حسین می دید که دارویی برای دندان درد نیست و بچه ها مجبورند سیم خارداری را از صبح تا شب در آتش سرخ کنند، بعد آن سیم گداخته را داخل دندانی که درد می کند فرو کنند. دندانپزشک عراقی هم ماهی یک بار می آمد و کافی نبود.
حسین به فکر افتاد که کاری کند. مقداری سیخ و سیم خاردار به شکل وسایل دندانپزشکی درست کرد. بیمار را می خواباندند، حسین می نشست و با سیم خاردارها دندان را می تراشید و سیاهی را می گرفت. بعد زرورق سیگار را جدا می کرد و دندان را با آن پر می کرد، این ماده مدتها دوام داشت.
یک روز که صلیب سرخ آمد، حسین گاردی وسایل را نشان داد و از آنها خواست دندانپزشکی بیاورند، آنان از این ابتکار بچه ها در درمان دندان درد تعجب کردند. صلیب از کار حسین تعریف و آن را تأييد کرد، شاید به این خاطر که نمی توانستند برای ما دندان پزشک بیاورند.
حسین گاردی هم می گفت: کار من قانونی است، صلیب مرا تایید کرده! و راحت و با اطمینان بیشتری کار می کرد. مدتی بعد برای چهار اردوگاه یک دندانپزشک آوردند، هر کس بیمار بود می بردند و دندانش را می کشیدند. هفته ای دو بار و هر بار چهار تا پنج نفر می توانستند بروند، در صورتی که تعداد بیماران بیشتر می شد. این بود که ما بی نیاز از حسین گاردی نبودیم.
«حسین گاردی» پاسدار بود، برای این که دشمن شک نکند فامیلی گاردی را انتخاب کرده بود.
راوی: آزاده محمدعلی زردبانی
منبع: سايت مشرق نيوز
#خون_دلها_خورده_ایم
#پای_انقلاب_حسین
#امام_حسین🍃
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
سرهنگ پاسدار شهید شجاعت علمداری از اولین افرادی است که در سالهای نخست فتنه تکفیریها در منطقه، در راه دفاع از حرم آلالله به شهادت رسید.
او یکی از خلبانانی بود که جان خود را فدای امنیت کشور و پاکسازی منطقه از لوث وجود اشرار داعشی کرد. وی از چهرههای مطرح و عالی در حوزه هوافضای سپاه بود.
شهید علمداری پس از أخذ مدرک لیسانس از دانشگاه امام حسین علیهالسلام لباس مقدس پاسداری را بر تن کرد و به عنوان پاسداری نمونه و ممتاز به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست.
سپس بعد از گذراندن چندین دوره تخصصی خلبانی، به عنوان خلبان بالگرد در نیروی هوانیروز سپاه پاسداران به خدمت مشغول شد. با ورود فناوری نوپای پهپاد به هوا فضا، شهید علمداری به همراه چندتن از خلبانان برتر انتخاب شدند تا دورههای لازم را آموزش ببینند.
سرانجام شهید والامقام علمداری در نهمتیرماه1393 طی نبرد با داعش به هنگام دفاع از حریم اهل بیت در سامرای عراق و در جوار بارگاه ملکوتی امام حسن عسکری علیهالسلام بر اثر ترکش خمپاره به شهادت رسید.
#شهید_شجاعت_علمداری🌱
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
تیکه کلامش این بود
خودتو خرج امام حسین کن..."
#شهیدمحمدحسینمحمدخانی♥️
#محرم #امام_حسین ع💚
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
اهل نماز اول وقت و امر به معروف بود، با جذبه، خوشرو و کم حرف بود و در رشته های هاپکیدو و جودو و کونگ فو فعالیت داشت و استادهم بود، چندین بار مقام اول کشوری را بدست آورد. از 21سالگی مشتاق دفاع از حرم و اعزام به سوریه بود، ولی بدلیل اینکه تک پسر بود و پدرش جانباز 8 سال دفاع مقدس بود اعزامش نمیکردند، بعد از 3 سال تلاش، در سفرش به کربلا، با توسل و مددگرفتن از امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نذر کرده بود تا زمانی که پایش به حرم حضرت زینب (ع) نرسد آب به لبانش نزند، نذرش هم قبول شد، فردای روزی که از کربلای برگشت پدرش او را همراه خود برای آموزش به پادگان برد، بعد از یک ماه در تاریخ 12دی ماه 94 ساعت 11 ظهر تماس گرفتند که سریع به محل گفته شده برود، سریع غسل شهادت کرد و راه افتاد.
سرانجام در13 دی ماه 94 به سوریه اعزام شد. همیشه آرزو داشت روی شناسنامه اش مهر شهادت بخورد که درتاریخ 21دی ماه 94به آرزویش رسید.
#شهید_عباس_آبیاری🍃
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
6.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هنوز شروعشه..
#استوری
#حاج_قاسم💞
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
همیشه به من میگفت که او را از زیر قرآن رد کنم.... تصمیم گرفتم هنگام دفن برای آخرین بار او را از زیر قرآن رد کنم.
وقتے تربت امام حسین «علیه السلام» را در قبر گذاشتند و پرچم گنبد حضرت را روی مصطفی انداختند،
قرآنم را درآوردم و به عموی مصطفی که داخل قبر بود دادم. گفتم که این قرآن را روی صورت مصطفی بگذارند و بردارند.
به محض اینکه قرآن را روی صورت مصطفے گذاشتند، شاید به اندازه دو یا سه دقیقه نشده بود که دهان و چشم مصطفی بسته شد!
همان جا گفتم: «میخواستی در آخرین لحظه، «عند ربهم یرزقون» بودنت را نشانم دهی و بگویی که شهدا زنده هستند؟! همه اینها را میدانم! من با تو زندگی میکنم مصطفے».
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی همسر شهید
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
39.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببینید| روایت سردار باقرزاده از تفحص شهیدی که در عالم رویا خود را مسئول گلهای باغ امام حسین علیه السلام در بهشت معرفی کرد؛
این خاطره در محل تفحص شهید علیرضا کنی بیان شده است.
🌷 شهید علیرضا کنی در سال 94 در منطقه جزیره مجنون جنوبی تفحص گردید.
#محرم
#امام_حسین🍃
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
سلام علیکم؛
عرض ادب و احترام؛
شهر کریمان و مزار مطهر حاج قاسم عزیز و شهدای عزیز کرمان نایب الزیاره هستم...
3.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
http://eitaa.com/sayarimojtabas
15.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 حال و هوای گلزار شهدای کرمان
🌷 مناجات و روضه در کنار مزار مطهر حاج قاسم سلیمانی و شهدای عزیز در گلزار شهدای بین المللی کرمان
🌷 سحر جمعه ۵ شهریور ۱۴۰۰
⚘ نایب الزیاره هستم...
http://eitaa.com/sayarimojtabas
سرمان میرفت هیئتمان نمے رفت: رایه العباس چیذز، دعاے ڪمیل حاج منصور در شاه عبد العظیم (ع)، غروب جمعه ها هم میرفتیم طرف خیابان پیروزے هیئت گودال قتلگاه، حتے تنظیم میڪردیم شبهاے عید در هیئتے ڪه برنامه دارد، سالمان را تحویل ڪنیم.به غیر روضه هایے ڪه اتفاقے به طورمان میخورد، این سه تا هیئت را مقید بودیم.
#امام_حسین ع
#راوی: همسر شهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی💚
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani
فرمانده بودم پادگان زیاد برق میرفت یک روز عارف اومد گفت:حاج آقا تا برق میره بچه ها از ترس پتو میچسبند به دیوار و فریاد میزنند یا ابوالفضل؛ میشه دستور بدید جشن پتو غدقن بشه.
حسابی خنده ام گرفت. گفتم اسمت چیه گفت عارف. گفتم بیرون وایسا.
تماس گرفتم گفتم بیایید عارف رو بندازید تو پتو تا بیشترین حد ممکن بندازیدش بالا! :)
یادش بخیر اولین آشنایی من بود.انقدر این بچه نجیب و مودب بود که حدو حساب نداشت .
به نقل از همرزم بزرگوار شهيد 🌱
#شهيد_عارف_كايدخورده ♥️
رهروان #امام_حسین ع
http://eitaa.com/maktabehajqasemsoleimani