eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
278 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
765 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
بارالــٰها... نگاه دار تا پشمان نشویم و براه آور که سرگردان نشویم تو بساز که دیگران ندانند و تو نواز که دیگران نتوانند! ✨🖐🏻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🤍ـ🪴» بسم‌رب‌علـے؏|⁦✯⁠ فرمود‌که‌دوزخ‌چه‌بساخلق‌نمی‌شد درهـردل‌اگرمـهرفـراگیرعـلی‌بود!.. 🤍¦↫ 🪴¦↫ ‹ 🆔@maktababbasdanshgar
[وَلِله‌الْاَسْمَاءُالْحُسْنَى‌فَادْعُوهُ‌بِهَا] +ونیکوترین‌نام‌هاویژه‌خداست‌پس‌اوراباآن‌نام‌ها بخوانید..♥️
{قَدْنَرى‌تَقَلُّبَ‌وَجْهِكَ‌فِي‌السَّماءِ} +وبه‌هنگام‌دلتنگی‌به‌آسمان‌نگاه‌کنید مانگاه‌شماراازآسمان‌میبینیم.. 🌿¦↫
41.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 ✅معرفی شهید: بیان مختصری از زندگینامه، قرائت وصیتنامه، معرفی کُتُب مربوط به شهید و اهدای کتابها به کتابخانه ی دارالقرآن؛ 🔶برای جمعی از قرآن‌پژوهان پسر دارالقرآنِ آل‌یاسین‌ع تهران• توسط خادمِ موسسه، کانون و مکتبِ شهید عباس دانشگر! مورخ ۱۴۰۲/۱۰/۰۲ ☝️🏻🕊 🆔@maktababbasdanshgar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چرا نماز نمی‌خونی ؟ اگه میخونی چرا اول وقت نمی‌خونی ؟ حوصله نداری؟کار داری؟حال نداری؟حسشو نداری؟ اینو یادت باشه؛ وقتی حالت بده همیشه اولین نفر خدارو صدا میزنی اگه میخوای توأم اولویت خدا باشی پس برو نماز اول وقتتو بخون. این یه پیام ساده نیست این صدای خداعه که از طرف یه آدم نوشته شده تا شما بلند شی نمازت بخونی 💫
🎤استادرائفےپور : توکربلایه‌تربت‌دادن‌به‌من دعای‌تربت‌روخوندم‌،باراولم‌بود به‌یک‌جمله‌رسیدم‌نابودشدم :) این‌بود:قسم‌به‌این‌خاک‌که‌ ... معصومی‌درآن‌حل‌شده‌است💔
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۳۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹محسن حسن‌زاده، ا
۱۳۳ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش دوم محبت شهید به برادران 🔹علیرضا عباسی، استان فارس : اواخر خرداد سال ۱۴۰۰ شهید عباس دانشگر را به‌عنوان رفیق شهیدم انتخاب کردم. گاهگاهی هدیۀ معنوی ازجمله صلوات به روح شهید هدیه می‌کردم. یک روز با شهید عباس درددل کردم: این رسمش نیست که ما با هم رفیق باشیم و شما به خوابم نیایی. حداقل به خوابم نمیآی، کمکم کن یه نشونی از پدر شما داشته باشم و باهاش صحبت کنم. دو-سه شب بعد خواب، دیدم روی یه صندلی که دورتادورش گل چسبیده بود. نشسته‌‌ام. شهید عباس به‌همراه چند نفر از شهیدان دیگر با کت‌وشلوار و خیلی نورانی نزدیک من آمدند. از بین اون چند نفر فقط شهید عباس را می‌شناختم. با هم دست دادیم و احوال‌پرسی کردیم. بعد، شهید عباس رو به من کرد و گفت: «تا چند روز دیگه شمارۀ پدرم دستت می‌رسه.» بعد، دیدم شهید عباس و شهدای دیگه از من فاصله گرفتند و دور شدند. من از ناراحتی رفتن آن‌ها بیدار شدم. بعد از پنج-شش روز جست‌وجو در فضای مجازی، با یکی از دوستان شهید عباس آشنا شدم و شمارۀ گوشی همراه پدر شهید را گرفتم و با ایشان تماس گرفتم و خوابم را برایش تعریف کردم. ...
می‌شودفردا‌بیایی! گرچه‌فرداجمعه‌نیست مردم‌بیداررااین‌بارغافل‌گیر‌کن❤️‍🩹