eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
257 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
884 ویدیو
53 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 🔘 پنجمین سالگرد شهادت شهید حسین جوینده و یادبود شهید عباس دانشگر 🔸قاری : حاج مهدی نگهدار 🔹با اجرای : حاج محمد لطیفی 🔸سخنران : حجت الاسلام والمسلمین سیدرضا محبوبی 🔹 مداح : حاج ابوذر بیوکافی 📅 پنجشنبه ۲۴ اسفند ۱۴۰۲ ، ساعت ۱۵.۳۰ 🔹گلزار شهدای شهرستان رشت ☑️ کانال شهید حسین جوینده ⏩ @shahid_joyandeh
پروردگارا... در آرامش ملکوتی شب ها چه زیباست در پیشگاه معبودی چون تو بنشینم و به حکم حکمتت روزهایم پویا و به لطف رحمتت شب هایم آرام و دل انگیز گردد!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«♥️ـ🕊» بِـسـمِ‌رَبِّ‌الحـسـیـن|❁ شنیده‌ام‌ڪہ‌ملائڪ‌بہ‌وقت‌حاجت‌خویش قسـم‌دهند‌خـدارابہ‌آبـروی‌حســین ... ♥️¦↫ 🕊¦↫ ‹ 🆔@maktababbasdanshgar
او خداوندِ ناممکن‌هاست درحالی که تو برایِ ممکن‌ها نگرانی🦋:)
با خنده ای که عکس تـو در بر گرفته دیوار خـانه چـهره ی دیگـر گرفـته... بی‌شک‌شبیه‌کوچه‌ما،‌کوچه‌های‌عرش از نـام پر شـکوه تـو زیور گرفـته!✨ «سوم رمضان، سالگرد قمری شهادت شهید مدافع حرم عباس دانشگر!..» ❤️‍🩹 ✓مجموعه‌مکتب‌شهید‌عباس‌دانشگر↓↓ ⟨ 🆔@maktababbasdanshgar
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
با خنده ای که عکس تـو در بر گرفته دیوار خـانه چـهره ی دیگـر گرفـته... بی‌شک‌شبیه‌کوچه‌ما،‌کوچه‌های‌
سومین روز از ماه رمضان هشت سال پیش ساعت حدود ۱۵:۳۰ عصر ، برادرِ شهیدمان در راه خدا و دفاع از حرم زینب ‹ع› ، شهد نوشین شهادت نوشید!🕊 ● شادی روح پرفتوحش صلواتی هدیه کنیم📿🍃
🖇پـیامبراکـرم صلی‌الله : اگر مردم میدانستند چه حقیقت و برکتی در رمضان نهفته است،هر آینه دوست میداشتند که رمضان یکسال باشد..! 📒-فضایل‌الاشهرالثلاثه-
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۸۵ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران ...از نیشابور حر
۱۸۶ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش دوم محبت شهید به برادران ...گفت: «پس شما برید سر مزار شهید و بعد، به راه ادامه بدید. ما بعد از تعمیر ماشین، خودمون رو به شما می‌رسونیم.» در کمربندی شهر سمنان بودیم. کنار جاده موکب زده بودند. ایستادیم. رفتم جلوی موکب و از یکی از خادمان موکب آدرس امامزاده علی‌اشرف(ع) را پرسیدم و گفتم که می‌خواهیم به سر مزار شهید عباس دانشگر برویم. با تعجب پرسید: «شما شهید عباس رو می‌شناسید؟» ‌گفتم: «بله. عباس رفیق شهیدمه و من با پدر بزرگوارش حاج‌مؤمن ارتباط دارم.» چهره‌اش تغییر کرد. ‌آهی کشید و گفت: «عباس پسردایی منه.» خوشحال شدم. نشانی را از او گرفتیم و راه افتادیم. وارد شهر شدیم. کمتر از ۱۰ دقیقه با استفاده از مسیریاب گوشی به امامزاده رسیدیم. از داخل ماشین بی‌صبرانه به گنبد امامزاده نگاه می‌کردم. رسیدیم. در دلم آشوبی به پا بود. پاهایم می‌لرزید. انگار می‌خواهم کسی را زیارت کنم که سال‌هاست او را ندیده‌ام. بچه‌ها متوجه تغییر حالم شدند... ...