🎐 #مکتب_حاج_قاسم | #حاج_قاسم | #مجاهد
🔹آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
🔸حاج قاسم در راه خدا و انجام وظیفه و جهاد فی سبیل الله از هیچ چیزی پروا نداشت نه از دشمن پروا داشت نه از حرف این و آن و نه از تحمل زحمت
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها
◻️بر گِرد رخت نوشته:[ یُحیی وَ یُمیت
مَنْ ماتَ مِنَ الْعِشْقْ، فَقَدْ ماتَ شَهیدا..
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها
▫️جانا هنرِ اهل وفا را مبر از یاد
▫️جانبازی مردان خدا را مبر از یاد
▫️آیین جوانمردی شیران سلحشور
▫️سرهای ز تن مانده جدا را مبر از یاد
▫️آنجا که شهیدان همگی شاهد عشقند
▫️جوشیدن خون شهدا را مبر از یاد
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم
◻️حاج قاسم سلیمانی: دفاع مقدس ما در ملّت سازی انقلابی با هویت دینی نقش داشت و نقشش، نقش محوری بود. ملّت ما را به یک ملّت انقلابی، به ملت پایدار، به یک ملّت موفق به یک ملّتی که ایستادگی میکند تا به امروز!
✔️این اثرات یک کار ارزشمنده، اثرات یک کار موفّقه، اثرات یک اخلاص بزرگه.
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم |#خاکریز_خاطرات
◻️ یک روز حاج آقا از منطقه به حسینیه ثارالله آمد. برای رعایت مسائل امنیتی و حفاظتی، موقع رفتن بدون آنکه متوجه شود ما او را تا منزل مادرخانمش همراهی کردیم. آنجا که رسید، متوجه شد و من را صدا زد و گفت: چرا دنبال من میآیید و من را تعقیب و ناراحت میکنید من پیشانی حاج قاسم را بوسیدم و گفتم: حاجی! ارواح خاک مادرت ما را اذیت نکن و بگذار ما کار حفاظت از جان تو را به خوبی انجام بدهیم. حاجی موقعی که این قسم را از زبان من شنید، سکوت کرد. او با بیان اینکه در این موقع از او اجازه خواستم تا خوابی را که از مادرش دیده بودم، برایش تعریف کنم، افزود: سردار سلیمانی گفت: چه خوابی دیده ای؟ گفتم: در عالم خواب، مادرتان را در جمعی از بچههای رزمنده دیدم. مادرتان با همان حیای اسلامی که رعایت میکرد، آمد و ما چهره اش را یک لحظه دیدیم. سلام کرد و گفت: از حاجی چه خبر؟ گفتم: حاجی حالش خوب است و سلام میرساند. مادرت گفت: بگو احوال پدرش را بپرسد.
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم |#خاکریز_خاطرات ◻️ یک روز حاج آقا از منطقه به حسینیه ثارالله آمد. برای
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #خاکریز_خاطرات
◾️ادامه
◻️ بعد از آنکه این را به حاج قاسم گفتم، شروع به گریه کرد و بعد از گریه گفت: درست است من هر روز یا یک روز در میان، زنگ میزدم و احوال پدرم را میپرسیدم. این دفعه یک عملیات سختی بود و داعشیها در املی این قدر شیعهها را اذیت میکردند و خود و بچه هایشان را میکشتند که من ۴ یا ۵ روز سخت درگیر شدم و نتوانستم با پدرم تماس بگیرم. راوی این خاطره ادامه داد: حاج قاسم همان شب با وجود خستگی گفت: به قنات ملک برویم و حدود ساعتهای ۱ یا ۱ و نیم شب که رسیدیم به سر مزار مادرشان رفتیم و صبح زود نیز بعد از اقامه نماز صبح، دوباره سر مزار مادرشان رفتیم و همان جا، حاج قاسم دوباره من را صدا زد و گفت: ابراهیم، خوابت را بار دیگر برای من تعریف کن.
من گفتم حاج آقا خواب من به جای خودش؛ فقط، میخواهم احترام مادر شما را که سن و سالی از او گذشته بود نسبت به شوهرش بگویم که چه احترامی دارد، شما دو یا سه روز یادتان رفته از پدر احوال بپرسید، مادرتان در عالم خواب به شما تذکر داد. این باید الگویی برای نسل آینده و آنها که ازدواج میکنند، قرار گیرد و احترام همدیگر را نگه دارند.
حاج قاسم بعد از سخن من گفت: درست هم هست، هر وقت مادرم را به تهران میآوردم، بیشتر از ۳ یا ۴ روز نمیماند و برای رفتن اصرار میکرد. من میگفتم: مادر تازه آمده ای؟ میگفت: من به پدرتان قول دادم و باید بروم و اگر من را نبری، خودم میروم یا به برادرت سهراب یا حسین میگویم من را ببرند.
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم | #سردار_دلها
▫️جانا هنرِ اهل وفا را مبر از یاد
▫️جانبازی مردان خدا را مبر از یاد
▫️آیین جوانمردی شیران سلحشور
▫️سرهای ز تن مانده جدا را مبر از یاد
▫️آنجا که شهیدان همگی شاهد عشقند
▫️جوشیدن خون شهدا را مبر از یاد
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم
🎐 #مکتب_حاج_قاسم| #حاج_قاسم
◻️حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
🎐 نشر دهید و همراه ما باشید
🏷 @maktabehajghassem | مکتب حاج قاسم