eitaa logo
🇮🇷 مکتب سلیمانی 🇯🇴
63 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
3.1هزار ویدیو
50 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃شهید ضرغام در 1 دی سال 1327 دیده به جهان گشود. در 12سالگی طعم تلخ یتیمی را چشید. در جوانی به سراغ رفت. پله‎های ترقی را یکی پس از دیگری طی می‎کرد. قهرمان جوانان، دعوت به اردوی تیم ملی کشتی فرنگی، همراهی تیم المپیک ایران و... 🍃اما اینها همه ماجرا نبود. قدرت بدنی، شجاعت، نبود راهنما، و... همه دست به دست هم داد و انسانی بوجود آمد که کسی جلودارش نبود. هرشب کاباره، دعوا، چاقوکشی و... 🍃پدر نداشت و از کسی هم حساب نمی‎برد. مادر پیرش هم کاری نمی‎توانست بکند الا ! اشک می‎ریخت و برای فرزندش دعا می‎کرد. دیگران به او می‎خندیدند. اما او می‎دانست که دعاست. 🍃زندگی شاهرخ در و ادامه داشت. تا اینکه دعاهای مادر پیرش اثر کرد. نفسی آمد و از انفاس خوش او، مسیر زندگی شاهرخ . 🍃بهمن 1357 بود. شب و روز می‎گفت: "فقط امام، فقط خمینی (ره)" 🍃وقتی در تلویزیون صحبت‎های حضرت امام پخش می‎شد، با احترام می‎نشست. اشک می‎ریخت و با دل و جان گوش می‎کرد. 🍃وقتی حضرت امام فرمود به یاری پاسداران در کردستان بروید. دیگر سر از پا نمی‎شناخت. حماسه‎های او در سنندج، سقز، شاه نشین و بعدها در گنبد و لاهیجان و خوزستان و... در خاطره‎ها باقی است. 🍃آنقدر شجاعانه رفت تا کسی به گرد پایش نرسد. رفت و رفت تا با همراه شد. 🍃شاهرخ ضرغام در 17 آذر 1359، در دشت‌های شمال آبادان، این را ثبت کرد. کسی دیگر او را ندید؛ حتی پیکرش پیدا نشد. 🌷 🍃🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌷💌🌷🍃 .💛 *زن_زندگی به اونی میگن که*: وقتی بره جلو آینه و بخاد آرایش_کنه؛ دخترش از خوشحالی جیغ بزنه بگه: آآآخ‌خ جووون بابا داره میاد. نه اینکه بپرسه : مامان کجا میخوای بری؟!!! آره خانم آره همسر آره مادر آره عشق آره معلم آره مربی آره الگو اینچنین است....قضیه..ولاغیر 🍃🌷🕊🕯🌷🕯🕊🌷🍃
4.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چرا به فکر بیمارستانها نیستید؟ / معضل اکوی قلب زن توسط مرد! سایر کلیپ ها در آپارات : http://aparat.com/cmenbar 🍃 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 اسماعیلِ مادر 🌟 حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیروز در بخشی از بیانات‌شان فرمودند: «من و شما حسّ مادری را اصلاً نمیفهمیم، واقعاً هیچ ‌کس نمیتواند حسّ مادری را درک کند غیر از خود مادر؛ آن وقت این مادر، جوانش را بفرستد جبهه، جوان که می‌آید درخواست میکند، میگوید چون برای اسلام میخواهی بروی برو...» ۱۳۹۹/۰۶/۳۱ 🌸 بانو عصمت احمدیان، مادر شهیدان ابراهیم و اسماعیل فرجوانی، یکی از همین مادران ایثارگر و از چهره‌های آشنا و فعال دیار خوزستان است که مورد تفقد رهبر انقلاب نیز قرار گرفته‌اند. در این ویدئو بخشی از مصاحبه‌ی ریحانه با این بانوی بزرگوار که ماجرای وداع با یکی از فرزندان‌اش است، روایت شده. دریافت با کیفیت بالا aparat.com/v/1K7Wz ❣️
925K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸 🌸 مبارک باد 🌸 🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸🎊🌸
💐🍃؛ 🍃؛ او در سال 1336 در خرمشهر به دنیا آمد و فرزند سوم خانواده بود. تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد اما در کنار تحصیل سعی می‌کرد خیلی چیزها را یاد بگیرد. به گفته خانواده‌اش نسبت به زمان خودش خیلی جلوتر بود. گواهینامه رانندگی داشت و بسیار عالی رانندگی می‌کرد، در حالی که آن زمان در خرمشهر و شهرستان‌های دیگر زن‌ها چندان نمی‌توانستند سراغ این کار بروند. تایپ فارسی و لاتین را بسیار خوب می‌دانست و حتی یک لحظه از زندگی و فرصت‌هایش را بیهوده از دست نمی‌داد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و زمانی که هنوز نهضت سوادآموزی تشکیل نشده بود. شهناز همراه چند نفر دیگر گروهی را تشکیل دادند و به روستاها می‌رفتند و به بچه‌ها درس می‌دادند. تا اینکه 31 شهریور 59 جنگ آغاز شد. خانواده آنها مانند بسیاری از خانواده‌های خرمشهری از این شهر رفتند. به گفته خواهر شهید آنها هم به اهواز رفتند اما شهناز نتوانست از شهر دوربماند و دوست داشت در دفاع از شهر و کشور شرکت کند و به کمک دوستانش برود که در خرمشهر مانده بودند. او همراه دیگران با تمام توان سعی داشت از شهر دفاع کند تا هشتم مهر رسید. از شیراز، کامیونی برای جبهه خرمشهر بار آورده بود و می‌خواست آنها را در مدرسه‌ای خالی کند. دخترها منتظر آمدن مردها نشدند و خودشان دست به کار می‌شوند تا بار کامیون را خالی کنند. زمانی که مشغول کار بودند که دیدند سر فلکه گلفروشی، عراقی‌ها یکی از خانه‌ها را با خمپاره زدند. شهناز و دوستانش به طرف خانه دویدند تا اگر کسی آنجا هست، او را بیرون بیاورند. همان زمان خمپاره‌ دیگری به زمین ‌خورد و منفجر ‌شد. ترکش مستقیماً به قلب شهناز اصابت و او را همان جا شهید کرد. نحوه به خاک سپردن شهناز داستان تلخی دارد؛ شهناز در گلزار شهدای خرمشهر به خاک سپرده شد اما آنقدر شهر ناامن بود که فقط 5 نفر در تشییع او حضور داشتند و بی‌آن‌که پدرش حضور داشته باشد توسط مادر و برادرهایش به خاک سپرده شد. برادرها با دست روی یک سنگ نام شهنار را کندند و بعدها با همین نشانه‌ها بود که خانواده توانستند مزار او را پیدا کنند./ برای شادی روحش صلواتی هدیه کنیم 🍃 💐🍃
مهدی رسولیrakhte-zibaye-asemani-ra.mp3
زمان: حجم: 1.87M
🌸رختِ زیبای آسمانی را خواهرم با غرور بر سر کن،،،، نه خجالت بکش نه غمگین باش چادرت ارزش است باور کن🌸 🧕باوقاری ،،مثل یک خورشید،،،🌞 پشت یک ابر تیره می مانی 🎵 شعر زیبای چادر👌 🍃🌸🌼🍃
بعله بفرما ما توهم توطئه داریم اصلا خیلیم قشنگن ولی خودمونیم از بعد از اینکه سازنده عروسک شبکه قرآن را کنار عروسکش دیدم، دیگه شک ندارم که سازندگان عروسک ها و یا نقاش انیمیشن ها، یه عکس سه در چهار از خودشون یا عمه گرامیشون میذارن وسط و از روی همون میکَشن و میسازن. شاید نقاش اینا هم ... چه می‌دونم والا... ما منتظر اظهار نظر و یا اعتراض نقاشان این انیمیشن ها و یا سازندگان عروسک ها هستیم. اگر بهشون برخورد، پس معلوم میشه بد کار کردند و عمد در کار بوده. اگر هم کسی چیزی نگفت و به پست من خورده نگرفت، معلوم میشه که حرف من درسته و اصل خلقت صورت و شکل خودشون اینجوریه! باز هر جور صلاحه!