•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
۲۶۹ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍بخش چهارم محبت شهید به خویشاوندان 🔹مادر شهید :
۲۷۰ ✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش چهارم
محبت شهید به خویشاوندان
🔹مادربزرگ شهید :
مدتی بود که در شبهای جمعه، دو رکعت نمازی را که هفتاد بار سورۀ توحید دارد، میخواندم. در یکی از شبهای جمعه که در رکعت دوم سورۀ توحید را میخواندم، یک لحظه دیدم عباس گوشۀ اتاق ایستاده و با چهرۀ خندان من را میبینید و میخواهد به حیاط خانه برود. همانطوری که ((اللَّهُ الصَّمَدُ)) میگفتم، بلندبلند گفتم: ((اللَّهُ الصَّمَدُ اللَّهُ الصَّمَدُ)) منظورم این بود که بایست نرو. به من لبخندی زد و رفت. خواستم نمازم را نیمهتمام رها کنم. دیدم آخر نمازم است درست نیست. نماز را تندتند خواندم و تمام کردم. رفتم داخل حیاط را گشتم؛ اما کسی نبود.
...
#رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد
#ادامه_دارد #برادر_شهیدم
#مکتبشهیدعباسدانشگر
«💚ـ🕊 »
بسمربالحسن‹ع›|❁
هرگُـلیبـویِخـودشراداردامـادرکَــرَم؛
مثلِآقایمحسـندربیناینگلخانهنیست...
💚¦↫#السلامعلیڪیاحسنبنعلی
🕊¦↫#دوشنبههاۍامامحسنے
‹ 🆔@maktababbasdanshgar ›
••وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَىٰ••
و خدا به زودی به تو چیزی
میبخشد که راضی میشوی..
📕سوره ضحی / آیه۵
#خـدایاشـکرتــــ #آیهگرافی
برخلاف کنایه های اولیه دوستانی که می گفتند عباس از پس مسئولیت سنگین مراجعات مردمی بر نمی آید او به خوبی به کار مسلط شد.
بعد ها همان دوستانی که نسبت به انتخاب من انتقاد داشتند، پیش من آمدند و گفتند: «ما حالا فهمیدیم که انتخابت درست بوده است. » آن ها در واقع درباره قضاوت زودهنگام درباره عباس جوان عذرخواهی کردند. عباس در شرایط دشوار کاری، همه را مبهوت کرده بود. من علاوه بر اموری که مستقیما به او مربوط بود، کارهای دیگری هم به او می سپردم و می دانستم که او از پس انجام همه آن ها بر می آید.
👤به نقل از↓
″ سردار حمید اباذری، فرمانده شهید ″
📚برگرفته از کتاب↓
″ لبخندیبهرنگشهادت، فصل۴ ″
#خاکــریزخاطـرات #جوان_مومن_انقلابی
#شهید_عباس_دانشگر
5_6235618255466138506.m4a
1.12M
[ ماجرای تعریف امام سجاد علیه السلام
از مردم اخر الزمان
خطاب به یکی از یاران!🌿 ]
🎙آیتاللهفاطمینیا
#سخنبزرگان #صوتِدݪــــــے
•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
۲۷۰ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش چهارم محبت شهید به خویشاوندان 🔹مادربزرگ شه
۲۷۱ ✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش چهارم
محبت شهید به خویشاوندان
🔹پدر بزرگوار شهید :
دو-سه ماهی از شهادت عباس میگذشت. برای زیارت حضرت ثامنالحجج امامرضا(علیهالسلام) با همسرم به مشهد مقدس رفتیم. روز سوم تصمیم گرفتم یک کاپشن زمستانی بگیرم. موقع رفتن از مسافرخانه به همسرم گفتم: «یادت هست سری قبل با عباس اومده بودیم و موقع خرید با هم به بازار رفتیم؟ اگر الان عباس بود، میتونستم با اون برم و یه کاپشن بهتر بگیرم.» در نظر داشتم اول به حرم مطهر بروم و بعد از نماز مغرب و عشا به بازار بروم. در داخل حرم جای مناسبی پیدا کردم و نشستم. لحظاتی گذشت. دیدم جوانی خوشسیما کنارم نشست. با هم سلاموعلیک کردیم. نیم ساعتی گذشت. یکی از دوستان و همکاران سمنانی، برادر یغمائیان از جانبازان هشت سال دفاع مقدس با یک پدر شهید از جلویم رد شدند. تا برادر یغمائیان من را دید، به پدر شهید گفت: «ایشان پدر شهید عباس دانشگر هستن.» با هم با گرمی احوالپرسی کردیم و از من دور شدند.
جوانی که کنارم نشسته بود، گفت: «شما پدر شهید عباس دانشگر هستی؟»
گفتم: «بله.»
بلند شد و با گرمی احوالپرسی کرد. گفت: «من توی دانشگاه امامحسین(علیهالسلام) وصف حال عباس رو شنیدهام. امشب میخوام شما رو ببرم خونۀ خودم.»
هرچه اصرار کرد قبول نکردم. گفتم: «من قراره به بازار خیابان هفده شهریور برم و یه کاپشن بخرم.»
گفت: «اتفاقاً من میدونم کجا جنس خوب دارن. اگر اجازه بدین، همراه شما میآم.»
گفتم: «مزاحم نمیشم.»
گفت: «باعث افتخاره.»
ایشان همراه من آمد و یک کاپشن مناسب و خوب گرفتم. بعد از خرید کاپشن به او گفتم: «توی مسافرخونه به مادر شهید گفته بودم ای کاش الان عباس بود و همراه من میاومد.»
ایشان گفت: «من بچه مشهدم. کمتر اتفاق میافته محلی رو که شما توی حرم نشستید، بنشینم و دعا بخونم. بیشتر میرم مسجد گوهرشاد. گویا یه نفر دستم رو گرفت و گفت اینجا بنشین که من کنار شما نشستم و این رو از محبت شهید میدونم.»
...
#رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد
#ادامه_دارد #عزیز_برادرم
#مکتبشهیدعباسدانشگر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 #کلیپ_ارسالی
أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی
ساخته شده با هوش مصنوعی
ارسالی آقای عباسعلی زارچی پور از یزد
#پاسدار_مدافع_حرم #داداشعـباس ❤️
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
«🌸ـ🕊»
بسـمربالمحـمد|✧
خواست حق، جلوه کند روشني توحیدش
قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد !...
🌸¦↫#نحنفداکیارسولاللهﷺ
🕊¦↫#شنبہهاےنبوے
‹ 🆔@maktababbasdanshgar ›
خدایا
رسیدن به آنچه ارزومندیم را
برای ما آسان کن🌱
#خدا_جانم
•°⟨بِسْمِ رَبِّ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقِینْ⟩°•
📢فراخوان جذب نیروی خادمی📢
🟢 مجموعه ی کشوری مکتب شهید عباس دانشگر در زمینه ی تولید محتوای مجازی (تدوین و ادیت کلیپ و عکس، متن نویسی و خوشنویسی برای تهیهٔ محتوا) ؛ خادم (ترجیحا) دوره دیده یا با تجربه میپذیرد!
📌جهت کسب اطلاعات بیشتر یا عضویت در مجموعه لطفاً به شماره ذیل در ایتا پیام دهید:
۰۹۹۰۳۵۴۳۶۲۸
#اطلاعیه #مکتبشهیدعباسدانشگر
#نیروی_جهادی #نشر_حداکثری
✓مجموعهمکتبشهیدعباسدانشگر↓↓
[ 🆔@maktababbasdanshgar ]
پروردگارا...
طاعت ما را از ریا و تظاهر،
پاکیزه دار. نام ما را در جمعی
قرار بده که ارکان و وقت های
نماز را نیکو داشته اند و با ارحام
خود به مساعدت رفتار می نمایند!
#در_پناه_حق💫🖐🏻
#عاقبتتون_شهدایی
«🤍ـ🌱»
بسمربالحسن|✧
ندهدفرصتگفــــتاربهمحتاج،کریم
گوشاینطایفهآوازگدانشنیدهاست:)
🤍¦↫#السلامعلیڪیاحسنبنعلی
🌱¦↫#دوشنبههاۍامامحسنے
‹ 🆔@maktababbasdanshgar ›
•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
۲۷۱ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش چهارم محبت شهید به خویشاوندان 🔹پدر بزرگوار
۲۷۲ ✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش چهارم
محبت شهید به خویشاوندان
🔹خانم همتی، از بستگان شهید:
کمردرد شدیدی داشتم. به پزشک مراجعه کردم. پزشک بعد از عکسبرداری و معاینه، گفت دیسک کمر و تنگی کانال دارم و باید عمل جراحی کنم. قبل از عمل جراحی به چهارده معصوم(ع) متوسل شدم و به امامزاده حضرت علیاشرف(ع) رفتم. بعد از دعا و زیارت، به شهید سردار سلیمانی و شهید دانشگر التماس کردم و آنان را واسطه قرار دادم و درخواست کردم که عمل جراحی من به خیر و سلامتی انجام شود.
در روز عمل جراحی حدود ۹ ساعت زیر عمل جراحی بودم. در اتاق عمل هنوز به هوش نیامده بودم. دیدم شهید سردار سلیمانی و شهید عباس دانشگر به عیادت من آمدند و خوشحال هستند. وقتی به هوش آمدم، دیدم پزشک بالای سرم ایستاده است. گفت: «عمل شما بسیار سخت بود. شکر کنید که عملتون بهخوبی انجام شد.» بعد از دو ماه، سلامتی کامل به من برگشت. امروز عکس این دو شهید در اتاقم است و هر روز برای شادی روح این دو شهید صلوات و بهنیت آنان دعا و قرآن میخوانم.
...
#رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد
#ادامه_دارد #داداشعـباس
#مکتبشهیدعباسدانشگر
شما یک گناه بزار کنار ،
وایسا تو روی خـدا بگو
برا رضای تو انجام دادم ،
ببین قلبت پر از نور میشه یا نه🌻
🎤:/استاد رائفی پور
#منبرمجازی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 افراد مومن هم شادی حلال نیاز دارند،
میدونم دیدید ، یه بار دیگه هم ببینید
🌹☺️🌹
کانالمون شادی هم نیاز داره
شاد باشید👏👏
#رزق_معنوی
-شهیدرسولهلالی:
[ سراغِ خواب نروید...
آنقدر کار و مطالعه کنید
و فعال باشید؛
تا خسته بشید و خواب به
سراغِ شما بیاید!🕊]
#شــهـیدانهـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از این پسربچه یادبگیر و تذکر بده👌
⭕️ چگونه تذکر یه پسر اصفهانی به فرح همسر پهلوی، شهر رو از میزبانی بزرگترین مانور ثروت و فحشای طاغوت یعنی جشنهای ۲۵۰۰ساله نجات داد؟
#ٺݪـݩـگࢪآݩـہ
🔅شیخ رجبعلی خیاط:
اگر مواظب دلتان باشيد و غير خدا را در آن راه ندهيد، آنچه را ديگران نمي بينند شما مي بينيد. و آنچه ديگران نمي شنوند، شما مي شنويد.
#سخنبزرگان
چه خوش است صوت قرآن
ز تو دلبرا شنیدن
به رخت نظاره کردن
سخن خدا شنیدن
#اللهمعجللولیکالفرج 🩵
-امامرضا[ع]میفرمایند:
سکوتدریازدرهایحکمتاست
سکوتمحبتمیآوردوراهنمایهرخیریاست..
📕-کافی،ج۲،ص۱۱۳-
#حدیث_گرافی 🌹
•﴿مڪٺبشھێـد؏ـبآسدآݩشـگࢪ﴾•
۲۷۲ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش چهارم محبت شهید به خویشاوندان 🔹خانم همتی،
۲۷۳ ✅ ادامه ی کتابِ
" رفیق شهیدم مرا متحول کرد "
✍ بخش چهارم
محبت شهید به خویشاوندان
🔹مادر شهید :
حیاط بزرگی بود. فامیلها جمع بودند. همه میگفتند قرار است عباس بیاید. زنعموی شهید یک پیراهن بسیار زیبا آورد و گفت عباس میخواهد بیاید این پیراهن را بپوش. احساس بسیار خوبی داشتم. مرتب به لباسم نگاه میکردم. یک لحظه همه گفتند عباس آمد. عباس آمد. فامیلها ایستادند. یکمرتبه دیدم عباس با لباس پاسداری وارد شد. چند نفر از برادران سپاه هم همراهش بودند. همه خوشحال شدیم. از خوشحالی بیدار شدم.
...
#رفیق_شهیدم_مرا_متحول_کرد
#ادامه_دارد #عزیز_برادرم
#مکتبشهیدعباسدانشگر