمليخا به خانه او آمدند ، تمليخا اشاره به خانه خود كرد و گفت: اين خانه من است و كوبه در را زد، پيرمردى فرتوت از آن خانه بيرون آمد و گفت: با من چه كار داريد؟ شاه گفت: اين مرد تمليخا ادعا دارد كه اين خانه مال اوست؟ آن پيرمرد به او گفت: تو كيستى؟ او گفت: من تمليخا هستم. آن پيرمرد بر روى پاهاى تمليخا افتاد و بوسيد و گفت: به خداى كعبه، اين شخص، جدّ من است، اى شاه! اينها شش نفر بودند از ظلم دقيانوس فرار كردند. در اين هنگام شاه از اسبش پياده شد و تمليخا را بر دوش خود گرفت، مردم دست و پاى تمليخا را مى‏بوسيدند. شاه به تمليخا گفت: همسفرانت كجايند. تمليخا گفت: آن‏ها در ميان غار هستند... شاه و همراهان با تمليخا به طرف غار حركت كردند، در نزديك غار تمليخا گفت: من جلوتر نزد دوستان مى‏روم و اخبار را به آن‏ها گزارش مى‏دهم، شما بعد بياييد، زيرا اگر بى خبر با اين همه سر وصدا حركت كنيم و آن‏ها اين صداها را بشنوند، تصور مى‏كنند مأموران دقيانوس براى دستگيرى آن‏ها آمده‏اند و ترسناك مى‏شوند. شاه و مردم همان جا توقف كردند، تمليخا زودتر به غار رفت، دوستان با شوق و ذوق برخاستند و تمليخا را در آغوش گرفتند و گفتند: حمد و سپاس خدا را كه تو را از گزند دقيانوس حفظ كرد و به سلامتى آمدى. 👇👇👇
تمليخا گفت: سخن از دقيانوس بگوييد، شما چه مدتى در غارخوابيده‏ايد؟ گفتند: يكروز يا بخشى از يك روز.  تمليخا گفت: بلكه 309 سال خوابيده‏ايد(997) دقيانوس مدتها است كه مرده است، پادشاه ديندارى كه پيرو دين حضرت مسيح عليه‏السلام است با مردم براى ديدار شما تا نزديك غار آمده‏اند. دوستان گفتند: آيا مى‏خواهى ما را باعث فتنه و كشمكش جهانيان قرار دهى؟ تمليخا گفت: نظر شما چيست؟ آن‏ها گفتند: نظر ما اين است كه دعا كنيم خداوند ارواح ما را قبض كند، همه دست به دعا بلند كردند و همين دعا را نمودند، خداوند بار ديگر آن‏ها را در خواب عميقى فرو برد. و درِ غار پوشيده شد، شاه و همراهان نزديك غار آمدند، هرچه جستجو كردند كسى را نيافتند و درِ غار را پيدا نكردند، و به احترام آن‏ها، در كنار غار مسجدى ساختند.(998) 📚پی نوشتها 996 - بحار، ج 14، ص 416 و 417. 997 - جالب اين كه در قرآن (در آيه 25 سوره كهف) آمده: آنها در غار سيصد سال درنگ كردند و نُه سال نيز بر آن افزودند. در اين جا اين سؤال مى‏شود كه چرا از 309 سال اين گونه تعبير شده، و گفته شده اصحاب كهف 309 سال در غار درنگ نمودند، پاسخ آن كه قرآن با اين تعبير خواسته هم سال شمسى را بيان كند كه 300 سال بود، و هم سال قمرى را كه 309 سال بود، و در روايات آمده يك نفر يهودى از حضرت على عليه‏السلام پرسيد: اصحاب كهف چند سال در غار خوابيدند؟ آن حضرت همان را كه در قرآن آمده فرمود، يهودى گفت: در كتاب ما 300 سال ذكر شده، على عليه‏السلام فرمود: دركتار شما به سال شمسى، ذكر شده كه 300 سال است، ولى در قرآن ما به سال قمرى (309) سال آمده است. (نورالثقلين، ج 3، ص 256) 998 - اقتباس از العرائس ثعلبى، ص 232 - 236؛ بحار، ج 14، ص 418 و 419. ❣الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج❣ ╭━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╮ @maktab_ommeabiha ╰━═━🍃❀🌺❀🍃━═━╯ 🍃🌸🍃🌸🌸🍃🌸🍃