eitaa logo
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
279 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
760 ویدیو
51 فایل
--کانال رسمی متولد بهار ۱۳۷۲🌿 پیوسته به سیدالشهدا بهار ۱۳۹۵🕊️ :/ آرمان ما تشکیل جامعه انقلابی و مهدوی است! •سایت‌جهت‌آشنایی↓ http://shahiddaneshgar.ir •صفحه اینستاگرامی↓ @maktab.abbasdanshgar.ir •جهـت ارتبـاطات بیشـتر↓ @mohammadmahdi1996 @Y_akhoondi
مشاهده در ایتا
دانلود
-دعای‌روزبیست‌و‌چهارم‌ماه‌رمضان-🌿 خدایا، در این ماه آنچه تو را خشنود می‌کند از تو درخواست می‌کنم و از آنچه تو را بیازارد به تو پناه می آورم و از تو در این ماه توفیق اطاعت و ترک نافرمانی ات را خواستارم، ای بخشنده به نیازمندان! 🌙
-یه‌بنده‌خدایی‌قشنگ‌میگفت : توجبهه‌مجازی‌جانبازوشهیدنمیشید! فقط‌فقط‌اسیرمیشید،خیلی‌رآست‌میگفت🌾:)
عباس‌ تو‌ همین‌ دوران‌ ما زندگی‌ میکرد‌ تا همین چند پیشم بینمون بود و سال نود پنج شهــید شد 💔 وقتی عـــبـــاس تونست تو این دور و زمـونـه انقدر پــاک بمونه و حتی شهیدم بشه ؛🕊 چرا مــن و تـــو نتونیم؟ عــبــاس هــم مـیتــونـســت گــنــــاه کنه شرایطشم داشت ولی خب عبـاس زرنگ بود و بـیـن خــوشــی کــوتــاه مدتِ گــنــاه🔥 خوشی ابدی کنارِ اهل البیت ، خوشی ابــدی رو انتخاب کرد👏 حالا بگو ببینم انتخاب تو کدومه ؟ یک خــوشــی کــوتاه‌مدت تــو دنیــا ؟ یـا یـک خوشــی و لــــ💎ـــذت ابـدی ؟ ⌈ 🆔@maktababbasdanshgar
یه رفیق گیر بیارید که باهاش خودسازی و ترک گناه کنید؛ سخت گیر میاد.. اما اگه پیدا کردید ولش نکنید تا شـهادت💕!
خــدایـا... آنگونه عزیزانم را بنگر که احساس کنند خوشبخت ترین کائناتند ؛ دل هاشان را سرشاراز آرامش و خانه هاشان را گرمای محبت خـدایی ات ببـخش! 💫
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«🍃ـ🕊» بسم‌رب‌محمد‹ص›|‌✯⁠ خاک بالین رسول الله همه حِرز شفاست حـرز شافی بهرجـانِ ناتوان آورده ام ... 🍃¦↫ 🕊¦↫ ‹ 🆔@maktababbasdanshgar
-اللّٰهُمَّ لَا تَجعَلنِی ٰٕایِساً مِن إِجابَتِڬَ +خدایا،از اجابتت‌ ناامیدم نکن؛ که همه‌ی امید و اعتماد و توکلم تویی.. 🌹
•﴿مڪٺب‌شھێـد‌‌؏ـبآس‌‌دآݩشـگࢪ﴾•
۱۹۶ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹خانم سلیمانی :
۱۹۷ ✅ ادامه ی کتابِ " رفیق شهیدم مرا متحول کرد " ✍ بخش سوم محبت شهید به خواهران 🔹 خانم مقصودی، آذربایجان شرقی: نماز نخواندنم را بهانۀ بی‌حوصلگی‌ام می‌کردم. «کی حوصله داره برای نماز صبح بلند شه؟!» روزه‌هایم را بهانۀ کم‌طاقتی‌هایم می‌کردم. دست ندادن به نامحرم‌های فامیل به‌نظرم مسخره‌ترین چیز بود. چه فرقی می‌کرد؟ آن‌ها هم مثل برادرهایم هستند. چادر را دوست داشتم برای تنوع بپوشم؛ ولی اصلاً از چادری‌ها خوشم نمی‌آمد. به‌نظرم چادری‌ها خیلی سرد برخورد می‌کردند و خودشان را می‌گرفتند. این روش زندگی من بود. در اوایل سال ۱۳۹۸ بود که توی شهر ما در استادیوم یک بازی بین تیم شهر ما و یک تیم معروف برگزار می‌شد. برادرم برای تماشای بازی به استادیوم رفت. بازی تمام شد و برادرم به خانه آمد و همراه خودش یک سنجاق‌سینه از عکس پسر جوانی با لبخندی زیبا به خانه آورد. وقتی ازش دربارۀ این عکس سؤال کردم، گفت: «یه آقایی بهم داد.» خیلی برایم جالب بود. سنجاق‌سینه را ازش گرفتم و محو تماشای عکس پسر جوانی شدم که پس‌زمینه‌اش عکس حرم حضرت زینب(سلام‌الله علیها) بود... ...
جز گمراهان، چه کسی از رحمت خدا نااُمید می‌شود؟ 📒سوره حجر / آیه۵۶